ایجاد صندوقهای بازنشستگی تکمیلی؛ حلقه مفقوده توسعه بازار سرمایه
مشاور باسابقه مالی کشور با یادآوری پیشبینی قانونی تشکیل صندوقهای بازنشستگی تکمیلی از سال ۱۳۸۴ گفت این نهادها هنوز بهطور سازمانیافته شکل نگرفتهاند، در حالی که میتوانند منشأ ورود سرمایههای پایدار و افزایش عمق بازار سرمایه باشند.
به گزارش اقتصاد آنلاین، حسین عبدهتبریزی در پنل «ظرفیت صنعت مالی برای توسعه اقتصادی» در نمایشگاه کیش اینوکس ۲۰۲۵ با اشاره به جایگاه صندوقهای بازنشستگی تکمیلی در تأمین منابع پایدار برای بازار سرمایه اظهار کرد: «همه میدانیم مسئله اصلی ما در بازار این است که بیشتر معاملهگر داریم تا سرمایهگذار. پول بلندمدت در بازار نداریم، در حالی که در دنیا، منابع مالی بلندمدت عمدتا توسط صندوقهای بازنشستگی تأمین میشود. این صندوقها بهترین ابزار برای ورود سرمایههای پایدار به بازار هستند.»
وی افزود: «در قانون سال ۱۳۸۴ ایجاد صندوقهای بازنشستگی تکمیلی پیشبینی شد. در سال ۱۳۹۷ نیز نامهای به رئیس سازمان نوشتم و تأکید کردم چرا این صندوقها راهاندازی نمیشوند؟ اینها ظرفیتهای خوبی هستند و برای بازار نیز ضروریاند. نهایتاً چند مجوز صادر شد اما در این حوزه بهصورت جدی و سازمانیافته عمل نکردهایم تا نهادهای بیشتری شکل بگیرند و سرمایهگذاران به ایجاد آنها تشویق شوند.»
عبدهتبریزی با تأکید بر ظرفیت بالای صندوقهای آتیه موجود گفت: «بسیاری از صندوقهای آتیه موجود پتانسیل تبدیل شدن به منابع بلندمدت برای بازار سرمایه را دارند. بسیاری از آنها اکنون در وضعیت رکود هستند و میتوان به آنها کمک کرد تا به صندوقهای بازنشستگی تکمیلی تبدیل شوند. تنها نیاز به مجوزهای کوچک و سادهای است که میتوان در چارچوب قانون بودجه امسال از رئیس سازمان دریافت کرد. بهویژه محدودیتهای مالیاتی فعلی باید اصلاح شود تا مسیر برای ورود این منابع باز شود.»
صندوقهای بازنشستگی، ابزار تعادل بازار سرمایه
عبدهتبریزی در ادامه گفت: «باید شب و روز دنبال این باشیم که پولهای بلندمدت وارد بازار شود تا تعادلی در بازاری که کوتاهمدت شده برقرار گردد. موضوع دوم، سرمایههای بازنشستگی تکمیلی است که باید به سمت بازار سرمایه هدایت شوند.»
او همچنین به وضعیت بازار بدهی اشاره کرد و افزود: «بازار بدهی به لحاظ حجم بزرگ شده اما اوراقی که منتشر میشوند عمدتاً دولتی یا مربوط به تأمین مالی تجاری هستند و اغلب برای پروژههای کوتاهمدت استفاده میشوند. در واقع یا به مدیریت نقدینگی کوتاهمدت اختصاص دارند یا دولت با آنها هزینههای جاری خود را تأمین میکند. این در حالی است که بخشهایی از اقتصاد میتوانند از طریق بازار بدهی منابع لازم برای تکمیل طرحهای تولیدی خود را جذب کنند.»
بازار بدهی باید در خدمت تولید قرار گیرد
عبدهتبریزی تصریح کرد: «نباید تصور کنیم چون نرخها بالاست تولید نمیتواند انجام شود. تولید با نرخهای ۴۵ تا ۵۰ درصدی هم ممکن است، زیرا فعالان اقتصادی از افزایش هزینههای آتی خود آگاهند. بنابراین باید تمرکز صدور مجوزها در بازار بدهی به سمت طرحهای تولیدی برود و اولویت با آنها باشد. برای شرکتهای کوچک و متوسط میتوان مبالغی از ۲۰ تا ۱۰۰ میلیارد تومان را در نظر گرفت، اما وقتی بحث چند هزار میلیارد تومان است باید تمرکز را بر پروژههای تولیدی بگذاریم تا بازار بدهی در خدمت این بخش باشد.»
وی در ادامه با اشاره به وضعیت صندوقهای جسورانه و سرمایهگذاری خصوصی گفت: «صندوقهای پرایوت اکویتی را نیز رها کردهایم. دو سه صندوق نتوانستهاند عملکرد موفقی داشته باشند و نوعی ناامیدی در این حوزه ایجاد شده است. در حالی که اگر قصد اجرای پروژهها را داریم و هزینه پول هم بالاست، باید صندوقها را به سمت سرمایهگذاری در این بخش هدایت کنیم. سازمان بورس میتواند جلساتی با صندوق توسعه ملی برگزار کند تا برای راهاندازی صندوقهای مشترک اقدام شود. بهعنوان مثال، میتوان با همکاری صندوق نوآوری و شکوفایی، منابع مشترک ایجاد کرد و چند صندوق جدی در کشور راه انداخت.»
توکنسازی باید در خدمت بخش واقعی اقتصاد باشد
عبدهتبریزی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به روند گسترش توکنسازی در بازار سرمایه گفت: «من مخالف توکنسازی نیستم؛ اما نوع استفاده از آن اهمیت دارد. اگر برای مسکن توکن منتشر کنیم، در واقع بازار سفتهبازی را تقویت میکنیم نه عرضه واقعی مسکن را. در شرایط فعلی، این کار کمکی به بخش مصرفی نمیکند. توکن باید برای داراییهایی به کار گرفته شود که باعث تشویق مالکیت خرد، افزایش شفافیت و مشارکت واقعی مردم در اقتصاد شود.»
ضرورت ایجاد بازار طلا و ارز ریالی در بورس
عبدهتبریزی همچنین بر لزوم جذب پساندازهای خرد تاکید کرد و گفت: «در حال حاضر عطشی برای سرمایهگذاری در طلا و ارز وجود دارد و این تقاضا توسط بازارهای غیررسمی پاسخ داده میشود. در حالی که هیچ اشکالی ندارد بازار سرمایه این تقاضا را جذب کند و منابع را در خدمت سرمایهگذاری مولد قرار دهد. ایجاد بازارهای طلا و ارز ریالی در بورس میتواند اعتماد مردم را افزایش دهد تا بتوانند به سادگی طلا یا ارز خود را به معادل ریالی تبدیل کنند.»
وی اظهار کرد: «میتوان صندوقها یا اوراق مبتنی بر طلا یا ارز طراحی کرد که از یکسو پاسخگوی تقاضای سرمایهگذاران باشد و از سوی دیگر، منابع حاصل را به سمت پروژههای واقعی اقتصاد هدایت کند. این شیوه نهتنها نقدینگی را از بازارهای غیرمولد خارج میکند، بلکه به تعمیق بازار سرمایه کمک خواهد کرد.
تضمین سود سرمایه شدنی است
عبدهتبریزی در ادامه گفت: «در حوزه محصولات مشترک بانکی و بیمهای نیز کار چندانی صورت نگرفته است تا بتوان محصولات مشترکی را طراحی و تعریف کرد. ما باید بتوانیم حداقل در حوزههایی مانند نهادهای اعتباری یا بیمههای مرتبط با بازار سهام و ابزارهای سرمایهای، حرکتهای مشترک انجام دهیم. این تصور که اعتبارات یا سودها قابل تضمین نیستند، دقیق نیست. بخشی از صنعت بیمه میتواند در همکاری با بانکها و بازار سرمایه ورود کند و خدمات مشترکی ارائه دهد.»
صندوق ذخیره فرهنگیان نیازمند نجات ساختاری است
عبدهتبریزی در پایان اظهار کرد: آخرین نکته من درباره صندوق ذخیره فرهنگیان است. این صندوق که حدود یک میلیون عضو دارد، با مشکلات عمدهای روبهرو شده است. وضعیت امروز آن شباهتهایی با بحرانهایی نظیر مسکن مهر یا سهام عدالت دارد که به دغدغه بزرگ اقتصادی و نهادی برای کشور بدل شدهاند. سازمان بورس میتواند در نجات این صندوق نقش کلیدی ایفا کند. اگر بتوانیم مسئله این صندوق و صدها هزار فرهنگی عضو آن را حل کنیم، در واقع به دولت نیز کمک کردهایم.»
او تأکید کرد: «نجات صندوقهایی مانند صندوق ذخیره فرهنگیان تنها با اصلاح نهادی و ورود ساختاری بازار سرمایه ممکن است، نه با تصمیمات مقطعی. اگر ابزارهای مالی مناسب در اختیار این صندوق قرار گیرد و مدیریت آن شفاف و حرفهای شود، میتواند به یکی از بازیگران مهم سرمایهگذاری بلندمدت کشور تبدیل شود.»






