رئیسی در استانهای محروم هم رأی قاطع نداشت
با اعلام نتایج تفصیلی انتخابات ریاستجمهوری از سوی وزارت کشور، بررسی رفتار انتخاباتی مردم در مناطق مختلف یکی از مواردی است که مورد توجه پژوهشگران و سیاستگذاران قرار میگیرد.
اغلب این تحلیلها از منظر سیاسی به این آمار توجه دارند، اما میتوان از منظر اقتصادی نیز این نتایج را تحلیل کرد. در یادداشت حاضر، آرای هر یک از دو نامزد اصلی دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری در استانها از منظر سطح توسعهیافتگی مورد بررسی قرار گرفته است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، تحلیل نتایج انتخابات ریاستجمهوری در استانهای کشور میتواند از چند جهت حائز اهمیت باشد. مهمترین این دلایل این است بررسی رفتارهای انتخاباتی مردم اغلب بیانگر موفقیت یا عدم موفقیت سیاستهای دولت مستقر در منطقه مذکور است و میتواند به دولت جدید در تبیین استراتژی و سیاستگذاری کمک شایان توجهی کند. اغلب تحلیلگران، نتایج استانها را به صورت مجزا مورد بررسی قرار میدهند؛ اما اگر از منظر توسعهای به این موضوع دقت شود، شاید طبقهبندی استانی نتایج بهتری را در پی داشته باشد. چندی پیش، وزارت کشور از تقسیمبندی استانهای کشور به پنج منطقه خبر داد. برایناساس، استانهایی که دارای اشتراکات و همجواری هستند، به منظور همافزایی و تبادل تجربه، در یک منطقه قرار گرفتهاند که شرح آن در جدول زیر آمده است.
بررسی آمار وزارت کشور براساس این طبقهبندی نشان میدهد حسن روحانی در تمامی مناطق بیش از ٥٠ درصد آرا را کسب کرده است. از آنجا که این طبقهبندی صرفا براساس موقعیت جغرافیایی به وسیله وزارت کشور انجام گرفته است و استانها با سطح توسعهیافتگی متفاوت، در هر گروه جای دارند، نمیتوان به جمعبندی دقیقی در این خصوص رسید. برای رفع این اشکال، میتوان طبقهبندی دیگری از استانهای کشور ارائه کرد. در یادداشت حاضر، برای رفع این مشکل، استانهای کشور به شش گروه تقسیم شدهاند؛ برخوردارترین استانها، استانهای توسعهیافته، استانهای با توسعه متوسط، استانهای کمتر توسعهیافته و استانهای محروم و استانهای نفتخیز. این طبقهبندی براساس شاخص تولید ناخالص داخلی استان در سال ١٣٩٣ (آخرین آمار موجود) صورت گرفته است. سطح تولید ناخالص داخلی (GDP) هر استان، میتواند شاخصی برای توسعهیافتگی آن تلقی شود. ممکن است طبقهبندیهای دیگری برای توسعهیافتگی استانها وجود داشته باشد که تحلیلهای متفاوتتری را دربر داشته باشد؛ اما مجال و حوصله آن در این یادداشت کوتاه نیست.
برخوردارترین استانها
به گزارش مرکز آمار ایران از حسابهای ملی منطقهای در سال ١٣٩٣، استان تهران براساس شاخص تولید ناخالص داخلی، حدود یکسوم از کل تولید ناخالص داخلی کشور را دارد. این استان همراه با استانهای اصفهان و خراسان رضوی حدود نیمی از تولید کل کشور را به خود اختصاص میدهند و در ردیف برخوردارترین استانهای کشور قرار میگیرند. بررسی آمار رسمی وزارت کشور از نتایج دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری حاکی از آن است که ٣٠ درصد از کل آرای مأخوذه صحیح در کل کشور مربوط به این سه استان برخوردار است.
همچنین نتایج تفصیلی نشان میدهد در تهران ٦٧ درصد، در اصفهان ٥٦ درصد و در خراسان رضوی ٤٢ درصد آرا به سبد حسن روحانی ریخته شده است. در مجموع از ١١میلیونو ٩٧٦ هزار رأی صحیح در برخوردارترین استانهای کشور، ٥٧ درصد به حسن روحانی و ٤١ درصد به ابراهیم رئیسی تعلق دارد که اگر بهصورت میانگین بررسی کنیم، این ارقام کمی متفاوت میشود و به ترتیب ٥٥ و ٤٣ درصد خواهد بود.
استانهای توسعهیافته
به گزارش مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٣، پنج استان آذربایجان شرقی، فارس، کرمان، البرز و مازندران تولید ناخالص داخلی بین ٣٠٠ تا ٦٠٠ هزار میلیارد ریال دارند و پس از سه استان اول در جایگاههای چهارم تا هشتم از نظر شاخص تولید ناخالص داخلی قرار میگیرند. این استانها در مجموع ٩میلیونو ٢٦٣ هزار رأی از کل آرای صحیح انتخابات (معادل ٢٣ درصد) را به خود اختصاص میدهند که از این میان، سهم حسن روحانی ٦٢ درصد و سهم ابراهیم رئیسی ٣٧ درصد است. بررسی نتایج در این گروه از استانها حاکی از آن است که استان البرز با ٦٧ درصد بیشترین و استان کرمان با ٥٢ درصد کمترین رأی را به حسن روحانی دادهاند.
استانهای با توسعه متوسط
به گزارش مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٣، پنج استان آذربایجان غربی، کرمانشاه، مرکزی، یزد و گیلان دارای تولید ناخالص داخلی بین ٢٠٠ تا ٣٠٠ هزار میلیارد ریال بودهاند و براساس معیار تولید ناخالص داخلی، استانهای با سطح توسعه متوسط در سطح سوم توسعه قرار میگیرند.
از مجموع پنجمیلیونو ٤٦٣ هزار رأی صحیح ماخوذه در این استانها (که معادل ١٤ درصد کل آراست) بهطور متوسط ٦٤ درصد به سبد حسن روحانی و ٣٥ درصد به سبد ابراهیم رئیسی ریخته شده است. بررسی نتایج در استانهای این گروه حاکی از آن است که استان گیلان با ٦٩ درصد بیشترین و استان مرکزی با ٤٩ درصد کمترین رأی را به سبد حسن روحانی ریختهاند.
استانهای کمترتوسعهیافته
به گزارش مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٣، تولید ناخالص داخلی در ١٠ استان قم، قزوین، گلستان، لرستان، همدان، اردبیل، سمنان، سیستانوبلوچستان، کردستان و زنجان بین ١٠٠ تا ٢٠٠ هزار میلیارد ریال بوده است. در این استانها درمجموع هفتمیلیونو ٥٤١ هزار رأی در انتخابات ریاستجمهوری به صندوق ریخته شده که معادل ١٩ درصد از کل آرای اخذشده در انتخابات است. بررسی نتایج در این استانها حاکی از آن است که بهطور متوسط حسن روحانی ٥٥ درصد و ابراهیم رئیسی ٤٣ درصد آرا را از آن خود کردهاند. نکته درخور توجه آن است که بین استانهای این گروه، استانهای سیستانوبلوچستان و کردستان هرکدام با ٧٣ درصد، بیشترین اقبال را به نامزد اعتدالگرایان نشان دادهاند و استان قم با ٦٠ درصد بیشترین رأی را به سبد نامزد اصولگرا ریخته است.
استانهای محروم
استانهای خراسان جنوبی، خراسان شمالی، ایلام و چهارمحالوبختیاری، محرومترین استانهای کشور هستند که براساس گزارش مرکز آمار ایران در سال ١٣٩٣، تولید ناخالص داخلی زیر ١٠٠ هزار میلیارد ریال داشتهاند. درمجموع در این چهار استان، یکمیلیونو ٨٠٧ هزار رأی صحیح به صندوق ریخته شده که معادل چهار درصد از کل آراست. بررسی نتایج انتخابات در این استانها نشان میدهد بهطور متوسط ٥١ درصد رأیدهندگان به نامزد اصولگرایان رأی دادهاند و ٤٨ درصد حسن روحانی را واجد شرایط دانستهاند. در استانهای خراسان جنوبی و شمالی ابراهیم رئیسی توانسته است به ترتیب ٦٥ و ٥٣ درصد کل آرا را به خود اختصاص دهد؛ درحالیکه در ایلام و چهارمحالوبختیاری این نسبت به ترتیب ٤١ و ٤٤ درصد بوده است.
استانهای نفتخیز
سه استان بوشهر، خوزستان، کهگیلویهوبویراحمد و هرمزگان، استانهای نفتخیز کشور محسوب میشوند و در مجموع ١٩,٥ درصد تولید ناخالص داخلی با احتساب نفت را بر عهده دارند. در انتخابات ریاستجمهوری، بالغ بر سهمیلیونو ٩٤٤ هزار رأی (معادل ١٠ درصد از کل آرای اخذشده صحیح) مربوط به این استانها بوده است. نتایج نشان میدهد بهطور متوسط ٥٥ درصد مردم این استانها به حسن روحانی و ٤٤ درصد به ابراهیم رئیسی رأی دادهاند که بالاترین نسبت مربوط به استان بوشهر با ٥٩ درصد و کمترین رقم مربوط به کهگیلویهوبویراحمد با ٥١ درصد است.
جمعبندی و نتیجهگیری
نتایج تفصیلی انتخابات ریاستجمهوری به تفکیک استانها نشان میدهد درمجموع در غالب استانها، حسن روحانی پیشتاز بوده است؛ اما اگر از منظر سطح توسعه استانی به بررسی آمار انتخابات پرداخته شود، نکات درخور توجهی به دست خواهد آمد.
همانگونه که انتظار میرود سطح توسعه استانها ارتباط مستقیمی با گرایش سیاسی آنان در انتخابات اخیر داشته است. البته مسلما این موضوع تنها عامل انتخاب کاندیدای مورد نظر از سوی مردم نبوده است و باید عوامل فرهنگی، مذهبی و نظایر آن را در انتخاب نهایی مردم مؤثر دانست. علاوه بر این، باید استانهایی مانند کردستان و سیستانوبلوچستان را که اگرچه از سطح توسعه بالایی برخوردار نیستند؛ اما غالبا به دلایل غیراقتصادی به نامزدهای اصلاحطلب گرایش دارند نیز از این تحلیل بیرون گذاشت. در مجموع این نتایج لزوم توجه دولت دوازدهم به توسعه متوازن منطقهای را بیشازپیش نشان میدهد. از دیگر سو در برخی شهرها و استانهای با توسعه پایین (مانند ایلام و چهارمحالوبختیاری) حسن روحانی توانسته است با وجود شعارهای معیشتی نامزد اصولگرایان، اعتماد مردم را جلب کند که بار سنگینی را بر دوش دولت دوازدهم میگذارد. امید است دولت بتواند در سایه این آرای قاطع، مشکلات این استانها را در اولویت قرار دهد تا سرمایه اجتماعی بهدستآمده در این حوزه خدشهدار نشود. توجه بیشتر به بخش کشاورزی و گسترش صنایع جانبی آن - که مهمترین منبع درآمدی و اشتغالزایی استانهای کمترتوسعهیافته و محروم است- میتواند نقش مهمی را در این میان ایفا کند.