۸ /۴۳درصد جمعیت زیرخط فقر
سیستان و بلوچستان امروز روزگار خوبی ندارد. تنها راه درآمد مردم دامپروری و کشاورزی بود که نبود آب کشاورزی را از مردم گرفت و نبود علوفه دامپروری را زمین زد.
به گزارش اقتصادآنلاین، آرمان نوشت: مردم نجیبانه در جدال با زندگی هستند و بسیاری از آنها صرفا از واژه زندگی بخش اول را تجربه میکنند و صرفا زنده ماندهاند. هیرمند تشنه و هامون خشک است و قلب ساکنان همچنان برای این خاک تشنه میتپد. بنابراین به نظر میرسد اگر امروز کاری برای آنها نکنیم فردا دیر است...
در این میان باید از کدامیک گلایهمند بود، مسئولانی که جواب تشنگی سیستان را نمیدهند یا افغانستانی که هیرمند را فقط برای خود میخواهد و بس؟ اینجا؛ سیستان و بلوچستان و صدای مردمی که استوار، اما خستهاند.
دار و ندار مردم از بین رفت
نماینده زابل در مجلس درباره شرایط سخت شمال سیستان و بلوچستان و مهاجرت اجباری نیم میلیون نفر از ساکنان شمال استان هشدار داد. حبیبا... دهمرده با اشاره به شرایط بحرانی در منطقه سیستان و بلوچستان گفت: منطقه سیستان دارای ۵۰۰ هزار نفر جمعیت است، در سیستان نه درآمدی، نه کارخانهای و نه صنعتی وجود ندارد. این در حالی است که سیستان و بلوچستان سرشار از فرصتهاست که دولتها هیچگاه نخواستهاند از این فرصتها استفاده کنند. او تاکید میکند: در حالحاضر مردم سیستان دار و ندارشان را از دست دادهاند و البته جایی را هم ندارند که به آنجا کوچ کنند. دولت باید برای حمایت از این مردم مرزنشین بستههای حمایتی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف کند و آنها را اجرا و به مردمی که خسارت دیدهاند رسیدگی و خسارت آنها را جبران کند. دهمرده بیان کرد: طبق قرارداد بین ایران و افغانستان سهم ما از آب رودخانه هیرمند زیر یک میلیارد مترمکعب در سال است که افغانها به این قرارداد نیز پایبند نبودهاند و بهانه افغانها کاهش نزولات آسمانی است. او افزود: ما میدانیم افغانستان مشکلی برای برداشت آب از هیرمند ندارد؛ در حال حاضر برخی از مردم سیستان از این منطقه کوچ کردهاند و با این مهاجرتها تمامیت ارضی ما دچار مشکل میشود، زیرا با تخلیه سیستان مرز بعدی ما کویر است و نگهداشت این مرز قطعا امکانات و تجهیزات سنگینی لازم دارد.
شاخص فقر بالاتر از میانگین کشوری
عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در ارتباط با وضعیت رفاهی مردم سیستان و بلوچستان میگوید: بیشتر گزارشات حاکی از انواع فقر مانند فقر چندبعدی، آموزش، بهداشت و زیرساختهای اقتصادی در این استان است و وضعیت رفاهی به نسبت سایر استانهای کشور ناخوشایند است. رضا امیدی میافزاید: براساس آمار وزارت رفاه در مورد فقر چند بعدی در ایران در سال 94 وضعیت فقر در این استان با فاصله بسیار زیادی از سایر استانها قرار دارد، بنابراین گزارش در مناطق شهری حدود 48 درصد و در مناطق روستایی 53 درصد دچار فقر چند بعدی بودند و این آمار فاصله زیادی از میانگین کشور داشت. او خاطرنشان میکند: بر اساس آخرین پژوهش در ارتباط با فقر در ایران در موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی در سال 96، دستکم 8/43 درصد جمعیت این استان زیر خط فقر هستند و درآمد خانوار کفاف تامین هزینههای غذایی را نمیدهد. امیدی تاکید میکند: شش سال قبل هنگام مقایسه وضعیت این استان با سایر استانها از نظر زیرساختها و شاخصهای اقتصادی شکاف محاسبهای قابلقیاس با سایر استانهای کشور نبود. او میافزاید: پراکندگی جمعیت فقیر کشور بیشتر در مناطقمرزی و بخشهایی از هرمزگان، خوزستان، جنوبخراسان، کرمانشاه، کردستان و دیگر حاشیههای کشور است که از نظر وضعیت معیشتی مردم دچار مشکل هستند و در این میان سیستان وضعیت خاصتری دارد. عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید میکند: البته بیتوجهی به این استان ریشهای تاریخی دارد و انواع حکومتها در دورانهای مختلف تاریخی توجه چندانی به این مناطق از کشور نداشتند. علاوه بر این سیاستهای کلان توسعهای از دهه 30 به بعد متمرکز به چند کلانشهر بودهاند و در این استان نگاه امنیتی- انتظامی نیز بهدلیل درهم تنیدگی مسائل قومیتی و مذهبی وجود داشته است. از سوی دیگر در سالهای اخیر مسائل زیستمحیطی، خشکسالی و خشکی هامون و هیرمند به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم آسیبزده است و شاهد بیشترین میزان مهاجرت و از بین رفتن روستاها در سیستان و بلوچستان بودهایم. امیدی یادآوری میکند: علاوهبر آنکه در دو دهه گذشته در ایران با گسترش فقر مواجه بودهایم، دولت نیز حوزههای اجتماعی خود را کوچک کرده و بنابراین ابزارهایی که برای مقابله با این وضعیت نیاز بوده از خود سلب کرده است. به عنوان مثال بودجه عمومی دولت در دو، سه دهه اخیر در این حوزه کوچکتر شده و برخی منابع مالی از دست رفتهاند. او خاطرنشان میکند: در هر صورت مساله این استان به دلایل فوقذکر پیچیده شده است و باید همزمان تمام مسائل را با یکدیگر حل کرد.
مردم با پول یارانه زنده ماندهاند
نماینده زابل در شورای عالی استانها در ارتباط با آخرین وضعیت معیشتی و زیستمحیطی سیستان و بلوچستان میگوید: خشکسالیهای 20 ساله در این استان وضع اسفناکی را به ویژه برای سیستان پدید آورده است. عزیز سارانی میافزاید: این وضعیت بهمراتب بدتر از بحران است، مساله ریزگردها تاب و توان را از مردم گرفته و با بحران و تخریب یک زلزله هشتریشتری برای مردم برابری میکند. او تاکید میکند: حقآبه سیستان به رودخانه هیرمند افغانستان بستگی دارد و در چندسال اخیر خشکسالی رخ داده و آب هیرمند از منطقه هیرمند افغانستان قطع شده است. سارانی میافزاید: پرداخت حقآبه حق مردم سیستان است و دولت باید پیگیر آن باشد. او در ارتباط با وضعیت معیشت مردم میگوید: هنگامی که آب رودخانه هیرمند بهطورکلی در سال 96 قطع شد آب جز کشتهای نیمه اول سال به دست مردم نرسید. علاوه بر این چاهنیمهها نیز آب به میزان کافی نداشتند و مردم نتوانستند کشاورزی خود را ادامه دهند، بنابراین کشت آنها بهطور کلی از بین رفت. در انتهای سال مسئولان دولتی اعلام کردند خسارات کشاورزان را میپردازند، اما با گذشت 9 ماه هیچگونه خسارتی به مردم پرداخت نشده است. سارانی میافزاید: تنها محل درآمد مردم کشاورزی و دامپروری بوده که کاملا از بین رفته و تنها درآمد جمعیت زیادی از مردم امروز صرفا پول یارانه است. او خاطرنشان میکند: ساکنان این مناطق در برههای از زمان به ناچار به دامهای خود چوب حراج زدند و دلالان نیز با سوءاستفاده از آنها و با قیمتهای پایین تمام دامهایشان را خریداری کردند. سارانی میافزاید: به گفته مسئولان دولت افغانستان موظف شده سالانه 860 میلیون مترمکعب حقآبه رودخانه هیرمند را به سیستان بدهد، اما مسئولان افغانستان مدعیاند بهدلیل عدم بارندگی در سالهای اخیر و مشکلات کمآبی قادر به پرداخت حقآبه رودخانه نیستند. او میگوید: آب کشاورزی و شرب منطقه سیستان باید از طریق دریای عمان تامین شود، اما آبشیرینکنها در این استان وجود ندارد. تنها امید آب شرب سیستان چاهنیمهها هستند و به نظر حفر چاههای ژرف به نتایج مطلوب نمیانجامد. سارانی میافزاید: ریزگردها تمام زمینهای کشاورزی را از بین برده است و در دو هفته اخیر چندین روز استان به دلیل مساله ریزگردها تعطیل شد و محیطزیست سیستان نیز بهطورکلی از بین رفته است. منشأ این ریزگردها خاک افغانستان و نزدیکی مرز ایران- افغانستان است. راهکار، احیای دریاچه هامون، کشت درخت و جنگلکاری است تا بتوان از ظهور این شنهای روان جلوگیری کرد، اما تاکنون هیچ دستورالعملی در این زمینه از سوی دولت صادر نشده است.