رشد اقتصادی و رشد نقدینگی توامان هستند
بانک مرکزی جدول دادههای اقتصادی در آبان را منتشر کرد.
بر این اساس، متغیرهای پولی و بانکی حجم نقدینگی کشور در پایان آبان امسال به ۱۴۲۴هزار و ۴۷۰میلیارد تومان رسیده است. نقدینگی در یک سال منتهی به آبان22/6درصد و در هشتماهه امسال 13/6درصد افزایش داشته است. در این میان، سهم شبه پول از حجم نقدینگی ۱۲۵۳هزار و ۸۸۰میلیارد تومان و سهم پول ۱۷۰هزار و ۵۹۰میلیارد تومان است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در هشتماهه امسال رشد پول 4/5درصد و رشد شبه پول ۱۵درصد بوده است. حجم نقدینگی در آبان سال گذشته 1161هزارمیلیارد تومان بوده است. بنابراین در یک سال اخیر 263هزارمیلیارد تومان بر حجم نقدینگی کشور افزوده شد. اما این نقدینگی از کجا آمده،کجاست، چه فایده یا خطری در اثر وجود چنین حجم عظیمی کشور را در بر میگیرد، آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی در مورد تبعات افزایش نقدینگی میگوید:«باید دید حجم نقدینگی در کدام منبع افزایش پیدا کرده و این نقدینگی اکنون به چه بخشی از اقتصاد وارد شده است برای مثال در خانهها به صورت اسکناس و چک پول است یا در سیستم بانکی میچرخد. بنابراین صرفا افزایش نقدینگی خطری ندارد مگر اینکه ما آن را به سمت تولید هدایت نکرده باشیم.»
حجم نقدینگی طی هشت ماه امسال 13/6درصد افزایش داشته. به نظر شما دلایل این رشد چیست؟
در مورد دلایل افزایش نقدینگی باید گفت: یا بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش مییابد یعنی بانک مرکزی پایه پولی را بالا میبرد یا کارآیی سیستم بانکی پایین میآید. باید دید افزایش حجم نقدینگی از کجا ناشی شده است همچنین نمیتوان گفت افزایش نقدینگی صرفا نگرانی ایجاد میکند. باید دید که این نقدینگی اکنون چه چیزی را معامله میکند؟ آیا در جهت افزایش تولید بوده است؟ در سال گذشته مقداری پول تولید ناخالص داخلی و ملی ما را میچرخاند که امسال برای مثال این تولید ناخلص داخلی و ملی پنجدرصد رشد کرده که نقدینگی هم متناسب با همین پنجدرصد رشد داشته علاوه بر این باید ببینیم رشد اقتصادی ما چقدر بوده و چقدر معادل نقدینگی است که افزایش پیدا کرده. در کنار آن باید به نرخ تورم هم توجه داشته باشیم، یعنی اگر تورم کمتر از نقدینگی رشد کرده نشاندهنده این است که پول وارد شده به جامعه در جهت تولید بوده و این نشانه خوبی است. بنابراین صرف افزایش نقدینگی نگرانکننده نیست. ما خیلی سریع میتوانیم میزان نقدینگی را بر اساس فرمول محاسبه کنیم. یعنی از مجموع اسکناس مسکوت، حجم سپردههای دیداری بانکی و شبه پول که همان سپردههای مدت دار هستند، حجم نقدینگی به دست میآید. اما آنچه سخت است اندازهگیری میزان رشد اقتصادی است که اگر مثبت و بالا باشد نشاندهنده این است که نقدینگی توانسته تولید را افزایش دهد، در غیر این صورت نقدینگی نرخ قیمتها را تغییر داده یعنی تورم ایجاد کرده است. برای مثال اگر بگوییم از ابتدای سال 10درصد تورم داشته ایم و 22درصد هم نقدینگی افزایش یافته، نشاندهنده این است که بر رشد اقتصادی تاثیر مثبتی گذاشته است.
تبعات افزایش حجم نقدینگی چیست؟
همانطور که گفته شد افزایش نقدینگی را صرفا نباید منفی بدانیم. یعنی اقتصادی که رشد میکند نیازمند یک نقدینگی است که آن را بچرخاند. بنابراین در اینجا سیستم بانکی باید مکانیزهتر و الکترونیکیتر عمل کند، سیستمهای پرداخت متعال شده باشد یا پولی اضافه شده باشد و اجازه دهد که این تولید را بچرخاند بنابراین باید دید حجم نقدینگی در کدام منبع افزایش پیدا کرده و این نقدینگی اکنون به چه بخشی از اقتصاد وارد شده برای مثال در خانهها به صورت اسکناس و چک پول است یا در سیستم بانکی میچرخد بنابراین صرفا افزایش نقدینگی خطری ندارد مگر اینکه ما آن را به سمت تولید هدایت نکرده باشیم. پس برای اینکه بفهمیم نقدینگی در چه جهتی بوده باید رشد اقتصادی و تورم را مدنظر قرار دهیم.
چطور میتوان نقدینگی را کنترل و به سمت تولید هدایت کرد؟
اینموضوع یکی از وظایف اصلی بانک مرکزی است، یعنی اگر بانک مرکزی بگوید من نمیتوانم نقدینگی را کنترل کنم باید تعطیل شود. کنترل نقدینگی یکی از سیاستهای پولی بانک مرکزی است که آن را اتخاذ میکند تا به اهداف خود برسد. اهداف بانک مرکزی هم رشد اقتصادی، ثبات قیمتها و ایجاد اشتغال است. بنابراین اگر کنترل نقدیندگی از بانک مرکزی خارج شده باشد باید پیگیری شود تا مشخص شود چرا این ناتوانی بوده است و چرا نقدینگی را که یکی از ابزارهای سیاست دولت است کنترل نکرده است. ولی به گونهای نیست که بانک مرکزی اجازه دهد نقدینگی به اختیار خود افزایش پیدا کند. همانطور که گفته شد وقتی بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش پیدا میکند در صورتهای مالی بانک مرکزی قرار میگیرد و در آنجا پایه پولی را بالا میبرد و در نتیجه نقدینگی افزایش پیدا میکند. بنابراین بانک مرکزی در عدم کنترل حجم نقدینگی نمیتواند هیچتوجیهی داشته باشد. این از اختیارات و تواناییهای بانک مرکزی است. دولت نیز باید به طرحهایی بپردازند که به استقلال بانک مرکزی کمک میکند. در صورتی که بانک مرکزی، قدرت و توانایی اجرای سیاستهای لازم برای سروسامان دادن به مشکلات حوزه پولی و بانکی کشور را در اختیار داشته باشد، ساختار ترازنامههای بانکی را اصلاح کرده و بهبود بخشد میزان نقدینگی در کشور از کنترل خارج نخواهد شد.