پروندههای باز روی میز دیپلماسی
دیپلماسی جمهوری اسلامی در سالی که گذشت در چند جبهه فعال بود؛ از یک سو برجام و حفظ این توافق که در معرض تهدیدهای مدام مقامات ایالات متحده آمریکا بهویژه دونالد ترامپ قرار داشت، در دیگر سو همچنان مسائل منطقهای و همسایگان برای دیپلماسی کشور در اولویت قرار داشت.
روابط دوجانبه در اولین سال دولت دوازدهم اما نقطه عطف خاصی نداشت. بیشترین ملاقاتها و تعدد دیدارها در این سال بین مقامات ارشد، وزیران خارجه و معاونان تهران- مسکو انجام شد. در یک سو موضوع برجام روی میز دو طرف بود که تلاش داشتند با نشاندادن اتحادشان ترامپ را از نقض برجام منصرف کنند و در دیگر سو موضوع سوریه روی میز دو طرف بود که با نشستهای آستانه و سوچی توانستند آتشبس و ایجاد مناطق امن را در این سرزمین اجرائی کنند. همچنین ملاقاتهای سران دو کشور توانست به روابط استراتژیکی که بین تهران- مسکو در چهار سال گذشته، آغاز شده بود، سرعت بیشتری ببخشد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، نگاهی به عمده تحولات رخداده در سال ٩٦، سفرها و ملاقاتهای رئیسجمهوری و وزیر خارجه شاید بتواند تصویری واضحتر از دیپلماسی کشور به دست دهد.
کجدار و مریز برجام
سالی ٩٦، سال دلهره از اقدامات ترامپ در مورد برجام بود. توافقی که به کجدار و مریز نگه داشته شد تا در سال پیشرو و در اردیبهشت ماه نتیجه اجرائیشدن تهدید جدید ترامپ را ببینیم. دونالد ترامپ که از ابتدا مخالف ادامهیافتن برجام و مدعی پارهکردنش بود، تقریبا در هیچیک از موعدهای سهماهه و ششماهه تمدید تعلیق تحریمهای هستهای و تأیید پایبندی ایران به برجام، نگذاشت آب خوش از گلوی برجام پایین برود. توافق اگرچه هنوز به قوت خود باقی است اما آنچه ترامپ و تیم مخالفان همراهش در آمریکا انجام دادند موجب نقض برخی بندهای توافق شده است. موضوعی که بارها توسط ایران در مجامع مرتبط اعلام شده است. بندهایی که آمریکا را موظف میکرد برای بهتر اجرائیشدن توافق بسترسازی کند و فضا را از التهابات موجود نجات دهد. اما تیم ترامپ و خود او بهشدت ناقض این بندها بودند. خطابه مفصل او در طرح ادعاهایی در مورد حکومت ایران و بازتعریف طرح تغییر رژیم در ایران که به نظر میرسید از دکترین آمریکا حذف شده، خود ضدتبلیغی جدی برای ایران و برجام بود. ترامپ مسائل منطقهای و موشکی ایران را نیز به موضوع توافق و ایران افزود تا بتواند ماهی خود را از آب گلآلود شرایط بگیرد. حالا او به شرکای اروپایی برجام اولتیماتوم داده که اگر تا موعد ماه می (اردیبهشت) آنچه نواقص برجام میخواند را رفع نکنند، او دیگر تعلیق تحریمهای هستهای ایران را تمدید نمیکند. این اقدام میتواند بهمثابه نقض برجام باشد و آنوقت ماجرا شکل دیگری خواهد گرفت. ایران میگوید کاملا آماده واکنش مناسب است و حتی میتواند دیگران را شگفتزده کند ولی اروپا دنبال راههای میانه میگردد؛ تلاش برای حفظ برجام با راضیکردن ایران و آمریکا. مکانیسم آنها نیز این است که گفتوگوهای منطقهای را با ایران پیش ببرند، فرانسه بهعنوان یکی از شرکای اروپایی مدعی مذاکره بر سر مسائل موشکی باشد و حتی با طرح برخی تحریمهای جدید منطقهای یا موشکی، آمریکا را راضی به ادامه همراهی با توافق کنند، زیرا به دنبال راهگشایی اقتصادی برجام، اروپا علاقهمند به حفظ این توافق است نه راحت ازدستدادن آن.
آتشبس منهای عفرین
بحران سوریه در سال ٩٦ نیز دست از دامن ایران برنداشت، چه آنکه ایران به یکی از اثرگذارترین بازیگران مسائل منطقه تبدیل شده و حال در حل و فصل بحران کشوری مثل سوریه باید نقش ویژهای ایفا کند. به قدرشناسی حمایت حافظ اسد از ایران در جنگ با صدام حسین بود یا مسائلی دیگر، جمهوری اسلامی از ابتدای بحران سوریه بر یک محور تأکید داشت؛ «بشار اسد نباید حذف شود». همین استراتژی در صحنه سیاست و نبرد ادامه یافت و چه مستشاران نظامی و چه مدافعان حرم ایرانی در این صحنه به ایفای نقش پرداختند.
اما در عرصه دیپلماسی، تلاش برای فراگیری آتشبس از طریق مذاکرات آستانه و سوچی در سطوح معاونان وزیر خارجه، وزرا و سران سه کشور ایران، ترکیه، روسیه و نماینده دولت سوریه پی گرفته شد. اگرچه نشست آستانه از اواخر سال ٩٥ آغاز شد اما دستیابی به برخی اهداف آن در سالی که گذشت محقق شد. مهمترین تفاوت این مذاکرات با دیگر مذاکرات بینتیجه در مورد سوریه، حضور و مذاکره با معارضان و مخالفان سوریه بود که به نظر میرسد بالاخره سلاح را به زمین گذاشته و البته دنبال سهم خود در آینده سوریه هستند. تقسیم مناطق بحران به پنج منطقه آتشبس، کمکرسانی و ایجاد آرامش در این کشور بحرانزده را بیش از پیش شدنی کرد. آنگونه که مذاکرهکنندگان حالا به دنبال این هستند که پیشنویس قانون اساسی این کشور را تنظیم کرده و نهایتا آن را در سازمان ملل به تصویب برسانند. شاید حالا که سوریه به صحنه نبرد جهانی تبدیل شده، این امر خیلی غیرمعمول به نظر نیاید. مسئله سوریه اما با دخالت نظامی ترکیه در منطقه عفرین شکلی دیگر گرفت؛ منطقهای کردنشین که گویا در تسویهحساب سیاسی ترکیه و سوریه و دیگران گیر افتاده که با گذشت دو ماه، بین نیروهای ترک و نیروهای اسد دست به دست شده است.
عراق بدون داعش
پیگیری مسئله سوریه در سال ٩٦ همزمان بود با ادامه نبرد در عراق. نبرد با داعش و آزادسازی یک به یک مناطق توسط نیروهای عراقی، حشد الشعبی و لشکر فاطمیون؛ اما مهمترین اتفاق سال ٩٦ در حوزه عراق، آزادسازی موصل از دست داعش بود. موصل مرکز استان نینوا دومین شهر بزرگ عراق بود که از سال ٢٠١٤ به تصرف داعش درآمده بود؛ تصرفی رقتبار. دو سال متوالی در دو نوبت تلاش شد تا شهر را از چنگ داعش نجات دهند اما موفق نشدند؛ نهایتا در عملیات مشترکی بین نیروهای دولت عراق، نیروهای حشد الشعبی، کردها و نیروهای بینالمللی تیرماه سال ٩٦ موصل از دست داعش آزاد شد. ١٨ تیر بود که نخستوزیر آزادسازی کامل شهر از دست داعش را اعلام کرد و نوید داد به زودی داعش از همه عراق پاکسازی میشود. این را در اعلامیههایی توسط هلیکوپتر در شهری مثل تلعفر نیز پخش کردند.
آخر آبانماه، سردار قاسم سلیمانی در نامهای به مقام معظم رهبری، پیروزی بر داعش در سوریه و عراق را اعلام کرد و از پایان بحرانی ششساله خبر داد. سلیمانی در نامهاش نوشته بود: «حرکت خبیثانهای که تحت نام «حکومت اسلامی عراق و شام» در همان ماههای اولیه موفق شد با اغفال دهها هزار جوان مسلمان دو کشور، بسیار اثرگذار و سرنوشتساز عالم اسلامی «عراق» و «سوریه» را دچار بحران بسیار خطرناکی کند و صدها هزار کیلومترمربع از اراضی این کشورها را همراه با هزاران روستا، شهر و مراکز مهم استانی به تصرف درآورد و هزاران کارگاه و کارخانه و زیرساختهای مهم این کشورها از جمله، راهها، پلها، پالایشگاهها، چاهها و خطوط نفت و گاز و نیروگاههای برق و موارد دیگری از این نوع را تخریب کردند و شهرهای مهمی همراه با آثار گرانبهای تاریخی و تمدن ملی آنها را با بمبگذاری از بین برده یا سوزاندند. اگرچه آمار خسارتهای وارده قابل احصا نیست اما بررسیهای اولیه حاکی از ٥٠٠ میلیارد دلار است».
یک همهپرسی بینتیجه
یکی از مسائلی که در سال ٩٦ ایران در حوزه همسایگان با آن مواجه بود، تصمیم اقلیم کردستان عراق برای برگزاری رفراندوم بود؛ تصمیمی که مخالفتهای ایران در محافل خصوصی، مخالفتهای جدی و رسمی هیچکدام نتوانست مقامات اقلیم کردستان عراق را از آن منصرف کند. برگزاری همهپرسی استقلال، موجب بستهشدن راههای هوایی ایران به سمت اقلیم و بستن گذرگاهها شد و اگرچه رفراندوم برگزار شد، اما به نتیجه موردنظر مقامات کردستان نرسید و تنها موجب ایجاد کدورت بین اقلیم و دولت مرکزی عراق شد که در سفر بارزانی به تهران و ملاقات در حاشیه مونیخ دنبال بهسازی روابط بودند؛ اتفاقی که شاید با اندکی تأخیر انجام شود.
بحران در سرزمین یمانی
موضوع یمن در سالی که گذشت روی میز ایران و کشورهای منطقه باز بود، اما تقریبا هیچ اقدام ویژه و مشخصی در موردش انجام نشد؛ پرونده بازی که تنها به آمار کشتهها و مجروحان و میزان بمبهایش افزوده شد و وبا این سرزمین را درنوردید. جنگ در یمن اما موجب شد که سلسلهای از اتهامات در مورد ایران مطرح شود. اتهام ارسال سلاح به یمن زمانی که یک موشک از یمن به فرودگاهی در ریاض اصابت کرد آغاز شد. اگرچه ایران این اتهام را رد کرد، اما سناریوی عربستان و ایالات متحده آمریکا تازه آغاز شده بود. نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، همین سناریو را در شورای امنیت ادامه داد، همچنین در جمع خبرنگاران تکههای فلزی را که مدعی شد همان موشک است، برای نمایندگان اعضای دائم شورای امنیت نیز به نمایش گذاشت. همه اینها در حالی ادامه مییافت که ایران پاسخ میداد این موشک متعلق به خود یمن است، نه ایران، اما بهانهای برای طرح پارهای ادعاها از سوی ولیعهد عربستان نیز شد.موضوع یمن اما در حاشیه اجلاس مونیخ بین ایران و کشورهای اروپایی برای اولینبار به موضوع مذاکره درآمد که گمانههایی از مذاکره منطقهای با اروپاییها را از سوی اصحاب رسانه مطرح کرد.
خزر شاید با رژیم جدید
به نظر میرسد در سال پیشرو همه مسائل در بالا گفتهشده همچنان روی میز دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باز باشد و همین روند را طی کند. ممکن است تنها موضوع تدوین رژیم حقوقی خزر تحول چشمگیری بعد از دو دهه مذاکره پیدا کند که بخشهایی از رژیم حقوقی بدون تعیینتکلیف بحث سرزمینی تدوین شود و در جلسه سران در قزاقستان به تصویب برسد.