وظیفهام فروش نفت و برگرداندن پول نبود/ قاضیمقیسه: شما جزو شرکای اصلی هستید و تنها کارگزار حمل نبودهاید
چهارمین جلسه رسیدگی به اتهامات دو نفر از همدستان بابک زنجانی صبح امروز در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب (شعبه هم عرض) به ریاست قاضی مقیسه آغاز شد.
مهدی شمس متهم ردیف دوم پرونده فساد نفتی در جلسه چهارم دادگاه برای ادامه دفاعیات در جایگاه حاضر شد و گفت: در جلسات قبل در ارتباط با عنصر مادی و معنوی مشارکت توضیحاتی دادم. به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از میزان،وی مدعی شد: هدف بنده کمک برای شکستن تحریمها بوده است و چرخه خرید و فروش و حمل کالا به صورت زنجیرهای از عوامل مختلف بوده و قائم به شخص نبوده است.
قاضی مقیسه گفت: حرف ما هم همین است. تشکیلات سازمانیافتهای برای رسیدن به مطامع مادی و بردن اموال بوده است.
شمس پاسخ داد: افراد دیگر نیز در این قضیه بودهاند که وزیر و رئیس بانک مرکزی آن را تأیید کردند، همچنین شراکت بانک ملت خود یکی از عوامل اصلی بوده و برخی نهادهای دیگر در این قضیه دخالت داشتند و بنده فقط کارگزار حمل و عضوی از این زنجیره بودم.
قاضی مقیسه گفت: شما شرکتهای جعلی را ایجاد کردید پس زنجیرهای بودن را قبول دارید، شما باید پول را به پیمانکاران میدادید نه اینکه صرف خرید هواپیما کنید.
متهم ردیف دوم پرونده پاسخ داد: وظیفه بنده فروش نفت و برگرداندن پول نبوده است، بانک مرکزی را من ایجاد نکردم و محل ورود من مؤخر به این قضایا است.
قاضی مقیسه گفت: شما جزء شرکای اصلی هستید و تنها کارگزار حمل نبودهاید.
شمس پاسخ داد: اینگونه نیست و مدارک آن موجود است.
قاضی مقیسه گفت: در قراردادی که بین زنجانی و شما بسته شده است، شما در سه بند متعهد شدید که پول نفت را برگردانید و در اینجا از نماینده دادستان میخواهم که قرارداد را قرائت کند.
نجفی نماینده دادستان گفت: در بند ۱۲ کیفرخواست در صفحه ۲۱۹ مفاد کامل قراردادی که در تاریخ ۱۵/۹/۹۱ منعقد شده است آمده است که شرکت هواپیمایی اونور ایر توسط زنجانی به مبلغ ۲۵۵ میلیون دلار خریداری شود و بند د قرارداد جهت فروش نفت و محصولات است.
وی ادامه داد: در بند دوم قرارداد ذکر شده که آقای شمس توانایی فروش نفت را دارد و بابت هر بشکه یک دلار کمیسیون بردارد. همچنین در بند ۵ قرارداد آمده که مسئولیت حفظ نفت در هر کشوری بر عهده شمس است بنابراین بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی این توافق نوعی قرارداد است.
شمس پاسخ داد: راجع به این تفاهمنامه توضیح میدهم. من مسئولیتی برای نگهداری و حفظ نداشتم تمام فروشها توسط زنجانی صورت گرفته است، از کیفر خواست به صورت گزینشی برداشت شده و بنده مدارکی دارم که ثابت میکند در عمل اینگونه نیست.
قاضی مقیسه گفت: تفاهمنامه نبوده و قرارداد است.
متهم ردیف دوم پاسخ داد: اگر سوء نیت داشتم تفاهمنامه را امضا نمیکردم، من کلی غصه خوردم و مثال آش نخورده و دهن سوخته شدم.
نماینده دادستان گفت: همان ۵ درصد اونور ایر برای شما کافیست.
متهم پاسخ داد: شما گفتید برای بیتالمال است و من آن را پس دادم.
قاضی مقیسه گفت: توصیههای وکیل خودتان را که به شما گفت: دادگاه را کش بدهید انجام ندهید، این نتیجه ملاقات شما با وکیل است در حالیکه ما بیکار نیستیم.
شمس تصریح کرد: من نیز میخواهم دادگاه زود تمام شود.
قاضی مقیسه گفت: شما میگویید شبکه ساختگی است. آیا برای شما سناریو ساختهاند که متهمتان کنند؟
شمس پاسخ داد: بله شبکه مجازی برای ما درست کردهاند و دادسرا آن را ایجاد کرده و جرم منتسب به فرد خاص بوده است و شما بهخاطر مشارکت شبکهای پرونده را برگرداندهاید.
نماینده دادستان گفت: طبق نظردیوان عالی کشور جرم شبکهای بوده است و شما حق ندارید علیه دادگاه تهمت بزنید و بگویید شبکهای برای شما ساختهاند.
شمس گفت: بنده نقشی در صدور، تهیه و مخابره اسناد مجعول نداشتم. کار فروش نفت و انتقال وجوه توسط مدیرعامل صندوق بازنشستگی نفت بوده است.
قاضی مقیسه گفت: شما به مدیرعامل صندوق بازنشستگی نفت گفتید که من حاضرم نفت شما را نجات دهم.
شمس گفت: خیر. آقای قاضی شما چرا به تاریخ محمولهها توجه نمیکنید؟
قاضی مقیسه گفت: توصیه وکیل شما است که این مسئله را نپذیرید؛ اما شما تعهد دادید که نفت را بفروشید و پول آن را برگردانید.
شمس گفت: محل ورود من مؤخر به این قضایا است و وقتی السی باز میشود یعنی کار فروش آغاز شده است.
نجفی نماینده دادستان تصریح کرد: چه کسی گفته که بازگشایی السی به معنای فروش نفت است؟ درواقع فروش زمانی آغاز شد که در جلسهای با حضور شما و مدیرعامل صندوق بازنشستگی نفت، بابک زنجانی بحث 300 میلیون وام را با حوالههای مجعول مطرح و ایجاد اعتماد کرد و تمام ردیابیها از طریق وزارت اطلاعات انجام شده است.
شمس گفت: اسناد موجود است و صرافی سفیر آلتین یک دلار به من پول نداده است.
شمس متهم نفتی در ادامه دفاعیات خود گفت: جناب آقای رئیس اگر اصل در محکوم کردن من است پس دیگر دفاعیات من فایدهای ندارد.
قاضی مقیسه در واکنش به این اظهارات گفت: برای شما کیفرخواستی صادر شده است که توسط نماینده دادستان قرائت شده و از آن دفاع می شود لذا در چارچوب این کیفرخواست دفاعیات خود را انجام دهید.
این متهم نفتی اظهار کرد: بر اساس تاریخ قراردادها حمل بار در شهریور ماه انجام شده است. یعنی قبل از برج 9 که من وارد همکاری شدهام. قبل از من 7 محموله نفتی جابه جا شده است.
قاضی مقیسه اظهار کرد: محموله نفت از خارک به مالزی رفته و بلاتکلیف مانده است شما گفتید نفت را به قیمت ارزان میگیریم و آن را می فروشیم و پولش را خرج مطامع خود میکنیم. شما با LC های جعلی نفت را خریداری کردهاید.
وی ادامه داد: اعتماد به شما از جایی شروع شد که فکر شد شما استاد دانشگاه هستید و در این کار میتوانید کمک مؤثر داشته باشید. اینها باعث شد که به شما اعتماد شود وگرنه بابک زنجانی در حوزه نفت اصلا سابقهای نداشته است.
مهدی شمس در پاسخ گفت: تاریخ قراردادها کاملا مشخص است اسناد حمل هم کاملا وجود دارد. نقش من در معرفی زنجانی مؤثر نبوده و بنده عامل اعتماد سازی نبودهام. حرف وا ظهارات زنجانی دلیل مجرمیت من نیست.
وی توضیح داد: به عنوان مثال امکان اینکه یک چک از دوبی صادر شود و در ترکیه پرداخت شود اصلا وجود ندارد. یعنی اصلا بین دو کشور صادر نمیشود. بلکه باید از راههای دیگری مثل سوئیفت این کار انجام شود.
در ادامه رسیدگی نجفی نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفته و در دفاع از کیفرخواست گفت: مبلغ 225 میلیون از پول نفت صرف خرید هواپیما شده است. مهم این است اینکه پرداخت پول از طریق چک باشد یا نقدی یا راههای دیگر زیاد مهم نیست. حرف این است که پولی که از فروش نفت به دست آمده به جای اینکه بازگردد صرف خرید هواپیما شده است.
متهم نفتی در پاسخ به نماینده دادستان گفت: تمامی پرداختها به صورت مستقیم و بین شرکتها انجام شده است یعنی به گونهای نیست که فرد در آن دخالت داشته باشد. به همین شرکت فال مستقیما و به دستور زنجانی و "ص" پولها را به شرکت اونور ایر پرداخت کرده است و بنده اصلا دخالتی نداشتهام.
وی در توضیح این موضوع گفت: مدیر عامل شرکت HK قصد فروش نفت را داشته است در چین فقط سه شرکت میتوانند خرید نفت را انجام دهند که یکی از این شرکت ها ارتش چین است. در این خصوص یک خانم چینی به عنوان نماینده ارتش چین وارد شد که میخواست نفت را خریداری کند. در اینجا من دخالتی نداشتهام. باید اعتبار سنجی کنند که یک بانک و یک شرکت چقدر اعتبار دارد. اینکار وظیفه من نبوده است .
وی ادامه داد: جناب آقای رئیس حضرت علی (ع) میفرمایند " حق را بگویید حتی اگر به ضررتان باشد" واقعیت این است که بانک ما درآن زمان شرایط بد را تجربه میکرد. بانکها همه قفل بودند و در تحریم به سر میبردند. در آن زمان به جز نیروی انتظامی ، سپاه و بخش خصوصی کسی نمیتوانست نفت را بگیرد. اما زنجانی این کار را کرد. در این 4 سال اخیر این حرف که شما کاسبان تحریم بودهاید مانند پتک به سر من زده میشود. در صورتی که قصد من کمک بوده است. البته که همه در آن زمان قصد کمک داشتند اما کسی کاری انجام نمیداد. در آن زمان وزیر نفت شجاعت این کار را داشت واین کار را کرد.
وی گفت: محل ورود من به ماجرای زنجانی درسال 89 برای خرید هواپیما بوده است. درحالی که موضوع فروش نفت از سال 91 آغاز شده است.
وی به روند خریداری هواپیما اشاره کردو بیان کرد: ما برای خرید هواپیما باید با یک فروشنده خارجی یک قرارداد صوری میبستیم تا بتوانیم خرید خود را انجام دهیم سپس باید این هواپیما را به یک جزیره ازاد منتقل می کردیم تا کسی متوجه نشد برای ایران است. البته حمل و جابه جایی این هواپیماها همه دارای هزینه است. مثلا ما هواپیمایی را خریداری میکردیم و می بردیم به گرجستان وسپس به تاجیکستان منتقل میکردیم ونهایتا این هواپیما را وارد ایران می کردیم یعنی برای خرید یک هواپیما باید چند دست معامله وانتقال انجام می شد.
وی افزود: در این معاملات افرادی بودند که هزینههای یک میلیون دلاری می گرفتند ولی من با 30 ، 40 هزار دلار این کارها را انجام دادم.
شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: بابک زنجانی به من زنگ زد و گفت ما از شما برای دورزدن تحریمها درخواست کمک داریم. من از طریق دوستانم وآقای "ی" پیگیر این افراد شدم که گفتند زنجانی محل نفوذ نظام است لذا من به قصد دورزدن تحریمها وارد این کار شدم.
وی عنوان کرد: در آن زمان میزان فروش نفت از 4 میلیون بشکه به 700 هزار بشکه رسیده بود. کسی اجازه نمیداد که کشتی ایرانی در بنادرش پهلو بگیرد. حتی کشتیهای ما را بیمه نمیکردند.
جناب آقای قاضی فروش نفت یک کار بسیاری پیچیده است چه برسد به اینکه شرایط تحریم هم شامل حال ما شده بود.
قاضی مقیسه رئیس شعبه 28 دادگاه انقلاب در ادامه رسیدگی خود خطاب به متهم گفت: بله تمام کارهای شما طاقت فرسا و در جهت فروش نفت بوده است. اما نتیجه کار شما چه چیزی بوده است. شما بعد از این همه کاری که کردهاید پولی را برنگرداندهاید حتی تاکنون یک سند واقعی را رونکردهاید بلکه همه اسناد شما جعلی بوده است. این همه کار تشکیلاتی نتیجهاش چه شده است . پول را گرفته و پس ندادهاید. این پول هنوزدست شما و شرکای شماست ونمیگویید آن پولها کجاست.
شمس در پاسخ به اظهارات قاضی مقیسه گفت: بنده همانطور که قبلا هم گفتهایم یک برگ را جعل نکردهام. صدور LC جعلی و این قبیل موارد مربوط به آقای زنجانی است من هر آنچه که پول گرفتهایم پس داده ام من فقط یک کارگزار بوده ام . باید نفت را تحویل انبار میدادم و رسید دریافت میکردم. همه موضوعاتی که شما بیان می کنید از اظهارات زنجانی است.
وی اظهار کرد: شرکت فال حسب دستور زنجانی پول ها را به شرکت اونور ایر پرداخت کرده است. هدف من از وارد شدن به دعوای حقوقی با شرکت فال فقط دلسوزی بوده است الان هم به خاطر دلسوزی همه همکاریهای خود را انجام داده ام هدف اول من کمک و هدف بعدی من منافع مالی بوده است به خداوند قسم من از نیت زنجانی اطلاع نداشته ام.
قاضی مقیسه خطاب به متهم اظهار کرد: شما در اظهارات خود گفتهاید که بابک زنجانی گفته است که شرکت نفت پول خود را می خواهد من چکار کنم؟ بابک زنجانی گفته است که ول کن این حرفها را و شما به جای اینکه قبول نکنید وپولها را پس بدهید رفتهاید دنبال خرید هواپیما وهتل و مسائل دیگر.
قاضی مقیسه گفت: شما در جلسات گذشته اقرار کردید و بنده پرسیدم مگر میشود بدون برنامه، بدون اسناد و بارنامه محمولهها را منتقل کرد؟ که شما فرمودید: میشود و این کارها را بدون بارنامه انجام دادهام.
شمس گفت: در صفحه 76 دادنامه آمده که مدیر عامل شرکت HK ادعا کرده هیچگونه اسناد حمل و باربری به بابک زنجانی داده نشده است. اما طبق مدارک مالکیت محرز شده است. بنده در زمان انعقاد تفاهمنامه وزرا اصلاً ایران نبودم. من طرف قرارداد آقایان نبودم.
قاضی مقیسه گفت: شما موظف بودید نفت را بفروشید و پولها را برگردانید.
شمس پاسخ داد: ذهنیت شما فقط براساس کیفرخواست است و به اسنادی که من در این دادگاه ارائه میدهم هیچ توجهی نمیکنید و باز حرف خود را میزنید. قاضی مقیسه گفت: اعتماد بین آقای بابک زنجانی و وزیر نفت را شما ایجاد کردید.
شمس پاسخ داد: در سال 90 وزیر از بابک زنجانی تقدیر و تشکر کرده و اسناد آن هم موجود است. این یعنی وزیر به زنجانی اعتماد داشته است. بنابراین با اعتماد شخص وزیر نفت به زنجانی فروخته شده است و وزیر نفت به خوبی با زنجانی آشنا بوده است وقتی همه آقایان تأیید کردهاند شما میگویید من معرفی کردم؟
شمس ادامه داد: من اصلاً وزیر نفت را ندیده بودم که بخواهم اعتماد جلب کنم آیا من دروغ میگویم و کیفرخواست راست میگوید اگر اینگونه است که دیگر دادگاه معنیای ندارد. ادعای کیفرخواست برای اتهام من کاملاً غیرواقعی است.
در ادامه شمس گفت: دیوان محاسبات تبانی وزیر را تأیید کرده است.
قاضی مقیسه گفت: جزئیات نظر دیوان و مطالبی که دیوان استنتاج کرده را نخوانید چرا که در این صورت حرف وکیلتان میشود که گفته فرافکنی کن و دادگاه را کش بده.
شمس پاسخ داد: بنده در شهریور 91 استعفا دادم.
قاضی مقیسه گفت: شما به چه کسی استعفا دادید؟ پول را گرفتید و خرج کردید حالا با بهانه اینکه فال ورشکست شده و در نفت آب بوده دیگر نخواستید پولی بگیرید و استعفا دادید؟
شمس پاسخ داد: زنجانی کارفرمای من بود و من به او استعفا دادم. مدیرعامل HK به من گفت الان موقع جهاد است و پشت زنجانی را خالی نکن حتی من به آقای یزدی گفتم نمیخواهم کار کنم. ایشان گفت: هرجا انحراف دیدی من را مطلع کن و کار را ادامه بده.
متهم ردیف دوم پرونده ادامه داد: در رابطه با عنصر مادی و معنوی مشارکت دو نکته وجود دارد: یکی مربوط به حقالزحمه من بوده (13 میلیون دلار) که چیزی دریافت نکردم این در حالی است که سهام شرکت انوایر را نیز پس دادم.
وی ادامه داد: آمار اشتباهی را در رابطه با مفاهیم اقتصادی دادهاند مثلاً تورم را ناشی از آثار این پرونده دانستهاند و جرم اخلال در نظام اقتصادی را مطرح کردهاند.
قاضی مقیسه گفت: دنبال حاشیه نروید. آیا فروختن 18 میلیون بشکه نفت و 10 کشتی نفت و 1 میلیارد و 200 میلیون یورو مسئلهای جزئی است و اخلال در نظام اقتصادی کشور محسوب نمیشود؟ این پولها باید به پارس جنوبی میرفت و تولید ملی انجام میشد.
وکیل شمس گفت: آقای رئیس اگر نفتها آتش میگرفت خوب بود؟
قاضی مقیسه پاسخ داد: هیچگاه آتش نمیگرفت. نباید که براساس اما و اگر و شاید صحبت کرد. 1 میلیارد و 200 میلیون یورو به جای مصرف در تولید داخلی صرف خرید هواپیما و خرید زمین در بالای شهر شده است.
متهم ردیف دوم تصریح کرد: بحث اقتصاد در زمان تحریم مهم است. در آن زمان کلیه فعالیتهای خارجی ایران متوقف شده بودو نفتی که صادر میشد پول آن به کشور وارد نمیشد و پولها یا بلوکه میشد و یا به قول برخی آقایان جنس بنجل وارد میکردند.
وی ادامه داد: آقای جهانگیر معاون اول دولت در روزنامه شرق در تاریخ 9/11/94 گفتند که 950 میلیارد دلار در 8 سال نفت فروخته شده بود و 4 سال قبلتر از آن هم به قول خود آقایان ما بحران نفتی داشتیم اما سؤال اینجاست که چرا تا سال 86 پیشرفت پارس جنوبی خوب بوده است. مشخص است که در اینجا بحث، بحث مدیریتی است بنده به عنوان یک اقتصاددان میگویم که تمام بودجه مملکت صرف امور جاری میشود و نه امور عمرانی. بنابراین اشکال در سوء مدیریت بوده است.
قاضی مقیسه گفت:اگر 1 میلیارد و 200 میلیون یورو را به پیمانکاران میدادید و پول را درجای خود هزینه میکردید قطعاً رشد نفت داشتیم.
شمس در ادامه دفاعیات خود گفت: سیاستهای دولت نهم و دهم سیاستهایی بود که همه بودجه صرف مسائل اجرایی کشور می شد وصرف مسائل عمرانی نمیشد. شما 7 سال اول آن و یک سال آخر آن را ببینید. نباید موضوع مشکلات کلان آن موقع را به این موضوعات ربط دهید. اگر شما نسبت به من ذهنیت محکوم داشته باشید من سکوت کنم بهتر است.
قاضی مقیسه گفت: بنده نسبت به شما ذهنیتی ندارم. من میگویم مبلغ 1 میلیارد و 200 میلیون یورو که پول زیادی هم هست چه شده است.
شمس اظهار کرد: بله درست است این پول پول زیادی است اما نباید آن را گردن من انداخت. بنده در خصوص شرکت فال نقش معرّف نداشتم بلکه اسناد نشان میدهد که خود زنجانی این شرکت را معرفی کرده است. من نمیخواهم طرفداری شرکت فال را بکنم، به طوری که با آنها دشمنی سرسختی هم دارم. اما واقعیت این است که گفته می شود شرکت فال ورشکست شده کذب محض است چون این شرکت در یک دعوای حقوقی با یک شرکت دیگر به طور قطعی برنده شده بود و مبلغ زیادی از آن شرکت طلب داشت.
وی بیان کرد: من گزارش جلسات خود را با مدیران فال به زنجانی دادم و گفتم که بهتر است اعتبار سنجی صورت گیرد. در ادامه جلساتی با حضور خود زنجانی برگزار شد که نهایتا زنجانی در ماشین به من گفت این شرکت قابل اعتماد است. برو با آنها کار کن.
وی عنوان کرد: کل این قرارداد بستن با شرکت فال در طی 11 روز انجام شد. چون بابک زنجانی میگفت که من از طرف شرکت نفت برای فروش نفت تحت فشار هستم. این شرکت ضمانتنامه داد که هر مشکلی پیش بیاید من جبران خسارت میکنم به طوری که حتی کشتی ها آمدند برای تخلیه بار و من اجازه ندادم گفتم اول اجازه دهید قراردادها بسته شود سپس نفت را تخلیه کنید.
وی درتوضیح حمل بار و تخلیه آن تصریح کرد: تمام بارها خارج از گمرک تخلیه شد اما بارنامه وجود داشت. قرارداد فال یک قرارداد نمایندگی بوده است یعنی کسی که نماینده است صاحب مال نیست بلکه دارنده بارنامه صاحب مال است. در این شرایط و تحریمها بود که زنجانی به من گفت که این نفتها باید به پول تبدیل شود.
شمس اظهار کرد: بنده نفت را به فروش نرساندهام بلکه فال بدون اجازه نفت را فروخته است به همین خاطر اکنون با شرکت فال دعوا دارند اگر یک سند وجود داشت که من نفت فروختهام شما درست میگویید. بنده اصلا مجوزی ندادهام که فال نفت را بفروشد. در این خصوص من در حال اقامه دعوی از شرکت فال بودم که شما من را بازداشت کردید و پیگیری شکایت ناتمام ماند.
وی بیان کرد: حرف من این است که دستور پرداختها توسط زنجانی بوده است. اصلا سندی نیست که من گفته باشم شرکت فال نفت را بفروش یا فلان پول را پرداخت کن. ما ادعا داریم که فال خیانت درامانت کرده است.
متهم ردیف دوم فساد نفتی اظهار کرد: این توضیحات برای این بوده است که بگویم هیچ سوءنیتی از طرف من وجود نداشته بنده هر جا متوجه شدهام که موضوع چیزدیگری است اطلاع دادهام و شروع به کمک کردم.
قاضی مقیسه گفت: شما وقتی نفت را دادید به شرکت فال، بخشی از پول آن را گرفته اید، این یعنی اینکه شما از فروش نفت توسط فال رضایت داشتهاید وگرنه برای چه آن پول را گرفتهاید.
شمس افزود: من میگویم که شرکت نفت بدون اجازه نفت را فروخته است. به همین دلیل من از شرکت فال شکایت کردهام.
وی بیان کرد: من می گویم که دیگران نفت را فروختهاند و پول را گرفتهاند.
شمس گفت: زنجانی در اعترافات خود دردادگاه نوزدهم گفته است که من همه کارها را انجام داده ام وشمس فقط کارگزار است.
وی اظهار کرد: متاسفانه نقش حمل کنندگی من بسیار پررنگ نشان داده شده است، همچنین منافع کسب شده توسط من را خیلی بزرگ جلوه دادند اگر کل اموال من بیش از 5 میلیون بود شما درست میگویید. ا گر من به جز خانه ام درلندن چیزی به اسم خودم یا همسرم یا فرزندانم بود شما حق دارید. قسم می خورم اکنون برای خرج خانواده ام دچار مشکل هستم. مصداق من آش نخورده ودهن سوخته است.
شمس عنوان کرد: اظهارات زنجانی خیلی متناقض است. یک بار گفته است که من 400 میلیون، یک بار گفته است 600 میلیون و یک بار گفته است که من 800 میلیون گرفتهام.
شمس ادامه داد: 51 درصد شرکت اونور ایر به نام یک فرد ترکیهای شده و 49 درصد به نام من به عنوان یک فرد انگلیسی شده است که از این میزان 44 درصد بهصورت امانی است و موافقتنامه امانتداری آن هم موجود است.
وی افزود: بنده به زنجانی گفتم خرید اونورایر به مبلغ 225 میلیون دلار گران است اما گفت میخواهم قطعه وارد کنم و کالاهایی وارد کنم که بعدها بحثهایی پیش آمد و امریکاییها گفتند برای ایرانیهاست و تحریم کردند کلی زحمت کشیدم تا از تحریم خارج شد، قدرت تنجل را بعد از بازداشت زنجانی به ایران آوردم آنوقت میگویند همکاری نکردی.
شمس گفت: آن اوایل میخواستیم اونور ایر را بفروشیم اما آقایان گفتند فروش نرود در حالیکه اگر به فروش میرفت نهایتاً 44 میلیون دلار کسر و 210 میلیون دلار نصیبمان میشد و به کشور بازمیگشت. در حال حاضر هم میشود به روش تجاری مشکل را حل کرد و در این خصوص با آقای هندی نیز صحبت کردهام.
جلسه چهارم رسیدگی به اتهامات متهمان ردیف دوم و سوم پرونده فساد نفتی پایان یافت و ادامه رسیدگی به این پرونده به دوم مرداد ماه موکول شد.