مثقال طلا
وی ایکس اکستریم
کیان.
x
بلوبانک
ریماا
منطه
فلای تو دی
۳۰ / آذر / ۱۴۰۴ ۰۸:۰۰
اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

دیپلماسی در تعلیق؛ چرا مسیر گفت‌وگو میان ایران و غرب متوقف مانده است؟

دیپلماسی در تعلیق؛ چرا مسیر گفت‌وگو میان ایران و غرب متوقف مانده است؟

دیپلماسی میان ایران و غرب همچنان در تعلیق است اما با این وجود، ایران هنوز یکی از محورهای اظهارنظرها و ادعاهای مقامات آمریکا و اروپا است.

کد خبر: ۲۱۰۷۶۴۲
a market

به گزارش اقتصادآنلاین، تکرار مواضع مقامات آمریکا و اروپایی علیه ایران و تداوم فشار‌های سیاسی دیپلماسی را همچنان در تعلیق نگه داشته است. در چنین فضایی، دستگاه دیپماسی تمرکز خود را بر روابط منطقه‌ای و همکاری با روسیه و چین معطوف کرده است.

اما پرسش اصلی اینجاست که این وضعیت تا کجا قابل تداوم است؟

توقف دیپلماسی و بازگشت ادبیات تقابلی

آخرین روز‌های پاییز، مجموعه‌ای از اظهارات و تحولات سیاسی بار دیگر نشان داد که مسیر دیپلماسی میان ایران و غرب نه‌تنها پیشرفتی نداشته، بلکه نشانه‌هایی از بازگشت به ادبیات تقابلی در آن پررنگ‌تر شده است.

مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک نشست خبری با تکرار ادعا‌های قدیمی واشنگتن درباره «اهداف نظامی» برنامه هسته‌ای ایران و «حمایت از تروریسم»، پا را فراتر گذاشت و با اظهاراتی مداخله‌جویانه به مسائل داخلی ایران پرداخت. روبیو مدعی شد: «من هیچ کشوری را نمی‌شناسم که تا این اندازه میان رژیمی که بر آن حکمرانی می‌کند و مردمی که هر روز در آن‌جا زندگی می‌کنند، تفاوت وجود داشته باشد. این رژیم نمایانگر مردمی که در ایران زندگی می‌کنند نیست، مردمانی که وارث یک میراث فرهنگی با پیشینه‌ای طولای و یک تاریخ بسیار غرورآفرین هستند. بعد شما یک رژیم مذهبی افراط‌گرا دارید که آن را اداره می‌کند...».

این سخنان در حالی مطرح شد که آمریکا همراه با رژیم اسرائیل، در جنگ دوازده به تأسیسات هسته‌ای ایران در اصفهان، فردو و نطنز حمله کرده بود. حملاتی که به اذعان نهاد‌های بین‌المللی، بدون ارائه هیچ سند معتبری درباره نظامی بودن برنامه هسته‌ای ایران انجام شد.

مقام‌های ایرانی بار‌ها تأکید کرده‌اند که فناوری هسته‌ای کشور بومی است و جایگاهی در دکترین دفاعی جمهوری اسلامی برای سلاح اتمی وجود ندارد. در عین حال، ایران همواره هرگونه تروریسم را محکوم کرده و نقش فعالی در مقابله با گروه‌هایی مانند داعش در منطقه غرب آسیا داشته است.

نقش آژانس در تشدید اختلافات هسته‌ای

در چنین فضای پرتنشی، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز تلاش می‌کند تا فشار علیه ایران را حفظ کند. او در مصاحبه‌ای اعلام کرد که آژانس هیچ داده‌ای از ایران درباره ذخایر اورانیوم غنی‌شده یا میزان خسارت تأسیسات هسته‌ای پس از حملات جنگ دوازده روزه دریافت نکرده است.

گروسی بر لزوم دسترسی بازرسان به این تأسیسات برای راستی‌آزمایی تأکید کرد، در حالی که تهران ناامن بودن این سایت‌ها پس از حملات نظامی را دلیل محدودیت دسترسی عنوان کرده است.

این اظهارات در شرایطی مطرح می‌شود که ایران در پاییز امسال، امکان بازدید بازرسان آژانس از رآکتور تحقیقاتی تهران و نیروگاه بوشهر را فراهم کرد، اما سایت‌هایی مانند نطنز، فردو و اصفهان که هدف بمباران قرار گرفته بودند، مورد بازدید قرار نگرفتند. هم‌زمان، شورای حکام آژانس در ۲۹ آبان قطعنامه‌ای علیه ایران تصویب کرد که تهران آن را «غیرسازنده و سیاسی» دانست.

برقراری تماس‌های محدود

با این همه، تماس‌های دیپلماتیک به طور کامل قطع نشده است. گفت‌وگوی تلفنی سید عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، با آیوت کوپر، همتای انگلیسی، نشان داد که کانال‌های ارتباطی همچنان باز است. عراقچی در این تماس، ضمن انتقاد از رویکرد سه کشور اروپایی، تأکید کرد ایران مذاکره بر پایه احترام متقابل را رد نکرده، اما تحمیل یک‌جانبه را نمی‌پذیرد.

طرف انگلیسی نیز بر لزوم استفاده از دیپلماسی تأکید کرد؛ موضعی که با رفتار عملی اروپا و آمریکا فاصله زیادی دارد.

هم‌زمان با این تماس، اظهارات سفیر آمریکا در تل‌آویو درباره هماهنگی «بی‌سابقه» واشنگتن و رژیم صهیونیستی در پرونده ایران و ادامه فشار‌ها بر تهران، نشان داد که غرب همچنان بر راهبرد فشار و بازدارندگی تکیه دارد. در مقابل، رایزنی‌های منطقه‌ای، از جمله گفت‌وگوی وزیران خارجه عراق و ایتالیا درباره ضرورت جلوگیری از تشدید تنش پیرامون ایران، بیانگر نگرانی بازیگران منطقه‌ای از پیامد‌های یک درگیری تازه است.

تعلیق تا کجا ادامه دارد؟

تحولات اخیر نشان می‌دهد دیپلماسی میان ایران و غرب در وضعیتی معلق قرار گرفته است. یعنی روابط نه به‌طور کامل قطع شده و نه نشانه‌ای جدی از احیا دیده می‌شود.

در چنین شرایطی، ایران تمرکز خود را بر تقویت روابط با همسایگان، روسیه و چین گذاشته و تلاش می‌کند از طریق دیپلماسی منطقه‌ای و شرقی، بخشی از فشار‌های غرب را خنثی کند. این راهبرد در کوتاه‌مدت می‌تواند حاشیه امنی برای ایران ایجاد کند، اما پرسش اصلی اینجاست که آیا در بلندمدت نیز چنین وضعیتی قابل تداوم است؟

اقتصاد ایران همچنان به تعاملات گسترده‌تری با نظام مالی و تجاری جهانی نیاز دارد و روسیه و چین، هرچند شرکای مهمی هستند، جایگزین کامل روابط با غرب محسوب نمی‌شوند.

از سوی دیگر، غرب نیز نشان داده که بدون هزینه‌های سنگین امنیتی و سیاسی، توان حذف کامل ایران از معادلات منطقه‌ای را ندارد.

در این میان، ادامه وضعیت تعلیق دیپلماتیک می‌تواند به فرسایش تدریجی فرصت‌ها برای هر دو طرف منجر شود؛ وضعیتی که نه منجر به صلح پایدار می‌شود و نه بحران را به‌طور کامل حل می‌کند. باید دید کدام طرف و در چه زمانی حاضر خواهد شد هزینه خروج از این بن‌بست را بپردازد و شرایط چگونه تغییر خواهد کرد.

ارسال نظرات