فوک خزری در یک قدمی انقراض
تعداد فوک خزری، نزدیک به یک میلیون بوده اما امروز تعداد آن ها را تنها 100 هزار قطعه می دانند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، زنگ خطر حیاتوحش ایران، چندسالی بهصدا درآمده است؛ همان زمانیکه نسل ببر هیرکانی و شیر ایرانی منقرض شد. درحال حاضر صدای این زنگ خطر بلندتر شده است؛ چراکه خطر انقراض آخرین گونههای گربه سانهای ایرانی، پلنگ و یوز پلنگ را نیز بسیارتهدید میکند. تخریب زیستگاه حیاتوحش بهدلیل راهسازی، سدسازی، تغییرکاربری جنگلها، توسعه شهرنشینی و شکارهای بیرویه، مهمترین عامل این انقراضها هستند.
انتشار عکس شکار گونههای در خطر انقراض در شبکههای اجتماعی، مسالهای است که این روزها ذهن بسیاری از مردم را بهخود مشغول کرده و این سوال را برایشان ایجاد کرده است که آیا ایرانیها با حیاتوحش نامهربان شدهاند؟ اما بهگفته فعالان و کارشناسان محیط زیست، ایرانیها در این سالها با حیاتوحش مهربانتر شده و تشکیل کمپینهای حمایت از گونههای درحال انقراض، گواه روشنی بر این موضوع است؛ کمپینهایی مانند «یوز تا ابد». اما شوربختانه در میان تمامی این کمپینها و اقدامات حمایتی، خبری از فوکهای خزری و حال و روز ناخوش آنها نیست، فوکهایی که تنها در طول چند دهه اخیر جمعیت یک میلیونی آنها به 100 هزار رسیده است و هر روز نیز خبری از کشف یک لاشه فوک در سواحل خزر منتشر میشود.
حیاتوحش در سراشیبی انقراض
ضرورت توجه ویژه به مقوله حیات وحش برکسی پوشیده نیست و همین امر سبب شده تا بیشتر کشورهای جهان، موضوع حفاظت از حیاتوحش را اولویت اصلی خود در برنامههای محیطزیستی قرار دهند. در واقع این کشورها به خوبی واقف هستند که اگر اهمیت حفاظت حیات وحش در برنامه ریزی ها نادیده گرفته شود و با قانونگریزان و متخلفان شکارغیر مجاز برخورد قانونی صورت نگیرد ، به طور حتم بسیاری از گونه های نادر و ارزشمند جانوری، سرزمینشان را از دست خواهند داد و همین امر خسارت های جبرانناپذیری را به همراه خواهد داشت.
با این مقدمه باید گفت شرایط حیات وحش ایران در کنار مشکلات و چالش های محیط زیستی آن چندان مناسب نیست و اگر سراغی از گونههای مختلف کشور بگیریم، اغلب در شرایط بحرانی انقراض قرار دارند و انگار موضوع حفاظت از حیات وحش در سازمان حفاظت ازمحیطزیست به مقولهای فانتزی و جانبی تبدیل شده است. یکی از همین گونههای در حال انقراض، فوک خزری است که میان مردم شمال ایران، سگ آبی نیز نامیده می شود.
فوک، تنها پستاندار دریاچه خزر
فوک خزری از کوچکترین اعضای خانواده فوکهای حقیقی یا فوک های بدون گوش است. آنها رفتار مهاجرتی از خود نشان میدهند؛ بهگونهای که در فصول بهار و تابستان به سمت سواحل جنوبی دریای خزر که صخره ای یا ماسه ای است، می روند و فصول پاییز و زمستان را در بخش شمالی دریا روی برف و یخ سپری و اقدام به جفت گیری میکنند. غذای فوک را نرمتنان و سخت پوستان دریایی تشکیل میدهندکه این الگوی غذایی به اقتضای فصل و محل استقرار در دریا تغییر می کند.اما به طور کلی فوکها را باید جانورانی با ارزش دانست که حتی با مدفوع خود یک منبع غذایی در دریای خزر به وجود میآورند و نابودی آنها، اکوسیستم خزر را به خطر میاندازد. در واقع فوکها با خوردن آبزیان بیمار و ایجاد تعادل در جمعیت آنها، در اکوسیستم دریای خزر نقش مهمی ایفا می کنند.
فوکهای خزری در خطر
به گفته کارشناسان پیش از فروپاشی شوروی سابق، تعداد فوک خزری نزدیک به یک میلیون بوده اما امروز تعداد آنها را تنها 100 هزار قطعه میدانند و بر طبق لیست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت حیوانات(IUCN) فوک های خزری به عنوان گونه آسیب پذیر ،حساس و در معرض خطر شناسایی شده اند .
اسماعیل کهرم ،کارشناس محیط زیست در خصوص تعداد فوکهای خزری اظهار داشت:« فوک خزری را باید تنها پستاندار دریاچه مازندران دانست که میگویند 100 سال پیش تعدادشان بیش از یک میلیون بوده اما اکنون تنها حدود 100هزار قطعه از جمعیت این گونه باقی مانده است».
ایران، رتبه نخست کشتار فوک خزری
کهرم در ادامه، کشتار فوک های دریایی در ایران را بیش از سایر کشورهای حاشیه دریاچه خزر می داند و در خصوص دلیل این امر، گفت:« متاسفانه ترکمنها و صیادانی که در دریای مازندران هستند، فوک را رقیب خودشان دانسته و فکر می کنند که این فوکها ماهیها را از بین میبرند ، حتی در قایقهای ماهیگیری ترکمنها، چماق هایی مخصوص زمانیکه فوک ها به تور ماهیگیری برخورد میکنند، وجود دارد. متاسفانه آنها با آن چماق، فوکها را بیرحمانه میکشند و جنازه آنها را داخل آب می اندازند و بعد از مدتی، دریا جنازه فوک را به سمت ساحل میآورد. جنازه فوکهایی که در ساحل مشاهده میشود و بازتاب خبری دارد، نتیجه همان کشتار ماهیگیران است».
وی همچنین آلودگی آب را نیز از عوامل بیمار شدن فوک ها دانست و افزود :« در واقع آلودگی آب، سبب مسموم شدن فوک ها میشود ».
فوکها را جدی نمیگیرند
کهرم با یادآوری اینکه کار مطالعاتی دقیقی روی فوک ها انجام نمیشود، گفت:« در گذشته هرمز اسدی، روی این فوک ها مطالعات خوبی انجام داده است.
پس از فوت ایشان، شخص دیگری روی فوکها مطالعات تخصصی انجام نداده است. پس از هرمزاسدی، دیگر فوکها علامتگذاری یا تعقیب نشدهاند. همچنین به ماهیگیرهای ترکمن آموزش داده نشده است که فوک دشمن و رقیب شما در صید نیست».
بهزودی مجوز شکار فوک در روسیه لغو میشود
همچنین حامد مشیری، دیگر کارشناس محیطزیست در خصوص انقراض فوکهای خزری گفت: « آمار جمعیتی فوک ها بهصورت دایمی درحال کاهش است. شنیدهها حاکی از آن است که بهزودی مجوز شکار فوک از سوی روسیه لغو خواهد شد و این امر میتواند از نظر فشار جمعیتی برای فوک ها، کمک بزرگی باشد». مشیری عوامل انقراض فوکها را کشتار از طرف صیادان، آلودگی دریاچه خزر و تغییرات اقلیمی و گرمایشی دانست و گفت:« در واقع فوک ها روی یخهای شمال دریاچه خزر، زاد و ولد می کنند و با توجه به گرم شدن هوا و تغییرات اقلیمی، این خودش تاثیرات منفی بر زندگی آن ها دارد».
وی کشته شدن فوک ها از سوی صیادان را از روی دشمنی ندانست و گفت:« البته من فکر نمیکنم در حالت عادی دشمنی وجود داشته باشد و کشته شدن فوک ها از سوی صیادان را تنها، ترس صیادان از فوک می دانم».
آموزش، تنها راهنجات فوک خزری
کهرم تنها راه حل حفاظت از فوک های دریایی را آموزش و ایجاد معاهده بینالمللی میان پنج کشور حاشیه دریاچه خزر می داند و در این خصوص بیان کرد:« باید معاهدهای بین المللی برای حفاظت از آنها، میان پنج کشور حاشیه دریاچه خزر به امضا برسد و همچنین دولت باید آگاهی رسانی، برنامهریزی و آموزش لازم را در مدارس و اتحادیه صیادان ساکن در همان منطقه، انجام دهد تا بومیان متوجه شوند که فوکها حیوانات مفیدی هستند. با توجه به اینکه در ظرف مدت 99 تا100سال، جمعیت فوکها را به یک دهم رساندهایم، اگر به همین روش پیش برود، به طور حتم حدود 25سال دیگر فوکی باقی نخواهد ماند، مگر اینکه آموزش و تبلیغات و آگاه سازی در هر پنج کشور انجام گیرد».
جای خالی برنامهریزیهای بلند
مشیری نیز راه حل این مشکل را همکاری کشورهای حاشیه دریاچه خزر و آموزش دانست و گفت: «متاسفانه همه به دنبال کار زودبازده هستند و علاقه دارند تا سریع به نتیجه مطلوب برسند؛ به نظر من بحث مشارکت کشورهای حاشیه خزر خیلی مهم است و اگر این کشورها به توافقاتی برای کمک به حفظ جمعیت فوک ها برسند، کمک بزرگی کردهاند و در کنار این عامل، لازم است تا روی فرهنگ سازی و آموزش صیادان نیز، کار ویژه ای صورت بگیرد».
وی درمقابل این پرسش که ایجاد جوایز تشویقیبرای حفظ محیطزیست و اینگونه مسائل تا چه اندازه میتواند مهم باشد، گفت:«ایرادی که میتوان به چنین کارهایی گرفت، این است که هیچگاه پایدار نیست و در واقع تا زمانیکه پول وجود دارد، همه برای آن تلاش و استقبال می کنند اما اگر بتوانیم همکاری و مشارکتی را ایجاد کنیم که انسان های علاقهمند در این عرصه تلاش واقعی کنند، بسیار مهم خواهد بود و اینگونه کارها زمانی پایداری تاثیرگذاری خواهد داشت که منوط به پول، منابع و بودجه نباشد».
براساس آمار ،جمعیت حیاتوحش در تمام دنیا سیر نزولی داشته که ایران نیز از این قضیه مستثنا نیست. این کاهش جمعیت، دلایل متفاوتی همچون افزایش جمعیت انسانی در سطح کشور، گسترش شهرنشینی، راهسازی و بهرهبرداری از معادن، تغییر کاربریهای گسترده در اراضی، شکار غیرمجاز، خشکسالیهای متمادی و تخریب روز افزون زیستگاههای طبیعی، دارد. حیاتوحش ایران در دهه اخیر در سراشیبی انقراض افتاده و هر روز بر سرعت کشتار حیوانات افزوده میشود. بهنظر میرسد توانمندسازی جوامع بومی، آگاهی و اطلاعرسانی تنها راه نجات حیاتوحش ایران است. راهحلهایی که تاکنون جدی گرفته نشده است.