آنان که به زندگی سگی میبالند!
بیشک تأثیر شبکههای ماهوارهای و برخی شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی برخی جوانان ما آنها را به جایی رسانده که نمایش سخیف سگگردانی و سگچرانی و سگبازی را یکی از ابزار امروزی بودن و برتری قلمداد میکنند.
به گزارش اقتصادآنلاین، جوان نوشت؛ اخیراً مطلبی با موضوع «حیوان گردانی، کسب و کاری جدید در پارکهای تهران» در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخید. شغلی که درآمد روزانه حاصل از آن بیش از بسیاری از سایر مشاغل تعریف نشده اجتماعی، یعنی حدود 100هزار تومان برای هر ساعت گشت و گذار است. برخی افراد فرق بین سگداری و سگبازی را هنوز درک نکردهاند. برخی سگبازی که همواره مورد مذمت است را خیلی عادی جلوه میدهند و حتی به زندگی با سگ میبالند و آن را وسیلهای برای فخرفروشی میکنند. باورکردنی نیست که یک زوج با هم توافق کنند فرزندی به دنیا نیاورند و برای پر کردن خلأ ناشی از فقدان فرزند در زندگی مشترکشان به تربیت سگ و حیواناتی از این قبیل بپردازند؟ آیا چنین حیوانی که بزاق دهانش با هیچ نوع کف و شوینده و ماده بهداشتیای قابل تطهیر نیست میتواند همدم اشرف مخلوقات باشد؟! در این زمینه به سراغ دو تن از کارشناسان، دکتر مجید ابهری، جامعهشناس و مدرس دانشگاه و دکتر داود اسماعیلی، روانشناس و مدرس دانشگاه رفتهایم و در این خصوص با آنها همکلام شدهایم. نظر این کارشناسان و ماحصل این همکلامی را در ادامه بخوانید.
آنها میگویند «دوست دارم» سگبازی کنم!
مجید ابهری، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در این باره میگوید: از دیرباز تاکنون بعضی از حیوانات همراه و در خدمت انسان بوده و از آنها برای اهداف مختلف استفاده میشده است. از سگ و از هر کدام از دیگران جانوران به شکلهای مختلف بهرهگیری میشده و متأسفانه برخی افراد بر اساس تقلید یا عوامل دیگر سگ را به عنوان دوست، همراه و همزیست خود انتخاب کرده و حتی آن را به رختخواب خویش میبرند. اگر علت این حرکت ناپسند از آنها پرسیده شود پاسخ اکثرشان دوست داشتن یا عبارت «دوست دارم» عنوان میشود.
وی میگوید: در جامعه ما که بر اساس باورهای دینی و معنوی ورود این حیوان به خانه و سفره ممنوع میباشد، این گونه حرکات قابل پذیرش نبوده و در بعضی موارد در اماکن عمومی مانند خیابان و پارک شاهد وحشت برخی شهروندان از کودک گرفته تا بزرگسال هستیم.
وی ادامه میدهد: بیشک تأثیر شبکههای ماهوارهای و برخی شبکههای اجتماعی بر سبک زندگی برخی جوانان ما آنها را به جایی رسانده که نمایش سخیف سگگردانی و سگچرانی و سگبازی را یکی از ابزار امروزی بودن و برتری قلمداد میکنند و فلسفه و منطق کار خود را هم نمیدانند. متأسفانه بعضی از هنجار فرستان در الگودهی و الگوسازی حرکاتی انجام میدهند که موجب تشویق جوانان و دیگر افراد به این حرکت ناپسند میشود.
ابهری میافزاید: علاوه بر بیماریهای قابل انتقال و خطرناک که سگ و برخی جانوران عامل اصلی آن هستند گاهی وحشی شدن، حمله و زخمی کردن افراد حتی صاحبان این جانوران موجب زیانهای قابل توجهی شده و میشود.
اینجا هم فقدان آموزش مشکلساز شده است
ابهری میگوید: متأسفانه همانند برخی رفتارهای فردی و اجتماعی در این زمینه نیز آموزشها و راهنماییهای لازم صورت نگرفته و هر روز در این مسابقه آزاردهنده شاهد شرکت تعداد بیشتری از جوانان هستیم. اگر منظور نگهبانی و مراقبت است که سگ نباید به رختخواب فرد بیاید و بدتر از همه در بعضی شبکههای اجتماعی برخی جوانان برای نمایش سگ خود فرصت مناسبی یافته و با یکدیگر به رقابت میپردازند.
وی میافزاید: خرید و فروش این جانور نیز یکی از مشاغل سودآور شده و نهادهای فرهنگی و آموزشی بدون توجه به این بحران اخلاقی و اجتماعی از کنار آن به راحتی عبور میکنند. سگهای جیبی با قیمتهای کلان خرید و فروش میشوند. آرایشگاهها و هتلهای مخصوص برای این گونه جانوران ایجاد شده و آرایشگرهای مخصوص در این زمینهها با دستمزدهای قابل توجه و تبلیغات گسترده مشغول کار هستند. ممکن است برخی نهادها و سازمانها به بهانه اشتغالزایی و کارآفرینی با این قبیل مسائل برخورد نکنند، اما حداقل لازم است واقعیات به خانوادهها و جوانان و نوجوانان گفته شود تا از مشکلات و هزینههای مالی و فرهنگی بعدی جلوگیری به عمل آید.
اثرات غیر قابل جبران زندگی با سگ
داود اسماعیلی، روانشناس و مدرس دانشگاه نیز در این باره میگوید: علم امروز و دانش و تحقیقات پیاپی و نوین پزشکی علت پرهیز از سگ را میکروبها و ویروسهای مشترک میان انسان و حیوان میداند که از بزاق دهان سگ و مدفوع و بول سگ به انسان سرایت میکند که مشهورترین آن کرم آسکاریس و انگل وحشتناک آسکاریس است که در روده انسان سکنی میگزیند و از طریق دستگاه گوارش به بدن بیمار آسیب جدی و مخرب زده و فرد روز به روز به رنگ و روی زرد دچار شده و بر بینایی و تمرکز و تغذیه و خواب اثرات جبرانناپذیر وارد میکند.
اسماعیلی تأکید میکند: چهره زیبای انسانی شهر و کوچه و خیابان و پارک و بوستان و گلستان و مهمانی و همه و همه را با حضور سگ، «سگی» نکنیم. چرا انسانیت و همراهی و همدلی و همدری و همکلامی و نشست و برخاست با انسان را فروگذاشتهایم و همدم سگ شدهایم؟
این کارشناس با بیان اینکه با کمال تأسف خیلی از زوجین جوان رغبت و میلی برای «فرزندآوری» نداشته و «سگچرانی» را بر بازی با کودک و فرزند خود ترجیح میدهند! میگوید: سگبازی جای بازیهای سنتی، تفریحات دستهجمعی، ورزشهای مفرح و بانشاطی که هم سلامت جسم و هم سلامت روح و روان و اندیشه را دربر دارند گرفته و جامعه و روان و روح آن را آزرده و مکدر ساخته است.
وی در خاتمه تأکید میکند: به راستی این سؤال را از خود بپرسیم که سگ و حیوانات دیگر لایق و مأنوس و همدم شدن و یار غار شدن و بعضاً همخواب و همغذا و همرختخواب و همسفر و همسفره و همراه و هممسیر شدن آدمیان هستند یا انسانهای روشنضمیر صاحبنفس و خردمند والا؟! استحاله فرهنگی و اجتماعی یعنی همین تمایل و رغبت و اشتیاق پیدا کردن از ارتباط با انسان به ارتباط با حیوان.