با هوش مصنوعی بازاریابی کنید
«اتوماسیون» یا «خودکارسازی» کلمهای طلایی در دنیای کسبوکار امروز بهشمار میرود. هر چه بیشتر خودکارسازی انجام دهید، میتوانید سریعتر حرکت کنید، رشد بیشتری داشته باشید، کارآیی بیشتری بهدست آورید و موثرتر ارتباط برقرار کنید.
بدون خودکارسازی، مجبور هستید همه چیز را با دست انجام دهید؛ یعنی هر جنبه از کسبکار-صفر تا 100 آن را- بهصورت دستی انجام دهید.ایده کلی پشت اتوماسیون قادر بودن به انجام کارهای متوالی از پیش تعیینشده و بارها و بارها تکرار آنها است. گرچه گام بعدی نیاز به المانهای «هوش مصنوعی» و «یادگیری ماشینی» دارد؛ که در آن رفتار گذشته میتواند بر قدمهای آینده اثر بگذارد. به گزارش دنیای اقتصاد، اخیرا در اخبار شنیدم که فیسبوک دو روباتی را که توسعه داده بود متوقف کرده است؛ این اتفاق زمانی افتاد که این عناصر هوش مصنوعی زبان خودشان را ابداع کرده بودند. روباتها برای یافتن سریعترین و موثرین راه برای رفتن از نقطه A به نقطه B، بر مبنای یک هدف یا پاداش خاص، برنامهریزی شدهاند. طی زمان این روباتها، «آموختند» که زبان انگلیسی کارآترین ابزار ارتباطی نیست و به آرامی شروع به ابداع و گسترش زبان خود کردند تا به هدف از پیش برنامهریزی شده خود دست یابند و این داستان در سراسر اینترنت پخش شد. اما من میخواهم در مورد آینده تکنولوژی بهطور منصفانهای خوشبین باشم؛ بنابراین این اشتباهات کوچک را به یادگیری آزمون و خطا نسبت میدهم. اما در عین حال این مساله من را بر آن داشت تا در مورد نحوه تکامل هوش مصنوعی و برنامههای کسبوکاری که هوش مصنوعی بهزودی در صنایع مختلف به ارمغان خواهد آورد فکر کنم.اخیرا با گرگ پیتراسینزکی، مدیر ارشد اجرایی و یکی از موسسان Growbots، یک ابزار فروش یادگیری ماشینی، صحبت میکردم. گفتوگوی ما پیرامون برخی چالشهای حلنشده در هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی بود و مشاهده کردیم که Growbots ، 5/ 2 میلیون دلار درآمد کسب کرده و کل بودجه خود را به 2/ 4 میلیون دلار رسانده است؛ اینها فرصتهایی هستند که او از آنها بسیار آگاه است.پیتراسینزکی میگوید «من فکر میکنم که چالشهای همراه با هوش مصنوعی دو لایه دارند: دادههایی که برای یادگیری الگوریتمتان استفاده میکنید و خود الگوریتمها.
بدون دادههای آموزشی مرتبط، همه الگوریتمها بیفایده هستند. محققان هوش مصنوعی میگویند که کسب اطلاعات 90 درصد تلاش و 10 درصد ساخت الگوریتم است. بسیاری از افراد تعجب میکنند که چرا تسلا اولین شرکتی بود که ویژگی اتوپایلوت را در اتومبیلهای خود معرفی کرد؛ اما پاسخ بسیار ساده است: آنها دادهها را از تمام اتومبیلهای خود در جادهها جمعآوری کردهاند؛ درحالیکه گوگل تنها از چند نمونه اولیه داده گردآوری کرده است.» این همان طرزفکری است که Growbots برای توانمندیهای هوش مصنوعی خود بهکار برده است و این در حالی است که از فعالیتهای مشتریان برای بهبود الگوریتمهای هدف میآموزد. چگونگی کارکرد آن، پلتفرمی است که به عنوان یک نرمافزار تخصصی «مدیریت ارتباط با مشتری» (CRM) عمل میکند. بهعنوان یک کسبوکار، شما خصوصیات مشتری ایدهآل خود را درخواست میکنید و سپس Growbots هر روز میلیونها وبسایت شرکت را جستوجو میکند تا مخاطبانی پیدا کند که با آن ویژگیهای معین منطبق باشند. کاربران این پلتفرم، مسوول نوشتن محتوای ایمیلها هستند؛ اما همه ایمیلهای پیگیری و توالیهای فروش خودکارسازی شدهاند.
واضح است که تقاضایی برای آن وجود دارد. طبق گزارش TechCrunch، Growbots به عنوان یک شرکت در حال تجربه 10 درصد رشد بهطور ماهانه و 4 میلیون فروش سالانه است. پیتر اسینزکی میگوید: «در مورد تواناییهای هوش مصنوعی، چیزهای هیجانانگیز زیادی وجود دارد.» «وقتی به آن فکر میکنید، ارتباط با مشتریان بالقوه، بزرگترین چالش برای هر شرکتی است. بنابراین جز اینکه این فرآیند را خودکارسازی کنید، چه گزینههای دیگری دارید؟ شما میخواهید هم میلیونها دلار در تبلیغات صرف کنید و هم تیمهای فروش بسیار گران بسازید. هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی به سرعت به شرکتهای کوچکتر اجازه میدهد تا با رقبای بزرگتر با بودجههای کلانشان به رقابت بپردازند.»البته عموم مردم اغلب در مورد اخلاقیات پشت هوش مصنوعی، روباتها، یادگیری ماشینی و... بیشترین نگرانی را دارند.ما در عصری زندگی میکنیم که تبلیغات به شدت هدفدار تا حدی میهمان ناخوانده زندگی ما محسوب میشوند. شخصا برایم آزاردهنده است که به تلفن یک شرکت زنگ بزنم و با یک صدای خودکار صحبت کنم. قطعا یک مولفه اخلاقی برای تکنولوژی و نوآوری وجود دارد و متاسفانه این موضوعی است که معمولا نادیده گرفته میشود. اما یکی از چالشهای اخلاقی که شرکتهای تکنولوژیک با آن مواجه خواهند بود این است که چه زمانی به مشتریان بگویند آنها با یک فرد واقعی صحبت میکنند (به عنوان مثال از طریق چتبات وبسایت) و چه زمانی با یک روبات.
پیتر اسینزکی میگوید: «در مورد ما، همه چیز در مورد این است که صادقانه بگوییم چه چیزی خودکارسازی شده و چه چیزی خودکارسازی نشده است.گرچه کلمه «خودکار» ممکن است تداعیکننده «کیفیت پایینتر» برای برخی افراد باشد؛ اما کاملا برعکس است. الگوریتمهای ما میتوانند میلیونها نقطه داده را در چند ثانیه آنالیز کنند؛ به طوری که میتوانید مطمئن باشید که تنها با مشتریان کاملا متناسب تماس میگیرید و اینکه آنها محتوای مربوطه را در ایمیلهایی که برایشان ارسال میشود دریافت میکنند. ماشینها در تجزیه و تحلیل داده فوقالعاده هستند؛ بنابراین ما ماشینهایی میخواهیم که به بهترین نحو کار کنند: داده مبادله کنید و تطبیقهای بالقوه پیشنهاد دهید؛ به طوری که افراد در خلال فرآیند فروش، زمان بیشتری برای صحبت با افراد واقعی داشته باشند.» بنابراین هر چقدر که بازار اتوماسیون بازاریابی طی 5 تا 7 سال گذشته داغ بوده است، اگر میخواهید بهتر از حد متوسط ظاهر شوید، چیزی که باید به آن توجه کنید «هوش مصنوعی» خواهد بود.