x
۲۴ / مهر / ۱۳۹۲ ۱۵:۰۰

تابناک خیانت خالدمشعل را فاش کرد!

تابناک در گزارشی تند و غیرمعمول پرده از سفر خالد مشعل به ایران برداشت و نکاتی را علیه او عنوان کرد که برخی از آنها برای اولین بار در فضای رسانه ای مطرح می شدند. از جمله مرگ 1200 فلسطینی محور مقاومت در سوریه و به دست نیروهای بشار اسد. این گزارش را در زیر می بینید:

کد خبر: ۲۹۰۹۳
آرین موتور

تابناک در گزارشی تند و غیرمعمول پرده از سفر خالد مشعل به ایران برداشت و نکاتی را علیه او عنوان کرد که برخی از آنها برای اولین بار در فضای رسانه ای مطرح می شدند. از جمله مرگ 1200 فلسطینی محور مقاومت در سوریه و به دست نیروهای بشار اسد. این گزارش را در زیر می بینید:

به گزارش «تابناک» از آخرین باری که خالد مشعل راهی ایران شد، دو سال می‌گذرد. او دو سال پیش به ایران آمد و به مانند همیشه، مورد استقبال گرم مقامات ایرانی قرار گرفت، اما آنچه او در این دو سال کرد و آنچه گفت، مصداق بارز «نمک خوردن و نمکدان شکستن» بود؛ امری نکوهیده و ناپسند که خود او در ‌این دو سال بهتر از همه، میزان این ناسپاسی را می‌داند. خالد مشعل پس از سرنگونی محمد مرسی تاکنون حرفی نزده است. او در دوحه و در ویلایی که سران قطر به او داده‌اند زندگی می‌کند و دلداری‌های نخست‌وزیر خودخواه ترکیه هم نتوانسته او را از کنج عزلت بیرون بیاورد. مشعل که چند سال پیش در دانشگاه تهران به طور ضمنی از حمله ایران به رژیم صهیونیستی انتقاد کرده ‌و از ایرانی‌ها خواسته بود تا «اسرائیل را بر سر فلسطینی‌ها خراب نکنند» پس از آن همه خرابکاری در سوریه و وارد کردن اعضای حماس و گردان‌های قسام به درگیر‌ی‌های این کشور، اکنون که بوی شکست به مشامش رسیده، مسیر «بادبان» را عوض کرده و می‌خواهد با‌‌ همان زبان پر از تملقش به تهران بیاید که «گذشته‌ها گذشته» است و روابط تهران ـ غزه دوباره باید تجدید شود و آنچه روی داده، ‌یک سوء‌تفاهم بوده است! بی‌گمان آنچه مشعل و برخی ‌اطرافیان او در این دو سال انجام دادند، «خیانتی» بزرگ نه تنها در حق محور مقاومت بود که شاید آن همه میهمان‌نوازی سوری‌ها را هم به باد هوا داد و باعث شد، ‌کسی دیگر به این جماعت اعتماد نداشته باشد. مشعل در حالی راهی تهران می‌شود که هنوز «تیپ احفاد الرسول» ـ که با پول قطری‌ها و عضویت اعضای حماس تشکیل شد ـ در سوریه در حال نبرد با ارتش و ملت سوریه است. خالد مشعل اندیشه آزادی فلسطین را به کناری نهاد و به اندیشه‌های پوسیده اخوان‌المسلمین تکیه کرد که حتی توان یک سال حکومت در مصر را هم نیافت و در ترکیه هم داد مردم این کشور را درآورده است. او گمان می‌کرد‌ با پیروزی اخوانی‌ها در مصر، دیگر نیازی به ایران و سوریه و حزب‌الله ندارد و در حالی فلسطین را واگذاشت و سرمست از پیروزی محمد مرسی در مصر «گونه‌های» گل‌انداخته‌اش را جلوی دوربین‌های تلویزیونی می‌آورد که در غزه کمبود شدید مواد غذایی، دارویی، سوخت و نرسیدن دلارهایی که قطر و عربستان تقبل کرده بودند، صدای مردم و کارمندان دولت حماس را درآورده بود و مرسی خود دستور تخریب تونل‌های غزه را صادر کرد. متأسفانه در‌ دو سال گذشته، این رفتارهای زشت‌ و البته نه چندان دور از انتظار، از سران حماس سر زده و همین امر چند بار به علت رفتارهای مشعل تا مرز جدایی و چند‌دستگی پیش رفت. ناگفته نماند که ‌وجود هزاران سند و مدرک، نشان می‌دهد اعضای حماس ‌کاملاً سازمان یافته راهی سوریه شده و علیه ارتشی که آن‌ها را برای نبردهای ۲۲روزه و هشت روزه علیه رژیم صیهونیستی آموزش داده ‌و موشک‌ و سلاح در اختیارشان گذاشته بود، وارد نبرد شدند. گفتنی است، تاکنون بیش از ۱۲۰۰ فلسطینی عضو حماس به دست ارتش سوریه به هلاکت رسیده‌اند که شوربختانه برخی از آن‌ها از افسران پلیس و فرماندهان گردان‌های قسام است. ‌‌شاید بتوان هر چیز را ‌فراموش کرد، ولی دور افتخار زدن مشعل و دیگر رهبران حماس با پرچم تروریست‌های سوری در غزه را نمی‌توان به هیچ عنوان ‌از یاد برد. مشخص نیست که مشعل با چه رویی می‌خواهد به ایران بیاید و در تهران نیز با چه استدلالی می‌خواهند از او استقبال کنند؛ اما آنچه مشخص است، «آزموده را آزمودن خطاست». ابو ولید امتحان خود را پس داده و نشان داد که به جریان اخوانی بیشتر از جریان مقاومت اعتقاد دارد؛ بنابراین، بهتر است ‌راهی خیابان‌های قاهره شود و برای آزادی مرسی و محمد بدیع و خیرت‌الشاطر شعار دهد و کار نبرد با ارتش رژیم صهیونیستی و آزادی قدس شریف را به اهلش بسپرد. در این میان نخست از مقامات کشور ‌انتظار می‌رود که مشعل را به دلیل رفتارهای نامعقول و آگاهانه‌اش در برابر محور مقاومت که باعث به شهادت رسیدن صد‌ها جوان رعنای شیعه شده، به تهران راه ندهند و اگر قرار است ‌به تهران بیاید، در حد مدیرکل یکی از دفا‌تر وزارت خارجه از او استقبال شود و در پایان نیز تجدید رابطه با حماس را به برکناری او، موسی ابومرزوق و همه کسانی که در ‌این دو سال خون به دل محور مقاومت کردند، منوط کنند. چنین افرادی به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند، چرا که سلاح‌های اهدایی ارتش سوریه را از خانه‌های خود بیرون کشیدند و در اردوگاه‌های یرموک و الحسینیه، نه تنها فلسطینی‌کشی کردند، بلکه صاحبان سلاح را هم از پای درآوردند و امروز در به در دنبال جایی هستند تا یک ‌بار دیگر دفتر و دستک خود را در آنجا راه بیندازند. در پایان باید گفت، هیچ کشور عربی به دلیل رفتارشان در قبال دولت و مردم سوریه، حاضر به راه دادن به آن‌ها نیست، چرا که به شدت از خیانت آن‌ها می‌ترسند.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x