تجربه وزرا مهمتر از سن آنهاست / جانشین پروری جای جوانگرایی
گمانهزنیها درباره تغییرات احتمالی کابینه دولت دوازدهم ادامه دارد. بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری، رئیسجمهور منتخب گفت: سن کابینه دولت دوازدهم اندکی جوانتر میشود. به دنبال این سخن موجی از نظرها و پیشنهادات و انتقادات از طرف کارشناسان شنیده شد.
در این بین تیم اقتصادی دولت یازدهم که کارنامه درخشانی هم از خود به جای گذاشته، مورد توجه بوده است. محمدرضا نعمتزاده، وزیر صنعت معدن و تجارت، و محمود واعظی وزیر ارتباطات اعلام کردهاند که در سمت وزیر در کابینه دولت دوازدهم حضور نخواهند داشت. برخی کارشناسان معتقدند که هماهنگی و همجریان بودن وزرا بسیار با اهمیت است و باید مورد توجه قرار گیرد. برخی دیگر میگویند که اگر هر وزیری فارغ از جریان و احزاب سیاسی، در حوزه مربوطه بیشترین تخصص و تجربه را داشته باشد، به نفع دولت خواهد بود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، سید حسین سلیمی، عضو اتاق بازرگانی و نایبرئیس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران، میگوید: «جوان بودن، در شرایطی که ما به تجربه و تدبیر بسیار زیاد نیاز داریم در اولویت نیست، اما بر اساس پیشرفتهایی که کردیم اگر شرایط رو به بهبود برود میتوانیم فرصت تجربه را به افراد جوانتر هم بدهیم.»
به نظر شما تغییر و تحولات در کابینه دوازدهم باید به چه سمت و سویی باشد؟ در انتخاب وزرا چه معیارهایی باید مد نظر قرار داده شود؟
اصولا در همه جوامع به ویژه در کشور ما، وقتی قرار است افراد جدیدی در جایگاهی قرار گیرند و سمتی را کسب کنند، باید به آن مقطع زمانی رجوع شود؛ یعنی ما در زمانهای مختلف نیازهای متفاوتی داریم که با حضور افراد مختلفی مرتفع میشود. زمانی که در کشور شرایط خوب است و کمترین مشکلات را داریم، میتوانیم گذشت کنیم و در انتخاب افراد با جریانهای مختلف، سختگیر نباشیم، اما در زمانهایی مثل امروز که ما با بحران اقتصادی، رکود و بسیاری مشکلات دیگر مواجهیم و ناهماهنگی بین سازمانها و وزرای مختلف میتواند گاهی دردسر آفرین باشد، انتخاب وزیر باید بسیار سنجیده انجام شود. ما به تعامل و هماهنگی و همسویی بین اعضای کابینه دولت نیازمندیم. امروز ما در یکی از آن مقاطع بسیار حساس قرار داریم که مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی کشور را فلج کرده است. آمارها نشان میدهد ما هنوز نتوانسته ایم کارهایی را که باید ظرف مدت 12 سال گذشته انجام میدادیم، به ثمر برسانیم. بنابراین تعامل حداکثری میان وزرا بسیار ضروری است. همچنین نیاز است برنامهها و اقدامات کابینه دولت، شبانهروزی و بیوقفه باشد. یک وزیر جای هفت یا هشت ساعت کار، شاید مجبور باشد 16 ساعت در روز کار کند و توان خود را از دست ندهد. همه این معیارها باید در افرادی که میخواهند چنین مسئولیت خطیری را بر عهده بگیرند، بررسی شود. خواستهها و نیاز ملت و کشور برای پیشرفت و بیرون رفتن از این شرایط باعث میشود که از دولت بخواهیم با سنجش و بینش کافی، افرادی را به این سمتها بگماردی که نیازهای کشور را کاملا بشناسند، برای رفع این نیازها ایده و برنامهها منطقی و کاربردی ارائه دهند، همت بیشتر و توان کار بیشتری داشته باشند و در نهایت در یک تیم کاملا هماهنگ، تعامل بسیار خوبی با یکدیگر برقرار کنند. نه فقط خود وزرا، بلکه معاونان و مشاوران یک وزیر نیز باید پابهپا و هماهنگ با آنها توان و همت کار بیشتری داشته باشند.
یکی از مواردی که شما هم تقریبا به آن اشاره کردید مساله جوانتر شدن کابینه و توان بیشتر برای کار است، اما از طرفی به علت نبودن فضای تجربه و آزمون و خطا، بسیاری از افراد جوانتر، تجربه کافی برای اخذ چنین سمتهایی را ندارند. نظر شما در این مورد چیست؟
تجربه میتواند پشتوانه افراد برای پیشبرد درست وظایف محوله باشد. اگر وزیر امور خارجه تا به حال به خارج از کشور مسافرت نکرده باشد، چگونه میتواند شناخت درستی از مسائل امور خارجه داشته باشد؟ یا وزیر صنعتی که اصلا در کار صنعتی و اقتصادی نبوده است، چگونه میخواهد یک وزارتخانه بزرگ را هدایت کند؟ چنین کسی اول باید ساعتها و ماهها مطالعه و کار کند تا بداند بخش صنایع چیست و چگونه اداره میشود. تجربه قطعا یکی از مواردی است که مورد نیاز است، اما نه در حدی که سن زیاد فرد باعث کاهش توان جسمی وی باشد و زمان بازدهی فرد کوتاه باشد. اگرچه صفت جوان بودن، در شرایطی که ما به تجربه و تدبیر بسیار زیاد نیاز داریم، در اولویت نیست، اما بر اساس پیشرفتهایی که کردیم اگر شرایط رو به بهبود برود میتوانیم فرصت تجربه را به افراد جوانتر هم بدهیم. به نظر من اکنون جای جوانگرایی باید جانشینپروری بیشتر مطرح شود. کسانی که تجربه دارند میتوانند تجربه و اطلاعات خود را در اختیار جوانان قرار دهند و آنها را به مرور با قرار دادن در سمتهای مشاور و معاون، جایگزین خود کنند.
آیا به نظر شما تفکیک وزارتخانهها و انتخاب وزیران متخصص در حوزههای جداگانه جای انتخاب یک وزیر برای یک وزارتخانه بزرگ، میتواند به انتخابهای درستی در کابینه منجر شود؟
هم در مجلس هم در دولت و بخش خصوصی به این نتیجه رسیدهاند که تفکیک وزارتخانهها درست نیست. ما در بخش خصوصی هم با ادغام وزارتخانهها مخالف بودیم، هم با تفکیک آنها. چون این کارها مطالعه نشده است. در مورد تفکیک وزاتخانهها باید به این موضوع توجه داشت که آیا این تفکیک باعث بزرگشدن دوباره دولت نمیشود؟ با اضافه شدن هر وزارتخانه، یک وزیر، پنج معاون وزیر، چندین مدیر کل و تعداد بسیار زیادی کارمند به بدنه دولت اضافه میشود، در صورتی که ما به دنبال کوچکسازی دولت هستیم. جای تفکیک وزاتخانهها باید بر مدیریت وزرا تمرکز کرد. در این صورت حتی اگر یک وزارتخانه بزرگ است با انتخاب درست وزیر و مدیریت درست وی، میتوان از بزرگشدن دولت و غیراصولی پیشرفتن جلوگیری کرد. با همین تعداد وزارتخانهای که در حال حاضر موجود است باید مشکلات را رفع کرد. به نظر من انتخاب فرد مناسب به عنوان وزیر و مدیریت درست در کنار انتخاب معاونان متخصص در حوزههای مختلف یک وزارتخانه بزرگ، میتواند بسیار تاثیرگذارتر از تفکیک وزارتخانهها باشد.