آینده قیمت بنزین؛ گرانی یا سهمیهبندی
زمزمههای سهمیهبندی مجدد بنزین زمانی شنیده شد که یک مقام مسئول در شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی با اشاره به افزایش نگرانکننده مصرف بنزین در کشور گفت: «چنانچه نتوانیم روند صعودی مصرف بنزین را کنترل کنیم، دولت و مجلس باید مصوباتی درباره تغییر قیمت یا سهمیهبندی داشته باشند.»
این اظهار نظر که بیشتر به این معنی تعبیر شد که قرار است به زودی شاهد گرانی بنزین باشیم، مسئولان دولتی را بر آن داشته تا در روزهای اخیر بارها اطمینان دهند که قرار نیست بنزین حداقل به این زودیها گران شود. با وجود این، گران نشدن بنزین یا عدم بازگشت سهمیهبندی میتواند باز هم به افزایش مصرف سوخت که در چهار ماه سپری شده از سال جاری رکورد زنی کرده است، بینجامد. میانگین مصرف بنزین از ابتدای امسال تا پایان تیر روزانه ۷۹/۲میلیون لیتر بوده که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۸/۵درصد رشد داشته است. آیا تنها راه حل کاهش مصرف، گرانی یا سهمیهبندی مجدد است یا اینکه میتوان راهکاری دیگر پیدا کرد که نه بنزین گران شود، نه سهمیهبندی باز گردد و در عین حال الگوی مصرف نیز اصلاح شود؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای پیدا کردن راه حل مناسب کنترل مصرف بنزین، ابتدا باید دلایل این افزایش مصرف را بررسی کرد. میزان مصرف بنزین در تیر امسال ۸۴/۶میلیون لیتر در روز بوده که این میزان نیز نسبت به مدت مشابه پارسال، رشد ۱۲/۱درصدی را تجربه کرده است. بسیاری از کارشناسان دلیل این افزایش مصرف را شروع فصل تابستان و افزایش سفرهای استانی عنوان میکنند، اما قیمت بنزین در طول دو سال گذشته ثابت مانده است و اگر علت این افزایش مصرف را تنها مربوط به افزایش سفرهای استانی بدانیم، باید این منطق را قبول کنیم که سطح رفاه و به تبع آن قدرت مالی مردم برای سفر و تامین خودرو افزایش یافته است. این مقوله با توجه به کاهش چشمگیر تورم در سال گذشته و رشد اقتصادی کمنظیر، چندان دور از ذهن نیست. با این حال نمیتوان تنها عامل افزایش مصرف بنزین را این موضوع دانست. دومین عامل افزایش مصرف بنزین شاید در افزایش تعداد خودروها باشد. در سال گذشته حدود یکمیلیون و 340هزار خودرو در کشور تولید شد که در مقایسه با سال 94 حدود 38درصد رشد داشته است. همچنین تولید موتورسیکلت هم در سال 95 نسبت به سال 94 با رشدی حدود 63درصد روبهرو شد و از 453هزار به 737هزار دستگاه موتورسیکلت افزایش یافت. علاوه بر اینها نباید از یاد برد که افزایش واردات خودرو در سال 95 در مقایسه با سال 94 حدود 21درصد رشد داشته است. مساله تنها افزایش تعداد خودروها نیست. بسیاری از خودروهای وارداتی بنزین بسیار زیادی مصرف میکنند و از طرفی عمر طولانی آنها منجر به این میشود که سالهای بیشتری، بخشی از سرانه مصرف بنزین را به خود اختصاص دهند. این خودروها علاوه بر مصرف زیاد بنزین آلایندگی زیادی نیز تولید میکنند که به صرفه نبودن ورود آنها به کشور را دوچندان میکند. در مقابل کیفیت ناکافی خودروهای داخلی و قیمتهای زیاد، میل افراد برای خرید خودروهای داخلی را کاهش داده است. در بررسی سومین عامل، بهبود نسبی وضع رفاهی مردم و رشد اقتصادی ششدرصدی سبب افزایش تردد خودروهای شخصی بنزینسوز و رشد سفرهای درون و برونشهری و در نتیجه رشد مصرف بنزین شده است. اکنون اگر بخواهیم با رویکرد بهبود اوضاع اقتصادی شهروندان به این قضیه نگاه کنیم، بهطور طبیعی نباید از این رشد مصرف چندان نگران باشیم و حتی به تعبیری میتوان از آن به عنوان اتفاقی مثبت یاد کرد. موضوع افزایش قیمت بنزین زمانی نگرانکننده خواهد بود که با کمبود آن روبهرو باشیم. باید به این نکته اشاره کرد که در تمام جهان با افزایش جمعیت و افزایش تعداد خوردوهای شخصی، افزایش مصرف بنزین یک مقوله طبیعی است و در سالهای گذشته به علت وجود آلایندهها و مشکلات محیطزیستی، مساله اصلاح الگوی مصرف سوخت بیش از پیش مطرح شده است.
تحقق اصلاح الگوی مصرف
برای اصلاح الگوی مصرف در همه زمینهها دو نوع رویکرد وجود دارد؛ رویکرد تنبیهی و منعی، رویکرد تشویقی و دعوتی. در رویکرد اول قوانین تنبیهی، مانع اقدام فرد به آن عمل و یا الزامآور به عمل خاصی میشود. برای مثال در سالهای گذشته با افزایش جریمههای رانندگی، شاهد کاهش جرایم رانندگی بودیم. مثال بارز آن الزام افراد به استفاده از کمربند ایمنی بود که طی سالها تبدیل به یک فرهنگ نهادینه شد. اما در رویکردهای تشویقی، از افراد دعوت میشود که به صورت خودخواسته به انجام یا عدم انجام کاری همت کنند. اینکه در مورد مصرف بنزین کدام یک از این رویکردها، نتیجه مناسبتری دارد قابل بررسی است. در سالهای گذشته با دو شاخه از اقدامات منعی مواجه بودیم. قدم اول حذف یارانه از سوخت بود. اجرای طرح هدفمندی یارانهها و رساندن قیمت بنزین به قیمت واقعی سوخت، میتوانست مانع از مصرف بیرویه آن باشد، اما این اتفاق نیفتاد، چرا؟ واضح است. مصرفکنندگان بنزین آزاد که بیشتر از سهمیه بنزین مصرف میکنند، بادرصد افزایش هزینه کمتری نسبت به مصرفکنندگان در محدوده الگوی مصرف مواجه شدند که مشوقی برای افزایش مصرف بنزین توسط آنها و افزایش استفاده آنها از یارانه بیشتر بهخاطر مصرف بیشتر بود. از طرفی قیمت آزاد بنزین در گام دوم هدفمندی یارانهها در مقایسه با قیمت سهمیهای بنزین و تورم جامعه در سالهای اخیر، برای پرمصرفها بازدارنده نبود و مشوقی برای کاهش مصرف آنها محسوب نمیشد. در کنار افزایش قیمت، سهمیهبندی بنزین نیز تاثیر چندانی در کاهش مصرف آن نداشت، چراکه هزینه تمام شده برای سفرهای درون شهری یا برونشهری در بسیاری از مسیرهای فاقد مترو یا اتوبوس، از هزینه مازاد بنزین سهمیه، بیشتر بود و استفاده از خودرو شخصی و پرداخت مبلغ مازاد سهمیه بنزین، همچنان برای مردم به صرفه بود. ضمن اینکه استفاده از کارت سوخت به صورت غیرمجاز، بازار سیاهی برای بنزین درست کرده بود که ضرر آن را مردم پرداخت میکردند. اکنون دو سال از ثبات قیمت بنزین میگذرد. در این دو سال تورم کنترل شده است و رشد اقتصادی و به تبع آن میزان رفاه مردم افزایش داشته است. بدیهی است که در چنین شرایطی افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن یک راه حل قطعی و بلندمدت برای کنترل مصرف نخواهد بود. با اینهمه باید دید که در صورت واقعی کردن قیمت بنزین، سود حاصل از آن چه میشود و آیا این افزایش قیمت به میزانی خواهد بود که بازدارنده دهکهای بالای جامعه برای مصرف سوخت باشد یا نه. بهویژه اینکه این دهکها عموما از خودروهای وارداتی و با مصرف زیاد استفاده میکنند.
اجرای طرحها در زمان مناسب
هرکدام از راهکارها مثل حذف یارانه دولتی، افزایش قمیت یا سهمیهبندی، اگر در زمان مناسب و با سازوکار مناسبی اجرا شوند، میتوانند در رسیدن به هدف که همان اصلاح الگوی مصرف است، تاثیرگذار باشند. استفاده از اثر جانشینی گاز (CNG) برای خودروهای عمومی از طریق تثبیت قیمت آن و افزایش تعداد جایگاهها در شهرهای بزرگ، افزایش کارمزد جایگاههای CNG متناسب با ارزش زمین در کلانشهرها با هدف ورود بخش خصوصی برای جبران کمبود تعداد جایگاهها، بهبود و گسترش ناوگان حمل و نقل عمومی در راههای برونشهری و همچنین آموزش و فرهنگسازی در استفاده بهینه از سوخت، از جمله راهکارهای اصلی کاهش مصرف بنزین هستند. در صورت اجرای این راهکارها، مصرف بیشتر الزاما یک معضل نخواهد بود و انگیزه مردم برای صرفهجویی بیشتر میشود. در نتیجه، هم الگوی مصرف بنزین اصلاح شده و مصرف بنزین (بهخصوص بنزین آزاد) در کشور کاهش خواهد یافت و هم بخشی از کسری درآمدهای هدفمندی یارانهها جبران خواهد شد.