تعدیل ساختاری با اقتصاد چه میکند؟ / افزایش رشد اقتصادی در گرو آزادسازیها و روانسازی قوانین است
مرتضی ایمانیراد بر این باور است که اقتصاد جهانی بر سر دوراهی است؛ یا این رکود دامنگیر و نرخ تورم بسیار پایین استمرار پیدا میکند و یک رکود گستردهتری حاکم خواهد شد، یا اینکه با تعدیلهاى جدى ساختارى میتواند به نرخهای رشد بالاترى منجر شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خبرآنلاین ، تحلیلگر ارشد اقتصاد بین الملل در گفتوگویی با تحلیل تصمیمات اخیر گروه ۲۰و تاثیری که بر اقتصاد جهانی می گذارد، گفت:« اخیرا گروه کشورهای موسوم به G20 که از ۲۰ کشور صنعتی و کشورهای در حال ظهور تشکیل شده اند، در هامبورگ آلمان در ۷ و ۸ جولای سال ۲۰۱۷نشستی برگزار کردند. کشورهای گروه ۲۰ اساسا به این دلیل به وجود آمده اند که کشورهای در حال ظهور و صنعتی گردهم بیایند تا مسائل همدیگر و مسائل جهانی را بتوانند به اشتراک بگذارند.»
وی افزود:« هدف این جهت گیری بررسی سه حوزه است؛ نخست توجه به نرخ رشد جهانی، دوم توجه به تجارت جهانی و قوانین آن و سوم توجه و بررسى بازارهای مالی جهانى. هسته اصلی ایده حاکم بر G20 عمدتا سیال کردن و روان کردن ارتباطات بین المللی است.»
این کارشناس اقتصادی بیان کرد:« به عنوان مثال آرژانتین، برزیل، اندونزی، هند، آفریقای جنوبی، مکزیک و ترکیه کشورهای در حال ظهور هستند،اما در این اجلاس شرکت می کنند و موضع خودشان را اعلام می کنند. بنابراین مسئله اصلی G20 تسهیل روابط بین المللی از طریق مشارکت این دو گروه کشور برای دست یابی به نرخ رشد اقتصادی بالا است و اساسا این گروه تاکید بسیار زیادی بر جهانی شدن و روان سازی ارتباطات بین المللی دارد..»
ایمانی راد اظهار کرد:«در کنار بحث G20 شاهد هستیم که جناحی تحت عنوان جناح راست یا راست افراطی در برخی از کشورها از جمله انگلستان، مجارستان، آمریکا و در بعضى کشورهاىاروپائى شکل گرفته و به سرعت هم در حال رشد است . در انتخابات اخیر فرانسه که خانم لوپن که به عنوان رقیبى قدرتمند حضور داشت ، هر چند که انتخاب نشد،اما رای بی سابقه ای بدست آورد. بنابراین به موازات یک جریان موافق جهانی شدن را داریم و از طرف دیگر قدرت گیری جناح راست را داریم که أساس تفکرشان توجه به ملى گرایى ، اقتصاد داخلى ، تکیه کمتر به سازمانهاى بین المللى است که به طور طبیعی در رشد کشورهای گروه ۲۰ تاثیر خواهد گذاشت.»
سایه جناح راست بر اجلاس جی۲۰
ایمانی راد خاطرنشان کرد:« در اجلاس اخیری که در هامبورگ برگزار شد، کاملا نشان داده شد که آمریکا یک ساز کاملا مخالفی را در اجلاس می زند و به همین جهت برخی ها با کنایه اعلام کردند که دیگر این کشورهای G20 نیست و به گروه کشورهای G19، تبدیل شده است.به عبارتی دیگر نمی توان انتظار داشت که آمریکا به طور جدى وارد مباحث G20 شود. به این دلیل که دولت ترامپ موضع کاملا راست و افراطی دارد که با مواضع کشورهای ۲۰ ناسازگار است. بنابراین طبیعی است که باید آماده باشیم تغییراتی در سازمان های جهانی داده شود.»
او اضافه کرد:« در هر حال جناح راست با شعار حمایت های تعرفه اى و غیر تعرفه اى ، حمایت از اقتصاد داخلی ، مبارزه با تروریسم ،مبارزه با جهانی شدن به هر قیمت، مبارزه با تشکیل سازمان های مختلف جهانی به میدان آمده و مخالفت های خود را با جریانات حاکم بر جهانی شدن اعلام کرده است. اما باید دید که این حرکت ها به عنوان یک پدیده در سطح جهانی شکل مى گیرد یا نه .»
این کارشناس اقتصادی خاطر نشان کرد:«اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که چرا این جناح علی رغم عدم آشنایی با مسائل تخصصی و روندهای جهانی در حال قدرت گرفتن هستند. چند دلیل برای قدرت گرفتن جناح راست وجود دارد. قدرت گیری جناح راست در جهان منجر به تضعیف گروه کشورهای ۲۰ خواهد شد. یکی از علت هایی که جناح راست بسیار با سرعت قدرت گرفت مشکلاتی است که در اقصاد جهانی وجود دارد.»
این تحلیل گر مسایل اقتصادی یادآورشد:«در واقع بعد از بحران سال ،۲۰۰۸ اقتصاد جهانی نتوانست خود را به شرایط قبل از ۲۰۰۸ برگرداند.یعنی بحران به بدنه اقتصاد ها نفوذ کرده و هنوز این اقتصاد ها نتوانسته اند وضعیت عادی خود را به دست آورند. همین مسئله باعث شده است تا جناح راست این مشکل را به عنوان دلیلی برای موجودیت خود مطرح کند و با توجه به اینکه موج بیکاری نیز در جهان به شکل گسترده ای افزایش یافته و طبعا مخالفت زیادی با بیکاری وجود دارد،تحرکات جناح راست را توجیه پذیر کرده است.گذشته از بیکارى ، نرخ هاى پایین تورم و کاهش سرمایه گذارى در کشورهاى صنعتى جهان محرک هاى اساسى قدرت گیرى جناح راست بوده اند. در واقع جناح راست این مشکلات را ناشى از روند بى رویه جهانى شدن مى داند»
ایمانی راد عنوان کرد:«گذشته از این ها مسئله تروریسم و مسئله کند شدن نرخ اقتصادی هم موضوع مهم دیگری است که دستآویز این گروه شده است. در واقع گسترش این مشکلات باعث شده تا جناح راست شکل بگیرد. نتیجه ای که می توان از این بحث گرفت، این است که کشورهای گروه ۲۰ علی رغم هماهنگی هایی سازنده ای که با یکدیگر دارند، با همدیگر روی این خط مشی سیاست های جهانی هم فکری میکنند.لذا به نظر می رسد که از این به بعد دچار یک سری مشکلات جدی شوند که این مشکلات جدی از امسال شروع شده است و باید انتظار داشت در اجلاس های بعدی هم ادامه پیدا کند.»
توجه به نرخ رشد اقتصادی
رییس موسسه مطالعات اقتصادی بامداد با تاکید بر اینکه توجه به نرخ رشد اقتصادی از ویژگی های این اجلاس بود،عنوان کرد:« هر چند که مسائل نابرابری های جنسیتی و نابرابری های اقتصادی نیز مورد توجه قرار گرفت، اما مسئله اصلی این بود که چگونه میتوان نرخ رشد اقتصادی را افزایش داد. با توجه به اینکه جدا از ۲۰ کشور چند کشور دعوت شده دائمی نیز حضور دارند و از سازمان های بین المللی نیز شرکت کنندگانی حاضر می شوند، لذا اهمیت بحث ها سبب شده تا G20 یکی از اجلاس های مهم جهانی به حساب آید و لذا زمانی که در رابطه با نرخ رشد اقتصادی بحث می شود، از جنبه های مختلف اقتصادی نیز مورد توجه قرار می گیرد.»
او اضافه کرد:«نتایج بحث ها نشان داد که نرخ رشد اقتصادی کمی سرعت خواهد گرفت،اما این موضوع احتیاج به روان سازی ارتباطات در سطح بین المللی دارد.از سوی دیگر یک سری سیاست های ملی مطرح شد که باید با سیاست های جهانی هماهنگ باشد. در مجموع با آزاد سازی ها و روان سازی های اقتصادی بین المللی می توان نرخ رشد اقتصادی را افزایش داد. این مهمترین نکته اى بود که در این اجلاس به آن توجه کردند. »
ایمانی راد گفت:« اجلاس امسال جدا از نرخ رشد اقتصادی دستیابی به این نرخ از طریق تجارت آزاد را نیز مورد تاکید قرار داد. همچنین با توجه به حمایت از تولید داخل به عنوان موتور توسعه داخل و سپس حمایت از تجارت آزاد به عنوان موتور توسعه بین المللی می توان انتظار داشت که پیش بینی ها محقق شود. نکته بسیار مهم این است که اساسا گردهمایی هایی شبیه گروه کشورهای ۲۰ نمی توانند خیلی اثرگذار بر روی نرخ رشد اقتصادی باشند. به این دلیل که یک گردهمایی های دو روزه است و یک سری مواضع و تفاهمات نوشته و نانوشته ایجاد می شود و یک سری گفت وگو ها انجام می شود. بیشتر به نظر می رسد که یک نوع نزدیک کردن مواضع به یکدیگر است.»
او عنوان کرد:« کانون نرخ رشد اقتصادی نمی تواند در این مکان ها باشد. این اجلاس ها بیشتر به عنوان کاتالیزور اثر می گذارند و انصافا کشورهای گروه ۲۰ در این نقش خود در ده سال گذشته موفق بوده است.»
افزایش بی سابقه بدهی دولت ها
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد:« نکته ای که وجود دارد این است که مشکلات اقتصاد جهانی بسیار جدی تر از این حرف ها است که گروه هایی مانند G20 بتوانند این مشکلات را از سر راه بردارند. به طور جدی برای اولین بار بدهی دولت ها در سطح جهان بسیار بالا است. برای اولین بار بدهی شرکت های تولیدی در سطح جهان رو به افزایش است. برای اولین بار کشورهای نوظهور بدهی های بالایی پیدا کردند که در طول تاریخ سابقه توسعه اقتصادیشان چنین بدهی هایی نداشتند. جالب این است که در کشورهای صنعتی خانوارها نیز حجم بدهی بالایی دارند. به طور کل حجم بدهی شرکت ها، دولت ها و در خانوار بسیار بالا است. همین موضوع باعث شده است که یک مشکل جدی برای تقاضا ایجاد شود. آن هم یک نوع انقباض تقاضا در سطح جهانی ایجاد شده که همین مسئله موجب شده است تقاضا را برای کالاها کاهش دهد.»
وی بیان کرد:« کاهش تقاضا برای کالاها باعث شده است که قیمت کالاها از جمله نفت در سطح بسیار پایین تاریخی قرار بگیرد. چون این مشکل به طور ساختاری در اقتصاد جهان وجود دارد و وجود خواهد داشت،بنابراین هیچگونه چشم اندازی مثبتی برای بالا رفتن قیمت اولیه در سطح جهان وجود ندارد. »
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه سیاست هایی که در خصوص این مشکل در کشورهای صنعتی اتخاذ شده سیاست های پولی بوده است، گفت:«در 9 سال گذشته این سیاست ها توسط کشورهای شبیه آلمان، ژاپن و آمریکا و در کل منطقه اروپا سیاست های تحت عنوان سیاست های انبساط پولی و سیاست های کاهش نرخ بهره اتخاذ شده که به طور معمول نتوانستند آثار بحران سال ۲۰۰۸ را از بین ببرند و یک محرک خوبی برای رشد اقتصادی قابل قبول برای کشورها باشد.»
کمرنگ شدن اثرگذاری سیاست های پولی در جهان
ایمانی راد خاطر نشان کرد:« مطلوبیت اثرگذاری سیاست های پولی در این کشورها به شدت پایین آمده است. به طور مثال در ماه گذشته که فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را ۰.۲۵ درصد بالا برد ؛ اما این تصمیم یک الی دو روز بیشتر دوام نیاورد و دلار آمریکا مجددا ضعیف تر شد. در چند سال گذشته ژاپن نیز چندین بار سیاست پولی خود را به شکل تزریق ین در بازارهای داخلی و خارجی اعمال کرده و جالب این است که هر چه این سیاست را بیشتر اعمال می کند اثرپذیری آن کم می شود. اخیرا بحث خرید اوراق قرضه ژاپن توسط بانک مرکزی مطرح شده است. جالب این است که در یک مدت زمان کوتاهی ین ژاپن کاهش پیدا کرده، اما مجددا به وضعیت سابق خودش بازگشته است.بنابراین معتقدم که اثرگذاری این سیاست ها در حال کم شدن است. به طورى که خود اقتصاددانان طرفدار سیاست هاى پولى هم به این سیاستها با دیده تردید نگاه می کنند. این یکى از نقاط حمله جدى جناح هاى راست به سیاستهاى اقتصادى حاکم است. به همین دلیل است که آنها بیشتر روى سیاستهاى مالى متمرکز هستند تا پولى.»
وی بیان کرد:« از یک طرف مشکل اقتصاد جهانی به طور ساختاری وجود دارد و از طرف دیگر سیاست مناسب برای فائق شدن برای مشکلات هنوز توسط کشورهای صنعتی جهانی ارائه و پیشنهاد نشده است ؛ لذا اثرگذاری موثر نداشته است. تنها کشورى که توانسته کمی مشکلات خود را حل کند و بیکاری را کاهش دهد آمریکا بوده که اگر بیشتر توجه کنید، آمریکا نیز در برخی مواقع آمارهای مثبت و در برخی دیگر آمارهای منفی دارد. در مجموع موفق شده است بخشی از مشکلات خود را حل کند اما کماکان مشکلات جدی دارد.در جمعه هفته گذشته آمار تورم و خرده فروشى أمریکا بسیار نا امید کننده بود. »
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه سیاست هایی که برای رویارویی با این مشکلات اتخاذ شده به نظر نمی رسد که بتواند مشکلات اقتصاد جهانی را حل کند،متذکر شد:« نتیجه ای که می توان گرفت، این است که سازمان ها یا گروه های G20 دیگر قادر نخواهند بود که اقتصاد جهانی را به این راحتی تحت تاثیر قرار دهند.»
ایمانی راد گفت:« اقتصاد جهانی بر سر دوراهی است؛ یا این رکود دامن گیر و نرخ تورم بسیار پایین استمرار پیدا می کند و یک رکود گسترده تری را بر نظام جهانی حاکم خواهد کرد، یا اینکه با تعدیلهاى جدى ساختارى اقتصاد جهانی می تواند تکان بخورد و نرخ های رشد بالاترى را تجربه کند.»
او تاکید کرد:« تجربه سال ۲۰۱۶ نشان می دهد که اثرگذاری این سیاست ها وجود داشته،ولی نتوانسته مسائل اساسی را حل کند و باید منتظر باشیم در سال ۲۰۱۷ .و ۲۰۱۸ آیا اقتصاد جهانی قادر خواهد بود مسائل خودش را با سیاست های پولی حل کند یا نه؟ اگر نتوانست تردیدی باقی نخواهد ماند که نفوذ و گسترش جناح راست بیشتر خواهد شد و کشورهای دیگری زیر پوشش سیاسی این جناح قرار خواهند گرفت.»