چه خبر از دخل و خرج خانوارها؟
خوشحالی اولیه زمان واریز حقوق و اعتماد به نفس ناشی از آن شاید قابل وصف نباشد اما خیلی طولانی نیست. هر چند طول مدتش برای هر خانواری متفاوت است، بازه عمر این خوشحالی از یک روز شروع میشود و گاه و به ندرت تا انتهای ماه ادامه دارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایسنا، البته باز بستگی به شغلت دارد، اگر حقوق نجومی و بالایی داشته باشی که خوشحالی دائمی بر لبانت نقش میبندد و پشتت از نوسانات بازار و مشکلات اقتصادی هرگز نمیلرزد و کمرت زیر بار مشکلات خم نمیشود. جیبت که پرپول باشد هم دلت قرص است وهم اعتبار داری، اما اگر حقوق کارگری، کارمندی و بازنشستگی داشته و گاه دغدغه نان داشته باشی و هشتت گروی نهات باشد، یا مجبوری صرفهجویی کنی و از خرید برخی چیزها بگذاری یا باید شغل دومی داشته باشی و گاه باید دنبال وام بدوی.
بنابراین به سراغ برخی از اقشار جامعه رفتیم تا بدانیم حقوق ماهیانه خود را تا زمانیکه کل موجودی حسابشان را صرف هزینه های جاری زندگی کنند، چقدر طول می کشد و اصطلاحا چقدر زمان میبرد تا حسابشان ته بکشد؟
یک کارمند است، در اینباره میگوید: در ابتدای واریز حقوق خوشحال میشوم اما خوشحالیم تا اواسط ماه هم ادامه نمییابد. اول اقساطم را جدا کرده و به حساب دیگری واریز میکنم تا پول خالصی که دستم را میگیرد را محاسبه کنم. سپس مبلغی را به عنوان هزینههای پیشبینی نشده کنار گذاشته و بلوکه میکنم. سالهای قبل میتوانستم کمی از حقوقم را پسانداز کنم اما اخیرا حقوقم کفاف همان ماه را میدهد و به ندرت موفق به پسانداز میشوم. هر چند ترجیح میدهم پولی نگه ندارم و تماما هزینه کنم چرا که ارزش پول روز به روز در حال کم شدن است، بنابراین صرف خرید سنگ قیمتی و لباس مناسب و حتی خارج از فصل میکنم و هیچ حراجی را از دست نمیدهم.
او با بیان اینکه ماهی که برای حقوقم برنامهریزی کنم کم میآورم اما وقتی بدون برنامه باشد تا آخر ماه دوام نمیآورم البته معمولا کمتر پیش میآید ته حسابم چیزی نباشد، ادامه میدهد: گاهی مجبور میشوم از ابتدای پاییز خریدهای عیدم را انجام دهم که شامل وسایل خانه، پارچه، آجیل و مواردی که قابلیت نگهداری دارند، میشوم. برای مسافرت هم معمولا چون معمولا مسافرت پیشبینی نشده نمیروم یا وام میگیرم و یا از مخارجم کمتر میکنم تا برسانم.
یک بازنشسته نظامی نیز در اینباره اظهار میکند: با وجود اینکه خود مالک خانه هستم و اجارهبهایی پرداخت نمیکنم، اما با احتساب اقساط و خرج و مخارج ماهیانه منزل، حقوقم تا هفته دوم بیشتر دوام نمیآورد و ناچار به استفاده از حقوق همسر بازنشسته و پساندازم میشوم.
او که مجبور است برای فرزند دانشجوی خود ترمی یک میلیون و 300 تومان شهریه بدهد، میگوید: اگر بخواهیم ماهیانه فقط یک میهمانی برای دعوت فرزندانم بگیرم، حداقل 200 تومان باید هزینه کنم. واقعا نرخ حقوق بازنشستگان با تورم نمیخواند و متناسب با هم افزایش نمییابند. در سالهای اخیر هم روابط فامیلی به علت مشکلات اقتصادی به شدت کاهش یافته و نسبت به سابق خیلی کم مسافرت میرویم و حقوقها هم به قدری نیست که بتوان شغل دومی دست و پا کرد تا بتوان از پس مخارجهای هنگفت زندگی برآمد.
یک معلم هم میگوید: از زمانی که حقوقم واریز میشود فقط یک روز طول میکشد تا تمام حقوقم مصرف شود و برای تأمین ماباقی مخارج زندگی مجبور به فعالیتهای جانبی هستم و به سختی امرارومعاش میکنم. از حقوق ماهیانهام چیزی برای پسانداز و ذخیره باقی نمیماند، برای سفر و برنامههای تفریحی هم باید حداقل از 6 ماه قبل برنامهریزی و اقدام به پسانداز کنم.
یک کارمند هم بیان میکند: هنگامیکه حقوق ماهیانهام واریز میشود نخستین کاری که انجام میدهم پرداخت اقساط و واریز شهریه کلاس فرزندانم است به طوریکه در عرض چند دقیقه حقوقم نصف میشود و برای گذراندن باقی ماه باید از حقوق همسرم هم استفاده کنم، با این حال در آخر ماه باز با کمبود بودجه مواجه می شویم.
او میگوید: در گذشته حداقل دو بار در سال یه مسافرت میرفتیم اما در حال حاضر فقط یکبار در طول سال سفر میرویم که برای این کار باید از هزینههای دیگر کاهش دهیم. در طول سفر هم برای مدیریت هزینه مواد خام خوراکی با خود میبریم و در آنجا غذا درست میکنیم. در حال حاضر با توجه به هزینههای بالای زندگی کمتر از گذشته میتوانم برای فرزندانم برنامههای تفریحی ترتیب دهم و از این بابت بسیار متأسفم.
یک نظامی بازنشسته نیز اظهار میکند: حقوق ماهیانهام برای گذراندن زندگی کفاف نمیدهد، وقتی حقوقم واریز میشود همراه همسرم خرید ماهیانه برای منزل انجام میدهیم اما اصلا قابل مقایسه با گذشته نیست، در گذشته برخی از مواد خوراکی اصلی مانند برنج و حبوبات فرزندانم را هم تأمین میکردم اما در حال حاضر حتی برخی از مایحتاج اصلی زندگی خود را هم نمیتوانم تهیه کنم.
او ادامه میدهد: با توجه به اینکه به عنوان بزرگتر فامیل شناخته میشوم، در ماه حداقل باید چند بار افراد فامیل را دعوت کنم و میهمانی ترتیب دهم و به سختی میتوانم مواد پذیرایی مورد نیاز را تأمین کنم، حتی با توجه به اینکه به نسبت گذشته رفت و آمدها کمتر شده است اما باز هم به علت گرانی و افزایش قیمتها نمی توانم تمام نیازهای زندگی را رفع کنم. حدود 10 سال پیش در ماه حداقل یک سفر چند روزه و کوتاه داشتیم اما اکنون به سختی میتوانم دوبار در سال این برنامه را ترتیب دهم.
فردی که تمام سرمایه خود را در بانک گذاشته و از سود ماهیانه آن استفاده میکند، نیز میگوید: هر ماه برای تأمین نیازهای زندگی مبلغی بر خرجی ماهیانه اضافه میکنم. با توجه به اینکه درصد سودهای بانکی کاهش و مخارج زندگی افزایش مییابد، باید به فکر فعالیتی جانبی باشم تا دچار مشکل مالی نشوم.
او ادامه میدهد: به علت شرایط موجود جامعه و نیازهای فرزندانم باید دائما در حال فعالیت باشم تا بتوانم خواستههای آنان را برآورده سازم و در کنار این فعالیتها به فکر آینده آنها نیز باشم. تا جاییکه برایم مقدور و ممکن باشد سعی میکنم از هزینههای اضافی کاهش دهم و برای آینده فرزندانم پسانداز و سرمایهگذاری کنم.
او بیان میکند: به نسبت گذشته در طول سال کمتر سفر میرویم و حتی میتوان گفت برای سفرهای خارج از کشور هر 2 سال یکبار اقدام میکنیم، برنامههای تفریحی برای فرزندانم بسیار کاهش یافته و این فشار بر دوش آنها هم سنگینی میکند.
خانم جوانی که به علت اعتیاد همسرش مجبور به کار نظافت ساختمانها و منازل شده است، نیز اظهار میکند: برای تأمین مخارج زندگی به سختی کار و تلاش میکنم اما با این حال باز هم درآمدم کفاف مخارج زندگی را نمیدهد. ابتدای هر ماه باید اجاره بها بدهم، قبوض و هزینههای درمان همسرم را پرداخت کنم که با درنظر گرفتن درآمدم در طول ماه برای رفع سایر نیازها دچار مشکل میشوم. در طول روز حدود 12 تا 14 ساعت کار میکنم اما در حال حاضر هیچ پساندازی ندارم و از این بابت بسیار نگران آینده هستم.
او میگوید: آخرین باری که سفر رفتم را به خاطر ندارم، هیچ برنامه تفریحی نداریم و از لحاظ روحی بسیار احساس خستگی و بیماری میکنم. به علت مخارج بالای درمان نمیتوانم به سلامت جسمی و روحی خود به اندازه کافی و لازم اهمیت دهم.