
آیا مذاکره و توافق ایران و آمریکا موجب ارزانی و کاهش قیمت کالاها میشود؟

اینکه «توافق در چه شرایطی به ثبت برسد» مهم است؛ آیا قرار بر این خواهد بود که به تولید کمک کند یا منابع ارزی افزایشی خواهد شد یا اصلا قرار است، سایه جنگ از کشور رخت ببندد؟
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه اطلاعات، آلبرت بغزیان، اقتصاددان با اشاره به اینکه ریال ایران در ردههای پایین پول در دنیا قرار دارد، اظهار داشت: بخشی از کاهش ارزش پول ملی ریشه در کسری بودجه دولت دارد. به هرحال وقتی قرار دولت این میشود که درآمد ارزی را به پول ملی تبدیل کند تا درآمد بیشتری داشته باشد، موجب به هم ریختگی میشود. همچنین نمیتوان سهم تحریم را در این مساله نادیده گرفت. به هرحال تحریم کاهش درآمد نفتی را موجب میشود. چون هم فروش نفت کم میشود و هم دور زدن تحریمها باعث کاهش تزریق منابع مالی به خزانه میشود.
این کارشناس اقتصاد در ادامه افزود: همچنین باید به خروج سرمایه اشاره کرد که ارز خارج شده از کشور موجب کاهش منابع ملی میشود. یعنی موج خرید خانه توسط ایرانیها در ترکیه، دوبی، عمان و... به نوعی فرار سرمایه حساب میشود. در این بین به کرات شاهد خروج سرمایهِ سرمایه گذارانی هستیم که به دلیل مانعهایی که تحریم پیش روی شان گذاشته است، ترجیح را در سرمایه گذاری در کشورهای دیگر میبینند.
او افزود: وقتی فعالان اقتصادی میبینند، با تغییرات نرخ ارز تورم افزایشی میشود، صلاح را در خلاص شدن از اقتصاد شلخته ایران میبینند؛ بنابراین ترجیح میدهند، دارایی خود را اگر کم باشد، به صورت ارز و طلا و اگر زیاد باشد، به صورت ملک و خودرو نگهداری کنند که در این فرایند بازار داخلی اقتصاد از منابع قابل توجهی از سرمایه ایرانیان محروم میماند.
بغزیان یادآور شد: تحریمها محدودیت درآمدی و در نتیجه کسری بودجه برای دولت ایجاد کرده که دولتیها برای رهایی از تبعات چنین حالتی، یا دست به دامان بانک مرکزی شده یا نرخ ارز را بالاتر میبرند تا بتوان گفت، هم مردم منفعت طلب و هم دولت در کاهش ارزش پول ملی نقش دارند.
چرا در شرایط ناپایدار، استفاده از نرمافزار حسابداری آنلاین ضروری است؟
وی توضیح داد: با شروع مذاکره ایران و آمریکا فقط شاهد ارزانی ارز و طلا بودیم. یعنی هیچ کدام از اقلام مصرفی مردم نه تنها ارزان نشد، بلکه در مواردی افزایش قیمت هم رخ داد. اینکه مذاکره و توافق احتمالی موجب ارزانی در کشور شود، مستقیما به اراده بانک مرکزی بر میگردد. در واقع کاهش نرخ اگر دائمی باشد، تاثیرگذار خواهد بود. البته اینکه «توافق در چه شرایطی به ثبت برسد» هم مهم است. آیا قرار بر این خواهد بود که به تولید کمک کند یا منابع ارزی افزایشی خواهد شد یا اصلا قرار است، سایه جنگ از کشور رخت ببندد.
بغزیان یادآور شد: بعد از رفع تحریم، گره گشایی بستگی به سیاست گذاریها دارد. به این معنی که باید دید، آیا نظام تصمیم گیری اقتصادی واقعا تمایلی به پایین آمدن قیمت دلار دارد یا نه؟ آیا دولتیها حاضر خواهند شد نرخ سود بانکی را پایین بیاورند تا مسیر تولید هموارتر شود یا همچنان به فکر کسریهای دولت خواهند بود؟