x
۰۹ / مرداد / ۱۳۹۷ ۰۵:۴۰
احمد پورفلاح مطرح کرد:

بی‌انگیزگی بخش‌‌ خصوصی برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام

بی‌انگیزگی بخش‌‌ خصوصی برای تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام

دولت برای کنترل نقدینگی و سوق‌دادن آن به سوی بازار سرمایه مصوباتی را برای واگذاری شرکت‌های بزرگ دولتی و نهادهای عمومی مورد بحث و بررسی قرار داده است. در ششمین جلسه شورای عالی هماهنگی که با حضور سران قوا برگزار شد، مقرر شد مشوق‌هایی برای سودآور و جذاب‌کردن طرح‌های نیمه‌تمام برای بخش خصوصی اختصاص یابد.

کد خبر: ۲۸۹۱۸۶
آرین موتور

 از جمله مشوق‌های در نظر گرفته‌شده برای استقبال بخش خصوصی از تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام، معافیت مالیاتی 10ساله برای این طرح‌ها پس از بهره‌برداری است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه با احمد پورفلاح، رئیس اتاق مشترک ایران و ایتالیا و مشاور عالی رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت‌و‌گویی داشته است. او می‌گوید:‌ «زمان مناسبی برای طرح اینگونه مشوق‌ها نیست چراکه ما اول باید گرفتاری‌های واحدهای دایر خود را اعم از تهیه مواد اولیه، عدم تخصیص نرخ ارز برای به حرکت درآوردن خطوط تولید و... حل کنیم و بعد از حل چنین مشکلاتی به فکر مشوق برای تکمیل واحدهای نیمه‌تمام باشیم.» پورفلاح می‌گوید: «امروز واحدهای صنعتی‌ای که به بهره‌‌برداری رسیده‌اند، بسیاری از تجهیزات و خط تولیدشان مستهلک شده است و واقعا انگیزه‌ای برای کارکردن و توسعه برای این بخش‌ها نمانده است، چه رسد ورود به طرح‌های نیمه‌تمام.»

در ششمین جلسه شورای عالی هماهنگی که با حضور سران قوا برگزار شد، مقرر شد مشوق‌هایی برای سودآور و جذاب‌کردن طرح‌های نیمه‌تمام برای بخش خصوصی اختصاص یابد. از جمله مشوق‌های در نظر گرفته‌شده برای استقبال بخش خصوصی از تکمیل طرح‌های نیمه‌تمام، معافیت مالیاتی 10ساله برای این طرح‌ها پس از بهره‌برداری است. نظر شما درباره چنین طرحی‌هایی چیست؟

در حال حاضر اصلا مقطع خوبی برای طرح چنین موضوعاتی نیست. امروز واحدهای صنعتی‌ای که به بهر‌برداری رسیده‌اند، بسیاری از تجهیزات و خط تولیدشان مستهلک شده است. با توجه به اینکه مالیاتی نیز جز مالیات بر درآمد و عملکرد نمی‌دهند، واقعا انگیزه‌ای برای کارکردن و توسعه برای این بخش‌ها نمانده است، چه رسد ورود به طرح‌های نیمه‌تمام. دولت امروز به این دلیل که کسری بودجه و مشکلات نقدینگی دارد، به دنبال ارائه چنین طرح‌هایی برای جذب بخش خصوصی است. اما به نظر من تا زمانی که فضای کسب و کار به همین منوال ادامه دارد که اکثر واحدهای دایر ما با مشکل مواجه هستند، انتظار توفیق‌داشتن در چنین زمینه‌ای با اختصاص هر نوع مشوقی کمی ساده‌اندیشی است و زمان مناسبی برای اینطور مشوق‌ها نیست چرا که ما اول باید گرفتاری‌های واحدهای دایر خود را حل کنیم. یعنی ابتدا باید مشکلاتی اعم از مشکلات تهیه مواد اولیه، عدم تخصیص نرخ ارز برای به حرکت درآوردن خطوط تولید و... را حل کنیم و بعد از حل چنین مشکلاتی به فکر مشوق برای تکمیل واحدهای نیمه‌تمام باشیم. هر تعداد واحدی که امروز راه‌اندازی شود، به همان نسبت افزایش تقاضا برای تامین نیاز این طرح‌ها به وجود می‌آید. در حالی که امروز دولت قادر به تامین حداقل نیاز ارزی واحدهای فعال نیست، چگونه می‌خواهد متقاضیان را بیشتر از قبل کند؟ به نظر من دولت در چنین شرایطی باید تمام تلاشش را برای حفظ واحدهای فعال و راه‌انداختن واحدهای نیمه‌فعال و متوقف به چرخه تولید بکند تا اینکه بخواهد به فکر چنین مشوق‌هایی باشد. من به عنوان یک صنعتگر می‌گویم که بعید می‌دانم در چنین شرایطی هیچ آدم عاقلی بخواهد زیر بار سنگین تعهدات تولید برای آینده برود. چنین واگذاری‌هایی به این راحتی و ارزانی نیز نیست و قطعا قرار است که با نرخ‌های بالا واگذار شود و مطمئنا به طور رایگان واگذار نمی‌کنند. در یک برهه زمانی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان فقط بر اساس تخصصی که داشتند واحدهایی را واگذار می‌کردند و به آنها گفته می‌شد که صرفا این واحدها را اداره و اشتغال را حفظ کنند و درصورتی که تولید کاهش پیدا نکند، همین تعداد واحد تولیدی فعلی کافی است. اما اینجا در بحث خصوصی‌سازی شاهد بودیم که واحدهایی را واگذار کردند که بخش خصوصی حقیقی نتوانست عملا پا پیش بگذارد و این واحدها را در اختیار بگیرد. اغلب بنگاه‌های اقتصادی به دست‌اندرکاران بخش عمومی(خصولتی) واگذار شد. به هر حال به نظر می‌رسد که مقطع مناسبی برای مطرح‌کردن چنین ایده‌هایی نیست، چراکه شرایط به‌گونه‌ای است که ممکن است اجرای این ایده به تاخیر بیفتد. طرح چنین مساله‌ای برای شرایط آتی که واحدهای دایر به خوبی کار می‌کنند، فضای کسب و کار مشکلی ندارد، تقاضا به قدر کافی وجود دارد، امکان صادرات فراهم است، تحریم نباشد، اجناس تولیدی خریداری ‌شوند و اجازه واردات و ایجاد ارزش افزوده داده شود، بهتر است و نتیجه مطلوب‌تری دربردارد. قطعا زمانی چنین اتفاقی می‌افتد که روند سالمی در این حوزه‌ها وجود داشته باشد. تاکید می‌کنم اگر امروز این طرح مطرح نشود، بهتر است.

همچنین قرار است کارگروه‌های در نظر گرفته‌شده برای این منظور، به گونه‌ای قیمت‌گذاری کنند که طرح‌ها و پروژه‌ها، جذابیت بیشتری برای بخش خصوصی داشته باشند و سرمایه‌گذار بتواند بعد از تکمیل طرح و حتی به صورت اقساط قیمت آن را بپردازد. چنین مشوق‌هایی برای جذب سرمایه‌گذاران و تکمیل این پروژه‌ها تاثیرگذار است؟

در هر صورت امروز هرگونه تعهد برای واحد صنعتی‌ای که به بهره‌برداری می‌رسد و مشخص نیست که توجیه سرمایه‌گذاری آتی داشته باشد، نتیجه خوبی دربرندارد. به نظر من، باز هم افراد محدود و معدودی ممکن است که زیر بار چنین تعهدی بروند، چرا که در هر صورت سیستم بانکی ما قرار است بگوید شما تعهد کرده‌اید و از این افراد طلب اقساط کند. در صورتی که در آینده‌ لازم به پرداخت این اقساط باشد و شرایط به این صورت تداوم پیدا کند که برای تولیدات این واحد صنعتی تقاضایی وجود نداشته باشد یا اصولا مواد اولیه مورد نیاز این واحدها برای تولید تامین نشود در چنین شرایطی چه اتفاقی می‌افتد؟! به نظر من این یک ریسک است. اما ممکن است درصد کمی از جامعه و افرادی که پول فراوان دارند یا از امکانات زیادی بهره‌مند هستند، با این تصور که اگر 20درصدی که وارد طرح کردند، بسوزد نیز مشکلی پیش نمی‌آید، بتوانند در چنین طرحی مشارکت کنند. اما من با شناختی که از جامعه صنعتی، صنعتگران و معدنکاران کشور دارم، از این موضوع مطلعم که این افراد دیگر حوصله و توان رفتن زیر بار چنین تعهدی را ندارند. به هر حال باید اشتغال ایجاد و کارخانه را منهای بحث مالیات اداره کنند که تعهدات سنگینی را به این افراد تحمیل می‌کند. اگر تقریبا ۳۰درصد حق بیمه کارگرانی که قرار است در چنین خطوط تولیدی شروع به فعالیت کنند، در نظر بگیریم، کمر بسیاری از افراد زیر بار همین یک مسئولیت شکسته است، چراکه بودجه کافی برای پرداخت آن ۳۰درصد نیز ندارند.

با این اوصاف، به نظر شما این طرح قابلیت اجرا ندارد؟ پیشنهادتان در این زمینه چیست؟

فکر و ایده طرح بسیار خوب است، اما کاش چنین فکری را ۱۰ یا ۱۵سال پیش ارائه می‌کردند. باید کمی زودتر این را به بخش خصوصی می‌گفتند که می‌توانند با چنین گشاد‌ه‌دستی شروع به سرمایه‌گذاری کنند. باید شرایط کمی روشن‌تر و شفاف‌تر شود و اعتماد عمومی که امروز خدشه‌دار شده، بازگردد، تا شاید افرادی جرات پیدا کنند که بتوانند قد علم کنند و بگویند که به دنبال راه‌اندازی چه طرح‌هایی هستند و قصد دارند به اشتغال و تولید ناخالص ملی کمک کنند. درنهایت سود اجرایی‌شدن چنین طرح‌هایی به نفع کل جامعه است. همانطور که گفتم مقطع بسیاری بدی برای اجرای این طرح انتخاب شده است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x