بخت سوخته نخلستان های خرمشهر
«جنگ در نخلستانها تمام نشده است. حالا ریزگردها، خاک شور شده بر اثر خشکسالی، انتقال آب کارون و سدهای متعدد منطقه با نخلهای خرمشهر میجنگند.» این گلایه نخلداران خوزستانی است.
به گزارش اقتصادآنلاین ، شهروند نوشت : آنهایی که بعد از جنگ به نخلستانهای سوخته برگشتند تا دوباره شغل آبا و اجدادیشان را ادامه دهند. میگویند وقتی که قطعنامه امضا شد و به نخلستانها برگشتند همه جا نیزار و گرازها در نخلستانشان ساکن شده بودند. تنه درختها را موریانه خورده بود و خیلیهایشان نتوانستند زمینهایشان را پس بگیرند. همه چیز را از صفر شروع کردند. همه دار و ندارشان را گذاشتند روی احیای نخلستانها و تازه ٨سال بعد نخستینبار خرما را برداشت کردند. بنا به آمار انجمن تولیدکنندگان خرمای خوزستان پیش از جنگ، ٢٦هزار هکتار نخلستان و ٤,٥میلیون اصله درخت داشت اما حالا این میزان به کمتر از نصف رسیده و خوزستان تنها ۱۰هزار و ۵۹۸ هکتار و ٢.٥ میلیون اصله نخل دارد، با این حال مصائب نخلدارها تمامنشدنی به نظر میرسد. مصائبی که به گفته نخلدارها سرخوردهشان کرده است.
نخلستانها سپر دید سربازان عراقی
به گفته عبدالمجید عقیلی، مدیرکل سابق حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خوزستان شمار زیادی از نخلهای آبادان و خرمشهر، در دوران جنگ بر اثر ضربات توپ و شلیکها آسیب دید و بیشتر نخلهای سربریده در این مناطق بر اثر گلوله بارانهای شدید زمینی و هوایی از بین رفت. در برخی مناطق اصابت گلوله، تنههای درختان را نیز از بین برد، اما در برخی دیگر تنها سر نخل میافتاد و تنه آن باقی میماند.
به گفته عقیلی در زمان جنگ تحمیلی در برخی نخلستانهای خرمشهر و آبادان کل نخیلات بر اثر آتش سوخت و از بین رفت، زیرا نیروهای عراقی برای وسعت دادن به دید تیر خود و مسلط شدن بر منطقه نخلستانها را از بین میبردند، زیرا پوشش گیاهی و نخلستانها ممانعت دید تیر به وجود میآورد. برخی نخلهایی که از اصابت گلوله و توپ سالم باقی مانده بودند نیز بر اثر بمبارانهای شیمیایی خشک شدند.
آوارگی نخلداران در جنگ
بعد از جدی شدن جنگی که عراق علیه ایران به راه انداخته بود، نخلداران هم مثل سایر مردم شهرهای مرزی و جنوبی یا دست به اسلحه بردند و از شهر و روستایشان دفاع کردند یا به شهرهای دیگر مهاجرت کردند و شغل دیگری را پیش گرفتند. اما همه نخلدارانی که رفتند، به شهر و نخلستانهای خود برنگشتند.
حاجیان، نخلدار آبادانی که در زمان پایان جنگ حدودا ٩ساله بوده اما آن روزها را به خوبی به خاطر دارد، میگوید که پس از محاصره آبادان پدر او که مانند پدربزرگ و عمویش نخلدار بوده، خانوادهاش را به هندیجان و سپس به بوشهر میبرد و خود مدتی به دفاع از شهرش میپردازد.
به گفته این نخلدار، بعد از شروع جنگ، برخی نخلداران به تهران، شیراز، کاشان و سبزوار رفتند و مغازهای و کسب و کاری برای خود دست و پا کردند و بعضی دیگر هم زندگی در بوشهر، بندرعباس و بندر گناوه را انتخاب کردند و کار روی لنج و دریانوردی را در پیش گرفتند. حاجیان همچنین از نخلدارانی میگوید که بعد از نابودی نخلستانهایشان و آوارگی ناشی از جنگ به آن سوی مرزها رفتند و حالا شاید کمتر کسی از آنها سراغی از نخلستان سوختهاش گرفته باشد. البته این سرنوشت تمام نخلداران خوزستان پس از پایان جنگ نبود. خیلی از آنها بعد از اینکه جنگ تمام شد، به شهر و روستای خود برگشتند و نخلستانهای بیسر و خشکیده خود را احیا کردند اما آنها باید دستکم هشتسال صبر میکردند تا نخلستانشان دوباره احیا شود.
به گفته حاجیان، بخشی از آسیبهایی که به نخلها وارد شد، به دلیل بمباران بود. در مواردی هم رزمندگان برای دسترسی به برخی مقاصد، جاده میزدند و در نتیجه آب نخلستانها قطع میشد و اگر آب نخلستان هم قطع شود و دوسال بیآب بماند، خشک میشود. برخی از نخلستانها هم بمباران نشد، اما به خاطر اینکه رها شده بود، موریانه و انواع آفات در آنها زیاد شد و از بین رفت.
حاجیان به زحمات و مشقاتی که بعد از پایان جنگ، نخلداران برای احیای نخلستانشان متحمل شدند، اشاره میکند و میگوید: زمانی که به آبادان برگشتیم، زمینها تبدیل به نیزار و اراضی تبدیل به مأمن حیوانات وحشی بهخصوص گراز شده بود که کار احیای نخلستانها را دشوار یا غیرممکن میکرد. به گفته او، آنهایی که برای احیای نخلستانهای خود اقدام کردند، هرچه سرمایه داشتند در این راه خرج کردند.
این نخلدار میگوید که بعد از پایان جنگ مشکل چندانی از نظر اثبات مالکیت نخلستانها وجود نداشته، زیرا زهکشی بین زمینها بهطور کامل از بین نرفته بود. اما در جزیره شلحه که در اروندکنار واقع شده، بعد از اتمام جنگ به دلیل مسائل امنیتی اجازه تردد داده نشد و پدر او که ٨هزار هکتار نخلستان در این جزیره داشت، دیگر نتوانست مالکیتی بر زمینهای خود داشته باشد و این اتفاقی است که برای تمام زمینداران این جزیره افتاده است.
تنها ٤٠درصد نخلداران اروندکنار برگشتند
منصوریان یکی از نخلداران منطقه اروندکنار توضیح میدهد که در زمان آغاز جنگ، حدود ٥میلیون اصله نخل در این منطقه وجود داشت که حدود ٣میلیون اصله آن از بین رفت و تنها ٢میلیون اصله نخل باقی ماند.
منصوریان تأکید میکند که اگر قلب نخل آسیب نبیند و آب هم به آن برسد، نخلستان نمیمیرد اما از آنجا که در جنگ ایران و عراق، سر نخلها بر اثر بمباران از بین رفت و بعضی نخلها هم بیآب ماند، از بین رفتند و از آنجا که بعد از جنگ بسیاری از نخلداران پول زیادی که احیای نخلستان لازم دارد را در اختیار نداشتند، دیگر اقدامی در این رابطه انجام ندادند. این نخلدار بعد از شروع جنگ به بندر گناوه رفت و مغازه صافکاری باز کرد، اما پس از امضای قطعنامه به شهر و دیار خود بازگشت و کار نخلداری را از سر گرفت. البته به گفته او تنها ٤٠درصد نخلداران منطقه اروندکنار بعد از اتمام جنگ به شهر و روستای خود برگشتند و نخلستانهایشان را احیا کردند اما ٦٠درصد دیگر ترجیح دادند که دیگر بازنگردند، زیرا یا لنجدار شده بودند یا در بنادر کار نان و آبداری پیدا کرده بودند یا زندگی شهری برایشان جاذبههایی داشت که فکر برگشتن و احیای نخلستان را از آنها گرفت.
منصوریان درعینحال میگوید که بعد از اتمام جنگ، مشکلات دیگری هم بود مثل شوری و کیفیت پایین آب که باعث شد خیلی از نخلها به حالت اولیه و باروری قبلی برنگردند.
جنگ نخیلات را غیربارور کرد
در همین حال مسعود عبادی، رئیس انجمن خرمای خوزستان عنوان میکند که حدود ٤٥هزار هکتار نخیلات در این استان وجود دارد. البته حدود ٣٠درصد نخیلات کم بازده، فرسوده و غیربارور است که دلیل اصلی غیربارور بودن مربوط به اثرات ناشی از دوران جنگ است.
آنطور که عبادی میگوید درحال حاضر ٣٥هزار هکتار از این ٤٥هزار هکتار بارور است و از این سطح بارور ١٨٠هزار تن خرما تولید میشود که ٥٠ تا ٦٠درصد آن صادر میشود. البته در این میان ٣٠درصد محصول تولیدی هم به دلیل آفات و شیوه چیدن که به شکل دستی انجام میشود، از بین میرود. رئیس انجمن خرمای خوزستان به از بین رفتن اسناد مربوط به نخیلات در دوران جنگ اشاره میکند و درعینحال معتقد است که در جنگ هشت ساله حدود ١,٥میلیون اصله از نخلهای خوزستان از بین رفت و از آنجا که بخش قابل توجهی از جنگ در خرمشهر اتفاق افتاد، عمده نخیلات از بین رفته مربوط به این بندر است.
عبادی عنوان میکند که بمباران و سلاحهای شیمیایی اثر کمی بر نخیلات داشت، اما بمباران از یک سو و خاکریزی در بخشی از مسیر رودخانه بهمنشیر از سوی دیگر و لایروبی نشدن نهرها حتی سه چهارسال بعد از پایان جنگ، موجب شد که بخشی از نخلستانها از بین برود.
جنگ برای نخلستانها هنوز تمام نشده
رئیس انجمن خرمای خوزستان معتقد است که کم آبی، شوری آب و ریزگردها مشکلاتی است که به اندازه جنگ میتواند خساراتی را به نخلستانهای این استان وارد کند. حاجیان، کشاورزی که بعد از اتمام جنگ کودک بوده اما نخلداری و ادامه راه پدر را به کارهای آسان ترجیح داده هم معتقد است که جنگ برای نخلستانها هنوز تمام نشده است زیرا سدسازیها و کمبود آب، همچنان با نخلها سر جنگ دارند. این نخل کار میگوید که سدهای گتوند و کارون مشکلات آبی را برای نخلستانها پدید آورده و هرچند که شبکه آبیاری بسیار خوبی برای نخلستانها ایجاد شده، اما اختلافات میان وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو، مشکلاتی را برای نخلداران به وجود آورده است. برداشت بیرویه آب از مناطق بالا دستی رودخانه کارون و احداث سدهای بی شمار در مسیر این رودخانه که منبع اصلی تأمین آب کشاورزی اغلب شهرهای استان خوزستان است، همچنین پیش روی آب شور خلیجفارس تا خرمشهر باعث شده است نخلهای آبادان و خرمشهر که اصولا به آب شیرین نیاز دارند، نابود شوند. موضوعی که به نظر میرسد مسئولان باید نگاه جدیتری به آن داشته باشند.