رنج کشور از مدیران ناکارآمد
«اسحاق جهانگیری» نام آشنای روزهای پساانتخاباتی دولت دوازدهم است. اگرچه بسیاری از صنعتگران وی را پیش از اینها با روزهای خوش صنعتی در دولت اصلاحات به یاد دارند اما با حضورش در کنار تیم انتخاباتی حسن روحانی در روزهای سال ٩٢ و بعد از آن در کسوت معاونت اول رییسجمهور دولت یازدهم بیش از همیشه نامآشنای مردم ایران شد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، جهانگیری اگر چه در دولت یازدهم حضور پررنگی داشت اما شاید کمتر کسی است که وقتی نامی از وی میشنود تصویری روشن از مناظرات خاص انتخابات دور دوازدهم ریاستجمهوری از وی در ذهنش ترسیم نشود. روزهایی که شاید میتوان گفت وی تنها کاندیدایی بود که بیش از هریک از دیگر نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری از اقتصاد و آنچه بر اقتصاد رفت یاد کرد و با ذکر مسائل و مشکلاتی که بر اقتصاد ایران در سالهای گذشته رفته بود، تصویر واقعیتری را به مردم نشان داد تا انتقادات وارده به دولت و آنچه کندی در روند بهبود وضعیت اقتصادی میرفت، رویهای منطقیتر بگیرد؛ حضوری که به زعم خیلی از منتقدان و آگاهان سیاسی از همان روز نخست هم مشخص بود که اگر منتهی به ماندگاری در لیست انتخاباتی نشود اما به خوبی توانست تصویری روشن از عملکرد اقتصادی دولت که دغدغه این روزهای مردم است، ترسیم کند.
اسحاق جهانگیری در روزهای آخر انتخابات به نفع حسن روحانی کنار رفت و در دولت دوازدهم در کسوت معاون اول رییسجمهور ماند تا با تجربه وزارتهای گذشته و معاونت چهارسالهاش به کمک دولت دوازدهم آید. موضوعی که به نظر میرسید رویه قبلی در دولت یازدهم را ادامه دهد و کمتر از وی خبرهایی در مورد انتقاد به بدنه دولت مشاهده شود اما آنچه در ماههای اخیر از بطن سخنرانیهای اسحاق جهانگیری بر میآید انتقاداتی است که به بدنه اصلی دولت وارد است و حالا وی به جای اینکه با تکیه بر عملکرد دولتهای قبل به نواقص سالهای گذشته تکیه کند به ارزیابی و بعضا انتقادات تند از اقتصاد فعلی کشور میپردازد؛ موضوعی که حتی موجب شده تا بسیاری از منتقدان دولت وی را متهم به خودزنی دولتی کنند.
جهانگیری این روزها بیهیچ واهمهای از اوضاع بد اقتصادی کشور میگوید و از روزهایی که کشور با وجود همه تنشهای جهانی مجبور به گذار از آنهاست. از خزانه خالی میگوید که چشم امید خیلی از گروههای فعال صنعتی و تولیدی به آن دوخته شده است و حالا تنها کفاف هزینههای جاری دولت را میدهد و موجب شده تا دولت بودجهای بنویسد که کمترین وابستگی به خزانه دولتی داشته باشد.
مدیران آویزان
انتقادات معاون اول رییسجمهور گویا هیچ پردهپوشی ندارد. وی شاید این روزها به گونهای دیگر به کمک دولت آمده است و حالا که دولت حتی در بودجهاش قصد شفافسازی دارد در گفتههای مدیرانش نیز نوع دیگری از شفافیت بیان را میتوان دید؛ به گونهای که وقتی پای مدیریت کشور به میان میآید اسحاق جهانگیری بدون هیچ رودربایستی به انتقاد از این مدیریت فعلی میپردازد و از واژه مدیران آویزان استفاده میکند و میگوید: «متاسفانه برخی مدیران بیانگیزه آویزان کشور شدهاند که نه تنها خود شجاعت کنار رفتن ندارند، بلکه کسی هم شجاعت کنار زدن آنها را ندارد و گویی این مدیران باید تا آخر روی جهیزیه جمهوری اسلامی بمانند. در سال جاری و آینده بحث فعال کردن واحدهای کوچک و متوسط صنعتی را در اولویت قرار میدهیم؛ منابع مورد نیاز برای آن دیده شده و سیستم بانکی را نیز تجهیز کردیم.» (شورای اداری خوزستان ٢١آذر ماه ٩٦)
البته جهانگیری انتقاد به مدیران بدنه دولتی را پیش از این هم مطرح کرده بود. روزی که به خیابان باب همایون رفت تا با علی طیبنیا، وزیرجوان دولت یازدهم خداحافظی کند و معاون گمرکیاش– مسعودکرباسیان- را در منصب جدید تودیع کند هم مجددا از مدیریت کشور انتقاد کرد اما به گونهای دیگر. در آن روز جهانگیری از مدیران بدون کار در بنگاههای دولتی انتقاد کرد و گفت: « یکی از اولویتهای اصلی وزارت اقتصاد انتصاب مدیران شایسته در بنگاههای دولتی و تلاش برای افزایش سودآوری و بهرهوری این بنگاههاست.» (شهریور ٩٦)
فساد حاصل زد و بند دولت و بخش خصوصی
بررسی انتقادات جهانگیری به عملکرد دولتی حتی به قبل از این هم بازمیگردد؛ زمانی که به تازگی دوران انتخابات ریاستجمهوری تمام شده بود و اسحاق جهانگیری در کسوت معاون اول رییسجمهور به مراسم روز صنعت و معدن رفت تا نخستین انتقادات خاصش را به بخش صنعتی کشور وارد کند و بگوید: «چرا براساس سیاستگذاریها صنعت آن طور که باید رشد نکرد، چند دهه قبل ما و تعدادی از کشورها تصمیم گرفتیم که صنعتی شویم. حتی برخی کشورها پس از ما به این تصمیم رسیدند اما ما هنوز به طور کامل به هدف خود دست نیافتهایم. ضعفها بیش از آنکه در بنگاهداریها و بخش خصوصی باشد شاید در سیاستگذاریهای کلان وجود دارد. ممکن است این سیاستها یا عالمانه وضع یا اینکه به درستی اجرا نشده باشند.»
وی که در آن روزها انتقادات کمرنگتری به بخشهای دولتی وارد میکرد فساد را مورد توجه قرار داد و گفت: «فساد حاصل زد و بند بخش خصوصی و دولت است. این در حالی است که بخش خصوصی واقعی به دنبال فساد نمیرود. فساد توسعهیافته امروز به عامل جدی برای توسعه کشور تبدیل شده است و جز با شفافیت و انگشتنما کردن چهرههای استفادهکننده از رانت نمیتوانیم در اقتصادی سالم قرار بگیریم.» (١٧ تیر ٩٦)
نخستین جرقه انتقاد بانکی
اما گویا این انتقادات جهانگیری زمانی که به بخش بانکی و نظام بانکی کشور میشود کلا رویهای خاصتر میگیرد؛ موضوعی که حتی به انتقادات امروز و دیروز وی خلاصه نمیشود و کافی است نیم نگاهی به اظهارات منتقدانه وی در مورد سیستم بانکی داشته باشیم. شاید آغاز انتقادات تند جهانگیری به سیستم بانکی را باید از تیرماه سال جاری دانست همان روزهایی که وی با عنوان روزهای پایان کار دولت یازدهم در مراسمهای مختلف حاضر میشد. وی در بیست و هفتمین همایش سیاستهای پولی و ارزی زمانی که سخنرانیاش را آغاز کرد ابتدای امر به انتقاد از سودهای کلان بانکی پرداخت و با انتقاد از افزایش نرخ سود بانکها، بر دستوری نبودن نرخ سود و تک نرخی شدن آن در دولت بعدی تاکید کرد: «وضعیت فعلی اقتصادی زیبنده ملت ایران نیست. دولت یازدهم با اتخاذ سیاستهایی در زمینه انضباط مالی و پولی و مدیریت نقدینگی و کنترل انتظارات تورمی با وجود کاهش درآمدهای نفتی توانست ثبات را در شاخصهای کلان اقتصادی کشور نگه دارد و پایدار کند.» (١٠تیر٩٦)
هرچند که بعد از آن و زمانی که موضوع موسسات مالی غیرمجاز نیز در راس اخبار قرار گرفت اسحاق جهانگیری از مسوولان دولتی بود که مکررا خواهان برخورد با متخلفان سیستم بانکی شد اما گویا این روزها انتقاداتش به جز سیستم و ساختار بانکی کشور به لایههای پایینتر مدیریتی بانکی کشور بازمیگردد و اینبار مدیران بانکها را نشانه گرفته است؛ به گونهای که در تازهترین جلسه بررسی مسائل و مشکلات بانکی که با حضور و ریاست معاون اول رییسجمهور برگزار شد، اسحاق جهانگیری در حالی که از تلاشها و زحمات نظام بانکی کشور به خصوص در زمینه ارایه تسهیلات به واحدهای تولیدی کوچک و متوسط و نیز تکمیل طرحهای نیمهتمام، قدردانی میکند اما بیدرنگ به انتقاد از مدیران برخی بانکها میپردازد و در حضور وزرای صنعت و اقتصاد و مدیران بانکی میگوید: «بخش مهمی از وظایف تامین منابع مالی در اقتصاد کشور بر دوش نظام بانکی است. البته نظام بانکی با مشکلات و گرفتاریهای متعددی روبهرو است که دولت از این مسائل آگاهی دارد و در آینده نزدیک جلسهای برای بررسی این مشکلات برگزار خواهیم کرد.»
جهانگیری افزود: «با توجه به یکسان بودن قوانین و مقررات بانکی بعضا شاهد این موضوع هستیم که بعضی از مدیران بانکها نهایت تلاش را میکنند تا مشکلات بر سر راه اعطای تسهیلات بانکی به بنگاههای اقتصادی را برطرف کنند اما متاسفانه برخی مدیران بانکها هم هستند آن طور که باید انگیزه حل مشکلات را ندارند و با اتکا به مقررات موجود تلاشی در جهت بازشدن گرهها انجام نمیدهند. آمارها نشان میدهد که عملکرد طرح رونق تولید در سال جاری پایینتر از سطح انتظارات بوده که البته بخشی از این عدم توفیق میتواند به دلیل تغییرات مدیریتی در دولت باشد که باعث کندشدن برنامهها شده است. به این جهت از وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت و جهاد کشاورزی، استانداران و بانک مرکزی میخواهم با جدیت هرچه بیشتر در طرح رونق تولید فعال شوند و از مدیران بانکهای عامل نیز میخواهم که از مدیران زیرمجموعه خود بخواهند که میزان سختگیری را ضمن رعایت مقررات به حداقل ممکن کاهش دهند.»
انتقادجهانگیری از بدنه مدیریتی اقتصاد ایران اما همچنان ادامه دارد و در حالی که دوشنبه شب نوک پیکان انتقاداتش را به سمت سیستم بانکی گرفته بود و مدیران بانکی کشور را بیانگیزه خوانده بود دیروز زمانی که به جمع اعضای فراکسیون اشتغال مجلس شورای اسلامی رفته بود مجددا موضوع مدیریت ناکارآمد را مورد توجه قرار داد و به انتقاد دوباره از این موضوع پرداخت و با بیان اینکه کشور از برخی مسائل رنج میبرد، یکی از این مسائل را ناکارآمدی مدیریت اقتصادی دانست و افزود: «باید کاری کنیم که مدیران بنگاههای اقتصادی کشور مدیرانی حرفهای باشند و تا زمانی که مدیران بنگاهها از طریق رابطه و توصیه انتخاب شوند، نمیتوان توقع بازدهی مناسب از بنگاههای تولیدی و اقتصادی داشت. موضوع اشتغال از اوایل انقلاب اسلامی از موضوعاتی بود که همواره از اهمیت فراوانی برای دولت و مجلس شورای اسلامی برخوردار بود و بیکاری امروز نیز یکی از مسائل مهم کشور است که شکل پیچیدهتری به خود گرفته و نرخ بیکاری در افراد تحصیلکرده دو برابر شده است.»
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر بر اساس آمار رسمی، سه و نیم میلیون بیکار در کشور وجود دارد گفت: «به طور متوسط سالانه حدود ٩٠٠ هزار نفر به جمعیت بیکار کشور افزوده میشود و این در حالی است که اقتصاد کشور ظرفیت مشخصی برای اشتغالزایی دارد که اشتغالزایی بیش از ظرفیت فعلی اقتصاد کشور، دور از انتظار است. ظرفیت اقتصاد کشور در دو سال گذشته توانسته در حدود ٦٥٠ هزار فرصت شغلی در کشور ایجاد کند و این در حالی است که براساس آمارهای رسمی، میزان شغل جدید ایجادشده در ١٠ سال گذشته برابر با صفر بوده است و اگرچه ممکن است که در آن ١٠ سال تعدادی شغل جدید ایجاد شده باشد، اما به همان میزان شغل از بین رفته است و در مجموع تعداد شاغلین در این مدت، عدد ثابتی بوده است.»
دولت مظلوم
در حالی که برخی معتقدند که انتقادات جهانگیری به بدنه دولتی نوعی خودزنی است اما معاون اول رییسجمهور به نوعی متفاوت پاسخ منتقدان را داده و با بیان اینکه «دولت واقعا مظلوم است و از ابتدا در مظلومیت کار خود را آغاز کرد» به نوعی خیال همه را بابت حمایتهایش از دولت راحت کرده است. وی حتی گفته است: «با وجود همه مشکلات و تنشها، دولت تدبیر و امید دولتی مقتدر است که برنامهها و کارهای کشور را به خوبی به پیش میبرد و اگر با منطق و بر اساس شاخصهای اصلی اقتصاد عملکرد دولت را ارزیابی کنیم، مشخص میشود که دولت عملکرد و دستاوردهای خوبی داشته است.»