درمان شدگان پارکینسون( تجربیات واقعی از درمان پارکینسون)
درمانشدگان پارکینسون نشان دادهاند که این بیماری الزاما بهمعنای پایان توانایی یا امید نیست. تجربهی آنها ثابت کرده است که با ترکیبی از درمان دارویی، توانبخشی، ورزش منظم و نگرش مثبت میتوان مسیر زندگی را دوباره بهدست گرفت. آنچه در میان درمانشدگان پارکینسون مشترک است، نه فقط کنترل علائم، بلکه بازیابی اعتمادبهنفس، استقلال و حضور فعال در جامعه است.
بسیاری از این افراد مسیر بهبودی خود را با مراجعه منظم به دکتر مغز و اعصاب آغاز کردهاند؛ متخصصی که با ارزیابی دقیق و تنظیم برنامه درمانی، نقش کلیدی در کنترل بیماری دارد. اگر شما یا یکی از عزیزانتان با علائم مشابه روبهرو هستید، بهتر است نوبت دکتر مغز و اعصاب بگیرید تا درمان مؤثر و زودهنگام آغاز شود.
درمان شدگان پارکینسون در ایران
شخص اول:
«سعید» مردی ۴۶ ساله از تبریز بود. حدود ده سال پیش، لرزشهای نامحسوسی در دستش دیده بود که ابتدا آن را شوخی میدانست. اما وقتی شدت لرزش افزایش یافت، به پزشک مراجعه کرد و تشخیص بیماری پارکینسون داده شد. او میگوید: «لرزش دستم حدود ده سال پیش شروع شد؛ وقتی پزشک گفت «پارکینسون» مجبور شدم با واقعیت روبرو شوم.»
سعید تصمیم گرفت که بیش از گذشته به وضعیتش توجه کند: دارو مصرف کرد، اما مهمتر از آن، اطلاعات جمعآوری کرد، ورزش سبک را آغاز کرد و با خانوادهاش دربارهٔ بیماریاش صحبت کرد — در حالی که قبلاً نام بیماری را حتی از والدینش مخفی کرده بود. او با تأسف از فقط «رساندن داروی مادوپار» در منطقهاش صحبت کرد: «ماه گذشته برای پیدا کردن داروی مادوپار با دوز ۲۵۰ تمامی داروخانههای شهر تبریز را گشتم…»
اگرچه سعید هنوز نمیگوید “درمان کامل شدهام”، اما اعتقاد دارد با پیگیری درمان و توجه بیشتر، کیفیت زندگیاش بهبود یافته است، و این داستان میتواند برای کسانی که تازه تشخیص گرفتهاند الهامبخش باشد.اگر در شهر تهران یا سایر شهرها زندگی میکنید و علائمی مشابه دارید، حتماً برای بررسی دقیق نوبت دکتر مغز و اعصاب بگیرید تا درمان زودتر آغاز شود.
شخص دوم: «م.ق» مردی ۸۲ ساله است که سالها با بیماری پارکینسون زندگی کرده، اما یکی از مشکلات جدیاش «اختلال بلع» شد: او در اردیبهشت ۱۴۰۰ دچار کاهش هوشیاری و عفونت ریه شد و تغذیهٔ طبیعی متوقف شد.
خانوادهاش در ابتدا تصور میکردند همهچیز به مرور بهبود مییابد، اما وقتی وضعیت دشوارتر شد، با تیم گفتاردرمانی تماس گرفتند. درمان فشرده حدود یک ماه طول کشید و طی آن نهتنها بلع بیمارش بهبود یافت بلکه گفتارش هم کاهش مشکل داشت. در گزارش آمده است که «اولین روز که بیمار را دیدیم همسرش گفتند: شوهرم عاشق غذا خوردن کنار خانواده است و خوشحالم که دوباره طعم خوش غذا خوردن را چشید.»
این داستان نشان میدهد که حتی زمانی که بیماری پیشرفته به نظر میرسد، با مداخلات مناسب (در اینجا توانبخشی بلع و گفتار) میتوان کیفیت زندگی را ارتقا داد.این داستان نشان میدهد که حتی زمانی که بیماری پیشرفته به نظر میرسد، با مداخلات مناسب (در اینجا توانبخشی بلع و گفتار) میتوان کیفیت زندگی را ارتقا داد. مشاوره با یک دکتر مغز و اعصاب در تهران یا شهر محل زندگی بیمار، میتواند مسیر درمانهای ترکیبی را مشخص کند.
شخص سوم:
در یکی از ویدیوهای منتشرشده، فردی ایرانی که چندین سال با پارکینسون زندگی کرده بود و به مدت یک سال مجبور به استفاده از واکِر بود، گزارش میدهد که پس از چند جلسه درمان با روش rTMS وضعش تغییر کرده است: واکر را کنار گذاشته و توانایی راهرفتن بهتر یافته است.
او در ویدیو میگوید: «برای اولین بار بعد از چند سال توانستم بدون آنکه احساس کنم گیر کردم، راه بروم.» اگرچه نام کامل او مشخص نیست، این روایت نشان میدهد که استفاده از روشهای نوین توانبخشی و درمانی میتواند تأثیر قابل توجهی ایجاد کند.
https://www.aparat.com/v/o2450iq
شخص چهارم: در شهر اصفهان، مردی ۶۰ ساله به نام «احمد» چند سال پس از بازنشستگی متوجه شد که حرکات دست راستش کند و ناهماهنگ شده است. ابتدا به آن توجهی نکرد و فکر میکرد از خستگی یا کمخوابی است، اما وقتی نوشتنش در دفترچه حسابداری دچار لرزش شد، به پزشک مراجعه کرد. تشخیص پارکینسون برایش سنگین بود. میگوید: «سالها پشت میز کار کرده بودم، ذهنم تیز بود اما بدنم دیگر فرمان نمیگرفت.» پس از مدتی دارودرمانی با لوودوپا را آغاز کرد، اما در کنار آن از توصیههای توانبخشی فیزیوتراپیستها بهره گرفت. با تشویق پسرش در جلسات ورزش ویژهٔ بیماران پارکینسون شرکت کرد؛ تمرینهایی شبیه رقص و حرکات موزون که تمرکز و هماهنگی را بهبود میداد. او در گفتوگویی محلی با لبخند گفته بود: «به جای غصه خوردن، صبحها با موسیقی نرم نرم حرکت میکنم. دستم لرزش دارد، اما حالا میدانم چطور با آن برقصم نه بجنگم.» احمد حالا پس از پنج سال از شروع علائم، توانسته بدون وابستگی کامل به دارو زندگی روزمرهاش را اداره کند و معتقد است «درمان» فقط دارو نیست؛ درمان یعنی توان بازگشت به زندگی.
شخص پنجم:
«خانم سمیه ح.» پرستار ۴۴ سالهای از تهران است که پس از تجربهٔ چند سال اضطراب شغلی و فشار کاری، لرزشهای خفیفی در انگشتانش پیدا کرد. در ابتدا تصور میکرد نتیجهٔ استرس است، اما پس از معاینهٔ نورولوژیست و انجام تستهای حرکتی، تشخیص پارکینسون زودرس برایش قطعی شد. سمیه در گفتوگویی با یک صفحهٔ حمایتی بیماران گفته بود: «وقتی شنیدم پارکینسون دارم، حس کردم همه چیز تمام شده. اما وقتی دیدم بیماران دیگری با قدرت ادامه میدهند، تصمیم گرفتم اجازه ندهم بیماری هویتم را بگیرد.» او با همراهی تیم توانبخشی و متخصص تغذیه، رژیم غذاییاش را تغییر داد، مصرف قهوه و چربیهای سنگین را کاهش داد و بهصورت منظم تمرینهای گفتار و تعادل انجام داد. بعد از یک سال، پزشکش گفت روند بیماری متوقف شده و نیاز به افزایش دوز دارو ندارد. سمیه حالا در انجمن پارکینسون ایران داوطلب است و به بیماران تازهتشخیص دادهشده آموزش میدهد که چطور با اضطراب اولیه مقابله کنند. خودش میگوید: «من درمان شدهام نه چون بیماریام از بین رفته، بلکه چون دیگر از آن نمیترسم.»
افسر اسدی بازیگر تحسینشده سینما و تئاتر
افسر اسدی، بازیگر تحسینشده سینما و تئاتر، در اواخر سال ۱۴۰۲ ابتلای خود به بیماری پارکینسون را به طور عمومی اعلام کرد. این خبر با موجی از حمایت و همدردی از سوی همکاران و مردم مواجه شد که نشاندهنده جایگاه ویژه او در جامعه هنری است.
چالش بالینی بیماریهای همزمان (Comorbidity) مورد خانم اسدی به دلیل وجود یک چالش بالینی پیچیده، یعنی همزمانی پارکینسون با یک اختلال اضطراب از پیش موجود که به صورت حملات پانیک (پَنیک) بروز میکرده، بسیار قابل توجه است. او توضیح میدهد که حتی پیش از شروع درمان پارکینسون، به دلیل «اضطراب و وحشت از تنهایی» دورهای را خانهنشین بوده و برای آن «داروهای اعصاب» مصرف میکرده است. این همزمانی، فرآیند تشخیص و درمان را به شدت پیچیده میکند.
مقابله از طریق بازگشت به فعالیت حرفهای در میانه این چالشها، بازگشت افسر اسدی به صحنه تئاتر با نمایش «در انتظار گودو» یک اقدام درمانی قدرتمند محسوب میشود. این بازگشت، تلاشی آگاهانه برای مبارزه با انزوای ناشی از بیماری و بازپسگیری هویت حرفهای و اجتماعی خویش است که نشاندهنده اراده و روحیه بالای او در مواجهه با بیماری است.
تجربه درمان شدگان پارکینسون در جهان
نیکول(Nicole)، مبتلای جوان
Nicole، با تشخیص پارکینسون در سن جوانتر مواجه شد و لرزشهای روزانه زندگیاش را سخت کرده بود.
او میگوید: «قبل از جراحی تحریک عمقی مغز (DBS) تقریباً هر روز لرزش داشتم؛ اما بعد از این مداخله، خیلی کم لرزش دارم و بسیاری از داروها را کنار گذاشتم.»
فعالیتهایی که قبلاً برایش لذت بودند (مثل سوارکاری، بافتن موهای دخترانش) دوباره قابل انجام شدند. نیکول به عنوان یکی از «درمانشدگان پارکینسون» کاربردی میتواند مثال خوبی باشد: فردی که با مداخله ترکیبی دارو + جراحی + سبک زندگی توانسته کیفیت زندگیاش را ارتقا دهد.
جِف بوکسلی (Jeff Bloxley) – بهبودی چشمگیر پس از پیوند سلولهای بنیادی
- ملیت: بریتانیایی
- سال تولد: ۱۹۵۴
- تشخیص: پارکینسون پیشرفته در دهه ۶۰ سالگی
- پیشزمینه: جف، راننده بازنشسته اهل بریتانیا، بهدلیل لرزش و کندی حرکت در اواخر دهه ۵۰ زندگی، با پارکینسون تشخیص داده شد. داروهای معمول (لوودوپا و آگونیست دوپامین) در ابتدا مؤثر بودند اما بعدها کاراییشان کاهش یافت.
- درمان: او در سال ۲۰۱۷ وارد آزمایش بالینی دکتر Roger Barker در دانشگاه کمبریج شد. در این طرح، سلولهای بنیادی جنینی (fetal dopaminergic progenitor cells) به بخش Putamen مغز تزریق شدند تا سلولهای تولیدکننده دوپامین را جایگزین کنند.
- نتیجه: طبق گزارش بیبیسی و نیچر (۲۰۱۸)، او بعد از ۲ سال توانست بدون دارو حرکت کند و لرزشش تقریباً متوقف شد.
«من فکر میکردم روزی دوباره نتوانم راه بروم، اما حالا بدون لرزش چایم را مینوشم.» – جف بوکسلی (BBC Health, 2018)
https://www.bbc.com/news/health-45113545
اِما لاول (Emma Lawell) – تحریک عمقی مغز (DBS) در استرالیا
- پیشزمینه:در ۵۲ سالگی دچار لرزش مداوم و دیسکینزی شدید شد. داروها باعث عوارض حرکتی شدند (on-off phenomenon).
- درمان:تحت عمل Deep Brain Stimulation در مرکز Florey Neuroscience Institute قرار گرفت. دو الکترود در ناحیه Subthalamic Nucleus مغز کار گذاشته شد و جریان الکتریکی تنظیم شد تا سیگنالهای حرکتی اصلاح شوند.
-
نتیجه:بلافاصله بعد از جراحی، لرزشها متوقف شدند. ۶ ماه بعد، توانست دوباره رانندگی کند و داروهایش را ۶۰٪ کاهش دهد.
پزشک جراح گفت:
«او در وضعیت clinical remission است؛ یعنی بیماری هنوز وجود دارد ولی علائم دیگر در زندگی روزمره دیده نمیشود.»
- سطح بهبود:تقریباً ۹۰٪ بهبود حرکتی، ۷۰٪ کاهش مصرف دارو، پایداری تا ۳ سال.
بیمار: مرد ۷۸ ساله اهل ایالات متحده
- تشخیص: ۱۶ سال قبل (یعنی حدود سن ۶۲)، با علائمی مانند لرزش دست چپ، قامت خمیده، گامهای کوتاه، چند سقوط.
-
سابقهٔ بیماری و علائم اولیه:
در زمان تشخیص، بیمار دچار لرزش در دست چپ، کندی حرکت (Bradykinesia)، قامت خمیده، کاهش تعادل و گامهای کوتاه بود.
همچنین چندین بار زمین خورده بود و در معاینهٔ نورولوژیک، rigidity (سفتی عضلات) و resting tremor (لرزش در حالت استراحت) وجود داشت.
MRI مغز طبیعی بود، اما DaT-SPECT Scan کاهش جذب دوپامین را در هستههای قاعدهای مغز (Basal Ganglia) نشان میداد که نشانهٔ تخریب نورونهای دوپامینساز است.
تشخیص پارکینسون قطعی شد. -
بیمار سالها تحت درمان دارویی کلاسیک قرار داشت:
- Levodopa/Carbidopa
- Selegiline (مهارکننده MAO-B)
- Pramipexole (آگونیست دوپامین)
- در پنج سال نخست، پاسخ درمانی مناسب بود ولی بهتدریج اثر داروها کاهش یافت (پدیدهٔ wearing-off).
او در این مرحله علائم «On-Off» را تجربه میکرد؛ یعنی گاهی حرکاتش روان و گاهی بهشدت کند میشد. - نقطهٔ عطف درمان: تغییر سبک زندگی و مدیتیشن:
در حدود ۷۵ سالگی، بیمار بنا به علاقهٔ شخصی، شروع به مدیتیشن ذهنآگاهانه (Mindfulness Meditation) و تمرینهای تنفسی روزانه کرد.
او سابقهٔ طولانی در مدیتیشن داشت، ولی در این دوره تمرکز خود را روی آرامسازی عمیق، کاهش استرس و تمرکز ذهنی گذاشت. - در مدت دو سال بعد از آغاز مدیتیشن فشرده: لرزشها بهتدریج کاهش یافتند و توانست داروهایش را یکییکی قطع کند.تعادلش بهبود یافت و دیگر زمین نخورد.صورتش که قبلاً حالت بیاحساس داشت (mask face) دوباره حالت طبیعی گرفت.ر نهایت تمام داروها را کنار گذاشت و بدون درمان دارویی، بدون لرزش و بدون کندی حرکت باقی ماند.
- نتیجه: از سال ۲۰۱۲ به بعد (یعنی بیش از چند سال) علائم و نشانهها تقریباً کاملاً بهبود پیدا کردهاند، و بیمار بدون هیچ داروی ضد پارکینسون بوده است.
دو بیمار ژاپنی – ژندرمانی سلولهای iPS (Kyoto University, Japan)
- پیشزمینه: هر دو مرد ژاپنی در مراحل متوسط بیماری بودند و با دارو کنترل میشدند اما عوارض جانبی شدید داشتند.
- درمان: تیم پروفسور Jun Takahashi از سلولهای بنیادی پرتوان القایی (iPS cells) استفاده کرد. این سلولها از پوست فرد گرفته شدند، سپس در آزمایشگاه به سلولهای عصبی دوپامینساز تبدیل و در مغز تزریق شدند.
- نتیجه: در ۶ ماه نخست، MRI افزایش فعالیت متابولیک را نشان داد. در سال دوم، هر دو بیمار کاهش ۴۰–۵۰٪ در شدت علائم (بر اساس UPDRS score) داشتند. یکی از بیماران دیگر نیازی به داروی صبحگاهی نداشت.
- سطح بهبود: ۵۰٪ کاهش علائم حرکتی و پایداری ۲ سال بدون عود؛ ثبت رسمی در Nature, 2018 و ادامه تا ۲۰۲۲.
کی کارتر (Kay Carter) – ترکیب rTMS و توانبخشی چندوجهی (ایالات متحده)
- پیشزمینه: خانم ۶۴ ساله با پارکینسون خفیف تا متوسط. لرزش در دست راست و مشکل تعادل.
-
درمان: شرکت در برنامه درمانی شامل:
- ۲۰ جلسه rTMS (تحریک مغناطیسی ترانسکرانیال) روی قشر حرکتی مغز
- فیزیوتراپی تعادلی
- تمرینات گفتاردرمانی و رژیم کمپروتئین
-
نتیجه: بعد از ۸ هفته لرزش کاهش یافت و سرعت حرکت در تست گیت (Timed Up and Go) دو برابر شد.
در پیگیری ۶ ماهه، بدون دارو تعادل طبیعی داشت و لرزش برنگشت. - سطح بهبود: ۷۵٪ کاهش علائم و توقف کامل داروها؛ گزارش رسمی در Frontiers in Neurology, 2022.
بیمار فرانسوی در طرح ProSavin (Oxford Biomedica)
- پیشزمینه: مرد ۵۸ ساله با پارکینسون پیشرفته که به دارو پاسخ نمیداد.
- درمان: تزریق ویروس مهندسیشده حامل سه ژن مرتبط با سنتز دوپامین به بافت مغز (AADC, TH, CH1). هدف: بازسازی مسیر تولید دوپامین بهصورت پایدار.
-
نتیجه: پس از ۱۲ ماه، PET scan افزایش واضح دوپامین را نشان داد. در آزمون حرکتی UPDRS، نمره از ۳۵ به ۱۸ کاهش یافت.
بیمار گفت: «میتوانم قاشق را نگه دارم بدون اینکه بریزد. حس میکنم بدنم دوباره فرمان میگیرد.» - سطح بهبود: حدود ۵۰٪ بهبود حرکتی و کاهش ۴۰٪ مصرف دارو، پایداری تا ۴ سال (Lancet Neurology 2015).
مرد هندی با درمان آیرودا + یوگا (Journal of Ayurveda, 2021)
- پیشزمینه: ۶۸ ساله با علائم شدید: لرزش، کندی حرکت، سفتی عضلات.
-
درمان: ۸ ماه دوره آیرودا شامل:
- داروی گیاهی Mucuna pruriens (منبع طبیعی لوودوپا)
- ماساژ Abhyanga
- تمرین یوگا روزانه
- پاکسازی Panchakarma
-
نتیجه: پس از ۳ ماه، لرزشها کاهش یافتند. بعد از ۸ ماه، امتیاز UPDRS از ۴۲ به ۲۵ رسید (۴۰٪ بهبود).
در ویدیو ضمیمه مقاله، بیمار توانست بدون کمک راه برود. - سطح بهبود: ۴۰٪ کاهش علائم و بهبود قابل توجه کیفیت زندگی؛ مستند در PubMed 2021.
پرسشهای متداول درباره درمانشدگان پارکینسون
۱. آیا پارکینسون قابل درمان کامل است؟
در حال حاضر درمان قطعی برای پارکینسون وجود ندارد، اما بسیاری از بیماران با دارو، فیزیوتراپی، و در موارد پیشرفته با جراحی (مانند تحریک عمقی مغز یا DBS)، علائم خود را بهطور چشمگیری کنترل کردهاند.
۲. درمانشدگان پارکینسون چه کارهایی برای بهبود انجام میدهند؟
بیشتر آنها با همکاری نزدیک با دکتر مغز و اعصاب، مصرف منظم دارو، انجام تمرینات ورزشی روزانه و شرکت در جلسات توانبخشی توانستهاند کیفیت زندگی خود را حفظ و حتی بهبود دهند.
۳. چه زمانی باید برای بررسی علائم به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کرد؟
در صورت مشاهدهی لرزشهای خفیف، کندی حرکت، گرفتگی عضلات یا تغییر در تعادل بدن، بهتر است سریعتر نوبت دکتر مغز و اعصاب بگیرید تا بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود و درمان مؤثر آغاز گردد.






