x
۱۱ / دی / ۱۳۹۷ ۱۰:۵۲
وزارت نیرو در طرح‌های غیرضروری هزینه می‌کند؟

بارورسازی ابرها تفکری شاهانه

بارورسازی ابرها تفکری شاهانه

رئیس‌جمهور دیروز در جمع مدیران آب و برق کشور، مسئله بارورکردن ابرها را راه‌حل اساسی مشکل آب کشور ندانست و گفت در دهه 40 نیز رژیم شاهنشاهی اعلام می‌کرد با استفاده از بارورسازی ابرها، مشکل آب را حل می‌کند.

کد خبر: ۳۲۶۰۲۵
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین لیلا مرگن در شرق نوشت: حسن روحانی این تفکر را نمونه‌ای از تفکرات شاهانه دانست. در حالی رئیس‌جمهور این سخنان را به زبان می‌آورد که وزارت نیرو به عنوان یکی از زیرمجموعه‌های دولت، برای بارورسازی ابرها با سپاه قرارداد امضا کرده و قرار است امسال هم در زمان مناسب با کمک نیروی هوافضای سپاه، عملیات بارورسازی ابرها را گسترده‌تر پیگیری کند. بهار امسال که شاهد بارش‌های مناسبی در سراسر کشور به دلیل تغییر در شرایط اقلیمی و فصل بارش‌ها بودیم، مسئولان سپاه اعلام کردند که این بارش‌ها حاصل فعالیت سپاه و بارورسازی‌ ابرها بوده است. ادعایی که البته هیچ‌ سندی برای اثبات آن وجود نداشت زیرا درک این موضوع که عملیات بارورسازی چه میزان در بارش‌های کشور اثر دارد، نیازمند مطالعات طولانی‌مدت است و با بارش‌های یک سال نمی‌توان درباره تأثیر این عملیات بر بارندگی، قضاوت درستی داشت. حال پس از سخنان رئیس‌جمهور این پرسش مطرح می‌شود که اگر بارورسازی ابرها راه‌حل مشکل آب کشور نیست، چرا باید وزارت نیرو بودجه محدود خود را صرف بارورسازی ابرها کند. این وزارتخانه برای هر پرواز به منظور اجرای عملیات بارورسازی که از نتایج آن اطلاعات دقیق و شفافی در دست نیست، چقدر از بودجه خود را صرف می‌کند و آیا بهتر نیست این بودجه به نحو دیگری هزینه شود؟ رئیس‌جمهور دیروز با حضور در وزارت نیرو، در جمع مدیران آب و برق کشور سخنانی را ارائه کرد که ابهامات فراوانی را در ذهن ایجاد می‌کرد. درحالی‌که حسن روحانی به عنوان بالاترین مقام قوه مجریه، بارورسازی را راه‌حل اساسی بحران آب این روزهای کشور نمی‌داند، وزارت نیرو با وجود آن همه بدهی، پول خود را صرف عقد قرارداد برای اجرای عملیات بارورسازی می‌کند. کارشناسان مستقل معتقدند که در بهترین شرایط، بارورسازی ابرها حدود 10 درصد در میزان بارش‌های کشور مؤثر است اما از آنجا که مرکز بارورسازی ابرها وابسته به وزارت نیرو به‌طور مستمر عملیات بارورسازی ابرها را انجام نداده است، با وجود قدمت چنددهه‌ای این فعالیت در ایران، اطلاعات شفاف و کاملی در اختیار نداریم که بدانیم عملیات بارورسازی در کشور به چه میزان روی بارش‌ها تأثیر داشته است. با وجود این ابهامات، بهار امسال که بارش‌های مناسبی را در کشور شاهد بودیم، مسئولان سپاه اعلام کردند این بارندگی حاصل تلاش آنها برای بارورکردن ابرها بوده است. اظهاراتی که هیچ سندی برای اثباتش وجود ندارد زیرا به اعتقاد اقلیم‌شناسان، تغییر شرایط جوی، زمان بارش‌ها در ایران را به احتمال زیاد تغییر داده و به جای بارش‌های زمستانه، شاهد بارش در فصل بهار هستیم اما واقعیت بارش مناسب باران در بهار را هم نمی‌توان رد کرد.  با وجود آنکه به ظاهر رئیس‌جمهور و مشاورانش عملیات بارورسازی ابرها را نسخه شفابخشی نمی‌دانند اما ششم مهرماه امسال وزیر نیرو در گفت‌وگو با خانه ملت اعلام کرد که سپاه آمادگی دارد در زمینه بارورسازی ابرها فعال شود و وزارتخانه تحت مدیریت رضا اردکانیان هم قصد دارد تعداد پروازها برای بارورسازی ابرها در سال جاری را نسبت به سال گذشته افزایش دهد. دوم آذرماه 97 هم فرید گلکار، مدیر مرکز تحقیقات و مطالعات باروری ابرها اعلام کرده بود که این عملیات با هواپیماهای ساخته‌شده از سوی سپاه پیگیری خواهد شد. امیرعلی حاجی‌زاده، فرمانده نیروی هوایی سپاه هم در ششم آذر ماه 97 در مراسم یادواره شهدای شهر ابریشم از سلسله برنامه‌های کنگره ملی سرداران و هزارو 400 شهید خط‌شکن فلاورجان اعلام کرد: «امروز سپاه آمادگی کامل دارد تا در بخش‌های غیرنظامی هم وارد شود که به‌ طور مثال می‌توان باروری ابرها را در بعضی از استان‌ها نام برد که در این زمینه در سال گذشته با مشارکت وزارت نیرو اقدام مهمی شروع‌ شده و در حال انجام است». دیروز هم حسن روحانی اعلام کرد که بارورسازی ابرها راه‌حل اساسی مشکل آب کشور نیست. حال این پرسش مطرح می‌شود که اگر بارورسازی ابرها تأثیری در حل مشکل آب کشور ندارد یا تأثیر آن ناچیز است، چرا باید وزارتخانه متولی آب و برق کشور منابع مالی محدود خود را در پروژه‌های بارورسازی ابرها صرف کند؟ اگر به‌جای هزینه این منابع در پروژه‌ای که نتیجه آن مشخص نیست، اعتبارات صرف جایگزینی لوله‌های فرسوده شبکه توزیع آب کشور شود، به نتیجه مطلوب‌تری در زمینه بحران آب دست نمی‌یابیم؟ اگر بارورسازی ابرها برای کشور ضروری است، چرا بالاترین مقام اجرائی کشور چنین اظهاراتی را در جمع مدیران مطرح می‌کند؟ به‌راستی چه کسی به رئیس‌جمهور در زمینه مسائل آب و برق مشاوره می‌دهد که سخنانش در این حد با واقعیت‌های کنونی در تضاد است؟

توسعه افقی اراضی کشاورزی در تناقض با مدیریت مصرف

حسن روحانی که چندی پیش در جمع مردم سمنان وعده انتقال آب خزر به سمنان را داده بود، دیروز در جمع مدیران آب و برق، انتقال آب دریا را یک درصد سبد مصرفی آب کشور اعلام کرد و گفت باید با مدیریت مصرف، نیازهای آبی کشور تأمین شود. او در حالی اقدامات دولت در زمینه آبی‌کردن زمین‌های دیم غرب کشور یا آب‌رسانی به طرح 46 هزارهکتاری در سیستان‌وبلوچستان را دستاوردهای مثبت دولت ارزیابی کرد که در قسمت قبلی سخنان خود درباره مدیریت مصرف سخن به میان آورده بود اما با جملات بعدی، نظرات قبلی خود را هم رد کرد. کارشناسان مستقل، توسعه افقی در بخش کشاورزی را در تضاد با بحث مدیریت مصرف می‌دانند. یکی از این کارشناسان عباسقلی جهانی، عضو سابق شورای جهانی آب است که می‌گوید: به‌طورکلی در بین کارشناسان مستقل این اجماع وجود دارد که زمان توسعه افقی کشاورزی به سر آمده است. او اضافه می‌کند: توسعه افقی در بخش کشاورزی زمانی اتفاق افتاده که قرار بود توسعه عمودی در این بخش داشته باشیم.

به اعتقاد او درحال‌حاضر با حقیقتی به نام کم‌آبی روبه‌رو هستیم، بنابراین باید تلاش کنیم فعالیت‌هایی را توسعه دهیم که حداقل آب را با حداکثر بهره‌وری مصرف می‌کنند. او تأکید می‌کند: در فعالیت‌های اقتصادی به‌ویژه در بخش کشاورزی نباید صرفا به توسعه توجه شود بلکه باید ظرفیت‌های مناسب بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری انجام‌شده را هم در مناطق لحاظ کنیم. مثلا اگر به 46 هزار هکتار از اراضی کشاورزی سیستان‌وبلوچستان آب‌رسانی می‌کنیم، باید درباره توسعه مکانیزاسیون و مسائل پشتیبانی‌کننده کشاورزی صنعتی مثل صنایع تبدیلی و تکمیلی و... هم توجه کنیم تا سرمایه‌گذاری عظیمی که در این منطقه انجام می‌شود، به بار بنشیند و به بهره‌دهی مطلوب برسد. عضو سابق شورای جهانی آب عنوان می‌کند: در گذشته هم تجربیات ناموفقی داشتیم. خدماتی ارائه کردیم اما به دلیل ایجادنکردن ظرفیت‌های لازم برای بهره‌برداری، طرح‌های اجراشده به بهره‌دهی مناسب نرسید. از نگاه او آب‌رسانی به زمین‌های دیم هم اقدام درستی نیست؛ زیرا برای افزایش تولید در اراضی دیم باید با تکیه بر فنا‌وری نوین، راندمان را در این اراضی افزایش داد. تبدیل اراضی دیم به آبی به مفهوم توسعه افقی بخش کشاورزی است که در شرایط کنونی به صلاح کشور نیست.

سهم دولت در احیای ارومیه چقدر است؟

درحالی‌که رئیس‌جمهور احیای دریاچه ارومیه را عامل نجات‌یافتن 14 میلیون نفر معرفی کرد، عباسقلی جهانی سهم دولت و عوامل طبیعی در افزایش میزان آب دریاچه ارومیه را نامشخص توصیف می‌کند.

او می‌گوید: اگرچه حجم آب دریاچه ارومیه براساس گزارش‌های ستاد احیا نسبت به سال گذشته بیشتر شده است اما سؤال این است که مجموعه اقدامات ما و ستاد احیای این اتفاق را رقم زده است یا شرایط جوی طوری بوده است که این شرایط به‌وجود آمده است. عضو سابق شورای جهانی آب تأکید می‌کند: باید با ارقام و اعداد و مستندات مشخص شود که سهم هرکدام از عوامل در احیای دریاچه چقدر بوده است. ما نمی‌توانیم شرایط جوی مناسب را به حساب اقدامات خود بگذاریم. تا جایی که اطلاع دارم، میزان آب دریاچه ارومیه تا سه، چهار ماه پیش، چند سانتی‌متری نسبت به پارسال افزایش یافته بود ولی آن موقع هم ابراز می‌شد که وضعیت جوی این پیشرفت را باعث شده است.

صنعت برق بدون برنامه بلندمدت

رئیس‌جمهور در سخنان روز گذشته خود اگرچه از نبود خاموشی گسترده در 15 سال اخیر در کشور خبر می‌دهد اما واقعیت این است که تابستان گذشته را با خاموشی برنامه‌ریزی‌شده پشت‌سر گذاشتیم. آنچه در واقعیت رخ داده است، سخنان رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. قطعی برق، زندگی عادی مردم  را در تابستان گذشته مختل کرد و دلیل این اختلال از نگاه محمدحسین عقدایی، دبیر سابق انجمن کارفرمایان توزیع صنعت برق، وجودنداشتن برنامه بلندمدت در این صنعت بوده است. او می‌‎گوید: وزارت نیرو مثل سایر بخش‌های کشور برای 50 سال آینده برنامه ندارد. ژاپن تا سال 2050 برای صنعت برق خود برنامه‌ریزی کرده است که چه‌کار می‌خواهد بکند. ما برنامه‌های آنها را ترجمه کردیم و آن را در اختیار صنعت برق قرار دادیم اما کسی به برنامه‌ریزی توجهی نمی‌کند. همه به یک دوره چهارساله ریاست‌جمهوری، وزارت یا نمایندگی مجلس فکر می‌کنند و افق دید آنها بیشتر از چهار سال نیست. بنابراین برایشان فرقی نمی‌کند که چه اتفاقی در آینده می‌افتد. عقدایی اضافه می‌کند: برای کشور نباید این‌گونه فکر کرد. به نظر من در کشور ما افراد فقط به دوران مدیریت خودشان فکر می‌کنند. بیلان و رشد را فقط برای دوره خود می‌دهند و به آینده فکر نمی‌کنند. او خاموشی برنامه‌ریزی‌شده سال گذشته را ناشی از کمبود تولید به دلیل کم‌آبی و ساخته‌نشدن نیروگاه‌های جدید دانسته و اعلام می‌کند: قانون ساخت نیروگاه جدید را به بخش خصوصی واگذار کرده است اما بخش خصوصی یا سرمایه ندارد یا انتظارات این بخش به نحوی است که برای سرمایه‌گذاری عظیم باید بازگشت سرمایه‌اش در مدت محدودی انجام شود. در نتیجه نرخ برق بالا می‌رود. در چنین شرایطی بخش خصوصی تمایلی به ایجاد نیروگاه جدید ندارد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x