دیپلماسی و نقشکمرنگ آن دراقتصاد
دیپلماسی و یا سیاست خارجی در تعیین سمت و سوی اقتصاد کلان ایران به صورت تعیین کننده ای نقش ندارد. اگرچه حتما در اقتصاد تاثیر خواهد گذاشت اما تعیین کننده نیست و نقش ثانویه دارد و به صورت متقابل اثرات خوب و بد می گذارد.
سعید لیلاز در یادداشتی برای اقتصاد آنلاین نوشت؛ به همین دلیل و با همین قیاس به باور من عامل اصلی گرفتاری ها و بدبختی های اقتصاد ایران به هیچ وجه تحریم های بین المللی اعمال شده علیه ایران نیست گرچه خود این تحریم ها و موفقیت آمیز بودن و موثر بودنشان محصول یک اراده شبه انگیز دولت سابق بوده است و این حرکت دولت باعث شد که تحریم ها اثری مافوق ان چه باید وارد کند. از همین رو من تلاش های دولت آقای روحانی را برای این که بتواند در کوتاه مدت گشایشی در فضای اقتصادی ایران پدید بیاورد ستایش کرده و فکر می کنم که این تلاش ها با وجود این که دولت آقای روحانی وعده صد روز اول را داده بودند زودتر هم به نتیجه رسید. در نتیجه مشاهده می شود که الان وضعیت دارو بسیار بهتر از گذشته شده و با آن چیزی که در اردیبهشت و خرداد ماه امسال وجودداشت اصلا قابل مقایسه نیست. نرخ تورم در اکثر شاخص ها به جز موارد معدودی کاملا تحت کنترل است ؛ و در شرایطی که هنوز هیچ اقدام اقتصادی به صورت کامل ظهور و بروز پیدا نکرده است حدود 20 تا 25 درصد به قدرت خرید درایران اضافه شده است.این نشان می دهد که تمرکز آقای دکتر روحانی برای حل و فصل مسایل دیپلماتیک ایران تمرکز بیهوده ای نبوده و می شود اثرات بهتری را در این حوزه شاهد باشیم. درهمین حال به نظر می رسد که اگر مذاکرات ایران و آمریکا که در این دوره بسیار بسیار کوتاه مدت پیش برده و به نقاط عجیب و غریبی آن را رسانده اند که در طول سی سال گذشته هرگز به چنین مرحله ای نرسیده بود به نتیجه برسد ان زمان شاهد این خواهیم بود که با لغو حذف تحریم ها مقدار زیادی از محخدذودیت ها هم بر سر فروش نفت و هم واردات کالاها و خدمات و هم ارزان تمام شدن آن ها اتفاق بیفنتد. با این همه اما باید به دولت هشدار داد که در مورد اثرات خارج و فضای بین المللی و دیپلماسی نباید اغراق کرد و نباید تصور کرد که تکیه کردن به دیپلماسی اقتصادی حلال همه و یا بیشتر مشکلات ما خواهدبود چرا که مرکز ثقل سیاست ما در داخل ایران است و باید حل و فصل منازعات و مناقشات در حوزه اقتصاد در داخل ایران صورت بگیرد و کوچکترین تاثیر مسایل بین الملل روی ان نداشته است. مثلا کسری بودجه دولت هیچ ربطی به بود و نبود ارز ندارد یا تورم قبل از شروع هرگونه تحریمی علیه ایران آغاز شد و اوج گرفت به گونه ای که ما در سال 1387 که تحریمی در کار نبود به تورم سی درصدی رسیدیم و رشد اقتصادی ایران درهمان سال به حدود صفر رسید و در سال 91 منفی شد.بنابراین این مسایل ارتباطی به تحریم ها ندارد و قبل تر از شروع تحریم ها آغاز شده است. کاهش سرمایه گذاری درایران، رشد بیکاری و ... این ها همه ناشی از ضعف مدیریت در داخل بوده است و به مسایل بین المللی هیچ دخلی ندارد. سهم واردات در تولید ناخالص داخلی ایران با وجود این که آقای احمدی نژاد اقتصاد ایران را به شدت به واردات خارجی وابسته کرده است به 15 تا 20 درصد تولید ناخالص ایران رسیده است و اگر ما حتی به صورت 100 در 100 واردات را حذف کنیم تنها در 15 درصد تولید ناخالص داخلی اثرخواهد گذاشت. خود این تمرکز بر واردات یکی از گناهان نابخشودنی دولت احمدی نژاد بود و مطمئنا نه خود آقای روحانی می تواند و نه می خواهد که این روند را ادامه دهد .لذا ما باید به سمت ساخت داخل روی بیاوریم و تولید را مجددا از حالت ذلیل 8 سال گذشته به حالت عزت مندانه بازگردانیم .ما باید روندهای نابود شده سرمایه گذاری درایران و رشد اقتصادی را احیا و فعال کنیم و باید مسایل این کشور را با اتکا به درون درست کنیم نه با اتکا به دیپلماسی که البته از هرنوع تحرک مثبت در آن حوزه البته استقبال می کنیم . ** در حوزه انرژی ما به قدری پیمانکار داریم که به دلیل طلبکاری های هنگفتی که از دولت دارند به سمت ورشکستگی رفته اند .در واقع بحث انرژی در ایران به دردی تبدیل شده است که اگر بخواهد بهبود پیداکند باید به تورمی بالا تن بدهیم در حالی که این تورم در حال حاضر هم از آستانه ملی عبور کرده است.اگر رشد اقتصادی ایران احیا شود و به رشد اقتصادی دوره آقای خاتمی برسیم قطعا هم چنان در تولید برق دچار مشکل هستیم چون سرمایه گذاری در صنعت برق مختل شده و همان طور که درحوزه گاز و انرژی دچار مشکلات عمده هستیم در حوزه برق هم این مشکلات وجوددارد .به همین دلیل در میان مدت باید نگران صنعت برق بود. لذا اگر نتوانیم این وضعیت را اصلاح کنیم دچار مشکلات جبران ناپذیری می شویم چون احیای مجدد نظام نیروگاهی و پیمانکاری نیروگاهی در ایران زمان زیادی می برد و ما باید در نتیجه متوسل به واردات شویم و مثل اوایل انقلاب از واردات برق استفاده کنیم. بنابراین حل و فصل مسئله پیمانکاران اهمیت تام و تمامی دارد که البته باید با تکیه به مسایل داخلی آن را حل کرد و چندان ارتباطی به دیپلماسی خارجی ندارد.