x
۰۶ / دی / ۱۳۹۶ ۱۱:۳۶
رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور مطرح کرد:

فعالیت نظام مهندسی ضمانت اجرایی ندارد

فعالیت نظام مهندسی ضمانت اجرایی ندارد

بعد از زلزله‌های متعدد در کرمانشاه و سر پل ذهاب بود که تخریب ساختمان‌های مسکن مهر موجب شد تا بار دیگر نام مهندسین ساختمانی در میان اخبار مهم کشور به چشم‌ آید و این گروه جزو افرادی قرار گیرند که در سیبل توجه و انتقاد عملکردی هستند.

کد خبر: ۲۴۰۵۴۶
آرین موتور

 هنوز موضوع امضا فروشی مهندسین ساختمانی کمرنگ نشده بود که با زلزله هولناک کرمانشاه کم‌فروشی مهندسین ناظر ساختمان‌های تازه‌ساز کرمانشاه زنگ خطر دیگری را به صدا درآورد و بسیاری از هم‌وطنان خریدار مسکن‌های مهر را مجاب به ترک منزل و سکونت در چادرهایی کرد که اگر گرما نداشتند اما امنیت بیشتری برای ساکنان‌شان به ارمغان می‌آوردند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، در همین شرایط بود که به یکباره رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور در نامه‌ای به رییس‌جمهور، به برشماری مشکلات سازمان نظام مهندسی پرداخت و حتی از نبود متولی مشکل برای بحث ساخت و ساز، اعطای مدارک بی‌پشتوانه به فارغ‌التحصیلان دانشگاهی، نبود فضای شفاف رقابت در ساخت و ساز و... اشاره کرد تا نشان دهد آش شورتر از آنچه است که تاکنون عنوان شده و توپ کم‌کاری‌ها در بحث مهندسین ساختمانی تنها در زمین سازمان نظام مهندسی نیست. در همین حال با توجه به اینکه طرح و لایحه بازنگری قانون نظام مهندسی ساختمان، نیز در مجلس در حال بررسی و تدوین است بر آن شدیم تا با فرج‌الله رجبی رییس سازمان نظام مهندسی گفت‌وگوی کوتاه داشته باشیم تا برای برخی ابهامات موجود در بحث مهندسین ساختمانی پاسخ بهتری بیابیم.

یکی از موضوعات روز و انتقادها این است که سازمان‌های اجتماعی و حرفه‌ای مثل سازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان محصول عصر صنعتی و پیش از توسعه فزاینده ارتباطات سایبری، اکنون کارکرد ارتباطی، آموزشی و پیوستگی خود را به طور کامل از دست داده‌اند؛ پس چرا همچنان به صورت یک تشکل اداری عریض و طویل با ساختار هرمی پرهزینه به حیات خود ادامه می‌دهند و به تناسب توسعه فناوری ارتباطات، کم‌حجم و کم‌هزینه نمی‌شوند؟

اینکه سازمان نظام مهندسی ساختمان، عریض و طویل است یا نه، موضوعی است که حتما قابل بررسی است و منصفانه باید بگویم با توسعه علم و فناوری ارتباطات باید در جهت بهینه کردن هر سازمان و ارگانی اقدام کرد. اما نکته حائز اهمیت این است که زاویه مواجهه با موضوع از این منظر، رویکرد صحیحی نیست. در واقع باید ببینیم که آیا نگاه ما به سازمان یک نگاه اداری است که کوچکش کنیم یا نگاه گفتمانی. یعنی باید ببینیم ما فقط ارباب رجوع داریم و این کار ارباب رجوعی انتهای کار ماست. اما چنین نیست، ما در نظام مهندسی یک گفتمان داریم؛ قانون نظام مهندسی ساختمان برای ما اهدافی تعیین کرده و برای اینکه مهندسان و جامعه بتوانند این اهداف را لمس کرده و به سمت آن حرکت کنند، نیازمند گفتمان‌سازی در حوزه مهندسی هستیم. بنابراین باید رویکرد و زاویه نگاه‌مان را عوض کنیم. اگر در نظر بگیریم که سازمان اداره‌ای است که پروانه اشتغال به کار صادر می‌کند و یک شورای انتظامی دارد که تنها به اختلافات و دعاوی رسیدگی کرده و برای آزمون ورود به حرفه کمک می‌کند. این تنها یک دیدگاه است که به اعتقاد من کارکرد سازمان نیست، بلکه سازمان کارکرد گفتمانی دارد که من اتفاقا عقیده دارم درگذر زمان نیاز به تقویت آن قسمت جدید بیشتر حس می‌شود. این امر نیازمند هماهنگی و همفکری مهندسان است تا با بحث و تبادل نظر به یک جمع‌بندی صحیح برسند. به نظر می‌رسد همه سعی می‌کنند سازمان‌ها را در قالب اداره ببینند که غلط است.

سازمان نظام مهندسی، سازمانی است هدفگرا، آرمانگرا و تولیدکننده دانش مهندسی که باید اقدامات اعتلایی و پژوهشی خود را سرعت بدهد. البته اگر عریض و طویل شدن درحوزه اداری است، حتما ایراد دارد و باید بهینه شود، اما به این نکته هم توجه کنید که تعداد مهندسان سازمانی که در بیش از بیست سال گذشته در زمانی که کاملا ساختار اداری داشته عضو آن بوده‌اند، با تعداد مهندسان عضو در سازمان فعلی قابل مقایسه نیستند. اگر سازمان ما به دستگاهی عریض و طویل اداری تبدیل شده، حتما ایراد است و ما موظف به بازگشت و اصلاح سیستم خود هستیم، اما آیا سایر ارگان‌ها هم می‌توانند از رویه خودشان برگشت کنند؟ اگر در شهری مثل تهران، سازمان نظام مهندسی نیاز به یک سری اصلاحات عمیق یا سطحی داشته باشد، این کار راحت‌تر است یا اگر بخواهیم شهرداری تهران یا وزارت راه وشهرسازی را اصلاح کنیم؟ با اتفاقاتی که در شهرداری تهران رخ داده اصلا چه کسی می‌تواند این وضعیت را اصلاح کند؟ سازمان را می‌توان با دستورالعمل‌ها، اصلاح و بهبود روش‌ها، آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌ها اصلاح کرد، اما شهرداری تهران را نمی‌توان به سادگی اصلاح کرد. سازمان اگر ایرادی داشته باشد اصلاح‌پذیر است، چون به دولت و اعتبارات آن تکیه ندارد و ادعای حاکمیتی هم ندارد.

دفاع از عملکرد سازمان از سوی شما امری منطقی است اما این نیز یک واقعیت است که برخی از اعضا تخلفاتی را انجام داده‌اند که جای هر گونه دفاعی را از بین می‌برد، تخلفاتی که ذهنیت جامعه را نسبت به تمام اعضا و مهندسان ساختمانی تضعیف کرده است.

در این جا باید دید مهندسان متخلف آموزش درست ندیده‌اند و سیستم آموزشی تعهد خود را به خوبی انجام نداده و به راحتی به آنها مدرک داده است یا مهندسان کم‌کاری کرده‌اند.

ما در زمانی که دانشگاه می‌رفتیم آنقدر حجم درس و کار زیاد بود که فکر می‌کردیم اگر تمام ٢٤ ساعت زمان شبانه روز را هم صرف کار و مطالعه کنیم، باز هم وقت کم می‌آوریم. من زمانی به وزیرعلوم سابق، آقای فرهادی، نامه‌ای ارسال کردم با این مضمون که این چه مشیی است که در هر کوچه و پس‌کوچه‌ای مهندس تحویل جامعه می‌دهید. این چه روشی است که وزارت علوم فقط مهندس تحویل کشور بدهد و در قبال اشتغال آنها بی‌تفاوت باشد؟ اگر کمیت برای وزارت علوم مهم نیست، کیفیت مهندسان فارغ‌التحصیل که به وزارت علوم ربط دارد. مهندسی که دروس آزمایشگاهی مختلف را به درستی تجربه نکرده باشد که مهندس نیست؛ فارغ‌التحصیلی که کار میدانی نکرده باشد که مهندس نیست. متاسفانه تصویری که از سازمان نظام مهندسی ساخته شده، این است که تعدادی مهندس با مهره‌ای مجعول و چهره‌های شطرنجی با چشمان بسته، مهر و امضا می‌کنند.

اما امضافروشی مشکل امروز مهندسان است که نمی‌توان از آن گذشت.

راجع به بحث امضافروشی باید با جامعه صحبت کنیم، همه بحث‌ها به سر امضافروشی مهندسان متمرکز شده که غیر واقعی است. البته درهر سازمان ممکن است خطا رخ دهد که باید با آن برخورد شود و ما برخورد می‌کنیم. اما به جای سرزنش این سازمان باید کمک کنیم تا یک گام به جلو حرکت کنیم. در رساندن سازمان به این مرحله مسیر پر فراز و نشیبی پشت سرگذاشته شده است. حتما کمبودهایی دارد و باید رویکردهایی اصلاح شود. اگر فرض کنیم سازمان نظام مهندسی منحل شود؛ در این‌صورت کدام دستگاه می‌تواند کارکردی که اکنون سازمان دارد را داشته باشد؟ نظام مهندسی متعلق به مردم است و باید درجهت تامین منافع مردم با قدرت به پیش برود. بنده در نامه‌ای که اخیرا به رییس‌جمهور محترم هم نوشتم، تاکید کردم که اگر هر مهندسی درحوزه سازمان نظام مهندسی، سهل انگاری و قصوری داشته است، ما به عنوان یک سازمان مسوولیت پذیر آن را می‌پذیریم؛ اما تا به حال شده که یک دستگاه دولتی بگوید اگر اتفاقی در حیطه مسوولیت ما افتاده مسوولیت آن را می‌پذیریم؟

حتی در مورد قصور مهندسانی که در کرمانشاه با ساخت ساختمان‌های غیر ایمن موجب زیان‌های زیاد به مردم شدند ؟

درمورد زلزله کرمانشاه باید تفحص کرد که چند درصد از ساختمان‌های نوساز و چند درصد از ساختمان‌های قدیمی و غیر مهندسی فرو ریخته‌اند. من به سازمان نظام مهندسی استان کرمانشاه اعلام کرده‌ام تا اسامی مهندسانی که ساختمان تحت نظارت‌شان دچار خسارت شده‌اند را به ما معرفی کنند تا پس از بررسی مشخص کنیم در کدام مرحله از مراحل طراحی، نظارت و اجرا مهندسان مربوطه مقصر بوده‌اند. ما سازمان صنفی نیستیم، بلکه سازمان با یک قانون مشخص هستیم. ساختمان‌ها در کل به صورت مستقل طراحی و اجرا و بر آنها نظارت می‌شود، ولی وقتی جانمایی ساختمان روی گسل باشد، به مهندسان ارتباطی پیدا نمی‌کند. بازدیدی که توسط اساتید دانشگاه شیراز از ساختمان‌های مهندسی ساز استان کرمانشاه به عمل آمده، موید این مطلب است که شهرداری آن مناطق مجوز احداث طبقه خلاف داده‌اند و بعد در ازای آن جریمه نقدی دریافت کرده‌اند، دراین شرایط مهندسان مربوطه به هیچ‌وجه مقصر نیستند.

اما باید قبول کنیم این اتفاق افتاده و اگر چه شهرداری‌ها در برخی موارد مقصر هستند اما کم نیستند مهندسان ساختمانی که متخلف بوده‌اند. حال اگر این اتفاق را حتی گردن نظام آموزشی هم بیندازیم بالاخره این مهندسین نیازمند تایید سازمان هم هستند.

درحال حاضر کیفیت آموزش خیلی نسبت به گذشته ارتقا پیدا کرده است و ما خلأ کیفیت ضعیف آموزش در دانشگاه‌ها را با صرف میلیاردها تومان در سال جبران می‌کنیم. با اطمینان می‌گویم که سازمان نظام مهندسی هیچ جایگزینی ندارد. کدام تشکیلات می‌تواند بدون وابستگی به بودجه دولت سالانه چند میلیارد تومان فقط در بخش آموزش خدمات ارایه دهد؟ البته هیچ سازمانی نمی‌تواند زانو بزند و فقط به گذشته‌اش نگاه کند و شکی نیست که نظام مهندسی باید ارتقا پیدا کند. اصولا سازمانی که نگاه به آینده نداشته باشد و فقط به گذشته نگاه کند، مرده است. من اعتقادی ندارم که حرفه مهندسی درکشور ما بیش از حد بزرگ شده، اصولا در کشورهای درحال توسعه، آنقدر که مهندسان جای فعالیت مفید دارند، دیگر اقشار ندارند. معتقدم که اگر بخواهیم به توسعه‌یافتگی برسیم مهم‌ترین و قوی‌ترین قشری که می‌توانند کمک کنند، مهندسان هستند. اما بحث اصلی بر سر پایین آمدن کیفیت آموزش است؛ وضعیت فعلی دانشگاه‌ها قابل مقایسه با دوران تحصیل ما نیست. درآن زمان دانشجویان علاقه‌مند بودند تا در یک فضای جدی، سنگین و رقابتی مهندس شوند. امروز دانشجو حتی سر جلسه آزمون حاضر نمی‌شود و با توصیه نمره قبولی می‌گیرد. پس تولید صرفا کمی مهندس باعث شده تا آسیب ببینیم. متاسفانه درحال حاضر برنامه‌ای برای اشتغال وجود ندارد و ادامه تحصیل، جایگزین اشتغال است. این موضوع را حتی در نامه‌ای به رییس‌جمهور هم اشاره کردم. پیشنهاد من این است که ورود به حرفه باید سخت شود. وقتی زورمان به وزارت علوم نمی‌رسد که کیفیت آموزش را ارتقا دهد، بهتر است فیلتر ورود به حرفه را تنگ‌تر کنیم. درواقع باید چشمه ورود مهندسان دارای پروانه اشتغال را با نیازهای جامعه تنظیم کنیم. در ارتقای پایه هم باید سختگیری کنیم تا مهندسان به راحتی ارتقا پیدا نکنند و درصورت کارآزموده نبودن لااقل لطمات آنها محدود شود.

مستحضرید که طرح مجریان ذی‌صلاح تاکنون خروجی مناسبی نداشته و در چرخه ساخت و ساز، همه عوامل دخیل را سردرگم کرده است. در واقع می‌توان گفت این طرح تاکنون به طور صوری اجرا شده است. چه اقدامی برای اصلاح این کارکرد ناقص و مجهول و حرکت به سمت عملکرد واقعی و بهینه نیروهای متخصص سازمان و انعکاس مثبت آن در چرخه ساخت‌وساز شهری در نظر دارید؟

اعتقاد دارم که ما باید از ترم (عبارت) ناشناس و مبهم مجری به ترم شناخته شده پیمانکار برسیم. خلط و اشتباه اول این بوده که اجرا را به عنوان مدیریت ساخت در نظرگرفتیم نه پیمانکاری. هر چند شاید اشتباه هم نبوده چون تمام اینها فرآیندی پیش رفته و به این مرحله رسیده است چون مجری برای ما، تعریف جدیدی بود نتوانستیم خیلی خوب از پس تعریفش بربیایم. کارفرماها هم متوجه جایگاه مجری نشدند، تشکیلاتی مثل شهرداری و وزارت راه و شهرسازی هم کمکی نکردند تا این ترم جا بیفتد. وقتی در شهری مثل تهران، شهردار آن به راحتی می‌گوید ما مجری نمی‌خواهیم وکسی هم نیست که اعمال حاکمیت و این قدرت را مهار و محدود کند، کاری نمی‌توان انجام داد. من قبول دارم که مهندسان ما به خوبی نقش مجری را ایفا نکردند، ولی مگر ما این ترم را به خوبی تعریف کرده‌ایم که از مهندسان انتظار ایفای نقش عالی را داشته باشیم؟ ما باید بدان فکر باشیم که دریک نگاه فرآیندی، تعریف مجری که تعریف ناقصی بوده را کامل کنیم. درحالی که مهندسان محاسب ما به خوبی جایگاه خود را پیدا کرده‌اند، الان خود مجریان خودشان هم سردرگم هستند. یک مولفه‌ای بین پیمانکار و ناظر مانده‌اند و صاحبکار هم آنها را قبول ندارد. اگر از ترم مجری به ترم آشنای پیمانکار برویم، پیمانکار هم می‌تواند بسته به نوع و مقیاس ساختمان، حقیقی یا حقوقی با مسوولیت مشخص باشد. یکی از مشکلات سازمان نظام مهندسی این است که اقداماتش ضمانت اجرایی ندارد و شهرداری‌ها و وزارت راه و شهرسازی سازمان را رقیب خودشان می‌دانند و با آن همسو نیستند به این خاطر است که ما دستورالعمل ابلاغ می‌کنیم و آنها به آن عمل نمی‌کنند و کاری هم نمی‌توانیم انجام دهیم، چون فاقد ضمانت اجرایی هستیم.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x