آیا پرخاشگری کودکان در اثر تماشای بیشاز حد کارتن است؟
برنامه های کودک امروزه بسیار پر طرفدار هستند، از باب اسفنجی گرفته تا لاک پشت های نینجا و تام و جری و پلنگ صورتی. علاوه بر این کارتن ها که ممکن است برای خود والدین نیز خاطره انگیز باشد، کارتن هایی برای کودکان تهیه می شود که قهرمانان آن شکل های عجیب و غریب دارند؛ شکل هایی که در دنیای واقعی برای کودکان ملموس نیست.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ماهنامه کودک، اگر به دوران کودکی خود فکر کنید شاید یادتان بیاید موجوداتی را در ذهن خود تصور میکردید که در خیلی از موارد برای شما ایجاد ترس و وحشت می کرد. موجوداتی خیالی مثل لولو، هیولا، غول و... این گونه شخصیت پردازیها و تصورات در سنین خردسالی وجود دارند و بعضی از عوامل هم، به بیشتر شدن آنها دامن میزنند. یکی از مهمترین این عوامل کارتونها و برنامههایی است که بعضاً کودکان ساعتها با آن سرگرم هستند.
از سنین یکی دوسالگی اغلب برای آرام کردن کودکان ، زمان غذا دادن به آنها، سرگرم کردن و... آنها را در مقابل تلویزیون می گذاریم. بسیار خوشحال می شویم که با فلان برنامه کارتن یا برنامه و موسیقی کودک او آرام می شود. گاهی مادران برنامه ای را که بیشتر فرزندشان را به سکوت وا می دارد، ضبط می کنند و در مواقعی که کار حساس و مهمی دارند برای آرام کردن او از آن استفاده می کنند. در واقع از همان سن کم، کودک خود را به تماشای برنامه های مختنلف تلویزیون عادت می دهند. در واقع والدین از تلویزیون به عنوان پرستار کودک به ویژه برای کودکان زیر 3 سال کمک میگیرند، بهتر است برای سرگرم کردن کودک با او حرف زد یا بازی کرد تا به این روش توانایی های کودک شکل گرفته و شکوفا شود. در این میان، تلویزیون هیچ گونه نقشی نداشته و برخلاف تصور والدین به کودکان در آموختن زبان کمکی نمی کند. آنچه به ویژه کودکان زیر 2 سال از تلویزیون می فهمند تنها یک سری تصویر و صدای گنگ است که توجه آنها را به خود جلب میکند؛ اما به یادگیری مسایل در آنها کمکی نخواهد کرد.
سرگرم کننده یا مخرب
بر خلاف کارتونهای قدیمی که بیشتر شخصیتهای آن موجوداتی بیآزار و صمیمی بودند و گاهی شیطنتهای ساده را به نمایش میگذاشتند ، کارتونهای و انیمیشنهای متنوع امروز پر است از شخصیتهای عجیب و غریب و ماورایی که هیچکدام را نمی توانیم با عالم واقعیت مطابقت داد. موجوداتی با یک چشم بزرگ، هیبتهای بزرگ و پر مو، ناخنهایی دراز و سیاه و چهرههای کریه و نفرتانگیز به وفور در آثار جدید انیمیشنهای امروز دیده میشود که مخاطبان کودک بسیاری برای خود دارد و به دنبال آن برچسبهای متفاوت، و انواع لوازم التحریر و وسایلی که با شکلهایی از این موجودات عجیب تزیین شدهاند.
نکته قابل توجهی که وجود دارد تاثیری است که این کارتون ها بر شخصیت کودک می گذارند و ترسی که قاطعانه می توان گفت در نهاد کودک جای میگیرد و بهصورت برخی رفتارها و ناهنجاریها بروز میکند.
در تحقیقی که بر روی بیش از 2000 نفر از کودکان دوم تا هشتم انجام شد پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که هرچه تعداد ساعتهای تماشای تلویزیون در کودکان بیشتر می شود، میزان بروز ناراحتیهای روانی از جمله پرخاشگری و عصبانیت، ترس و استرس و بدخوابی در کودکان افزایش مییابد.
تحقیقاتی شبیه به این نشان میدهد که ترسهای مشابه بیشتر افراد از بعضی حیوانات مثل سگ، گربه و حشرات ناشی از تماشای فیلمهای کارتونی ترسناک در سنین بسیار پایین کودکی است. فیلمهای کارتونی مثل آلیس در سرزمین عجایب، دیو و دلبر و جادوگریها در فیلم زیبای خفته، از این جمله فیلمها هستند. اثر این فیلمها تنها در ذهن و فکر خلاصه نمیشود بلکه عواقبی مثل اختلال خواب و در نتیجه ترس و واهمههای متعدد و بیمایهای جسمانی و عدم پیشرفت تحصیلی از آن جمله اند.
ترس در سنین مختلف
عوامل ترسآور در سنین مختلف فرق میکنند. مثلا در سنین پیش از دبستان کودکان از فیلمها و شخصیتهای کارتونی که به ظاهر ترسناک هستند ولی در دنیای واقعی وجود ندارند و طبیعتا خطری تهدید شان نمیکند بسیار میترسند اما هر چه کودک بزرگتر می شود و در سالهای بعد از مدرسه در سنین 6 تا 11 سالگی بیشتر از شخصیتهایی می ترسد که در واقعیت وجود دارند و خطرناکند. حتی اگر به ظاهر بسیار جذاب باشند. کودکان در سنین راهنمایی بیشتر بر اثر دیدن صحنههای جرم و جنایت و خونریزی دچار ترس و واهمه میشوند.
همه کودکان در زندگی خود با حوادث و اتفاقات ترسناک مواجه میشوند، از صحنههای خشن فیلمها گرفته تا موجودات غیرواقعی که والدین برای ترساندن کودکانشان از آنها نام میبرند. بسیاری از پدران و مادران تمام تلاششان را میکنند تا کودکشان را از شرایط هراسآور، دور نگه دارند ولی محافظت از کودکان در برابر این احساسات به صورت ۱۰۰ درصد امکان پذیر نیست، به خصوص تصاویری که از رسانهها پخش میشود و کودک هر روز با آنها در تماس است. والدین باید توجه کنند، ترسهای کودکان با هم متفاوت است. یک کودک ۲ ساله ممکن است از صدای مهیب رعد و برق، کامیون و قطار فیلمها دچار هراس شود ولی یک کودک ۴ ساله از هیولای کارتونی که زیر تخت و یا داخل کمد لباسش پنهان شده میهراسد. بنابراین بهعنوان نخستین قدم باید عوامل مختلف هراس و ترس کودکان شناسایی شوند.
والدین باید بپذیرند، ترس بخشی از زندگی کودک است و میتوان با صبر و ملایمت به کودک کمک کرد تا از این تنشها و اضطرابها گذر کند. شاید در ذهن شما، شخصیتهای کارتونها و فیلمها، دروغین و غیرواقعی باشند ولی در ذهن کودک کاملا زنده و واقعی هستند و درصورتی که هراسی از آنها داشته باشند نیز این ترس کاملاً واقعی و ملموس است. اگر والدین با کودک خود همدلی کنند و در شرایطی که ترس بر او غلبه کرده است، درک نارش باشند، کودک میفهمد که هر قدر هم ناراحت و آشفته باشد، دو پشتیبان قدرتمند در کنار او هستند که علاوه بر حمایت، او را درک میکنند.
برای عبور از ترس
● کودک را به خاطر ترسهایش مسخره نکنید.
● بگذارید در مورد ترسهایش حرف بزند.
● حرفهای او را با صمیمیت تصدیق کنید و به او بگویید که میدانید چقدر از بابت بعضی چیزها میترسد.
● او را با واقعیت رو به رو کنید و کمکش کنید احساساتش را کنترل کند.
● ترس کودک را بشناسید و او را از عواملی که در او این ترسها را ایجاد میکند دور کنید.
● برایش قصه و شعرهایی با مضمون شجاعت، صداقت و مهربانی تعریف کنید تا احساس امنیت خاطر و آرامش داشته باشد.