سنتیها مقابل فروشگاههای زنجیرهای
بازاریان سنتی علیه نظام توزیع مدرن در ایران جبههگیری میکنند. حالا با وجود آنکه کمتر از ١٠درصد نظام توزیع کالا در ایران به دست فروشگاههای زنجیرهای است، هر از چندگاهی غوغایی از سوی فروشندگان سنتی برپا میشود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، فروشندگانی که معتقدند تخفیفهای بالا در فروشگاههای زنجیرهای کسبوکارهای خرد محلی را به حاشیه برده و مشتریان را به خود جذب میکنند. این ماجرا چیزی شبیه اعتراضهای گاه و بیگاه رانندگان آژانسهای سنتی علیه اسنپ و تپسی و تاکسیهای موبایلی است که تخفیف قیمت در کسبوکارهای بزرگ و یکپارچه را نشانه رفته است.
مقاومت صاحبان کسبوکارهای سنتی در مواجهه با پدیدههای مدرن بازار ایران تا جایی پیش رفته است که فیلمهای صوری و ساختگی و شایعات گسترده علیه تخفیف در فروشگاههای زنجیرهای تولید کرده و در فضای مجازی منتشر میکنند. با این وجود اقتصاددانان معتقدند، گسترش نسل جدید فروشگاههای زنجیرهای میتواند یکی از نشانههای آغازین حرکت به سمت اقتصاد مدرن و نوینسازی نظام توزیع کالا باشد که نفوذ و دخالت بازار سنتی و جریان حاکم بر آن و قدرت این جریان در مراکز تصمیمگیری، اجازه نمیدهد فرآیند توزیع کالا از سنتی به مدرن در ایران به سرعت اتفاق بیفتد.
این درحالی است که در کشورهای اروپایی و کشورهای همسایه ایران، توزیع صنعتی و مدرن کالا بر پایه ایجاد فروشگاههای بزرگ زنجیرهای شکل گرفته است اما در ایران بازاریان از قدیم صاحب قدرت سیاسی بوده و با همین ابزار مانع رشد و توسعه سریع نظام توزیع مدرن در کشور میشوند.
فروشگاههای مدرن به نفع اقتصاد خانوار هستند
احمد حاتمییزد اقتصاددان
هماکنون موضعگیریهایی که علیه فروشگاههای زنجیرهای در کشور ایجاد شده است؛ بیش از آنکه اقتصادی باشد، دارای علل و دلایل سیاسی است. در واقع سیاستمداران برای اینکه رأی و توجه افراد حاضر در بازار سنتی را به نفع خود جلب کنند، درحال حمایت بیدلیل از بازار سنتی هستند.
از طرفی هم تعداد زیادی از افراد جامعه که در بازار سنتی مشغول به فعالیت هستند، به یک وزنه سیاسی و اجتماعی محسوب میشوند و درصورتی که موقعیت شغلی آنها به خطر بیفتد، ناآرامی در جامعه ایجاد میکنند. بنابراین بخشی از تقابل با بازار مدرن و حمایت از بازار سنتی به همین دلیل ایجاد میشود.
هرکسی که خواهان پیشرفت اقتصاد کشور است، باید مشوق ایجاد و گسترش فروشگاههای بزرگ زنجیرهای باشد، چون فروشگاههای زنجیرهای با سیستم توزیع مدرن محصولات و کالاها و حذف واسطهگران و دلالان به کاهش هزینه خانوار در کشور کمک میکنند.
مثل آنهایی که با ایجاد و گسترش فروشگاههای زنجیرهای در کشور مقابله میکنند؛ همانند کسی است که از لولهکشی در شهر جلوگیری کنند تا سقاها همچنان شغل داشته باشند تا وظیفه آبرسانی همچنان به آنها سپرده شود. درحالی که لازمه زندگی مدرن، تولید انبوه و توزیع از مسیری است که حداقل هزینه و حداکثر بهرهوری را برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.
هزینه فرآیند فروش فروشگاههای زنجیرهای بزرگ دنیا مانند وال مارت، بسیار پایینتر از هزینه فرآیند فروش در سیستم سنتی است، همچنین زمانی که یک فروشگاه بزرگ سفارشی با حجم زیاد به کارخانههای تولیدکننده میدهد، بهطور قطع میتواند بر کیفیت محصولات تولیدی نظارت داشته باشد؛ درصورتی که خردهفروشهای سنتی چنین امکانی را ندارند، پس در مجموع گسترش سیستم خردهفروشی نوین به نفع اقتصاد کشور است. فروشگاههای زنجیرهای از نظر اقتصادی راندمان بالاتری نسبت به سیستم بازار سنتی دارند، بهطوری که بهرهوری سرمایه و نیروی انسانی در آنها بیشتر از واحدهای صنفی کوچک است. بنابراین در اقتصاد کشور میتواند استفاده بهینهای از سرمایه و نیروی انسانی موجود در سطح کشور داشته باشد؛ طبعا بهتر است به سمت گسترش فروشگاههای زنجیرهای حرکت کند. اگر بتوانیم فروشگاههایی با راندمان بالا را در سطح کشور گسترش دهیم و مردم بتوانند در محیطی استاندارد کالاهای باکیفیت و با قیمت مناسب اقلام اساسی مورد نیاز خود را تهیه کنند، به نفع جامعه است. سیاست فروشگاههای زنجیرهای بیش از آنکه اعطای تخفیف به خریداران باشد، کاهش هزینه است، بهطوری که با خرید انبوه از واحدهای تولیدی کالا را با قیمت پایینتری نسبت به سایر اصناف کوچک تهیه میکنند اما هماینک مکانیزم تخفیف از سوی همین جریان سیاسی و بازار سنتی با اتهام مواجه میشود. فروشگاههای سنتی نیز اگر نگران کسبوکار خود در آینده هستند، با ایجاد اتحاد میتوانند وارد سیستم خردهفروشی نوین شوند و به فروشگاههای زنجیرهای کشور بپیوندند.
خرید انبوه از تولیدکنندگان دلالها را حذف میکند
مهدی تقوی اقتصاددان
فروشگاههای زنجیرهای به صورت انبوه، کالا و محصولات را از تولیدکنندگان و تأمینکنندگان خریداری میکنند؛ در واقع همین خرید انبوه موجب میشود که حاشیه سود کمتری در مقایسه با بقالیهای محلی از اجناس داشته باشند که این درنهایت به نفع اقتصاد خانوار تمام میشود.
زمانی که یک خانواده به قصد تهیه مایحتاج از منزل خارج میشوند، درصورتی که بخواهند به صورت سنتی نیازهای خانواده را خریداری کنند، برای هر گروه کالایی باید به یک مغازه مراجعه کنند، اما اگر برای تهیه مایحتاج خود به فروشگاه زنجیرهای سطح شهر که عرضهکننده کالاهای اساسی و مورد نیاز خانوار ایرانی هستند، مراجعه کنند، تمام اقلام اعم از لبنیات، برنج، محصولات پروتیینی و سایر کالاهای اساسی را در یک محیط نظامیافته خواهند یافت و به این طریق نیازهای خود را در کوتاهترین زمان ممکن و با کیفیت مطلوب رفع خواهند کرد.
در واقع زمانی که یک خانواده ایرانی در کمترین زمان ممکن سبد کالای مورد نیاز خود را تأمین کند، صرفهجویی در وقت افراد قطعا به نفع اقتصاد کشور خواهد بود؛ چراکه هر فرد بسته به نقش اجتماعی و حرفهای خود میتواند بیشترین بهرهوری را با احتساب زمان صرفهجوییشده داشته باشد.
این نکته شایان توجه است که به سبب شناخت و رابطه کسبه بقالیها و سوپرمارکتها با اهالی محل چرخه کسبوکار این صنف با وجود فروشگاههای زنجیرهای متوقف نمیشود. افراد غالبا برای تأمین کلی مایحتاج خود در بازههای زمانی بلندمدت به فروشگاههای زنجیرهای مراجعه میکنند و نیاز به یک قلم جنس را بهطورحتم از بقالیای که کمترین فاصله را از منزل دارد، رفع میکنند، بنابراین فروشگاههای زنجیرهای و بقالیها درکنار هم نیازهای مردم را برآورده میکنند. با توجه به اینکه میزان معاملات فروشگاههای زنجیرهای زیاد است، بنابراین اندازه سوپرمارکتهای محلی از هر معامله جزیی قصد کسب سود را ندارند و به همین جهت سببساز تخفیفات موجود در فروشگاههای زنجیرهای میشود.
فروشگاههای زنجیرهای به صورت مستقیم کالاهای خود را از تأمینکنندگان تهیه میکنند که به خاطر حذف واسطههای هزینهها به حداقل ممکن میرسد و موجب میشود که این فروشگاهها بتوانند با تخفیفات بیشتری کالاها را عرضه کنند و تا ٢ الی ٣درصد سود روی اجناس داشته باشند.
سوپرمارکت محل راحتی را برای مشتریها به همراه دارند و فروشگاههای زنجیرهای ارزانی و تخفیفها را برای افراد به ارمغان میآورند، مردم به راحتی میتوانند ارزیابی کنند که چه کالاهایی را از سوپرمارکتهای محلی تهیه کنند و چه کالاهایی را از فروشگاههای زنجیرهای خریداری نمایند.
جریان سیاسی علیه خردهفروشی مدرن
محمود جامساز اقتصاددان
جریانی که در مقابله با ایجاد و گسترش فروشگاههای زنجیرهای در کشور به راه افتاده، به هیچوجه اقتصادی نیست. احزاب سیاسی به دلیل به خطرافتادن منابع مالی قابل توجه خود، برعلیه پیشرفت خردهفروشی مدرن برآمدهاند. اقتصاد ایران از سالیان دور با سیستم سنتی اداره میشد و مردم تمام مایحتاج خود را از طریق مغازههای کوچکی که در سطح معابر دایر بودند، برآورده میکردند، اما اکنون فروشگاههای زنجیرهای بزرگ با خرید انبوه کالا از تولیدکنندگان و عرضه متنوع، کالا را با قیمت پایینتری به مصرفکنندگان عرضه میکنند. مذاکره مستقیم با تولیدکننده و همچنین خرید انبوه از تأمینکنندگان کالا موجب میشود که فروشگاههای زنجیرهای اقدام به برپایی حراج و فروشهای ویژه کنند که دقیقا این حراجها واقعی هستند.
یکی از مزایای فروشگاههای زنجیرهای این است که این فروشگاهها توانستند دلالان را از سیستم توزیع حذف کنند و به این ترتیب کالا با قیمت ارزانتری به دست مصرفکنندگان میرسد.
هماکنون کشورهای خارجی با رشد روزافزون تعداد شعب فروشگاههای زنجیرهای به سمت سیستم خردهفروشی مدرن پیشروی میکنند اما در ایران جریانی حاکم بر بازار سنتی با پیشروی خردهفروشی مدرن در کشور مقابله میکند.
با ایجاد فروشگاههای زنجیرهای، تولید و توزیع در ارتباط منطقی با یکدیگر قرار میگیرند و تولید ناخالص داخلی با کیفیت و با محوریت بخش خصوصی به رشد قابل توجهی دست پیدا میکند، زیرا بخش خصوصی در کشور به دنبال هزینه فایده است و نیازمند تولید و ارایه خدمات با کیفیت و رقابتآمیز است.