پیامدهای افزایش ویلاسازی در مناطق خوش آبوهوا
با توجه به ماهیت پدیده گردشگری و خانههای دوم، بروز تغییرات زیست محیطی و اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ناشی از گسترش آن در نواحی روستایی اجتنابناپذیر است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، در ایران با رونق شهرنشینی سکنه شهرها در برای گذران اوقات فراغت و کسب آرامش از نواحی روستایی به ساخت ویلا در این مناطق پرداختهاند. این پدیده در دو دهه اخیر با شتاب بیشتری گسترش یافته است. در پژوهشی با عنوان «پیامدهای گسترش ویلاسازی در نواحی روستایی» با تمرکز بر روستاهای منطقه دماوند به بررسی تغییرات ویلاسازی در منطقه دهستان تاررود پرداخته شده است. قدیر فیروزنیا، عبدالرضا رکنالدین افتخاری و محبوبه ولیخانی این پژوهش را زمستان سال ٩٠ در فصلنامه جغرافیا منتشر کردهاند. این منطقه در بخش مرکزی شهرستان دماوند ازجمله نواحی ییلاقی استان تهران است که در دهههای اخیر ساخت ویلا در آن بشدت افزایش یافته است.
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به این سوال پاسخ داده شده که گسترش خانههای دوم چه پیامدهایی بر جای گذاشته است. اطلاعات لازم با استفاده از سه پرسشنامه روستا، خانوار ساکن و صاحبان ویلا به دست آمده است. نتایج نشان داد که پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ناشی از گسترش خانههای دوم در منطقه مورد مطالعه بیش از آثار مثبت آنهاست.
در بخش مقدمه این پژوهش به تاریخچهای از خانههای دوم در نقاط دیگر دنیا اشاره شده است. شکلگیری خانههای دوم از دهه١٩٤٠ میلادی در اروپا آغاز شده است. خانههای دوم در کشورهای اروپایی و آمریکایشمالی رواج بیشتری دارد، اما در طی سالیان اخیر شاهد افزایش آن در کشورهای اروپای شرقی و آسیایی و حتی در کشورهای آفریقایی هستیم. آمار دقیقی از تعداد خانههای دوم در سطح جهان وجود ندارد، ولی برآوردهایی از تعداد خانههای دوم انجام گرفته است. برای مثال یکی از این برآوردها در سال ٢٠٠٥ تعداد این خانهها را در کشورهای اروپایی ١٠میلیون برآورد کرده است. در ایران هم آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد، اما مشاهدات نشان میدهند که نواحی شمالی کشور و دامنه کوههای البرز، زاگرس و مانند آن که دارای آبوهوای سرد و معتدل و برخوردار از مناظر زیبا مانند جنگل، کوه و دریا هستند در آنها ویلاسازی رونق بیشتری دارد. پراکندگی خانههای دوم در نیمه شمالی کشور بسیار بیشتر است و نواحی خوش آبوهوای شمالغرب و غرب کشور در درجه دوم قرار دارند. طبق این پژوهش تمایل تهرانیها به رفتن به نواحی خوش آبوهوا و تملک ویلا در آنها پس از انقلاب و بهویژه در دوره حمله موشکی به شهرها افزایش یافته است.
این پژوهش در سه سطح به معایب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی ویلاسازی پرداخته است. ویلاسازی باعث شده شیوه زندگی شهرنشینان بین روستاییان افزایش پیدا کند. این مسأله با تغییراتی در نوع پوشاک روستاییان و آداب و رسوم محلیشان خود را نشان داده است. روحیه تجملگرایی با افزایش ویلاها در آنها افزایش پیدا کرده است و ساخت ویلاها باعث شده، خانهسازی برای خود روستاییان کاهش پیدا کند. انگیزه جوانان روستایی برای سکونت و اشتغال در روستا کم شده است.
عمدتا وجود ویلاها و افزایش آنها باعث شده تا بین صاحبان ویلاها و روستاییان تعارضات اجتماعی و فرهنگی به وجود بیاید. همچنین تخلفات اجتماعی با افزایش ویلاها افزایش پیدا کرده است. امنیت و آرامش در روستاها کم شده و کیفیت آن تغییر کرده است. روستاییان با دیدن ویلاهای تجملاتی احساس رقابت کردهاند و پیوستگی جامعه روستایی از بین رفته است.
در بخش اقتصادی، فاصله درآمدی بین خانوارهای روستا افزایش پیدا کرده است. خانههای دوم تهدیدی برای کشاورزی شدهاند که دیگر توجیه اقتصادی ندارد. افزایش تهیه مسکن باعث افزایش قیمت کالا و خدمات شده است.
یافتهها نشان دادهاند که مهمترین آثار گسترش ویلاسازی در نواحی روستایی آثار کالبدی است. دامنه کوهها مسطح شده است و زمینها تغییر کاربری دادهاند. این باعث شده که دوگانگی در محیطزیست ایجاد شود و سواحل آبی و چشماندازها تغییر کنند. فرسایش، آلودگی و تغییر ترکیب مجموعه گیاهان و جانوران هم در نتیجه این تغییرات اتفاق افتادند. در بخش کالبدی ورود شهرنشینان و ساخت مسکن دومشان باعث شده قیمت اراضی روستا چه مسکونی و چه زراعی افزایش پیدا کند و روستاییان برای تهیه مسکن با مشکل روبهرو شوند. بورس بازی زمین به وجود آمده و زیاد شده است و رفتوآمد و رفتارهای شهرنشینان با زمین و طبیعت باعث تغییر و کاهش گونههای مختلف گیاهی روستایی شده است. دخل و تصرف در اراضی ملی و مراتع با افزایش تمایل شهرنشینان به ویلاسازی در منطقه افزایش پیدا کرده است. همه این عوامل باعث شده محیطزیست روستا آلوده شود و چشماندازهای طبیعی با وجود ویلاهای مجلل و چند طبقه که بیشتر وقتها تناسبی با محل ساخت و بافت روستایی ندارند، تخریب شود. اراضی زیرکشت به نفع ویلاسازی تخریب شدند و تغییر کاربری دادند.
مشاهدات ایام تعطیلات در نواحی روستایی و مشاهده تعداد انبوه وسایل نقلیه محورهای منتهی به این نواحی بیانگر این است که استفاده از نواحی روستایی برای گذران اوقات فراغت و تهیه باغ یا خانه یک پدیده فرهنگی و نیاز ضروری شده است. یافتههای تحقیق بیانگر روند افزایشی این مسأله است. در جمعبندی یافتههای تحقیق مشخص شد آثار منفی این پدیده در منطقه مورد مطالعه بیشتر از آثار مثبت است. پیامدهای منفی چون تغییر کاربری اراضی کشاورزی، تغییر چشمانداز ظاهری روستا، کاهش انسجام اجتماعی، افزایش اختلاف درآمد بین روستاییان، افزایش ناهنجاری اجتماعی، بروز اختلاف بین روستاییان و استفادهکنندگان از ویلاها بر پیامدهای مثبت برتری دارند.
این تحقیق نشان داد روستاهایی که کوچکتر هستند زمینه کمتری برای ساخت ویلا در اختیار دارند. روند ساخت ویلا در این منطقه از سال ١٣٧٠ آغاز شده است و بیشتر صاحبان ویلاها از سال ٧٥ بیشتر در ویلاهایشان حضور داشتند؛ به دلیل نزدیک بودن به تهران مصالح خود را از تهران خریداری کردند و کارگرهای خود را از تهران تأمین کردند. ارتباط روستاییان با صاحبان ویلا خیلی کم بوده و بیش از ٩٠درصد از خانوار ساکن با کمتر از ١٠ نفر از صاحبان ویلا ارتباط داشتند. سروصدای صاحبان ویلا و مهمانان آنها از نظر روستاییان باعث برهمخوردن آرامش محیط شده است و بیش از ٧٠درصد روستاییان معتقدند صاحبان ویلا برای آنها مزاحمت ایجاد میکنند. اکثر ویلاها سرایدار دارند، اما حتی سرایدارها در ٩٠درصد ویلاها هم غیربومی هستند.
این پژوهش میگوید بر این اساس و با توجه به گسترش این پدیده در اکثر روستاهای خوش آبوهوا باید برای ساماندهی ویلاسازی اقداماتی انجام شود که آن را به دو سطح کلان و منطقهای تقسیم کرده است. در سطح کلان این تحقیق پیشنهاد میدهد برنامه مناسبی برای ساماندهی تدوین شود که در آن ظرفیتها و توان نواحی روستایی، میزان تمایل مردم، افزایش مشارکت مدیریت محلی، حفظ کاربری اراضی کشاورزی و عدمتبدیل آن به خانه دوم در نظر گرفته شود. در این زمینه هیچگونه سازمان یا نهاد اجرایی خود را موظف نمیداند، در نتیجه تشکیل ستادی با مسئولیت وزارتخانههایی مثل جهاد کشاورزی، وزارت مسکن و شهرسازی و نماینده کمیسیون کشاورزی و اجتماعی مجلس در سطح استانها ضروری است.
در سطح منطقهای این تحقیق پیشنهادهایی چون کاهش صدور مجوز ساخت ویلا را دارد. ساماندهی ویلاها و ایجاد استانداردهای لازم، تعیین مناطقی خاص از روستا برای احداث ویلا، اختصاص اراضی متروک یا منابع ملی روستا برای ساخت ویلا، افزایش نظارت مسئولان در مسأله تغییر کاربری اراضی کشاورزی، تشویق روستاییان به حفظ کاربری اراضی کشاورزی و تشویق روستاییان برای حفظ آداب و رسوم و فرهنگ بومی خود از پیشنهادهای دیگر این پژوهش است.