ناگفتههایی از اسرار صندوق ذخیره فرهنگیان
یک سال و نیم بعد از شروع تبلیغات گسترده درباره بروز بزرگترین تخلفات و فسادهای مالی در صندوق ذخیره فرهنگیان، گزارش تحقیق و تفحص از این مجموعه نشان چندانی از حجم آن فسادها ندارد.
مدعیان بروز اختلاس و فساد در این صندوق حجم تخلفات صورت گرفته را در فاصله تابستان 95 تا پاییز 96 بین 8 تا 16 هزار میلیارد تومان عنوان کرده بودند. گزارشی که در اولین هفته کاری مجلس در صحن علنی قرائت شد اما کمتر از یک دهم حجم ادعایی تخلف را مورد اشاره قرار داده بود و توضیح نمیداد که تکلیف 90 درصد حجم این ادعاها چیست؟ آیا سندی برای اثبات آن وجود نداشته که گزارش تحقیق و تفحص اشارهای به آن ندارد یا موضوع چیز دیگری است؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، با وجود عدم تطابق حجم فسادهای مورد ادعا با آنچه که در گزارش این تحقیق و تفحص آمده اما منتقدان دولت همچنان بر همان اعداد قبلی تکیه دارند و میگویند تخمین آنها از حجم مفاسد درست و منطقی بوده، اما هنوز توضیحی ندادهاند که دلیل اختلاف میان این اعداد چیست. مهمتر از همه اینها اما این نکته است که به نظر میرسد منتقدان دولت در این تحقیق و تفحص ماهیت و اساس صندوق ذخیره فرهنگیان را هدف گرفتهاند و کلیت تشکیل آن را غیرقانونی میدانند. با همین استدلال آنها حالا خواستار تجدید نظر حقوقی در تشکیلات صندوق ذخیره فرهنگیان شدهاند. بند اول نتیجهگیری گزارش تحقیق و تفحص هم به همین موضوع برمیگردد و این شائبه را ایجاد میکند که شاید هدف اصلی مطرح کنندگان این تحقیق و تفحص که برفساد گسترده در صندوق تأکید داشتند، حمله به ماهیت اصلی این مجموعه باشد.
در این شرایط که حرف از صندوق ذخیره فرهنگیان همچنان بر سر زبانهاست، مدیر عامل این مجموعه برای نخستین بار به ارزیابی خود درباره اتفاقات رخ داده در این مجموعه پرداخته است. مهدی نیکدل ضمن اینکه اعداد مطرح شده درباره حجم تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان توسط طیف منتقدان را با آمارهای دیگری رد میکند، توضیح میدهد که قرار است مجموعه صندوق از این تحقیق و تفحص برای اصلاح ساختارها و رویههای خود استفاده کند. نیکدل همچنین میگوید که صندوق بابت بسیاری از موارد درج شده در گزارش تحقیق و تفحص، ماهها قبل اقدام به طرح شکایت در دستگاه قضایی کرده که البته هنوز به جای خاصی نرسیده است. او امیدوار است که ارجاع گزارش به قوه قضائیه باعث تسریع در رسیدگی به این شکایتها هم بشود.
نخستین بند مربوط به جمعبندیهای تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، اساس و شالوده این مجموعه را هدف قرار داده و درباره قانونی بودن تشکیل آن ابراز تردید میکند. بعد در لفافه عنوان میکند که این صندوق یا در آینده باید به نوعی تعطیل شود یا اینکه تجدیدنظر جدی و بنیادین درباره اساسنامه و ساختار آن انجام بپذیرد. ارزیابی خودتان از این قسمت از گزارش تحقیق و تفحص چیست؟
اگر عزیزان نماینده با چند نفر مشاور حقوقی مشورت میکردند حتماً به آنها میگفتند که صندوق بر اساس ماده 584 قانون تجارت تشکیل شده و طی شماره 8505 مورخ 7 خرداد 1374 در اداره ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری ثبت شده است.
این دست مؤسسات تجاری طبق قانون، تابع اساسنامههای خود هستند مگر آنچه که در اساسنامه مسکوت باشد و در این موارد تابع قانون تجارت خواهند بود. در اساسنامه هم قید میشود در مواردی که این اساسنامه مسکوت است مؤسسه مورد نظر تابع قانون تجارت خواهد بود. بنابراین صندوق ذخیره فرهنگیان تحت سرفصل قانونی تشکیل شده، مصوبه مجلس را دارد و قانون برنامه دوم توسعه در ماده 63 تصریح کرده که صندوق سپردههای معلمان را در یک حساب مشخص ذخیره میکند و دولت هم موظف است معادل آن را به این صندوق واریز کند.
حالا که نمایندگان عزیز این موضوع را پیش کشیدهاند سؤال من این است که اگر صندوقی با این وسعت غیر قانونی بود چرا در 23سال گذشته کسی جلوی فعالیت آن را نگرفته و این صندوق فعالیت مستمر داشته است؟ اصولاً چنین ادعایی، همه نهادهای نظارتی کشور را زیر سؤال میبرد. از سوی دیگر اگر چنین ادعایی درست بود آیا معلم و فرهنگی فرهیختهای که قانون را میداند در سالهای متمادی به یک صندوق غیر قانونی پول واریز میکرد؟ حدود 23 سال است که این صندوق فعالیت میکند و سهمالشرکه معلمان را در زمان مقرر به آنها پرداخت میکند.
با این حال، همه استعلامهایی که از معاونت حقوقی ریاست جمهوری و نهادهای دیگر گرفتهایم حاکی از این است که صندوق ذخیره فرهنگیان یک مؤسسه انتفاعی غیر دولتی است و تحت سرفصل قانون و به صورت مجاز هم تأسیس شده است. حالا اگر برخی میخواهند قوانین محکمتری تصویب کنند و شکل حقوقی صندوق را تغییر دهند، اختیار خودشان است. اما تأسیس و فعالیت صندوق ذخیره فرهنگیان غیر قانونی نبوده است.
این ادعا که تشکیل صندوق غیرقانونی بوده آیا سابقه دیگری هم بجز تحقیق و تفحص اخیر دارد یا اینکه برای نخستین بار است که چنین ادعایی مطرح میشود؟
ما سابقهای در صندوق، دولت و مجلس نداریم که گفته باشند این صندوق غیر قانونی است یا تأسیس آن اشکالاتی داشته است. نه تنها چنین مسألهای مطرح نبوده، بلکه صندوق ذخیره فرهنگیان بعد از تأسیس به الگوی برخی نهادهای دیگر تبدیل شده و آنها هم برای کارمندان و کارکنان خود چنین ساختاری را تأسیس کردند. به طور نمونه صندوق ذخیره کارکنان شهرداری در سال 1387 و صندوق ذخیره صنعت نفت نیز در سال 1379 تأسیس شدند. در حال حاضر هم پرسنل دستگاههای مختلف از جمله معلمان از چنین تشکیلاتی سود میبرند و استفاده میکنند. بنابراین برای نخستین بار است که چنین ادعایی مطرح میشود.
تحقیق و تفحص به هر شکلی که بود انجام شد و قرار است قوه قضائیه درباره آن تصمیمگیری کند. موضع خود صندوق در قبال این تحقیق و تفحص چیست؟ یعنی این تحقیق و تفحص برای خود مجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان چه معنایی دارد و میخواهد با این گزارش چه کار کند؟
از ابتدای تحقیق و تفحص، ما به آن بهعنوان فرصتی برای اصلاح و بازبینی روشها نگاه کردیم و به مدیران و کارکنان مجموعه گفتیم باید از نتایج تحقیق و تفحص، کمال بهرهبرداری را داشته باشند. از اینکه نمایندگان مردم به مسائل صندوق ذخیره فرهنگیان توجه دارند تشکر داریم. اینکه پس از قرائت گزارش تحقیق و تفحص چه اتفاقی میافتد که موضوع به قوه قضائیه ارجاع شده و درباره آن اعلام نظر خواهد کرد و تصمیم میگیرد که آیا اطلاعاتی که جمعآوری شده و مواردی که مطرح شده تخلف یا جرم است یا نه. ما هم امیدواریم قوه قضائیه طوری عمل کند که بتوانیم حقوق از دست رفته فرهنگیان عضو صندوق را به آنها بازگردانیم.
با این حال آنچه که کلیت گزارش مطرح کرده و روی آن تأکید داشته، وجوهی است که از بانک سرمایه خارج شده و ما هم امیدواریم با کمک قوه قضائیه این وجوه برگردد.
نکته مهم اما نحوه ارتباط صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه است که متأسفانه برخی تلاش کردند بانک و صندوق را به جای هم معرفی کنند. واقعیت این است که کل سهام صندوق ذخیره فرهنگیان در بانک سرمایه زیر 5 درصد مجموع داراییهای صندوق است که آن هم مربوط به شرکتهای تابعه صندوق ذخیره فرهنگیان است و جمعاً حدود 47 درصد از سهام بانک سرمایه را شامل میشود.
بنابراین باید به چند نکته بسیار مهم توجه داشت: اول اینکه کمتر از نیمی از سهام بانک سرمایه متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان است و دوم اینکه قیمت تمام شده سهام صندوق در بانک سرمایه به ارزش دفتری 218 میلیارد تومان است. سوم اینکه این مبلغ، کمتر از 5 درصد از داراییهای صندوق است و بیش از 95 درصد از داراییهای صندوق ذخیره فرهنگیان ارتباطی به بانک سرمایه ندارد. متأسفانه برخی افراد آگاهانه یا نا آگاهانه بهدلیل عملکرد این 5 درصد، آن 95 درصد را هم زیر سؤال بردهاند.
البته ما منکر این نیستیم که صندوق ذخیره فرهنگیان میتوانست عملکرد بهتری داشته باشد یا اینکه در صندوق اتفاقات سوئی افتاده است اما این اتفاقات سوء، به هیچ عنوان با ادعاهای مطرح شده از سوی برخی از افراد یعنی ارقام 10 هزار و 16 هزار میلیارد تومان همخوانی ندارد و حتی گزارش تحقیق و تفحص هم آن ادعاها را تأیید نمیکند.
یعنی شما میگویید رقم تخلف 16هزار میلیارد تومانی مورد ادعای برخی نمایندگان، منطقی نیست؟
البته که منطقی نیست زیرا کل داراییهای دفتری صندوق ذخیره فرهنگیان 5 هزار میلیارد تومان است و این دارایی هم در حال حاضر سر جایش است زیرا داراییهای صندوق به صورت پول نقد نیست که کسی بتواند آن را بردارد و ببرد بلکه این دارایی در شرکتهای پتروشیمی، ماشینسازی، ساختمانی، آی تی، صنایع آموزشی، شرکتهای بورسی و... است. در واقع این شرکتها، دارایی صندوق هستند.
البته در برخی شرکتهای صندوق هم همان طور که گزارش تحقیق و تفحص اشاره کرده، عدهای کلاهبرداری و سوءاستفاده کردهاند که اگر مجموع این تخلفات را جمع بزنیم و به شرطی که در قوه قضائیه هم همه آنها به رأی برسند، مجموعاً 500 میلیارد تومان نمیشوند اما متأسفانه برخی به دلایل مختلف، از اختلاس 16 هزار میلیارد تومانی نام میبرند. حال سؤال این است که در مجموعهای که کل دارایی دفتری آن به شرحی که توضیح دادم، 5 هزار میلیارد تومان است چطور اختلاس 16 هزار میلیاردی رخ میدهد؟
پس مسأله 16 هزار میلیارد تومان چیست؟ یعنی این عدد از کجا آمده است؟
احتمالاً اینها مجموع رقم کل وامهای پرداخت شده توسط بانک سرمایه شامل وامهای معوق، مشکوک الوصول و ... است که در بانک سرمایه اتفاق افتاده است. برخی این ارقام را جمع زدهاند و بهعنوان عملکرد صندوق مطرح میکنند در حالی که بانک سرمایه یک بنگاه اقتصادی است که زیر نظر نهادهای نظارتی فعالیت میکند.
منتقدان عملکرد صندوق ذخیره فرهنگیان در رابطه با بانک سرمایه معتقدند اینکه بگوییم صندوق فقط یکی از سهامداران بانک سرمایه بوده، قابل پذیرش نیست زیرا صندوق بهدلیل سهامی که آنجا داشته و به تبع آن نفوذی که بواسطه این سهام کسب کرده، یکسری وامها را از این طریق هدایت میکردند و دخالت داشتند. این ادعا چقدر مبنای درستی برای ارتباط دادن تخلفات بانک سرمایه به صندوق دارد؟
فرض بگیریم این ادعا درست باشد. من نمیخواهم از اساس منکر بشوم که یک سهامدار به صورت قانونی یا غیر قانونی دخالتهایی در یک مجموعه داشته باشد. من منکر این نیستم که زمانی مدیران صندوق در بانک سرمایه دخالت میکردند و میرفتند آنجا مینشستند. این مسائل را هم قوه قضائیه مشخص خواهد کرد. اما سؤال من این است که اگر از بانک سرمایه مثلاً 10 هزار میلیارد تومان بیرون رفته آیا این پول فرهنگیان بوده؟ برخی میگویند که صندوق، پول فرهنگیان را هدر داده است اما حرف ما این است که این پول فرهنگیان نبوده بلکه پول سپردهگذاران عادی بانک سرمایه بوده است.
سهم فرهنگیان در این خصوص چقدر بوده؟
از ابتدای تأسیس صندوق ذخیره فرهنگیان تا پایان اسفند 1395، میزان پولی که از فرهنگیان کسر شده و به حساب صندوق واریز شده است مجموعاً 1500 میلیارد تومان بوده است. در همین مدت 700 میلیارد تومان هم بهعنوان سهم دولت واریز شده که مجموع واریزیها به 2200 میلیارد تومان رسیده است. با همین مبالغ، صندوق اقدام به سرمایهگذاری و فعالیت اقتصادی در شرکتهای مختلف کرده که نتیجه آن 3400 میلیارد تومان سودآوری بوده است. از این مبالغ حدود 1800 میلیارد تومان در بازه زمانی مذکور بهعنوان سهم الشرکه به فرهنگیان بازنشسته پرداخت شده است.
بهصورت درصدی نیز مبالغی که از مجموع دریافتی فرهنگیان در زمان بازنشستگی پرداخت می شود، 23 درصد آن مربوط به واریز معلمان و سهم دولت است در حالی که 67 درصد از این پول، سودآوری ناشی از عملکرد صندوق است و این عملکرد کاملاً قابل قبولی است.
من در مجلس به نمایندگان محترم گفتم که چطور است که در مؤسسهای از مردم و دولت جمعاً 2200 میلیارد تومان پول گرفته و دارایی موجود آن حدود 5 هزار میلیارد تومان است و حدود 1800 میلیارد تومان به بازنشستگان پرداخت کرده است، 15 هزار میلیارد تومان اختلاس شده است؟ این معادله را چه کسی میتواند قبول کند؟ اصلاً چطور ممکن است؟
جواب نمایندگان مجلس به این توضیحات چه بود؟
البته آنها هم قبول دارند اما معتقدند که بالاخره بانک زیر نظر صندوق ذخیره فرهنگیان بوده است. اگرچه بانک سرمایه زیر نظر بانک مرکزی فعالیت میکند، با این حال پولی که از سیستم بانک خارج شده است پسانداز عادی سپردهگذاران خود بانک سرمایه بوده نه پسانداز معلمان و فرهنگیان. بنابراین این وسط مغلطهای اتفاق افتاده که خیلیها هم ممکن است نتوانند مرز آن را تشخیص دهند.
یعنی شما اصل تخلف را رد نمیکنید اما معتقدید که این تخلف ربطی به صندوق ذخیره فرهنگیان نداشته است؟
ما از اصل تخلف دفاع نمیکنیم و دنبال مخفی کردن آن نیستیم. در حالی که خود بانک سرمایه هم تاکنون صدها مورد شکایت علیه این بدهکاران به سیستم قضایی داشته تا دستگاه قضایی کمک کند که این بدهیها وصول شوند. در صندوق ذخیره فرهنگیان نیز در هشت ماه گذشته نزدیک به 30 مورد شکایت علیه بدهکاران مطرح شده که متأسفانه هیچکدام منتهی به نتیجه نشدهاند. امیدواریم در ماههای آتی قوه قضائیه این شکایتها را به جایی برساند.
این شکایتها در قضیه بانک بودهاند یا مسائل دیگر؟
بانک سرمایه خودش مستقلاً شکایت کرده است. همزمان با اینکه کار تحقیق و تفحص در مجلس شروع شد ما دهها شکایت علیه بدهکاران تنظیم کردیم. البته در صندوق، نهادهای نظارتی متفاوتی حضور داشتند و این شکایتها با کمک همین نهادها انجام شدند. تقریباً علیه هر اتفاقی که در صندوق رخ داده بود، شکایت شده و در دادسرای پولی و مالی همه این شکایتها کلاسه پرونده دارند که امیدوارم به جایی برسند.
چقدر این شکایتها به نتیجه منجر شده است؟
تاکنون که این شکایتها تقریباً همانطور ماندهاند. ما هم البته پیگیری خودمان را داریم و این کار را میکنیم که این پروندهها جلو بروند اما نهایتاً همه چیز دست دستگاه قضایی است. بجز یک مورد از وصول مطالبات، بقیه موارد منتهی به نتیجه نشدهاند.
این تحقیق و تفحص میتواند کمک کند به اینکه این شکایتها دوباره به جریان بیفتند؟
بله، حتماً. همین که تحقیق و تفحص به قوه قضائیه ارجاع شده، اتفاق مثبتی است و امیدواریم که به وصول مطالبات صندوق و بانک سرمایه کمک کند.
ادعاهای مطرح شده درباره فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان، چه تأثیری روی سودآوری صندوق داشته است؟
متأسفانه طی این بحثهایی که راجع به صندوق مطرح شد، به خاطر تخلف در 5 درصد سرمایه به بقیه 95 درصد سرمایه هم لطمه زدند. برخی از شرکتهای صندوق در بورس با کاهش ارزش سهام روبهرو شدند. بخشی از این اتفاق از مصاحبهها و اظهارنظرهایی ناشی میشد که مربوط به وضعیت صندوق بود. ما هم بارها به نمایندگان محترم گفتیم که به خاطر 5 درصد، به بقیه سرمایههای فرهنگیان لطمه نزنید. این سوء شهرتی که برای صندوق ایجاد کردهاند مثلاً در زمینه جذب نیروی متخصص برای صندوق مشکلساز شده است. این دست مشکلات بواسطه چند تا اظهارنظر و مصاحبه برخی افراد برای صندوق ایجاد شد. خوشبختانه داریم به مسیری میرویم که این ضرر جبران شود.
این اتفاقات چه تأثیری بر معلمان بهعنوان سپردهگذاران صندوق داشته است؟
خوشبختانه در میزان عضویت فرهنگیان در صندوق تأثیری نداشته است. فرهنگیان به هر حال قشر آگاه کشور هستند و درست تصمیم می گیرند از اینرو به صورت احساسی تحت تأثیر ادعاهایی که مطرح میشود قرار نمیگیرند و محاسبه گر هستند. فرهنگیان زمانی که میبینند همکاران بازنشسته خود در زمان مقرر سهم الشرکه خود را با سود مناسب دریافت میکنند، تحت تأثیر فضاسازی برخی افراد قرار نمیگیرند و با این حال وقتی اعتماد عمومی به یک بنگاه اقتصادی ضربه میخورد، در واقع این ضربه به اصلیترین سرمایه آن بنگاه است و مدتی طول میکشد تا این وضعیت جبران شود اما درصدد جبران آن هستیم.
صندوق بعد از تحقیق و تفحص برای ترمیم سوء شهرت ایجاد شده چه برنامهای دارد؟ آیا قرار است اقدامات خاصی انجام دهید؟
در گام نخست بهدنبال تجدید ساختار و بازنگری در داراییهای صندوق هستیم. احتمالاً خیلی از داراییها از جمله سهام بانک سرمایه را واگذار کنیم و اعلام هم کردهایم که سهام شرکتهایمان در بانک سرمایه را میفروشیم. در گام بعدی سایر شرکتها را به بورس میبریم تا شفافسازی شود.
در همین حال طی یک سال گذشته حدود 70 عضو هیأت مدیره و مدیرعامل شرکتها را تغییر دادیم زیرا میخواستیم آنها را با افراد فنیتر و متخصصتر جایگزین کنیم.
این تصمیم نتیجه تحقیق و تفحص بوده است؟
نه لزوماً. ما به این نتیجه رسیدهایم که صندوق نباید وارد برخی از فعالیتها میشد، مثلاً اگر قرار است بانک داشته باشد باید بانک مخصوص خودش را تأسیس کند. در مجموع در رأس برنامههای ما شفافیت است. در غیاب شفافیت است که سوءاستفادهها اتفاق میافتد. در رأس شفافیت هم این است که ما وارد بورس شویم و به تالار شیشهای برویم. وقتی شرکتهای ما وارد بورس شوند چشمهای بیرونی آنها را میبینند و دیگر هر کاری که دلشان خواست نمیتوانند انجام دهند. بعد از این است که باید در داراییهای صندوق تجدید نظر کنیم. یعنی از داراییهایی که مولد نیستند خارج شویم و در داراییهایی که برای ما سوءشهرت میآورند تجدید نظر کنیم. بعد هم باید از بنگاهداری پرهیز کنیم. ما بیشتر باید سرمایهای را که معلمان به ما دادهاند مدیریت کنیم تا با سود بیشتر به خودشان برگردانیم.
نمیگویم کلاً بنگاهداری نمیکنیم. ما در جاهایی که پروژهای را کلید زدهایم و شروع کردهایم، موظف هستیم کار را جلو ببریم، اداره و آن را واگذار کنیم اما میخواهیم قسمت عمده بنگاهداریهای خود را واگذار کنیم.