x
۲۹ / شهريور / ۱۳۹۶ ۱۱:۲۳

قوانین اداره مهدهای کودک در ایران چگونه است؟

قوانین اداره مهدهای کودک در ایران چگونه است؟

فرستادن کودکان به مهدکودک یکی از دغدغه‌های بسیاری از مادران شاغل است. مادران برای آن‌که شغل‌شان را از دست ندهند، مجبور می‌شوند کودکان‌شان را از سال‌های نخست به مهد‌های کودک بفرستند.

کد خبر: ۲۲۰۲۷۹
آرین موتور

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، مهدکودک‌هایی که به‌تازگی در هر کوچه و خیابان تابلوها یا تبلیغ‌شان را می‌بینیم. مهدکودک‌های دو یا چند زبانه، مهدهایی که موسیقی آموزش می‌دهند یا مهدهایی که ورزش‌های خاص به بچه‌ها می‌آموزند. از وضع مهدکودک‌ها و آشفتگی آنها بارها و بارها شنیده‌ایم. در فضای مجازی بارها حرف‌هایی از رفتار نامناسب مربیان مهدکودک‌ها یا تصاویری از وضع بد ساختمان مهدکودک‌ها دست‌به‌دست می‌شود. برخی مادران هستند که حاضرند برای کودک‌شان پرستار خصوصی با هزینه‌ای گزاف بگیرند اما او را به مهدکودک نفرستند. اما مگر نباید مهدکودک‌ها تنها جایی برای نگهداری فرزندان نباشد، بلکه جایی باشد تا در زمانی که مادر نیست بتواند کودک را به بهترین روش آموزش دهد و تربیت کند؟ حال و روز مهدکودک‌های ما چندان خوب نیست و این موضوعی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. کودکان باید مهمترین قشر جامعه ما باشند، چون قرار است آینده را بسازند و تربیت و آموزش آنها از همه چیز مهمتر است.

تفاوت مهم مهدهای داخلی و خارجی

«هنگام ثبت‌نام ١٦ صفحه فرم به من دادند تا آنها را پر کنم. در فرم‌ها هر سوالی که فکرش را بکنید بود، از حساسیت فرزند به موادغذایی و لوازم بهداشتی در این فرم‌ها بود تا اجازه استفاده از کرم ضدآفتاب و اسپری بینی و ویتامین برای کودکان. سوال‌های برخی قسمت‌ها آن‌قدر اختصاصی بود که از جواب دادن به آنها گیج می‌شدم. به‌عنوان مثال پرسیده بودند که کودک شما از مایع دستشویی یا دستمال توالت خاصی استفاده می‌کند؟ در کل درباره هر موردی که ممکن بود بچه با آن در مهدکودک سروکار داشته باشد و باعث بروز حساسیت شود، در فرم‌ها وجود داشت.» اینها توضیحات مادری ایرانی و مقیم کاناداست که در مورد ثبت‌نام فرزند ٤ساله‌اش در مهدکودک توضیح می‌دهد. زهرا در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید: «کودک من در ایران هم به مهد می‌رفت اما هیچ ذوق و اشتیاقی برای رفتن نداشت. حتی من در زمان انتخاب مهد در ایران بسیار تحقیق کردم تا یکی از بهترین مهدها را برای او انتخاب کنم ولی او هیچ علاقه‌ای برای رفتن به مهدکودک نداشت. از روزهای نخست برایم بسیار عجیب بود که چرا کودکم این‌جا با شوق و اشتیاق به مهدکودک می‌رود؟ اما بعد از کمی دقت و رفت‌وآمد به مهد متوجه شدم که این‌جا به بچه‌ها احترام می‌گذارند و به آنها حق انتخاب می‌دهند. برای‌شان گزینه می‌گذارند و به آنها می‌گویند بین گزینه‌ها انتخاب کند. مثلا دو نوع میوه را به آنها پیشنهاد می‌دهند یا بین اسباب‌بازی‌ها و مدادرنگی‌ها برای‌شان گزینه می‌گذارند و درنهایت نیز به ترتیب اجازه می‌دهند تا همه بچه‌ها از اسباب‌بازی‌ها استفاده کنند.»

در فرم‌های ثبت‌نام مهدکودک‌های ایران غیر از زمان پرداخت شهریه و برخی دستوراتی که به والدین می‌دهند، موضوع دیگری به چشم نمی‌خورد. البته یکی از موضوعاتی که در مقررات تمام مهدکودک‌های ایران به چشم می‌خورد این است که کودک بیمار را تا بهبودی کامل به مهدکودک نیاورید یا از پذیرش کودک بیمار معذوریم.

زهرا درباره این موضوع می‌گوید: «به یاد دارم در ایران گفتند که اگر کودک‌تان مریض است او را به مهد نیاورید ولی این‌جا هیچ حرفی درباره کودک مریض نزدند و در فرم‌ها هم چیزی وجود نداشت.» با توجه به این‌که در فرم‌ها بسیاری از موارد ریز و درشت را در نظر گرفته‌‌اند، به نظر نمی‌رسد برای این موضوع فکری نکرده باشند.

کودکم را به مهدکودکی در منطقه ولنجک می‌فرستم، محل کارم این‌جاست و برایم بهتر است تا کودکم نزدیک به خودم باشد. در همین منطقه هم خیلی تحقیق کردم تا مهد خوبی را پیدا کنم اما با این‌که شهریه بالایی پرداخت می‌کنم و این مهد به‌عنوان مهدهای خوب شناخته شده است، از آن راضی نیستم. چند روز پیش فرزندم را با صورت زخمی از مهد تحویل گرفتم و وقتی پرس‌وجو کردم، گفتند نمی‌دانند چرا این اتفاق برای کودکم افتاده است. بعد از چک کردن دوربین‌های مهد متوجه شدیم یکی از بچه‌های مهد صورت فرزندم را چنگ انداخته است و در فیلم‌های دوربین در آن زمان هیچ مربی‌ای در اتاق بازی نبود. در آخر هم گفتند بچه‌اند دیگر یک روز بازی می‌کنند و یک روز دعوا. اما این جواب سر بالاست.»

لیلا یک پسر ٤ساله دارد که حدود ٢‌سال است او را به مهدکودک می‌فرستد اما الان تصمیم دارد مهد پسرش را عوض کند. او می‌گوید پسرش دیگر مهدکودک رفتن را دوست ندارد اما لیلا می‌گوید نمی‌توانم دلیل این موضوع را بفهمم، چون مربی‌اش می‌گوید او در مهد بسیار خوشحال است و با همه خیلی خوب ارتباط برقرار می‌کند.

آموزش کودکان در محیطی امن و سالم

آموزش کودکان در سال‌های نخست زندگی از اهمیت خاصی برخوردار است. عادت‌ها، طرز تفکر، عقاید و تمایلاتی که فرد در ایام کودکی کسب می‌کند، اساس موفقیت یا شکست او در دوره‌های بعدی زندگی را تشکیل می‌دهد و توانمندی‌های رفتار و ویژگی‌های شخصیتی بزرگسالان تحت‌تاثیر رویدادهاست که در دوران کودکی برای آنها اتفاق افتاده است.

یکی از دغدغه‌های اصلی والدین آموزش روزانه به کودکان است. آموزش بسیاری از کارها و امور روزانه که کودک با آنها سروکار دارد. آموزش اگر به درستی صورت بگیرد، نه‌تنها می‌تواند در بهبود عملکرد کودکان موثر واقع شود، بلکه در رابطه والد با کودک نیز می‌تواند موثر باشد. در این مقاله به بررسی و تحلیل شیوه‌های کارآمد آموزش روزانه به کودکان می‌پردازیم.

کودکان برای بسیاری از وظایف زندگی خود نیاز به آموزش واضح دارند. طبیعتا کودک مقدار زیادی از اطلاعات خود را از طریق مشاهده به دست می‌آورد. اما ما نمی‌توانیم به یادگیری همه چیز از این طریق اکتفا کنیم. او در نحوه لباس پوشیدن، نحوه بستن کفش‌ها، نحوه شستن خود و حمام کردن و کم‌کم وقتی بزرگ می‌شود نحوه انجام وظایف مربوط به خانه نیازمند آموزش است. این تکالیف را نمی‌توان با اظهارنظرهای جزیی یا از طریق توهین و تهدید به تنبیه در زمان‌هایی که باید انجام شوند، یاد داد. زمان آموزش باید بخشی از برنامه عادی روزانه باشد.

کودکان همیشه نیاز به آموزش دارند و در هر سنی باید با دقت و آرامش به آنها آموزش‌های لازم داده شود. اما این آموزش‌ها باید در محیطی امن و آرام انجام بگیرد. مهدکودک‌های ما باید استاندارد باشند و این تنها به نظارت کافی نیاز دارد. باید فرهنگ این موضوع وجود داشته باشد تا همه برای کاری که انجام می‌دهند، خوشحال و راضی باشند. شاید مربیان مهدهای کودک از برخی مسائل راضی نباشند و نتوانند با جان و دل برای فرزندان ما وقت بگذارند. همه اینها نیازمند یک مدیریت درست است. قوانین در کشور ما کم نیستند اما رعایت قوانین کم به نظر می‌آید.

در جامعه فرهنگ استفاده از قانون کودکان وجود ندارد

عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان و وکیل دادگستری

ما در زمینه حمایت از حقوق کودکان قانونی داریم که این قانون در‌ سال ١٣٨١ تصویب شد. لایحه‌ای هم به نام لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان داریم که ٨ سالی می‌شود در مجلس مانده است. اما همان قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان و قوانین متفرقه ازجمله قانون حمایت از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست و سایر قوانینی که در ارتباط با حقوق کودک است برای مقابله با این جرایم کفایت می‌کند.

 موضوع این است که ما هنوز به آن شدتی که باید در مورد قوانین مربوط به کودکان خلأ قانونی نداریم، بلکه آنچه ما به آن نیاز داریم، فرهنگ است و ما در این زمینه خلأ فرهنگی داریم. در هر زمینه‌ای به‌خصوص در زمینه حمایت از حقوق کودکان خلأ قانونی بشدت محسوس نیست. اما آنچه محسوس است، خلأ فرهنگ صحیح در رابطه با حمایت از حقوق کودکان است. در ارتباط با کودکان و وضع آنها در مهدکودک‌ها که موضوع مورد بحث ما است، ماده ٥ قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان تصریح می‌کند که کودک‌آزاری از جرایم عمومی است و احتیاج به شکایت شاکی خصوصی ندارد. یعنی هر کسی مشاهده کند که به کودکی تعدی می‌شود یا آزاری به کودکی وارد می‌شود می‌تواند اعلام جرم کند.

در همین رابطه ماده ٦ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان می‌گوید تمام افراد و موسساتی که به نحوی مسئولیت نگهداری و سرپرستی کودکان را برعهده دارند، مکلفند به محض مشاهده موارد کودک‌آزاری موضوع را پیگیری و جهت اقدام قانونی مراتب را به مقامات صالح قضائی اعلام کنند. ضمانت تخلف از این قضیه هم تا ٦ ماه حبس و ٥‌میلیون ریال جزای نقدی است. اما مشکل این‌جاست که ما سال‌ها دیدیم که اگر در این موسسات کودک‌آزاری رخ ‌دهد، قطعا کسی از افراد حاضر در آن‌جا این جرم را اعلام نمی‌کند. به‌طور مثال یک مسئول یا یک مربی یا فرد دیگری که در آن‌جا مسئولیت دارد اگر برخورد بدی با کودک داشته باشد یا صدمه‌ای به کودک وارد کند، مربیان و افراد حاضر در آن مرکز از یکدیگر حمایت می‌کنند و تخلفات همکارشان را به مراجع قضائی گزارش نمی‌دهند، حتی گاهی اوقات در مقام انکار قرار می‌گیرند. اما مسأله‌ای که باید در این‌جا بگویم این است که ضمن این‌که این موسسات مکلف هستند به خوبی از کودکان مراقبت کنند و زمانی که کودک در مهدکودک یا موسسه دیگری که وظیفه نگهداری از او را برعهده دارد، گذاشته می‌شود از لحاظ قانونی مسئولیت خسارت یا تضییع حقوقی که به کودک وارد می‌شود، برعهده موسسه و مهدکودک است و شخص دیگری هیچ مسئولیتی ندارد. اما همان‌طور که پیش از این هم گفتم خلأ قانونی در مورد حمایت از حقوق کودکان وجود ندارد.

متاسفانه فرهنگ این موضوع جانیفتاده است. ما بارها دیده‌ایم که در خیابان‌های پایتخت چقدر کودکان کار و خیابانی وجود دارند و حقوق آنها تضییع می‌شود. آنها به جای این‌که پشت میز مدرسه باشند، پشت چراغ قرمزهای خیابان‌ها می‌ایستند و به نحوی مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند که تمام این موارد برخلاف حقوق کودکان است. این موارد درواقع تضییع حقوق مشهود کودکان است. ما روزانه شاهد هستیم که کودکان در مکان‌های مختلف مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند اما با وجود قانون حمایت از کودکان و نوجوانان متاسفانه حقوق کودکان هیچ‌وقت مورد توجه قرار نگرفته و آن مفهومی که باید مدنظر قرار گیرد و حمایت بشود این اتفاق برای آن رخ نداده که آن هم به دلیل همان خلأ فرهنگی که در این مورد وجود دارد، است و متاسفانه موضوع کودک‌آزاری به یک امر عادی تبدیل شده است. ما در رابطه با مهدهای کودک و سایر موسساتی که وظیفه نگهداری از کودکان را برعهده دارند با همین قوانین ناقص هم می‌توانیم برابر آن برخورد کنیم اما متاسفانه این موضوع هنوز جا نیفتاده و شاید مسائل مهمتری در جامعه وجود دارد که باعث می‌شود مسئولان به آن توجهی نداشته باشند.

 ما روزانه بسیار شاهد این هستیم که کودکان کار در خیابان‌ها به وسیله افراد عادی مورد آزار و اذیت جسمی قرار می‌گیرند اما این موضوع آن‌قدر عادی شده که کسی اصلا به آن توجهی نمی‌کند، درحالی‌که این امر جرم مشهود است. بنابراین باید قبل از هر چیزی فرهنگ‌سازی در این مورد صورت گیرد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x