وزیری از جنس پزشکیان!
علی حیدری (کارشناس رفاه و تامین اجتماعی) در یادداشتی نوشت: وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی متولی حق مردم و پول مردم است و به همین دلیل بایستی وزیر آن «مطلع و دردمند» باشد نه «مرفه بیدرد» و این وزیر نباید وامدار هیچیک از اصحاب زر و زور و تزویر بوده و مستقل و آزاده باشد.
به گزارش اقتصاد آنلاین از ایلنا، رئیس جمهور محترم متعاقب پیروزی در انتخابات و طی دیدار با تشکلهای کارگری و بازنشستگی در خصوص نحوه انتخاب وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خطاب به آنان گفت: «شما پیشنهاداتتان را بدهید و بر اساس آن شاخصها تلاش خواهیم کرد تا فردی با مشخصاتی که هم از طبقه کارگر باشد و همچنین عالم، آگاه و توانمند باشد را انتخاب نماییم.»
و نگارنده اگر در آن جلسه حضور داشتم از ایشان میخواستم علاوه بر مشخصاتی که ذکر کردند، یک نفر مثل خودش را برای تصدی این وزارتخانه انتخاب کند. فردی که دردمند و دغدغه مردم و بویژه اقشار فرودست جامعه باشد، فردی که امین، حفیظ، علیم و مکین باشد همان مختصاتی که برای حضرت یوسف (علیه السلام) به عنوان امانت دار و خزانه دار مصریان در قرآن آمده است چراکه غالب منابع و ظرفیتهای ذیل این وزارتخانه در بخشهای حمایتی، بیمهای و تعاونی متعلق به مردم است، فردی که مستقل باشد و وام دار هستههای قدرت و ثروت نباشد؛ فردی که هم سفره مردم باشد و خواهان برچیدن سفرههای خاص و خواص از منابع عمومی و…
وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی متولی حوزه تامین اجتماعی (امدادی، حمایتی و بیمهای) است که منابع آن غالباً در حکم امانت، حق الناس و اموال عمومی است و بخش اعظم آن حاصل مشارکت شرکای اجتماعی صندوقهای بیمهگر اجتماعی ویا مشارکت خیرین و نیکوکاران در قلمروهای امداد اجتماعی و امور حمایتی بوده و یا ماحصل مشارکت اعضای تعاونیها بوده و نمیتوان و نباید به هر روشی و با هر هدفی آن را خرج کرد، بلکه محل خرج ریال به ریال این منابع امدادی، حمایتی و بویژه بیمهای مشخص و متعین است فلذا وجه امانت داری و پاکدستی فردی و تیمی وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی مهم است.
مضافا به اینکه در حوزه «تعاون» هم نیز حق و حقوق مردم مطرح است و در حوزه «کار» نیز اصول کار شایسته و مقاوله نامههای بین المللی کار و تامین اجتماعی پذیرفته شده از سوی ایران اقتضاء مینماید که وزارتخانه متولی آن به صیانت از حقوق مردم (در حوزه رفاه و تامین اجتماعی) و حقوق بیمه شدگان و مستمری بگیران (در حوزه بیمههای اجتماعی) بپردازد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در عین حالی که باید درک کند و بفهمد که عدم دریافت حقوق چند ماهه برای یک کارگر و خانواده او یعنی چه؟! میبایست بداند که تحمیل هزینه من غیر حق و مصارف مغایر با اصول و قواعد بیمهای و دست اندازی به منابع و ذخایر سازمانها و صندوقهای بیمهگر اجتماعی نیز، خیانت در امانت و دست در جیب سایر بیمه شدگان نمودن و آدرس اشتباهی دادن است. و در یک کلام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی متولی حق مردم و پول مردم است و به همین دلیل بایستی وزیر آن «مطلع و دردمند» باشد نه «مرفه بیدرد» و این وزیر نباید وامدار هیچیک از اصحاب زر و زور و تزویر بوده و مستقل و آزاده باشد.
وزیر تعاون، کار ورفاه اجتماعی، هم بایستی «مطلع» و مسلط به حوزه «سیاست اجتماعی» و «خدمات اجتماعی» باشد و هم «دردمند» و زجر کشیده باشد و آگاه از «درد مردم» بقول مرحوم اوستا «از درد سخن گفتن و از درد شنیدن / با مردم بیدرد ندانی که چه دردیست» ) مگر میشود فردی که رویکرد غالب اقتصادی و تجارت مآبانه دارد، در یک وزارتخانه متولی وجه اجتماعی دولت مشغول بکار شود و موفق شود؟ مگر میشود کسی که از درد مردم مطلع نیست و از مشاهده آسیبهای اجتماعی دلش به درد نمیآید بتواند در حوزه خدمات اجتماعی و سیاست اجتماعی موفق باشد؟ مگر میشود کسی که نمیداند معنی به زیر خط فقر رفتن یک خانواده در اثر ابتلا به فقر و آسیب اجتماعی چیست بتواند تصدی چنین وزارتخانهای را برعهده گیرد؟
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم بایستی «درد» مردم داشته باشد و هم «مطلع» باشد و در فرآیند تصمیمسازیها و تصمیم گیرهای دولتی، به دنبال احقاق حقوق حقه مردم (سهم متناسب حوزههای امدادی، حمایتی و بیمههای اجتماعی) باشد و در فرایند اتخاذ و اجرای «تصمیمات اقتصادی» دولت و مجلس «وجه اجتماعی» و مابه ازای «تامین اجتماعی (امدادی، حمایتی و بیمهای)» آن را مد نظر داشته و گوشزد نماید.
وزیر تعاون، کار ورفاه اجتماعی مطلع و دردمند باید بداند که پیشرفت بدون عدالت، توسعه بدون تامین اجتماعی (حوزههای امدادی، حمایتی و بیمهای)، تولید و سرمایهگذاری ملی بدون بسط و تقویت بیمههای اجتماعی، وجداناً، شرعاً و قانوناً میسر نیست و میبایست برای تحقق ملازمت و مقارنت عدالت و پیشرفت، سهم مردم بطور عام و اقشار و گروههای آسیبپذیر، بطور خاص و نیز سهم متناسب لشکریان توسعه (کارگر و کارمند شاغل و بازنشسته) در فرآیندهای تامین و تخصیص منابع عمومی بصورت عادلانه و منصفانه در نظر گرفته شود.
وزیر تعاون، کار ورفاه اجتماعی متولی اجرای چند قانون مادر و اصلی کشور یعنی قانون کار، قانون ساختار نظام جامع و رفاه تامین اجتماعی، قانون تامین اجتماعی، قانون بیمه بیکاری، قانون بهزیستی و قانون تعاون میباشد و مشخصه بارز و نکته ممیزه این قوانین نسبت به سایر قوانین و حوزههای کارکردی دولت، این است که این قوانین بر حقوق اجتماعی مردم تاکید دارد و وزیر متولی این وزارتخانه «مدعی العموم اجتماعی» در ساختار اجرایی کشور است و بایستی خدمات اجتماعی و تامین اجتماعی را «حق مردم» و «تکلیف دولت» و حاکمیت بداند و در جهت استیفای حقوق اجتماعی مردم و ایفای وظایف اجتماعی دولت حرکت کنند.
و مخلص کلام اینکه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت «پزشکیان» بایستی همچون خود پزشکیان دردمند و دغدغهمند سفره و معیشت مردم بویژه اقشار ضعیف جامعه باشد و در جهت تدوین و اجرای طرحهای صیانتی، تامینی و جبرانی برای آحاد مردم و بویژه اقشار فرودست جامعه گام بردارد.
اگر رئیس جمهور محترم میخواهد «قدرت بیقدرتان و صدای بیصدایان» باشد باید وزارت تعاون کار ورفاه اجتماعی را به فردی مشابه خودش (پزشکیان) در منش و بینش و روش بسپارد چراکه مابقی وزارتخانهها یا صنعتی و اقتصادی هستند نظیر نفت، صنعت و تجارت، نیرو، اقتصادی و دارایی یا خدماتی و سیاسی و فرهنگی هستند نظیر وزارت بهداشت، کشور، ارشاد و…که به لحاظ کالاییسازی و تجاریسازی غالب وظایف عمومی دولت طی دو دهه اخیر، غالباً در این وزارتخانهها نگاه غیر اجتماعی حکمفرما شده است و غالب مدیران متولی این وزارتخانهها بیشتر رویکردهای سیاسی، فرهنگی، تجاری و اقتصادی داشتهاند.
جناب آقای دکتر پزشکیان باید غلطی که از دولت احمدی نژاد مصطلح شده است و به اشتباه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را یک وزارتخانه اقتصادی قلمداد میکند را تصحیح کند و بایستی در این دولت و با توجه به تاکیدات رئیس جمهور محترم بر اصول عدالت و انصاف و دغدغه مندی که نسبت به سفرههای مردم دارند، فردی با رویکرد غالب اجتماعی و از جنس مردم و دغدغهمند و دردمند برای این وزارتخانه انتخاب شود.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بایستی به سیاست اجتماعی و سیاست ورزی اجتماعی بپردازد و مدیریت و ساماندهی خدمات امدادی، حمایتی و بیمههای اجتماعی، تنظیمگری بخش تعاون و تنظیم روابط کار و پیادهسازی اصول کار شایسته را سرلوحه کار خود قرار داده و مسائل اجتماعی را محور فعالیت خود قرار دهند نه اینکه به سیاحت اقتصادی در شرکتهای زیر مجموعه سازمانهای بیمهگر اجتماعی بپردازد که حق الناس و متعلق حق مردم است. بعبارت دیگر نبایستی سیاستگذاری اجتماعی که وظیفه اصلی این وزارتخانه است و ارائه خدمات اجتماعی فراگیر، جامع و مکفی که ماموریت ذاتی و اصلی این وزارتخانه است، در محاق مسائل اقتصادی قرار گیرد.
پزشکیان اگرچه پزشک تحصیلکرده و وزیر و نماینده مجلس بود، هیچگاه مردم و بویژه اقشار ضعیف جامعه را فراموش نکرد و موضع گیری ایشان در زمان اجرای طرح تحول سلامت زبانزد است که در نظر و عمل به پهن کردن سفرههای خاص و خواص در حوزه درمان معترض بود با اینکه خودش ذینفع بود و جالب اینکه در تمام ادوار نمایندگی مجلس خود، عضو فراکسیون کارگری بود و در اولین و آخرین اظهار نظر خود در مورد انتخاب وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: «تلاش خواهیم کرد تا فردی با مشخصاتی که هم از طبقه کارگر باشد» نتیجه آنکه رئیسجمهور محترم باید در این وزارتخانه، وزیری از جنس خودش و دارای روش و منش خودش را انتخاب نماید.