
موافقت تهران با ناتوی اسلامی/ چالشهای یک پیشنهاد نظامی

به گفته یک نماینده مجلس، پاکستانیها پیشنهاد ایجاد ناتوی اسلامی را با حضور ایران، پاکستان، عربستان و ترکیه مطرح کردند که تهران با این پیشنهاد موافقت کرده است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل ازایرنا، فداحسین مالکی، رئیس گروه دوستی ایران و پاکستان گفته است: "پاکستانیها پیشنهاد ایجاد ناتوی اسلامی را با حضور ایران، پاکستان، عربستان و ترکیه مطرح کردند که تهران با این پیشنهاد موافقت کرده است و این رویکرد زمینهساز یک اجماع بزرگ بین کشورهای اسلامی در مقابل تحرکاتی رژیم صهیونیستی خواهد شد و قطعا رئیسجمهور در این سفر میتواند زمینهسازی لازم را برای تحقق آن انجام دهد. "
*ناتوی اسلامی تزی است که طی ۱۰ سال گذشته در ذهن و آنالیز برخی تحلیلگران منطقه غرب آسیا وجود داشته است.
لکن این مسئله با چالشها و، اما و اگرهای بسیاری مواجه است.
چالش نخست که همه در جریان آن هستیم و مهمترین چالش نیز هست؛ نبود منافع تماما مشترک و وجود منافع بعضا متناقض کشورهای حاضر در منطقه است.
مقولهای که بعید است به زودی حل شود!
قضایایی مثل جنگ سوریه، تقابلات ایران و پاکستان در مسئله اشرار پاکستانی، جنگ عربستان و یمن، تناقض دیدگاههای ایران و عربستان و ترکیه در برخی موارد و... همگی نشان از این دارد که ماجرای ناتوی اسلامی فعلا فقط در قامت گفتوگو امکان وقوع دارد.
چالش دوم این است که به قول آن ضربالمثل عربی؛ دو شمشیر در یک غلاف جا نمیشود!
به این معنی که راهبر و سیاستگذار اصلی این ارتش چند ملیتی باید مثل تجربه ناتوی اروپایی مشخص باشد و نمیتوان شاهد حضور مواضع مختلف در مغز راهبری این تشکیلات بود.
آیا کشورهای نامبرده شده در فهرست ناتوی اسلامی حاضر به پذیرش مقتضیات "شورای فرماندهی" و تدوین منافع مشترک هستند؟
به نظر میرسد این مسئله هم فعلا فقط در قامت یک گفتوگوی طولانی مدت قابل بحث است.
علاوه بر دو چالش پیشگفته یک نکته اساسی نیز وجود دارد و آن اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران با تجربه تشکیل "محور مقاومت" و راهبری هستههای مقاومت فرامرزی علیه تجزیه کشورها و بر ضد آمریکا و اسرائیل یک نمونه کامل و قابل اتکا برای تشکیل ناتوی اسلامی است.
اما کشورهای حامی این تز و بلکه نیازمندان تشکیل ناتوی اسلامی باید بدانند که این تجربه ایران صرفا با "عقلانیت" و اتخاذ مواضع و منافع منطقی و اسلامی ممکن است.
نمیشود کسانی حرف از ناتوی اسلامی بزنند که در مکنون خودشان خواهان پیشبر منافع آمریکا و اسرائیل باشند، پایگاههای آمریکایی و رادارهای اسرائیلی را در قلب سرزمینی خود جا داده باشند، به فرماندهان تروریست ارتش آمریکا مدال بدهند و یا از پرورش تروریستهای تکفیری منتفع باشند.
از طرفی آیا حامیان تز ناتوی اسلامی حاضرند سیادت منطقهای و نظامی ایران که در نبرد با آمریکا، موشکباران اسرائیل، تأمین امنیت خلیج فارس، محو کشور جدیدالتأسیس داعش و عبور از تحریمهای اقتصادی اثبات شده است را بپذیرند و با علم به میانرده بودن وارد ناتوی اسلامی شوند یا اینکه این تشکیلات احتمالی از هماکنون قرار است نارس متولد و به یک مجموعه بودجهخور و نمایشی تبدیل شود؟
اینها چالشها و نکاتی است که درباره ناتوی اسلامی باید پیرامون آنها به بحث و اقتراح نشست.