خاکستر تولید زیر آتش یارانه
یکی از مشکلات عمده در بودجه سالیانه، کسری بودجه است که مدیریت هزینهها میتواند از این مشکل بکاهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، ایجاد تحول در فضای اقتصادی کشورها ارتباط مستقیمی با فراهمسازی زیرساختها ی لازم برای آن تحول دارد؛ یعنی تصمیم به ایجاد هر تغییری که در فضای اقتصادی کشور گرفته شود، باید پیش از آن شرایط لازم را فراهم کرد. یکی از تحولاتی که در سالهای اخیر در کشور ما اتفاق افتاده، بحث واقعی شدن قیمت حاملهای انرژی و پرداخت یارانه به مردم بود؛ البته باید گفت واقعیشدن قیمت حاملهای انرژی فینفسه برای اقتصاد کشورها مفید است اما زمانی که در کشور ما چنین تصمیمی گرفته شد و در مقابل این تصمیم قرار شد که یارانه 45500 تومانی به هر شخص پرداخت شود، شرایط به هیچ عنوان برای انجام این کار مناسب نبود و به نظر میرسد که این کار بدون انجام تحقیقات کافی صورت گرفت و همین امر باعث شد که بحث یارانه، تبدیل به معضلی جدی در کشور شود ودر این چند سال برای دولتها دردسرهای زیادی را به بار آورد. هر بار نیز تصمیم به حذف یارانه برخی دهکهای پردرآمد گرفته میشود و اعتراض عده زیادی را به دنبال دارد زیرا هیچ سازوکار مشخصی برای تعیین دهکها در نظر گرفته نشده و این مساله تنها بر اساس اعلام خانوارها و به صورت خوداظهاری انجام شده است. نکته مهمی که در این میان وجود دارد، این است که از آنجا که بیشترین درآمد دولت از محل فروش نفت به دست میآید، هزینه پرداخت یارانه به مردم نیز از محل ثروت ملی تامین میشود؛ در حالی که ثروت ملی باید برای نسلهای آینده حفظ شود. از طرفی هزینه هنگفتی که صرف پرداخت یارانه میشود، به جای اینکه در تولید صرف شود، در اختیار مردم قرار میگیرد. چند روز پیش رییس کمیسیون اقتصادی مجلس از پیشنهاد حذف یارانه ۳۰ درصد از دهکهای پردرآمد در بررسی بودجه سال ۹۷ به صحن مجلس خبر داد و گفت: حال طبق مذاکراتی که انجام شده، دولت نیز موافقتهایی داشته است تا بتوانیم از این طریق، اقدامات را به جلو هدایت کنیم. محمدرضا پورابراهیمی، مدیریت هزینههای دولت در بخشهای مختلف را از جمله ضروریات بودجه سال ۹۷ دانست و بیان کرد: یکی از مشکلات عمده در بودجه سالیانه، کسری بودجه است که مدیریت هزینهها میتواند از این مشکل بکاهد. در حال حاضر هدفمندی یارانهها، یکی از چالشهای اساسی در بحث هزینهها و پرداختهای دولت است که مجلس در چند سال گذشته، چندین بار تصمیم به اصلاح این موضوع گرفت اما دولت به دلایل مختلف، حاضر به همکاری با مجلس نشد. معتقدم حذف یارانه ۳۰ درصد از افراد پردرآمد پیرامون موضوع هدفمندی یارانهها ،میتواند به میزان ۶۰ درصد به بودجه عمرانی کشور کمک کند. با توجه به شرایط فعلی به نظر میرسد مسئولان باید برای حذف کامل یارانه به گونهای که آسیب کمتری نیز متوجه قشر کمدرآمد جامعه شود، چارهای بیندیشند تا بیش از این ثروت ملی و درآمدهای عمرانی کشور، مورد هدف قرار نگیرد.
راهحل حذف یارانه، کنترل قیمتها و جلوگیری از افزایش تورم است
آلبرت بغازیان/ استاد دانشگاه
به نظر من حذف دهکهای پردرآمد از دریافت یارانه، بسیار سادهتر از آنچه است که درباره آن گفته میشود و از آن به عنوان یک معضل غیر قابل حل یاد میشود؛ در حالی که وزیر اقتصاد، آن را یک کابوس میداند و برای مجلس نیز تبدیل به دلمشغولی بزرگی شده است. برای اینکه بتوانیم به اقشار کمدرآمد کمک کنیم، دولتها چیزی تحت عنوان یارانه پرداخت میکنند و برعکس آن مالیات، تامینکننده هزینههای دولت است که شاید به صورت یارانه یا هزینههای جاری دولت باشد. زمانی که بحث پرداخت یارانه به مردم مطرح شد، قرار بود یارانه پرداختی دولت را کم کنیم و آن را به سمتی ببریم که کسری بودجه دولت جبران شده و به هزینههای واجبتر اختصاص داده شود و از طرفی نیز مصرف برخی کالاها کاهش پیدا کند و به سمت مصرف منطقی پیش برود. البته پرداخت یارانه در دنیا به این صورت است که دولتها برای مصرف برخی کالاها یارانه اختصاص میدهند؛ برای اینکه مصرف آن کالا بیشتر شود، مثل اختصاص یارانه به مصرف شیر، مواد غذایی و پروتئینی و امثال اینهابرای اینکه برخی اقشار از این محصولات برخوردار شوند زیرا این کار باعث میشود که هزینههای درمان و تامین اجتماعی برای دولت به واسطه مصرف کافی این محصولات توسط مردم، کمتر شود.اما در کشور ما، یارانه انرژی به این دلیل حذف شد که هزینههای تولید بالا بود و در قبال آن اقشار آسیبپذیر نیز از آن برخوردار میشدند و نکته اینجا بود که در زمینه مصرف انرژی در بسیاری موارد اسراف صورت میگرفت. این در حالی است که دولتها در کشورها برای افزایش مصرف یک کالا یارانه پرداخت میکنند ولی در کشور ما به دلیل درست مصرف نکردن تبدیل به یک معضل میشود، به همین دلیل تصویب شد که یارانه انرژی کاهش پیدا کند و به تدریج و بعد از چند سال واقعی شده و به قیمتهای فوب خلیج فارس برسد و پس از آن یارانه حذف شود. البته در ابتدای امر برای حفظ حمایت مردمی قرار شد بخشی از یارانه را به جای اینکه به شرکتها و بخش تولید اختصاص داده شود، به مردم اختصاص دهند و بزرگترین اشتباه سرازیر کردن پول در جامعه بود که دولت در حال حاضر برای حذف آن به شدت دچار مشکل شده است. با این وجود، به نظر من بحث حذف دهکها از پرداخت یارانه، معضل بزرگی نیست و بسیار راحت میتوان برآورد کرد که چه کسی به این مبلغ نیاز دارد و چه کسی نیاز ندارد. کسانی که نیازمندند، باید تحت پوشش ارگانهای حمایتی مثل بنیاد مستضعفان کمیته امداد، تامین اجتماعی و ارگانهای دیگر قرار بگیرند که به طور معمول نیز، افراد نیازمند تحت پوشش این ارگانها هستند. حال افرادی وجود دارند که به لحاظ مالی نسبت به این قشر نیز، کمدرآمدتر محسوب میشوند که باید توان مالی این افراد افزایش یابد و برای این کار راه حل آن، کنترل قیمتها و جلوگیری از افزایش تورم است که این افراد، قدرت خرید بیشتری پیدا کنند. بنابراین در ابتدا باید تورم کنترل شود، سپس حقوق و دستمزد افراد به صورت منطقی پرداخت شود و از طرفی افرادی که توان جسمانی یا سواد کمی دارند، آموزش ببینند تا بتوانند شغل بهتری داشته باشند و درآمد بیشتری کسب کنند. در واقع توانمندی، مرحله آخر هدفمندی یارانهها البته به معنای درست آن است. واقعیت این است که ما در کشور، ضرورتهای مورد نیاز برای هدفمندی یارانهها را داریم ولی به صورت شجاعانه بررسی حسابها صورت نمیگیرد و به سازمان مالیاتی نیز اجازه بررسی داده نمی شود؛ در حالی که این بررسیها با دید شناسایی افراد به لحاظ درآمدی برای رسیدگی به وضعیت اقشار کم درآمد جامعه است. در واقع مساله اصلی این است که ارادهای برای رسیدگی و ایجاد توانمندی در افراد نیازمند در کشور ما وجود ندارد.
در شرایط فعلی، حذف یارانه باعث دشمنتراشی داخلی خواهد شد
هادی غنیمی فر/ کارشناس اقتصادی
متاسفانه در برههای از زمان، دولتمردان ما در پشت تریبونها حرفهایی زدهاند که برای کشور مسالهساز شده است.
وقتی کسی میگوید میخواهم پول نفت را بر سر سفره مردم بیاورم، باید به این فکر کند که قشر کمدرآمد و پردرآمد هر دو در پول نفت سهیم هستند؛ بنابراین به چه حقی میتوان حق اقشار پردرآمد را از آنها دریغ کرد. باید در نظر داشت که از ابتدا نباید برای حل مشکلی که پیش میآید، مشکل بزرگتری برای کشور ایجاد کرد. اینکه زمانی اعلام شد پول نفت متعلق به مردم است، حرف بسیار خوبی بود ولی مساله این است که رقمی برای یارانه در نظر گرفته شده است، نه اینکه پول نفت بر اساس درآمد نفتی بر سر سفره مردم قرار گیرد! درست است که پرداخت یارانه برای عدهای از مردم خوشایند بوده ولی مساله مهم این است که برای دولت، مشکلات فراوانی را به بار آورده و همچنان میآورد. در چنین شرایطی، دولت مجبور است قیمت دلار را افزایش دهد تا بتواند کسری بودجه خود را جبران کند که این امر باعث ایجاد تورم میشود؛ بنابراین وضعیت زندگی و معیشت قشر کمدرآمد را نشانه خواهد رفت. به عقیده من با توجه به اتفاقاتی که از چند سال پیش در فضای اقتصادی کشور رخ داده است، در شرایط فعلی نباید تغییری در وضعیت پرداخت یارانهها ایجاد شود زیرا بار روانی بزرگی به مردم تحمیل میکندبلکه باید برای حل این مشکل، فکری اساسی صورت گیرد. یکی از راهحلها این است که بررسی کنیم و ببینیم بیشترین کالای مصرفی قشر کمدرآمد در جامعه چیست و از این قشر در قبال این کالای مصرفی، مالیات بر ارزش افزوده دریافت کنیم؛ یعنی به طور مثال خریدار در قبال خرید گوشت، مبلغی به عنوان مالیات بر ارزش افزوده پرداخت کند. از آنجایی که گوشت، یکی از محصولاتی است که برای مصرف روزانه خانوارها مورد استفاده قرار میگیرد، همه اقشار آن را خریداری میکنند؛ البته در میزان خرید اقشار مختلف تفاوتهایی وجود دارد، بنابراین کسی که بیشتر گوشت خریداری میکند، مالیات بیشتری نیز بابت آن میپردازد. به نظر من حذف کامل یارانه در شرایط فعلی به هیچ وجه صلاح نیست. در حال حاضر کشور از سوی کسانی مانند ترامپ تحت حمله است، مشکلات داخلی نیز به نوبه خود وجود دارند و ارگانهای داخلی هماهنگی لازم را با یکدیگر ندارند؛ در چنین شرایطی، حذف یارانه به نوعی باعث دشمنتراشی داخلی برای کشور خواهد شد و باعث میشود که ضعیفترین قشر جامعه، دید بدی به دولت پیدا کنند.