چرا بازار ثانویه نتوانست ثبات را به نرخ ارز بازگرداند؟
کارشناس مسائل ارزی و بانکی با اشاره به جو روانی کوتاهمدت بازار ثانویه گفت: اگر در بازار ثانویه چشماندازهای روشن و دقیق ایجاد میکردیم طبیعتاً شاهد اثر بیشتری از این بازار بر شرایط اقتصادی فعلی بودیم.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تسنیم، بازار ثانویه ارزی با هدف شفافسازی و تعادل عرضه و تقاضا ارز از نوزدهم تیرماه شروع به فعالیت کرده است و بر اساس دو سامانه نیما و سماصا امکان انتقال ارز و امتیاز واردات در قبال صادرات وجود دارد اما این بازار بهتعابیر مختلف با شکست و ضعفهایی روبهرو بوده است حتی بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تنها دستآورد این بازار کاهش قیمت اندک و محدود ارز بوده البته بهطور موقت و پس از مدتی دوباره با افزایش قیمت و حتی ورود نرخ ارز به کانالهای جدید مواجه بودهایم و این دقیقاً تناقض هدف بازار ثانویه است زیرا نهتنها باعث کاهش قیمت نشد بلکه بعد از فعال شدن آن همچنان شاهد روند افزایش قیمت ارز بودهایم در همین خصوص با کاوه تقوی کارشناس مسائل ارزی و بانکی گفتوگویی انجام شده است که در ادامه قابل مشاهده است.
با شروع به کار بازار ثانویه انتظار میرفت با کاهش قیمت و جو روانی خوبی روبهرو شویم اما اینچنین نشد و الآن شاهد ورود دلار به کانال 9000 تومان هستیم؟
ملاک شکست بازار ثانویه این است که 180 میلیون یورو در سمت عرضه ارز از جانب صادرکنندهها پیشنهاد شد اما از این تعداد فقط 65 میلیون یورو به معاملات قطعی رسید و تنها از سمت تقاضا واردات از محل گروه سوم تنها حدود سه و نیم یورو ارز فروش رفت شاید اینها ملاک شکست باشد اما این بازار در ابتدا دارای جو روانی خوبی بود و قیمت نرخ ارز در آن زمان تا حدود خوب و چشمگیری با کاهش روبهرو شد اما موقت بود و دوباره با افزایش قیمت روبهرو شدیم و به کانالهای جدید نیز رسیدیم.
بسیاری از کارشناسان کاهش قیمت موقت نرخ ارز را بهخاطر مسائل سیاسی تحلیل کردند و خبرهای خوش سیاسی آن زمان را دلیل آن میدانستند؟
اما خبر خوشی خاصی آن زمان مطرح نشد و کمی بعد از جو روانی اولیه شروع فعالیت بازار ثانویه دوباره قیمت نرخ ارز علیالخصوص دلار با افزایش قیمت روبهرو شد.
در حال حاضر از نظر شما شکل اصلی تقاضا بهچهصورت است؟
شکل اصلی تقاضا بهاینصورت است که معمولاً فرد واردکننده واقعی خواهد بود و یا اینکه واردکننده واقعی نیست و تنها برای خروج سرمایه تقاضای ارز دارد؛ از این دو حالت خارج نیست. اگر برای خروج سرمایه تقاضای دریافت ارز دارند که بازار ثانویه جهت این امر راهاندازی نشده است و اگر تولیدکننده واقعی باشند و قصد وارد کردن کالا داشته باشند آنقدر صبر میکنند تا امکان دریافت دلار با نرخ 4200 تومان برای آنها فراهم شود.
بازار ثانویه ارز در چهصورت اثربخش خواهد بود؟
وقتی این بازار به کارکرد مثبت و مؤثر دست خواهد یافت که یک چشمانداز روشن و دقیق برای آن مشخص کنیم و بدون چشمانداز روشن و دقیق شاهد مؤثر بودن آن نخواهیم بود، بهطور مثال ورود پتروشیمی به این بخش از چشماندازهایی خواهد بود که میتواند طبیعتاً اثر بسیار شدید نیز داشته باشد و در پی آن باعث کاهش قیمت نرخ ارز شود. بهتر آن است که سیگنال دهیم و راه را مشخص کنیم.
آیا این احتمال وجود دارد بعد از تشکیل گسترده بازار ثانویه در شرایط تحریم و با افزایش تقاضا و کمبود عرضه به کانالهای جدید وارد شویم؟ و یا بهدلیل آنکه حفظ سرمایه بهترین حالت عقلانی در شرایط تحریم خواهد بود با افزایش نرخ ارز روبهرو شویم؟
در یک ماه گذشته تحریم جدیدی نداشتیم و اگر در شرایط فعلی به ثبات حدودی دست یابیم با شرایط بهتری روبهرو خواهیم شد، الآن زمان رسیدن به آن ثبات حدودی خواهد بود و باید بهدنبال تثبیت قیمت و نحوه عرضه و تقاضا باشیم.
استدلال شما برای تثبیت نرخ 6300تومانی ارز چیست؟
در طول تاریخ ایران همیشه نرخ نقدی ارز در تهران پایینتر از حواله خارج از تهران بوده است، یعنی بازارهای تبدیل ریال در خارج از کشور در هرات، سلیمانیه، دبی و... شاهد نرخ ارز پایینتری از نرخ ارز در تهران بود ولی از بهمن پارسال این شرایط بهعکس بود حواله ارزانتر از قیمت نقد ارز بود و با افزایش قیمت حواله قیمت نرخ نقد ارز نیز افزایش مییافت تا اینکه به نقطهای رسیدیم که قیمت نقد ارز با افزایش روبهرو بود اما قیمت حواله ثابت ماند و متأسفانه شاهد فاصله بین آن دو بودیم. در آن زمان بازار به این نتیجه رسیده بود که قیمت ارز 6300 تومان خواهد بود. در تمام این مدت منتظر یک نقطه طلایی بودیم و در دورهای هم قرار داشتیم که بانک مرکزی امکان ورود نداشت؛ منتظر مشخص شدن نرخ ارز بودیم تا بتوانیم با تورم کنترل بیشتری بر آن داشته باشیم و قیمت را به تعدیل برسانیم بهطور مثال در آن زمان اختلاف قیمت دلار در تهران و دبی به 450 تومن رسیده بود. استدلال تثبیت آن نرخ حتی کمی پایینتر زمانی مشخص و ملموس خواهد شد که، ارز قاچاق اعلام شد و تنها دو هفته بعد بهمدت چند روز اعلام شد که واردات ارز آزاد خواهد بود و همین امر سبب کاهش قیمت چشمگیر ارز شد.
در نهایت چرا دوباره ارز گران شد و در کانال افزایش قیمت قرار گرفت؟
بهدلیل آنکه دوباره واردات ارز قاچاق اعلام شد و امکان آن نبود که اختلاف پتانسیل ایجادشده بهطور طبیعی از بین برود. و مسئله دیگری که باعث افزایش قیمت بود اعلام تکنرخی شدن ارز بود که مانع عرضه ارز شد.
چگونه میتوانیم به ثبات و شرایط مناسب در نرخ ارز دست بیابیم؟
بعد از 21 فروردین عدم عرضه نمایان شد اگر قبول کنیم که مشکل عدم عرضه است و تمام سرمایه را به بازار تزریق کنیم به وضعیت باثبات و شرایط مناسب و خوبی خواهیم رسید. اما اگر مسئلهای غیر از عدم عرضه رخ دهد بهطور مثال با تحریم عجیبی از سوی آمریکا روبهرو شویم در آن زمان اگر قصد آزاد کردن قیمت نرخ ارز را داشته باشیم دیر خواهد بود و بهدلیل عوامل روانی ایجادشده این نرخ افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد و در نتیجه باعث افزایش نرخ بازار ثانویه میشود و حتی پیشبینیها بر نرخ 11 الی 12 هزار تومان است.
آیا هر زمان این اقدامات را انجام دهیم باعث بهبود شرایط خواهد شد، آیا از افزایش قیمت ارز جلوگیری میکند؟
خیر؛ این مسئله بهمنظور آن نیست که اگر دو ماه دیگر قصد انجام داشته باشیم با کاهش قیمت روبهرو خواهیم شد بلکه این امر تنها در شرایط مخصوص خود جوابگو خواهد بود.
آیا بازار ثانویه مسئول خروج سرمایه است؟
بهدلایل مشکلات و مسئله مهم پیمانسپاری که در معاملات وجود دارد بازار ثانویه نمیتواند مسئول خروج سرمایه باشد.
بازار ثانویه تنها در سامانه جامع تجارت فعالیت دارد؟
بله؛ در دو قسمت فعالیت دارد که قسمت اول در سامانه نیما میباشد و ارز و اظهارنامه در سامانه نیما خرید و فروش میشود و قسمت دوم در سامانه سماصا میباشد که در آن اظهارنامه ثبت و به نام زده خواهد شد و بهصورت حضوری تبادل مالی آن انجام میشود.
بهگفته یکی از افراد مطلع و نزدیک به دولت امکان تزریق بیشتر از 8 میلیون دلار در روز به بازار وجود ندارد؛ در حالی که نرم تزریق روزانه 13 الی 14 میلیون دلار است، مابهالتفاوت آن چگونه باید تأمین شود؟
دولت با درآمد نفتی کاهشیافته جدی روبهرو است در حالی که درآمد پتروشیمی اینجوری نیست و همه به پتروشیمی نیاز دارند. در دوره قبلی تحریمها باید به این سؤال پاسخ میدادیم که؛ چگونه نفت بفروشیم تا میزان کمبود سرمایه را جبران کنیم؟ اما در حال حاضر براساس آمار اعلامشده از سوی بانک مرکزی تقریباً 40 میلیارد دلار واردات داریم و اگر قیمت ارزاق را آزاد اعلام کنیم این میزان واردات حداقل 50 میلیارد دلار خواهد شد و همچنین 50 میلیارد دلار صادرات داریم و 25 میلیارد دلار هم قاچاق داریم در نتیجه سؤال اینبار این است که؛ چگونه تخصیص ارز دهیم که منجر به خروج سرمایه از محل صادرات غیرنفتی نشود؟
امکان جلوگیری از خروج سرمایه وجود دارد؟
امکان جلوگیری از خروج سرمایه با وجود قاچاق نخواهد بود اما امکان جلوگیری از خروج سرمایه ناشی از صادرات را میتوان گرفت. در شرایط فعلی میزان ارز و سرمایه دولت مهم نخواهد بود و ابزار ایجادشده از سوی دولت برای فروشندگان کالا بسیار مهم است، این به آن معنا نیست که از فروش پتروشیمی جلوگیری کنیم. خیر؛ فروش پتروشیمی در مواقع لازم ادامه خواهد یافت و به کمک مخارج دولت در شرایط خاص خواهد آمد.