ساختوساز روستایی در کشور ما باید چگونه باشد؟
ایران بهعنوان یکی از کشورهای بلاخیز شناخته شده است، شاید برای همین بود که پس از زلزله بم و مرگومیر ٧٠هزار نفر در چند ثانیه، چشمانداز توسعه روستایی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت؛ یکی از این مقولهها مقاومسازی روستاها بود.
اما تنها بم نبود، چراکه پس از آن چندین بار شاهد این اتفاق تلخ بودهایم. اتفاقی که بیشترین خسارت مالی و جانی را نصیب روستاییان میکند. ایران کشوری نیمهروستایی است، به همین جهت نیمی از سکونتگاههای آن بر بنیاد معماری بومی و سنتی یا معماری روستایی بنا شده است. پس با درنظر گرفتن این مقولات ضرورت پرداختن به بحث روستا و بازسازی آن پس از سوانح کاملا آشکار است. اما انگار مطرحشدن توسعه روستایی تنها منحصر به برههای از زمان بود که مبادا پس از وقوع حادثهای روستاییان خانه به دوش، باروبندیل خود را جمع کرده و به شهرها مهاجرت کنند. اما توسعه روستایی موضوعی دور از ذهن نیست، چراکه در جایجای جهان وجود دارد، البته نباید از اهمیت آن در کشورهای جهان سوم غافل شد، زیرا با توسعه روستایی میتوان به بهبود شرایط زندگی افراد متعلق به قشر کمدرآمد ساکن روستا و خودکفاسازی آنان در روند توسعه کلان کشور امیدوار بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، اما توسعه روستایی و مقاومسازی در کشور ما تا چه میزان محقق شده است و اگر محقق شده است چرا زلزله کرمانشاه به این اندازه صدماتی جبرانناپذیر را به دنبال داشته است. بهراستی ساختوساز به چه میزان تأثیرگذار است. آیا با توجه به اینکه ایران کشوری زلزلهخیز است و بیشتر شهرهای آن روی گسل قرار دارد، باید ساختوساز ضدزلزله را دنبال کند؟ در این پرونده به بررسی این موضوع پرداختیم.
قانون صریح برنامه ششم توسعه در رابطه با مقاومسازی
در قانون برنامه ششم توسعه، تسهیلات ارزانقیمت برای ساخت سالانه ٢٠٠هزار مسکن روستایی به میزان ١٨ تا ٢٠میلیون تومان برای هر واحد در نظر گرفته شد؛ پرداخت این تسهیلات در مناطق مرزی ٢٠میلیون تومان و برای سایر مناطق روستایی ١٨میلیون تومان در نظر گرفتهشده و بازگشت آن با سود ٥درصد و در اقساط ١٢ساله خواهد بود. بر این اساس سالانه برای مقاومسازی واحدهای مسکونی روستایی در کشور حداکثر ٤هزارمیلیارد تومان منابع لازم است؛ بهمنظور تسهیل در روند پرداخت تسهیلات، ضمانت زنجیرهای پیشبینیشده است، بهنحویکه هر سه متقاضی ضامن یکدیگر میشوند و هرکدام یک فقره وام دریافت میکنند. اما باوجود قانون صریح در این مورد، در سالهای اخیر مقاومسازی مسکنهای روستایی با قدرت صورت نمیگیرد.
آسیبپذیری در برابر زلزله
ایران از نظر زلزلهخیزی تقریبا هر ١٠سال یکبار شاهد زلزلهای با بزرگی ٦ تا ٧درجه در مقیاس ریشتر و گاهی بیشتر است. براساس مطالعات زمینشناختی حدود ٩٧درصد از شهرها و روستاهای کشور ما در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله هستند، بنابراین بنیاد مسکن برای مقابله با تهدید سوانح طبیعی عملیات پیشگیری پیش از وقوع سانحه را با اجرای طرح ویژه بهسازی و نوسازی سکونتگاههای آسیبپذیر روستایی و همچنین بازسازی مناطق سانحهدیده پس از وقوع سانحه را در دستور کار خود قرار داده بود. اما بهنظر میرسد این طرح تنها در برههای از زمان مدنظر قرار گرفت و مدتهاست مسئولان به این مهم توجهی نمیکنند.
هزینه کمتر
هزینه بازسازی شهر یا روستایی به مراتب بیشتر از مقاومسازی آن میشود. با در نظر گرفتن این مقوله میتوان این موضوع را عنوان کرد که آیا خانههای جدیدی که بنا بر ساخته شدنشان است، مهندسیهای لازم در آنها رعایت میشود یا همچون گذشته بیتوجه به زلزلهخیز بودن کشور تنها و تنها برای داشتن سرپناهی به احیای خانههایشان میپردازند. با نگاهی به زلزلههای گذشته این حوادث تلخ از ذهنها پاک نشده، روستای ویران دیگری را شاهدیم که شاید به علت کمکاری دولتهای پیشین است و شاید هم مردمان مغمول ماندهاند.
هنوز بسیاری از بازماندگان رودبار و منجیل خاطره تلخ سال ٦٩ را از یاد نبردهاند، بم پنجم دیماه سال١٣٨٢ با ٧٠هزار کشته و اکنون زلزله کرمانشاه با تعداد زیادی کشته و آواره. همین زلزلهها و آثار مخربشان بود که موجب نقطه عطفی در زمینه ساختوساز اصولی و مقاومسازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی در مطالعات زلزله شناسی و مهندسی زلزله در ایران شد، بهطوریکه مطالعه زمینلرزه بخشی از سرفصلهای دروس زلزلهشناسی مهندسی و همچنین پهنهبندی خطر زلزله را به خود اختصاص داد. اما آنچنان مثمرثمر واقع نشد، بهگونهای که پس از دیماه ٨٢ تازه به فکر بازسازی و مقاومسازی این روستا افتادند. اینگونه که به نظر میرسد تنها در ابتدا این موضوع مورد حایز اهمیت واقع شد، اما پس از مدتی به دست فراموشی سپرده شد و روز از نو روزی از نو. حالا هم زلزله کرمانشاه و خرابیهای به بار آمده، نشان از عدممقاومسازی روستاها دارد، چراکه به گفته کارشناسان در زلزلههای اتفاق افتاده در دنیا بیش از ٩٠درصد مرگومیرها به علت ویرانشدن ساختمانهایی است که انسانها از آنها بهعنوان محل زندگی یا کار و غیره استفاده میکنند. شاید زلزله کرمانشاه بتواند بهعنوان هشداری باشد که مسئولان دوباره نگاه ویژهای به توسعه روستایی و مقاومسازی آنها داشته باشند تا دیگر شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم یا حداقل در کاهش تلفات جانی و مالی موثر عمل کنیم. برای ملموستر شدن این موضوع که ساختوساز در مناطق زلزلهزده باید چگونه باشد به گفتوگو با کارشناسان نشستهایم.
پیشینه
سیر نوسازی واحدهای روستایی در کشور
سال ١٣٦٩ پس از زلزله رودبار و منجیل با وجود خسارتهای زیانباری که به واحدهای مسکونی وارد شده بود، طرح بهسازی مسکن روستایی بهمنظور احداث مسکن مقاوم با محوریت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دستور کار دولت قرار گرفت و از سال١٣٧٤ آغاز به کار کرد. به نظر میرسد اجرای این طرح از توفیق چندانی برخوردار نبوده است، چراکه اجرای آن به کندی پیش رفت و تا سال ١٣٨٤تنها ٢٠٠هزار واحد مسکونی در سطح کشور از تسهیلات مقاومسازی در مناطق روستایی استفاده کردند. اما زلزله بم در دیماه ١٣٨٢تلنگری بود تا احساس خطر بیشتری شده و به این طرح مهم سرعت بخشیده شود. به همین جهت از سال ١٣٨٤ براساس تصویبنامه هیأتوزیران مقرر شد سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور اعتبار لازم جهت پرداخت سود تسهیلات بانکی (یارانه) برای بهسازی و نوسازی سالانه ٢٠٠هزار واحد مسکونی روستایی را در بودجههای سالانه تامین کند، اما این امر نیز در دورههای مختلف افتانوخیرانهای متعددی را طی کرد، بهگونهای که بهنظر میرسد مقاومسازی روستاها نتوانسته در کشور ما به درستی به عرصه اجرا گذاشته شود.
نگاه موافق
مقاومسازی نتیجه مطلوب داشته است
شادمهر کاظمزاده، عضو کمیسیون عمران | بسیاری بر این باورند که اگر مقاومسازی روستاها بهدرستی انجام شده بود، ما در زلزله کرمانشاه تلفات جانی و مالی کمتری را شاهد بودیم. اما شادمهر کاظمزاده، عضو کمیسیون عمران در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «در رابطه با ساختوساز و استحکام ساختمانها تاکنون هر زلزلهای اتفاق افتاده پس از آن بحث استحکام و تغییرات پیش آمده. آنچه اکنون در آییننامههای ما مورد توجه قرار گرفته آن است که ساختمان باید به شکلی طراحی شود که از استحکام برخوردار باشد تا فرو نریزد و باعث تلفات جانی نشود. تعریفی در رابطه با مشکل پیش نیامدن ساختمان نیست، مهمترین موضوعی که در آییننامههای ما تعریفشده آن است که سازههایی که بار اصلی ساختمان را تحمل میکنند، مانند ستون باید سالم بماند و باعث تلفات جانی نشود.»
این نماینده مجلس بیان کرد: «به عبارت دیگر در حد ریزش تیغههای جداکننده قابل پذیرش باشد. اما اکنون باید آییننامهها تغییرات اساسی پیدا کنند و ضمن اینکه ساختمان فرو نریزد، ساختارهای تیغهای و دیوارهای جداکننده نیز باید حفظ شوند، زیرا درحال حاضر در سراسر کشور شاهد زلزله هستیم؛ همچنین نسبت به گذشته وضع بهتری ایجاد شده که به معنای وضع مطلوب نیست.»
این عضو کمیسیون عمران با اشاره به اینکه ما نیازمندیم وضع مطلوب هستیم، توضیح داد: «وضع مطلوب ما این است که در زمان زلزله نهتنها ساختار ساختمان باقی بماند، بلکه دیوارهای تیغهای هم فروریزی نکنند، چراکه زلزلههای اخیر نشاندهنده آن است که آییننامههای ما در رابطه با ساختمان و زلزله نیاز به تغییر دارند، بهویژه درخصوص دیوارهای جداکننده نیاز به بازنگری اساسی است.»
کاظمزاده با اشاره به اینکه بازنگریهای ما به قبل از زلزله برمیگردد، افزود: «البته این بحث به قبل از زلزله برمیگردد که بازنگری در سازمان نظام مهندسی مورد بررسی قرار گیرد که هم در ساختار، هم در بحث کیفیت مصالح و هم آییننامههای ساختوساز قبل از زلزله مورد بحث واقع شد که با وقوع زلزله کرمانشاه باعث شد به صورت جدیتری پیگیری شود.»
این عضو کمیسیون عمران در خاتمه توضیح داد: «نظارت راه و شهرسازی، نظام مهندسی، وزارت کشور و کمیسیون عمران در قالب طرح و لایحه به دنبال تغییراتی در قانون نظام مهندسی هستند. در سند توسعه ششم هر ساله ٢٠٠ واحد خانه مقاومسازی میشوند که بازسازی بافت فرسوده و بسیاری از این قبل در سند توسعه ششم قرار دارد و متولی آن بنیاد مسکن است. اما آنچه نمایان است ساختمانهای دو طبقه دچار مشکل خاصی نشدند و ساختمانهای بیش از چهارطبقه در معرض خطر بودهاند. هر آنچه بازسازی در روستاها دیده میشود، بهخوبی اجرا شده؛ مشکل اصلی گریبانگیر ساختمانهای بیش از چهار طبقه است که بهتر است برای بهسازی آنها آییننامههای ساختمانی مورد برسی و بازنگری قرار بگیرند.»
نگاه مخالف
مقاومسازی مورد توجه قرار نگرفته است
محمد عامریان، کارشناس شهری |زلزله یکی از حوادث طبیعی است که تخریبهای جانی و مالی بسیاری بر جای میگذارد. یکی از راههای مقابله با این تخریب رسیدگی به بافت روستایی و مقاومسازی روستایی است. محمد عامریان، کارشناس شهری در این زمینه معتقد است: «بحث مقاومسازی خانههای روستایی از مهمترین ضرورتهاست که در برنامه مقاومسازی باید مورد توجه قرار گیرد. با نگاهی به زلزلههای بزرگی که در سالهای اخیر در کشور ما رخ داده؛ از زلزله طبس تا رودبار، بم و کرمانشاه متوجه میشویم که درصد بسیار بالایی از خسارات متوجه بناهای روستایی بوده است.»
این کارشناس شهری با ابراز تاسف در مورد اینکه بهنظر میرسد اقدامی در راستای مقاومسازی روستاها صورت نمیگیرد، توضیح داد: «موضوع نگرانکننده در این زمینه آن است که نسبت خسارات وارده به بناهای روستایی در همه زلزلههای مهیب ایران در نیم قرن اخیر ثابت بوده که بیانگر این واقعیت است که استراتژیهای کارگشایی برای بهبود امنیت و مقاومسازی بناهای روستایی صورت نگرفته است. روستاهایی که به علت فقدان نظارتها و البته ملاحظات بومی عمدتا نه از مصالح مقاومی برای ساخت استفاده میکنند و نه ملاحظات و الزامات مهندسی سازه در این موارد رعایت میشود.»
عامریان با اشاره به اینکه برخی گمان میبرند روستاها فاقد ارزش شده و به آنها اهمیتی نمیدهند، افزود: «البته لازم به ذکر است جز این مورد، بخش دیگری از مشکل ما این است که در سالهای گذشته در روستاهای ایرانی شاهد نوعی هجرانزدگی در ساخت بناها هستیم؛ به عبارت دیگر، در اثر تبدیل شهر به کعبه آمال و روستا بهعنوان مکانی فاقد ارزش چنان که گاها لفظ «روستایی» متاسفانه در افواه عام بهعنوان فردی کم توجه به مسائل فرهنگی به کار برده میشود. روستاهای ما تلاشی بیمارگونه برای افزایش شباهت به شهر داشتهاند و در این شبیهسازی مسکن روستایی نیز از این قاعده مستثنی نمانده است.»
این کارشناس شهری در ادامه بیان کرد: «پر واضح است با نظر به اقلیمهای متفاوت ایران، بناهای روستایی در گذشته متناسب با اقلیم خود ساخته شده و حداکثر انطباق را با طبیعت اطراف خود داشتهاند. این مهربانی با طبیعت تخفیف خسارت هنگام خشم طبیعت را دربرداشت و بهرهگیری از مصالح بومآورد و تکنیکهای ساخت متناسب با زمینه باعث میشد ما خسارات کمتری ببینیم. حال آنکه یکسانسازی که از دهههای گذشته در نظام سکونتی شهری ما آغاز شده بود، امروز بهحدی رسیده که سخت بتوان تمایز میان رشت و تهران را با اهواز از روی بناها تشخیص داد که به روستاها هم سرایت کرده و شاهد ساخت آپارتمانهایی متناسب با زندگی شهری در فضاهای روستایی هستیم.»
عامریان با اشاره به اینکه باید این رویه نامناسب را کنار بگذاریم و اقدامات لازم را در روستاسازی انجام دهیم، در این راستا گفت: «اگر این رویه نامناسب را که بگذاریم، در کنار فقدان الزامات و حساسیتهای مهندسی در ساخت و عدمرعایت دستورالعملهای مقاومسازی متوجه میشویم آمار حزنآلود خسارتهای مالی و جانی وارده به روستاها در زلزلههای اخیر محصول طبیعی فرآیند غلطی است که در حوزه ساخت وجود دارد. یکی از راههای مناسب برای جلوگیری از تشدید این غده خطرناک افزایش نظارت بر ساختوساز مسکن روستایی است. به جز الزامات مقاومسازی که در سند توسعه روستایی درج شده و انتظار میرود مورد توجه قرار گیرد، نیاز به تلاشی همهجانبه وجود دارد.»
این کارشناس شهری در خاتمه اضافه کرد: «مسکن ماشینی برای سکونت نیست، بلکه عرصهای برای هویت است و توجه به این وجه سکونت میتواند زمینهساز بازگشت به وضعیتی باشد که خانه در تطابق با محیط بنا میشد، نه در تلاشی برای شبیهسازی ه چه بیشتر به نظام زندگی شهری. اهمیت این مسأله باید به تکتک سلولهای فکری ساکنان روستاهای ایرانی توجیه شود و امیدوار بود با باز زندهسازی اهمیت و ارزش زندگی روستایی، تب شهریشدن نیز تخفیف بیابد. از این رو من فکر میکنم معماری بومآورد و همسان با اقلیم که گمشده زندگی روستایی امروز کشور ما است، یک استراتژی بسیار کارآمد در جهت استحکام بناهای روستایی در برابر زلزله خواهد بود. این استراتژی هم در حوزه نظارتی و هم در حوزه آموزش باید تعقیب شود تا این راهبرد بهعنوان یک استراتژی تحمیلی تلقی نشود و موجبات بیگانگی خطمشی ساکنان با خطمشی گذران را به دنبال نداشته باشد.»
نگاه کارشناس
بررسی مجدد آییننامهها در اولویت قرار بگیرد
فرجالله رجبی - عضو کمیسیون عمران | مقاومسازی روستاها موضوعی است که به اوایل دهه ٧٠ بازمیگردد، اما اینکه مقاومسازی روستاها بهخوبی انجام شده یا نه موضوعی است که مورد مناقشه قرار گرفته است. فرجالله رجبی، عضو کمیسیون عمران در این زمینه معتقد است: «تاکنون آنچه در مداخلات بنیاد مسکن پس از زلزله بم بوده است، نشاندهنده عملکرد مناسب آن است.»
این عضو کمیسیون عمران با اشاره به تجربه مناسب بنیاد مسکن در این زمینه ادامه میدهد: «بنیاد مسکن تجربه خوبی در مقاومسازی روستاها از خود نشان داده و به خوبی ایفای نقش کرده است، اما اینکه این موضوع کافی بوده یا نه، نیازمند کارهای کارشناسیشده و تحقیقاتی در حوزه ساختمان است که بتواند آییننامهها را بهروزرسانی کند.»
رجبی با اشاره به نیاز دولت به گروهی مستقل برای تسریعبخشیدن به آییننامهها در این زمینه توضیح داد: «البته گروهی را داریم که برای این موضوع تحقیق و تفحص کند، اما نیاز بیشتری احساس میشود که شاید نیاز باشد در بخش آییننامهای مستقل از دولت عمل کند تا بتواند به صورت مستمر آییننامهها را بررسی و بهروز کند.»
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه ساختمانهای تخریبشده در کرمانشاه بیشتر سنتی بودهاند، توضیح داد: «باید در نظر داشت، آنچه بنیاد مسکن انجام داده قابل قبول بوده و به خوبی ایفای نقش کرده، زیرا با نگاهی به روستاها و بسیاری از ساختمانهای تخریبشده در زلزله کرمانشاه، ساختمانهای سنتی بوده که نهتنها در این زلزله بلکه در دیگر زلزلهها هم همین تخریب را به دنبال داشتهاند، چراکه بخش آسیبپذیر هستند و ما نیازمند متصدی خوب و مناسب برای ایمنسازی روستاها هستیم.»
این عضو کمیسیون عمران در این زمینه یادآور شد: «تعداد روستاهای ما بسیار زیاد است و البته باید درنظر داشت که مالکیت خانههای روستایی برعهده ما نیست، به همین جهت به سادگی نمیتوان در آن دخل و تصرف داشت و باید تابع قانون مالکیت عمل کرد. به اصطلاح فرآیند و تسهیلات ویژهای را برای روستاییان درنظر گرفت.»
رجبی در خاتمه یادآور شد: «این برنامه نیاز به بازبینی مقررات دارد، چراکه از اهمیت بسزایی برخوردار است و دست دولت را در مکانهایی که نیاز به مقاومسازی دارند و امکان آسیبپذیری هست، باز میگذارد تا بتواند به این مسأله ورود پیدا کرده و درصورت نیاز به مقاومسازی خانههای روستایی اقدام کند.»
تجربه دیگران
درس عبرت کشورهای دیگر
معمولا کشورهای زلزلهخیز راهکاریهایی را در نظر میگیرند تا با وقوع سانحهای کمترین ضرر و زیان را از نظر جانی و مالی متحمل شوند. برای روشنتر شدن این موضوع به چند کشور اشاره میکنیم.
ژاپن
ژاپن با وجود اینکه کشوری آسیایی است از اقبال خوبی برخوردار بوده و مردم این کشور با علم بر اینکه هر لحظه ممکن است زلزله اتفاق بیفتد، از تجارب کشورهای دیگر درس گرفتهاند و برای مقابله با این بلای طبیعی از بهترین مصالح استفاده میکنند. البته نه به معنای آنکه در گذشته از مصالح باکیفیت استفاده نمیشده، بلکه مصالح متداول و عمومی، با کیفیت بهتری وارد بازار عرضه شده است. پروسه صدور پروانه احداث ساختمان و پایان کار از دیگر اقداماتی است که برای بالابردن کیفیت ساختمانها در نظر گرفته شده است. استفاده از نیرویهای کارگری با آموزش فنیوحرفهای موضوعی بسیار مهم است، چراکه در غیر این صورت نمیتوانند مشغول به کار شوند. همین امر موجب شده تا خانههای مقاومی در برابر زلزله داشته باشند.
مکزیک
مکزیک پنجسال پس از زلزله مرگبار و ویرانگر ١٩٨٥ که جان ١٠هزار نفر را گرفت، مجهز به یکی از موثرترین سیستمهای هشداردهنده زلزله شد و مقاومسازی ساختمانها از نظر مصالح را مدنظر قرار داد، چراکه در این صورت متحمل هزینههای کمتر مالی و جانی میشود. مکزیک پس از این اتفاق مرگبار بهطور گستردهای در تقویت و ساختن زیرساختهای اصلی خود، از لحاظ ضدزلزلهبودن در مسیری صحیح سرمایهگذاری کرده است و اکثر ساختمانهای حیاتی آن مانند بیمارستانها درحال حاضر با قوانین اصلاحشده ساختمانسازی در سال ٢٠٠٤ در مکزیکوسیتی مطابقت دارند و باید با بتن و فولاد تقویت شوند تا توسط زمینلرزه فرو نریزند. البته مکزیک سیستم هشداری را نیز در نظر گرفته است و شامل بیش از ٨٢٠٠ سنسور لرزهای است که در فعالترین منطقه از نظر زلزله واقع شده که بین «خالیسکو»، «میچوآکان»، «گوئررو»، «اوآکساکا» و «مکزیکوسیتی» قرار دارد. این سیستم بسیار کارآمد بود و درحال حاضر به نجات جان بسیاری کمک کرده است.
چین
چین از دیگر کشورهای زلزلهخیزی است که زلزلههای شدیدی را تجربه کرده است، به همین جهت چند سالی میشود که اقداماتی در راستای کاهش تلفات زلزله انجام شده است. اگرچه چین توانسته ٤٠درصد جمعیت این کشور را با اقدامات و آموزشهای لازم در جهت مقابله با زلزله و کاهش تلفات آشنا کند و بیش از ٢٠٠هزار نفر نیروی داوطلب برای آموزش این موارد در اختیار دارد، اما از روستا هم غافل نمانده و در مناطق روستایی پروژهای با عنوان «امنیت مناطق روستایی» اجرا میشود. این پروژه شامل برنامههای مختلفی از جمله مقاومسازی خانههای روستایی است، همچنین تعداد کثیری از خانههای روستایی مقاومسازی شدهاند.
آمریکا
ایالتهای کالیفرنیا و آلاسکا در آمریکا زلزلههای شدیدی را تجربه کردهاند و به همین دلیل برنامههای وسیعی برای مقابله با این پدیده دارند. زلزله منطقه «نورتریج» کالیفرنیا که در سال ١٩٩٤ میلادی با بزرگی ٦,٧ درجه در مقیاس بزرگای گشتاوری رخ داد، باعث آسیبدیدن ٤٠هزار ساختمان و بیخانمانی ٢٠هزار نفر شد. مقاومسازی سازهها و بزرگراههای کالیفرنیا با صرف بودجه ٦میلیارد دلار انجام شده و مقامات این ایالت با دفاع از این هزینهها اعلام کردهاند که هزینه بازسازی و جبران خسارتهای احتمالی پس از زلزلههای بزرگ چندین برابر این مبالغ بوده و بخشی از اثرات آن بر اقتصاد و درآمدهای دولتی، جبرانناپذیر است.
هند
دیگر کشور آسیایی که رشد بیش از پیش ساختمانهای ضعیف در کنار ساختمانهای عظیم و لوکس و ساختمانهای بزرگ دولتی و مراکز خرید در کنار یک جمعیت فوقالعاده متراکم به منزله یک بمب ساعتی در هند است. این کشور در ١٥سال اخیر نزدیک به ١٠زلزله بزرگ را تجربه کرده و باعث مرگ و بیخانمانی تعداد کثیری از اهالی هند شده است. شاید برای همین است که هند نیز مانند سایر کشورها در جهت مقاومسازی خانهها آن هم با حداقل امکانات به مردم آموزش میدهد. اما نکتهای که باید در نظر داشت آن است که سازمان ملی مدیریت بحران هند ضمن بررسی مقاومت تمام مناطق این کشور، فهرستی از مناطق آسیبپذیر را منتشر و مقامات هر ایالت را موظف کرده است برای مقاومسازی مناطق مختلف برنامهریزی کنند و آموزشهای لازم را به جامعه ارایه دهند.