ایران مغلوب تهدیدهای ترامپ نشد
پیتر جنکینز، دیپلمات بازنشسته بریتانیایی روز شنبه در تحلیلی در تارنمای آمریکایی لوبلاگ با عنوان «بیانیه ترامپ در مورد ایران و دیدگاه اروپاییها» نوشت: «نوشتن در مورد بیانیه اخیر دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا پیرامون ایران، از روی میل و رغبت نیست.
چراکه این بیانیه سرشار از وقایع نیمه گفته، دروغ و سفسطه است. این بیانیه نشاندهنده موضع بسیار تعجبآور ایالاتمتحده در قبال متحدان اروپایی است. ماهها است این متحدان به دولت ترامپ اصرار دارند بفهمانند برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ابزاری رضایتبخش و مفید برای مبارزه با گسترش سلاحهای هستهای است و حفظ آن از اهمیت بالایی برخوردار است.» وی در ادامه تفسیر خود افزود: «اما این بیانیه نه تنها به نادیده گرفتن آنچه متحدان اروپایی آمریکا به آن اصرار داشتند، پرداخته است بلکه پیامدهای آن این کشورها را در معرض تهدیدهایی قرار میدهد که همواره خواهان جلوگیری از آن بودهاند.»
ترامپ در بیانیه خود ذکر کرده است: «درحال حاضر من از اعمال تحریمهای هستهای علیه ایران بهصورت ویژهای اجتناب میکنم، اما این کار را تنها به منظور تضمین توافقنامهای که از اهمیت بالایی نزد متحدان اروپایی ما برخوردار است، انجام میدهم و در ازایش اتحادیه اروپا باید برای رفع معایب وحشتناک توافق هستهای ایران دست بهکار شود. این یک موقعیت است.» به گزارش دنیای اقتصاد، در ادامه مطلب پیتر جنکینز آمده است: این یک روش بسیار تعجبآور برای برخورد با متحدان دیرینه اروپایی است. این امر به آن میماند که بر سر آنها اسلحه گرفته باشیم و از آنها بخواهیم به خواسته ما توجه کنند. اگر تبهکاران بینالمللی به این مساله توجه داشته باشند، بهطور قطع دونالد ترامپ را بهعنوان «گانگستر ماه» انتخاب خواهند کرد. آنگلا مرکل صدراعظم آلمان حق داشت که گفته بود: زمان آن فرا رسیده است که اروپا راه خود را از ایالاتمتحده جدا کند. هر چند بیانیه ترامپ چندان هم نباید باعث شگفتی شود چراکه ما عادت کردهایم به حقوق کشورهای مستقل اهمیت ندهیم و پیمانهای بینالمللی را زیر پا بگذاریم.
ایران هم همچون سایر کشورهای دیگر حق حاکمیت دارد و این حق را برای خود محفوظ میداند که بتواند اورانیوم غنی شده تولید کند، اما هم اکنون از دو طریق برای رسیدن به چنین هدفی محدود شده است؛ پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) ایران را تنها به استفاده از فناوری غنیسازی برای اهداف صلح آمیز و مطابق با توافقنامه پادمانهای هستهای رهنمون میکند و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل محدودیتهای محکمی برای ظرفیت غنیسازی ایران و تولید اورانیوم غنی شده تا آغاز سال ۲۰۳۱ ایجاد کرده است. به این ترتیب دونالد ترامپ حق ندارد محدودیتها را بیش از آنچه توضیح داده شد، افزایش دهد. در عوض اگر او و مشاورانش معتقدند که محدودیت ۱۵ ساله برجام کفایت نمیکند و برنامه موشکی ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی میدانند، باید با درخواست تشکیل جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد، از این شورا بخواهند با بررسی جوانب امر راهحلی قانونی برای این مساله بیابند. این مسیری است که دونالد ترامپ باید در پیش گیرد، هر چند رسیدن به نتیجه از این طریق هم احتمالش تقریبا صفر است. چرا؟ اکنون که در سال ۲۰۱۸ به سر میبریم، تاکنون هیچ شواهدی دال بر افزایش ظرفیت غیرقانونی غنیسازی ایران پیدا نشده، بنابراین این چیزی نیست که بخواهیم آن را تهدیدی از جانب ایران برای صلح و امنیت جهانی بخوانیم یا اینکه اگر بخواهیم موشکهای کوتاه و متوسط برد ایران را تهدیدی برای منطقه بدانیم، آنگاه موشکهای پیشرفته کشورهایی همچون عربستان سعودی، اسرائیل، پاکستان، هندوستان، کرهجنوبی و برزیل را چه مینامیم؟
تنها پس از آنکه آژانس بینالمللی انرژی هستهای تحقیق اساسی را در مورد کل برنامه هستهای ایران بهدست آورد و یافتههای خود را اعلام کرد، آنگاه شورا بهطور منطقی میتواند دیدگاه خود را در مورد اینکه آیا باید به فکر جایگزینی برای برجام به منظور مقابله با تهدیدات جهانی ایران باشد یا خیر، اعلام کند. یکی از ویژگیهای سوم این بیانیه آسیبهایی است که به وجهه بینالمللی ایالاتمتحده وارد میکند؛ بسیاری از کشورها نگران آسیب وارد آوردن مفاد این بیانیه به نظم بینالمللی هستند. آنها همچنین نگرانند این بیانیه ثابت کند که دونالد ترامپ مردی است که «شیاطین» در وجودش رسوخ کرده باشند. یکی از آن شیاطین نفرت ترامپ از باراک اوباما است. تمایل ترامپ برای از بین بردن یکی از دستاوردهای اوباما در این بیانیه آشکار است. در این میان موضوع دیگری که کاملا از بیانیه اخیر ترامپ بهوضوح بر همگان روشن است، مواضع متحدان منطقهای و ضد ایرانی آمریکا از جمله اسرائیل و عربستان سعودی است. بر همگان روشن است که موضع این روزهای کاخ سفید در قبال رویدادهای جهانی بسیار بیثبات است. در این میان مواضع سست کاخ سفید در قبال رخدادهای خاورمیانه متاثر از اسرائیل و عربستان است که این موضوع نگرانکننده است.
ایران دارای حق حاکمیت برای توسعه و نگهداری موشک برای حمل کلاهکهای متعارف (غیرهستهای) است. هیچ محدودیتی در این معاهده بینالمللی وجود ندارد. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز از ایران میخواهد با تبعیت از این قطعنامه به دنبال توسعه موشکهای با توان حمل کلاهک هستهای نباشد. متعاقبا آزمایشهای موشکی ایران و فعالیتهای مرتبط با آن، نیز با پیروی از این قطعنامه و برخلاف ادعاهای رئیسجمهوری ایالاتمتحده،«غیرقانونی» یا نقض قطعنامه سازمان ملل نیستند. اکنون امید است اروپا، روسیه و چین با حمایت بیشتر کشورهای جهان بتوانند ایران را تشویق کنند تحریکهای آمریکا را شامل خروج از برجام و اعمال دوباره تحریمهای هستهای که به نظر اجتنابناپذیر مینمایند، نادیده بگیرد.