کسبه پلاسکو: کلنگزنی در سالگرد پلاسکو، نمایشی است
عضو هیات امنای ساختمان پلاسکو که از اولین روز حادثه لحظهای پیگیری وضعیت پلاسکو را رها نکرده است، از کسبهای صحبت میکند که سالهایی طولانی صبح تا شب در پلاسکو جان کندهاند و اعتبار پلاسکو بودهاند؛ کسبهای که بعد از حادثه یا بیمار شدهاند و یا بدلیل فشار زندگی بدلیل سکته قلبی راهی بیمارستان شدهاند، آنها که بیمار نشدند، وارد کار آژانس شده یا به انجام خردهکارهایی رو آوردند که در نهایت دردی از آنها را درمان نکردهاست.
چند دهه از عمرت را صرف یک کار میکنی؛ اعتبار، آبرو و توان چندین و چند ساله؛ بعد در کمتر از سه ساعت همه تلاشهایت آتش میگیرد؛ درست در مقابل چشمانت همه چیز فرومیریزد، طبقه پشت طبقه ویران میشود، چند نفر زیر الوارها و آتش میمانند، چندین نفر کشته میشوند و از ساختمانی با آن عظمت جز خاکستری باقی نمیماند، اما این درست یک بخش از حادثهای است که در آخرین روز از دی ماه سال ۹۵ به وقوع پیوست؛ درست یک سال پیش. حادثهای برای اولین آسمان خراش تهران که پس از انقلاب توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد؛ پلاسکو با ۵۶۰ واحد تجاری فعال که علیرغم عمق فاجعه در حال حاضر ۲۸۶ مغازه از آن باقی مانده است. بعد از این فاجعه طی یکسال اخیر کوچکترین توجهی به حقوق کسبه برابر قوانین مالک و مستاجر، به خصوص مفاد قانون سرقفلی مصوبه سال ۵۶ نشده است؛ فاجعهای که یک کلمه دارد؛ پلاسکو.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایلنا ، بخشی از ساختمان؛ یعنی قسمت شمالی پلاسکو در حادثه سال گذشته آسیب چندانی ندید و واحدهای آن سالم باقی ماندند، البته طی این مدت به واسطه سرقتهای متعدد، برخی اجناس این مغازهها خالی شد و برخی تاسیسات آن نیز به سرقت رفت که همین مساله موجب شد، کسبه چندین شب را جلوی درهای شمالی پلاسکو تجمع کنند تا سرانجام اجازه ورود آنها و در دست گرفتن اوضاع بخش شمالی به آنها واگذار شود. طی این تجمعات مجوزی از دادستانی دریافت شد و کسبه این پاساژ مجاز به رفت و آمد داخل آن شده و سرانجام اجناس خود را راهی مغازهها کرده و ویترین خود را چیدند، اما تا به امروز بازگشایی صورت نگرفته است.
تمامی قسمت پنج طبقه شمالی پلاسکو کلیه مغازهها و دکاکین سالم است و بصورت صددرصد دارای قابلیت بهره برداری وانتفاع! اما متاسفانه تاکنون مالک با کمتوجهی به اصول محرز و غیرقابل انکار قانونی، اصل موضوع را به حاشیه رانده است و هیات مدیره شمالی پلاسکو بارها اعلام کرده که به پشتوانه حدود سیصد مغازه سالم با استناد به موازین قانونی از حقوق حقه خود دفاع خواهد کرد.
تخریب پنج طبقه سالم پلاسکو عقلانی نیست
سعیدی یکی از اعضای هیات امنای ساختمان پلاسکو قرار را راس ساعت ۳ بعد از ظهر تنظیم میکند، اما نگران نور برای عکسبرداری از ساختمان است، میخواهد قسمتهای سالم ساختمان به وضوح در عکس دیده شود، بخشهایی از ساختمان که در برابر فروریختگی برج حتی کمترین صدمهای ندیده است و نهایت خسارت متعلق به شیشههایی است که آن هم به بدلیل دزدیهای پس از حادثه شکسته شده است، با وجود اینکه پلاسکو تا ماههای طولانی پس از بروز حادثه در پلمپ شهرداری بوده و در نهایت نیز با پیگیریهای کسبه و گزارش سرقت از ۵۵ باب مغازه به علاوه سرقتهایی که از تاسیسات و کابلهای این ساختمان شد؛ دادستانی دستور داد این ساختمان به کسبه تحویل داده شود.
بخش شمالی ساختمان دو درب دارد که در کنار یک بنای قدیمی ثبت شده توسط میراث فرهنگی قرار دارد؛ حریم مدرسه ژاندارک که یکی از آثار ملی بهحساب میآید؛ به همین خاطر سعیدی تاکید میکند که موضوع استعلام از ادارهکل میراث فرهنگی استان تهران تا امروز بیپاسخ مانده است.
درهای شمالی ساختمان بسته است و پس از معطلی کوتاه مدت، نگهبانی که کلاهی بافتنی بر سر دارد، آرام آرام به درنزدیک میشود و بعد از لحظاتی در به روی یک راهروی نسبتا تاریک باز میشود؛ آرام و ساکت، گویی هرگز شاهد اتفاقی تلخ آمیخته به دود و آتش نبوده است. مردی میانسال آرام به سمت ما قدم برمیدارد؛ سعیدی که همچون دیگر کسبه در این یکسال در راهروهای بنیاد، دادستانی، شهرداری و شورای شهر از نفس نیفتاده است.
عضو هیات امنای ساختمان پلاسکو که از اولین روز حادثه لحظهای پیگیری وضعیت پلاسکو را رها نکرده است، از کسبهای صحبت میکند که سالهایی طولانی صبح تا شب در پلاسکو جان کندهاند و اعتبار پلاسکو بودهاند؛ کسبهای که بعد از حادثه یا بیمار شدهاند و یا بدلیل فشار زندگی بدلیل سکته قلبی راهی بیمارستان شدهاند، آنها که بیمار نشدند، وارد کار آژانس شده یا به انجام خردهکارهایی رو آوردند که در نهایت دردی از آنها را درمان نکردهاست.
سعیدی میگوید: «با اتحاد، همدلی و توسل به قوانین و با اتکا به فرمایش مقام عظمای ولایت و قانونگرایی صددرصد آمادگی داریم در راستای حفاظت از جان و اموال صاحبان مغازهها و هزاران نفر از خانوادههای وابسته به این ساختمان، هیات مدیره به نیابت از صدها نفر کسبه کمرهمت بسته و نسبت به انجام امور رفع خطر و مقاومسازی درپاساژ پنج طبقه پلاسکو اقدام کند، زیرا برهر فرد متخصص یا عادی محرز و مسلم است، تخریب پنج طبقه سالم پلاسکو و صدها واحد صنفی سالم به هیچ وجه منطقی و عقلایی نیست.»در یکسال گذشته فقط حرف بدون عمل شنیدیم
او تاکید میکند که متاسفانه بنیاد مستضعفان عملکرد بدی در برابر آسیبدیدگان حادثه پلاسکو و کسبه مظلوم آن داشته و همواره تلاش میکند تا با فضاسازیهایی، افکار عموم را تحت کنترل خود قرار دهد و طوری وانمود میکند که مشغول حل مشکلات پلاسکو است، به عنوان مثال چندی پیش در یکی از جراید خبری منتشر شد که آقای حجت، معاون شهرسازی شهرداری تهران گفته که بنیاد ساختمان پنج طبقه را خریداری کرده و کلنگ ساخت ساختمان در ۲۹ دی به زمین خواهد خورد، در حالی که این موضوع از اصل دروغ است و مالک هیچ اقدامی تاکنون انجام نداده و فقط برای آرام کردن افکار عمومی قصد کلنگزنی آن هم در روز سالگرد حادثه پلاسکو را دارد و تاکنون که یک سال گذشته فقط وعده و وعید داده و هم اکنون اعتماد کسبه به بنیاد از بین رفته است و این برای حفظ اعتماد عمومی خوشایند نیست، ازسوی دیگر چند وقت پیش بنیاد بعد از یکسال وقتکشی، آب پاکی را روی دست کسبهای که در برج مغازه داشتهاند و مغازه آنها تخریب شده، ریخت و گفت؛ ما را با شما کاری نیست.
نکته مهم در خصوص ساختمان پنج طبقه سالم، وجود اسناد و گزارشات مستدل و فنی، مبنی بر سلامت ساختمان پنج طبقه شمالی است که برابر گزارشات غیرقابل انکار است؛ علاوه بر اینکه سازمان نظام مهندسی گزارشی مبنی بر استحکام این بخش از پلاسکو منتشر کرده است. شرکت متخصص پرمایون که دارای رتبه یک مقاومسازی در کشور و مورد تایید مراجع قانونی و ذیصلاح است و در رده سازمان نظام مهندسی کشور قرار دارد، اعلام کرده است، قسمت سالم پلاسکو به راحتی قابلیت انجام امور مقاومسازی و ایمن سازی را دارا است.
"وام" فقط وعدهای برای آرام کردن جو و احساساتِ برانگیخته بود
در روزهای ابتدایی حادثه قولهایی مبنی بر تعلق گرفتن وام به کسبه مطرح شد که تا امروز خبری از آن نشده است؛ قولهایی که کسبه از آن به عنوان وعدهای برای آرام کردن فضا در آن زمان یاد میکنند.
یکی از کسبه در این رابطه میگوید: «در مورد وام باید بگویم که وام فقط وعدهای برای آرام کردن جو و احساسات برانگیخته در روزهای ابتدایی حادثه بود. حرف ما این است که بنیاد باید درخواست مقاومسازی این مکان را ارائه دهد و این درخواست باید به شهرداری ارجاع داده شود تا مشخص شود، کسبه باید مقاومسازی را انجام دهند و یا بنیاد این مسئولیت را برعهده گیرد. اگر بنیاد نمیخواهد این مکان را مقاومسازی کند ما به عنوان کسبه پلاسکو این کار را انجام خواهیم داد تا کسبه در اینجا مشغول به کار شوند. طبق قانون اگر مالک مقاومسازی را انجام ندهد کسبه میتوانند شکایت کنند، از دادگاه حکم بگیرند و خود این کار را انجام دهند. ما شکایت کردهایم و منتظر حکم هستیم تا خودمان این کار را انجام دهیم تا بخش سالم پلاسکو راه اندازی شود و بنیاد برای بخشی که فرو ریخته و در سال گذشته دچار حادثه شده است، فکری بیندیشد.
طبق گفته کسبه، بخش سالم پلاسکو نیاز اساسی به مقاومسازی ندارد و به لحاظ تاسیساتی باید مقاومسازی در آن صورت گیرد، وگرنه این ساختمان از نظر مقاومت مشکلی ندارد، همه چیز سالم است و فقط تاسیسات آسیب دیدهاند. کسبه تاکید دارند که بنیاد باید درهمان ماههای اول تست مقاومت بنا را انجام میداد تا مشخص شود، این بخش از پلاسکو تا چه اندازه آسیب دیده است.
سازمان نظام مهندسی بررسیهای دقیقی را از ساختمان انجام داد که پس از آن نامهای مبنی بر اینکه این بخش سالم است، صادر و در این نامه اعلام شد که مشکل در حد تاسیسات ساختمان است. فقط چند مغازهای که به بخش تخریب شده پلاسکو نزدیک بودند، آسیب دیده است که آن هم ۵ تا ۱۰ متر است و باید مقاومسازی جزئی در آن صورت گیرد. مغازهها کاملاً سالم است و طبق آخرین ارزیابیها مشکلی ندارد.
وصل کردن برق و آب بخش سالم کار سادهای است که میتوانست پیش از این صورت گیرد تا کسبه پیش از این سرگردان نشوند. متاسفانه هنوز این اتفاق نیفتاده است و مالک هیچ اقدامی در این رابطه انجام نداده است، طبق قانون چون مالک باید این اقدامات را انجام میداد، این اجازه به کسبه نیز داده نشده است و ۲۸۶ مغازهدار برخلاف اینکه هم مغازهها و هم جنسها سالم هستند، سرگردان و گرفتار شدهاند؛ این در حالی است که اگر مشکلی به لحاظ حقوقی برای ملک پیش بیاید، مالک موظف است این مشکل را حل کند.
ابهام در تخریب بخش سالم پلاسکو
در مرکز ساختمان سالم پلاسکو یک دکه نگهبانی قرار دادهاند تا هراسی برای دزدها در ساعات طولانی شب باشد، نمایندگان کسبه پلاسکو اصرار دارند که از تمامی طبقات بازدید و عکاسی شود تا بطور واضح این سوال از بنیاد مستضعفان پرسیده شود که چرا تا امروز در رابطه با این بخش از ساختمان سکوت کرده و تنها بحث ساخت دوباره پلاسکویی جدید را مطرح میکند. سعیدی با اشاره به مذاکرات کسبه با شهرداری میگوید که آنها اعلام کردهاند، مالک باید قدم جلو بگذارد تا کارهای مربوطه را انجام دهند.
پیش از این شهرداری اعلام کرده بود که این ساختمان مشکلی ندارد و پایداری خود را حفظ کرده است و میتواند به فعالیت خود ادامه دهد. میراث فرهنگی هم مخالف تخریب این بخش از ساختمان است. اگر ۲۸۶ مغازه را در یک خیابان در نظر بگیریم، از پلاسکو تا بهارستان ادامه خواهد داشت. باید این سوال را مطرح کرد که براساس چه تفکری و با توجه به شرایط بد اقتصادی کشور و با این کمبود بودجه چرا قصد تخریب دارند تا به جای ساختمانی سالم یک ساختمان جدید بسازند؟
یکی از کسبه میگوید: «میخواهند ساختمان جدید بسازند؛ این چه توجیهی دارد؟ چطور میخواهند رضایت کسبه را جلب کنند؟ ما که فردا از حق خود کوتاه نمیآییم، متضرر شدهایم، یک سال است که کار برای ما تعطیل است. ما کوتاه نمیآییم و از حقمان نمیگذریم. ۱۲۰ کسبه در حال حاضر در مجتمع نور هستند، آنجا هیچ رونقی ندارد. چند ماهی را در مجتمع نور مغازه داشتم و یک نفر را هم با حقوق دو میلیون تومان از صبح تا شب برای کار در مغازه استخدام کردم، اما در ماههای آخر حتی قادر به پرداخت حقوق همین یک نفرهم نبودم و مغازه را بستم. وضعیت کسبه دردآور است، آنها تاجرهایی بودند که سالهای سال در این ساختمان کار کردند و تمام زندگی خود را از دست دادند.»
زمانی که مغازهها بسته شد وضعیت کسبه به حدی نابسامان شد که حتی یکی از کسبه در جاده قم دستفروشی میکند. موارد زیادی از وضعیت نابسامان کسبه وجود دارد؛ همچون مسافرکشی البته عدهای کسالت پیدا کردند یا خانهنشین شدند و چند نفر هم از دنیا رفتند. آنها بر این نکته تاکید دارند که واقعاً کسی آنها را درک نمیکند و عمده فروشی را در هر جایی نمیتوان انجام داد.
یکی از کسبه میگوید: «ما باید در همین جا کار کنیم. طی سالیان سال پدران ما این کار را آغاز کردند و این ساختمان به اینجا رسیده است. حتی اگر بهترین مغازه را به ما بدهند، باز هم ما میخواهیم در مکان همیشگی خود گذران زندگی کنیم، اگر مجتمع نور خوب بود که خالی نمیماند. مغازههای ما سالم است، چرا باید به جای دیگری برویم. در ضمن برای ساختن این بخش از ساختمان باید مغازههایمان را بکوبند و ما به هیچ عنوان این اجازه را به بنیاد نمیدهیم.»
کسبه به این نکته اشاره میکنند که کسی که ۴۰ سال کاسبی کرده، چطور میتواند برود و در یک آژانس کار کند؟ این شخص مسافرکشی بلد نیست.
یکی از کسبه در رابطه با لحظه حادثه میگوید: «لحظهای که این اتفاق افتاد در همین بخش ساختمان بودیم. دو دقیقه قبل از تخریب تعداد زیادی از کسبه را بیرون کرده بودند، من صدای مهیبی شنیدم، از مغازه بیرون آمدم یک متری خودم را نمیدیدم. مسیر را بلد بودم و از ساختمان بیرونآمدم. وقتی که بیرون آمدم و فهمیدم برج ریخته است، تمام بدنم میلرزید و تازه فهمیدم چه اتفاقی افتاده است.»
آتشنشانان در روز حادثه دست خالی بودند
سعیدی به نکاتی در رابطه با گزارشهای منتشر شده از حادثه اشاره میکند: «هرکجا میروند، اعلام میکنند در طبقه یازدهم منبع گازوئیل وجود داشت، میتوانیم جواز کسب طبقه یازدهم را بیاوریم و نشان دهیم که هیچ منبع گازوئیلی در این طبقه وجود نداشت. حتی در مجلس هم این حرف مطرح شد که بیاساس و توهم بود.
اولین بار این حرف ازطرف رئیس شورای شهر آن زمان یعنی مهدی چمران مطرح شد، این در حالی است که منبع اصلی گازوئیل در طبقه زیرزمین است و منبع چهارهزار لیتری گازوئیل که روزانه به آن خوراک میدادیم از این ساختمان سالم بیرون آورده شد. آن وقت اینها اعلام میکنند که در طبقه یازدهم منبع گازوئیل وجود داشت. لطفاً این را از مسئولان درخواست کنید که آن منبع گازوئیل در طبقه یازدهم را به ما نشان بدهند، طبقه یازدهم آتش گرفته بود و آتشنشانی طبقه هشتم، نهم و دهم را آبپاشی میکرد. یک شلنگ نازک در دست آتش نشانان بود که با آن قصد خاموش کردن آتش ساختمان را داشتند. آتش نشانان در آن روز دست خالی بودند؛ دست خالی.»
یکی از کسبه در ادامه صحبتهای سعیدی میگوید: «در پلاسکوی شمالی ۲۸۶ مغازه در سه سازه جدا از هم وجود دارد؛ یعنی سه نقطه انقطاع جدا از هم در قسمت باقی مانده پلاسکو وجود دارد و حتی اولین مغازهای که چسبیده به نقطه خطر بود، شیشههایش فرو نریخته است؛ یعنی قسمتهایی که باقی مانده است، نقطه انقطاع دارد. سه درز کاملاً پشت ساختمان دیده میشود و جدا از آن نقطهای که ساختمان فرو ریخته است. اولین مغازه که در نقطه خطر است، سالم مانده است. از طرف نظام مهندسی هم برای بررسی آمدهاند و متوجه شدهاند که طبق قانون نظام مهندسی که این ساختمان در آن زمان ساخته شده است، این بنا بسیار مستحکم است. یعنی حتی این ساختمان نسبت به پاساژ کویتیها مستحکمتر است و بهترین نوع بتون و آلیاژ و فلز در آن کار شده است و قسمتی که باقی مانده است به طور کامل مقاومت خود را حفظ کرده است و هیچ مشکلی ندارد و نمیدانیم دلیل این بیتوجهی و دور کردن کسبه از ساختمان به چه معنا است.»
او در ادامه تاکید میکند: «اینکه تخریب چه منافعی دارد، مورد سوال است که هنوز روشن نشده است. اگر بخواهیم طبق قانون پیش برویم به هیچ عنوان نباید این قسمت تخریب شود. با این وضع کمبود بودجه باید آن را تخریب کنیم؟ تخریب همین منطقه حداقل یک سال طول میکشد. نخالهای که باید از اینجا خارج شود فضای بسیار زیادی را اشغال میکند و جدا از آن مسائل حقوقی نیز مطرح است که باید رعایت شود. تمام تهران و یا ایران را بگردید، نمونه ساخت این مغازهها را نمیبینید. اینجا هر دو مغازه یک درز انقطاع دارد، منهای اینکه هر سه ساختمان سه سازه جدا با سه درز انقطاع دارد که آن درز انقطاع ۳۵ سانتی اگر نبود این سمت هم لطمه میخورد یعنی بین دو بنا فاصلهای وجود داشته و حتی این فاصله نیز بین مغازهها دیده میشود و هر دو دهنه یک ستون دارد. شما یک ساختمان با این شرایط در کل ایران به من نشان بدهید.
کسبه به هشت سال پیش اشاره میکنند که قرار بود، کف ساختمان را تعمیر کنند و برای این کار ۹ مهندس از ۹ شرکت آوردند و آنها گفتند که چنین ساختمانی در کل ایران وجود ندارد. این ۹ مهندس هم قدیمی بودند و هم کاربلد و همه آنها از طرز ساخت این ساختمان تعجب کردند.»
تخریب مال سالم، حرام است
سعیدی میگوید: «حدود ۸ سال پیش در این ساختمان بازسازی صورت گرفت. همه این کارها را کسبه انجام دادند. بنیاد مستضعفان یک ریال هم در این ساختمان خرج نکرد. تمام هزینههای همکف و زیرزمین با جمعآوری پول از کسبه تامین شد. روزی که میخواستیم زیرزمین را تعمیر کنیم شرکت علوی از طرف بنیاد مستضعفان در این ساختمان حضور داشت و آقای مهندس مهربانی از طرف این شرکت با دیدن پلههای زیرزمین گفت امکان ندارد که بتوانیم سنگ سه سانتی را در اینجا بگذاریم؛ پلهها مقاومت ندارند. ایشان پلهها را در قسمت پشت ساختمان بازدید کردند و خود آقای مهندس مهربانی وقتی بازدید تمام شد به سرعت از پلهها عکس گرفت و گفت من ماندهام که ۵۰ سال پیش اینجا پلهای طراحی شده که خودش را به دو طرف تکیه داده است و مستقیم ایستاده است و از همه پلههایی که تا امروز کار شده بااستقامتتر است و بعد از آن به ما اجازه دادند، در پلهها سنگ سه سانتی گرانیتی کار کنیم، حالا چرا میخواهند، چنین بنای بینظیری را خراب کنند مشخص نیست. در دین اسلام قید شده که تخریب و تضییع مال سالم حرام است. این از لحاظ شرعی مطرح است و مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز در کنار آن وجود دارد.
یکی از کسبه که بارها تاکید میکند، خسته است و توانی برای ادامه این جنگ روانی ندارد، میگوید: «در ماههای اول چند مهندس آمدند و توجهی به ساختمان نکردند و گزارش دادند که این ساختمان رانش پیدا کرده است؛ این در حالی است که در یک طبقه شیب کف ساختمان به سمت پایین و در طبقه دیگر شیب به سمت بالا است و این مسئله به صورت یکی در میان درطبقات دیده میشود، یعنی ساختمان به شکلی ساخته شده است که ارتفاع در نقاط مختلف متفاوت است و متضاد هم ساخته شده است نه اینکه رانش پیدا کرده باشد! شیشه مغازهها میرال است و اگر یک سانت جابجا شود، میشکند، این در حالی است که مهندسهایی که از طرف آتش نشانی آمده بودند، بدون هیچ اطلاعی اعلام کردند ساختمان دچار رانش شده است، در حالی که اگر این اتفاق میافتاد، شیشههایی که در اینجا شکسته شده، توسط دزدها شکسته شده است.»