ماهی آب گل آلودی که ترامپ درست کرده نباشیم/ استراتژی ترامپ، سیاست مرد دیوانه است
این خروج خشن و به قول یکی از تحلیل گران "وحشیانه" ترامپ از برجام را کمتر سیاستمدار یا تحلیل گری پیش بینی میکرد.
بارها گفته بودم و نوشته بودم که خروج آمریکا از برجام مهم نیست. مهم این است که شیوه رفتاری ترامپ در قبال ایران، بخصوص از بین بردن کانالها و لگنهای ارزی کشور در یکسال گذشته، چه نقض برجام باشد و چه نباشد به خودی خود باعث میشد تا چند ماه آینده نتوانیم به منابع حاصل از فروش نفت و حتی صادرات غیرنفتی امان دسترسی داشته باشیم. این یعنی آمریکا داشت با پنبه سر میبرید حالا با گیوتین میخواهد این کار را بکند. بنابراین با خروج آمریکا از برجام اتفاق جدیدی نیفتاده است. شاید اینطور برای ما بهتر هم باشد که حداقل به راه حلهای موجود واقع بینانه تن در دهیم و خود را اسیر سراب نکنیم.
چه باید میکردیم؟
اول باید میفهمیدیم که فضا تغییر کرده است. باید متوجه میشدیم که ترامپ فصل تازه ای از سیاست خارجی در آمریکاست که چند عنصر اصلی دارد: اول این که ناسیونالیسم آمریکایی در پست ترین سطح آن دوباره بیدار شده است. به همین جهت شعار ترامپ، "اول آمریکاست" که بنوعی به معنای "جهان فدای آمریکاست". دوم این که ترامپ فردی کاملا خارج از بروکراسی آمریکایی است. او یک تکروست. و سوم این که با ابزارهای جدید نظیر شبکههای اجتماعی این فرد بیرونی اسیر بروکراسی آمریکا هم نمی شود. او براحتی با یک توئیت، دستگاه عریض و طویل سیاست خارجی آمریکا را دور میزند و دنیا را بهم میریزد. پس باید میفهمیدیم که دنیا عوض شده است. حال که دنیا عوض شده و یک نفر نقش بسیار کلیدی در این تغییر دارد، اولین کار شناخت این آدم جدید بود. اعم از شناخت روانی، فکری، عاطفی. این کار سختی نبود اما به نظر میرسد یا انجام نشد یا بخوبی انجام نگرفت.
اگر شناخت کافی از این فرد داشتیم میتوانستیم در برابر بازی که او طراحی کرده بازی بهتری طراحی کنیم. بازی ترامپ در اغلب سرمایه گذاریهایش، مذاکراتش و سیاست گذاریهایش در قبل و بعد از ریاست جمهوری "بازی مرد دیوانه" بوده است. او سعی میکند دیوانه به نظر برسد و بقولی به مرگ میگیرد تا به تب راضی شوید. (مشروح این رویکرد را در قالب تئوری بازیها در مطلب بعدی شرح میدهم)
او از قاعده وضع ترس با ایجاد فضای پیش بینی ناپذیر استفاده میکند. قابل پیش بینی بودن به طرفهای مقابل حس کنترل میدهد. اما غیرقابل پیش بینی بودن، همان گل آلود کردن آب است. در آب گل آلود هم خوب میشود ماهی گرفت چرا که ماهیها از ترس به روی آب میآیند. ما نباید ماهی آب گل آلود ترامپ باشیم.
یکی از متخصصان فنون مذاکره، رابرت گرین، میگوید: "اگر در نخستین مواجهه با دشمن میل خود را به سازش و عقب نشینی نشان دهید، حتی افرادی که تشنه خون نیستند را به شیری درنده تبدیل میکنید" این واقعیت در مواجهه با ترامپ شدیدتر است. او بارها و بارها نشان داده که تصور میکند هر خطایی که با تهور و بی باکی مرتکب میشود با بی باکی بیشتری اصلاح میشود. این اصلی قدیمی است که ایوان مخوف، ناپلئون و حتی هیتلر بر مبنای آن عمل کرده اند.
اما مشکل ترامپ این است که صرفا جسورانه بازی میکند اما موثر بازی نمی کند. رفتار جسورانه با رفتار موثر متفاوت است. میتوان از این ضعف او استفاده کرد. در این زمینه لازم بود تا استراتژی تهاجمی تری از سوی ایران اتخاذ میشد. استراتژی که حداقل در طرف مقابل از واکنشهای احتمالی و غیرقابل پیش بینی ما تردید ایجاد کند. متاسفانه اکنون آنها هیچ تردیدی ندارند که ما هیچ اقدام غیرقابل پیش بینی نمی کنیم و در نتیجه به خشن ترین شیوه از برجام خارج میشوند! و این داستان ادامه خواهد داشت...
به جد معتقد بودم و در صحبت با سیاستگذاران مختلف کشورهم این را گفتم و در مقالات مختلف هم اشاره کردم که باید بصورت رسمی اعلام شود که اگر از برجام خارج بشود از ان پی تی و آژانس خارج خواهیم شد. این امر علاوه بر این که بازدارندگی داشت میتوانست باعث شود تا حتی با فرض خروج ترامپ، الان بتوانیم با گرفتن امتیازهایی مشخص از ان پی تی خارج نشویم. اما الان باید نگاهمان به دهان اروپاییها باشد. این وضعیت خطرناک و خلاف منافع ملی ماست.
حال چه باید بکنیم؟
هنوز هم دیر نشده. هنوز راه حل داریم و فرصت داریم. اگر 4 ماه آینده را به امید اروپا از دست بدهیم، آنوقت مجبوریم به هر خواسته ترامپ تن دهیم. این موضوعی است که در یادداشت بعدی به آن خواهم پرداخت.