رد پای کوه نور در کوچهپسکوچههای پراگ
شهر پراگ به گواهی همگان یکی از زیباترین پایتختهای کشورهای اروپایی است.
به گزارش اقتصادآنلاین ، شرق نوشت : معماری خیرهکننده، بناهای افسانهای و اماکن تاریخی پایتخت جمهوری چک هر بازدیدکنندهای را مسحور خود میکند. در جایجای این شهر میتوان رد پای وقایع تاریخی کشور چک و تحولات اروپا را دنبال کرد و شاهد تبلور هنر در گوشه و کنار آن بود. با این همه نشانی از شهری مدرن، توسعهیافته و منظم با بهروزترین امکانات و برندهای جهانی نیز از شاخصهای اصلی پراگ امروزی محسوب میشود. اما در میان این همه آثار چشمگیر، دیدن واژگانی آشنا در کشور اسلاوزبان اروپایی برای من فارسیزبان حس و حال دیگری دارد. کوه نور! وقتی نخستینبار در مرکز توریستی این شهر، تابلوی KOH-I-NOOR را بر سردر یک فروشگاه بزرگ لوازمالتحریر دیدم، میخکوب شدم. به آن نگاه کردم و با خود گفتم این در یک کشور کوچک ١٠میلیونی با یکی از کمترین تعداد مهاجران در میان کشورهای اروپایی - بنا به قولی فقط حدود ٤٠٠ ایرانی مهاجر– به چه معناست. برندی متعلق به یک ایرانی موفق سرمایهگذار که خواسته هویت خود را به رخ جهانیان بکشد!؟ یا شاید هم یک سرمایهگذاری مشترک...!؟
چندروزی فکرم با این پرسش درگیر بود، تا اینکه با دیدن مجدد این نام روی یکی از ایستگاههای ترام یا همان تراموای شهر کنجکاویام بیشتر شد. بهعنوان یک ایرانی با دیدن نامی که مایه مباهات هر فارسیزبان است، شور و شعف خاصی پیدا کرده و دیگر چارهای جز سردرآوردن از رمز و راز این نام آشنا در آن کشور غریب اروپایی نداشتم. میدانستم که زبان چکی از زبانهای اسلاو با ریشه هندواروپایی است ولی از آنجا که از زبان لاتین جدا شده، برای فارسیزبانان واژگان آشنایی ندارد و غریبتر از دیگر زبانهای اروپایی با ریشه ژرمنی مانند آلمانی، فرانسوی یا انگلیسی به نظر میرسد.
قصه کوه نور هم که برای همه ما بلکه همه جهان آشناست، همان الماس مشهور و زوج الماس «دریای نور»، یکی از بزرگترین و زیباترین الماسهای دنیا که متعلق به یکی از راجههای هندی در سرزمین راجپوتانا از ممالک هند بود. این الماس در قرن هفدهم به دست پادشاهان سلسله گورکانیان هند افتاد، تا زمانی که نادرشاه افشار در سال ١٧٢٩ میلادی پس از تسخیر هند، آن را بر تاج محمدشاه، پادشاه گورکانی هند دید و گفت: «این کوهی از نور است» و از آن تاریخ نام «کوه نور» بر آن ماندگار شد. کوه نور پس از مرگ نادر به وسیله احمدشاه درانی به افغانستان منتقل و پس از شکست شاه شجاع از سردار هندی الماس مزبور به هند بازگشت داده شد. سرانجام کوه نور به تصرف استعمارگران انگلیسی در شرکت هند شرقی درآمد و در سال ١٨٥٠ به خاندان سلطنتی بریتانیا و ملکه ویکتوریا اهدا شد. در سال ١٨٥١ در نمایشگاه بزرگی که در هایدپارک لندن برگزار شد، به نمایش عموم گذاشته شد و این بزرگترین الماس شناختهشده جهان تا آن روز، چشم همگان را خیره کرد. الماس کوه نور پس از تراشی که روی آن صورت گرفت، از وزن اولیه ١٠٨ قیراط به ١٠٥,٦ قیراط فعلی کاهش یافت و از سال ١٩٥٣ بر تاج پادشاهی ملکه انگلیس جای گرفت و تا سال ٢٠٠٢ به این منظور مورد استفاده قرار میگرفت. از آن پس به دستور ملکه الیزابت در خانه جواهرات برج لندن برای نمایش عمومی نگهداری میشود.
مسلما شهرت این الماس یگانه که ادعا بر سر مالکیت آن بین انگلیس، هند، ایران، پاکستان و افغانستان همچنان محل اختلاف است، از همان بدو ورود به قاره اروپا توجه جهانیان را به خود جلب کرد و از چشم فرانس هارتموث نوبلمن (١٨٣٢-١٨٩٦ م) نیز دور نماند، صاحب یکی از بزرگترین و موفقترین شرکتهای تولید لوازمالتحریر و ملزومات هنری و اداری در آن زمان تا امروز. به این بهانه بهتر است نگاهی بیندازیم به تاریخچه تأسیس و فعالیت شرکت کوه نور و وضعیت فعلی آن در زمان حال.
سرآغاز تأسیس این شرکت به سال ١٧٩٠ باز میگردد، زمانی که جوزف هارتموث (١٧٥٨-١٨١٦م) واحد تولیدی هارتموث را با هدف اولیه ساخت ظروف سفالین و سرامیک در وین به راه انداخت. او بسیار زود توانست موفقیتهای درخورتوجهی را برای شرکت کسب کند. وی در سال ١٨٠٢ با ترکیب خاک رس و سرب سیاه با نسبت معین، تحولی در ساخت مدادهای گرافیتی موجود در بازار که پیش از آن در انحصار انگلیسیها بود، ایجاد کرد و با این موفقیت، قیمت جهانی مداد کاهش یافت. کارخانه هارتموث در سال ١٨٤٨ به دلایل اقتصادی و فراوانی مواد خام به شهر چسکه بودُیویتسه، شهری در جنوب پراگ در جمهوری چک امروزی - بوهمیا و سرزمین چک در آن دوران جزئی از حکومت اتریش-مجارستان بود - نقل مکان یافت. در سال ١٨٧٠ شرکت تولید محصولات سرامیکی را متوقف کرد و تولیدات خود را منحصرا بر نوشتافزار متمرکز کرد. تا اینکه فرانس هارتموث، نوه جوزف، دانشآموخته رشته مهندسی مکانیک و طرحریزی ماشینآلات مدرن از انگلیس کار را به دست گرفت. او نقش تعیینکنندهای در افزایش روند تولید و طراحیهای جدید شرکت داشت و با مدیریت او شرکت توانست در چند سال سهم خود از بازارهای داخلی را چندبرابر کند. ولی دلیل اصلی شهرت وی به واسطه تولید مدادی با ترکیبی جدید بود که پس از گرفتن تأیید از مراحل سخت آزمایشی در سال ١٨٨٩ وارد بازار شد. فرانس که در طول اقامتش در انگلیس شاهد انتقال بزرگترین الماس زردرنگ جهان از هندوستان به خزانه سلطنتی ملکه ویکتوریا بود، نام این محصول جدید را کوه نور گذاشت. مدادهای تولیدی تا آن دوره، به دلایل فنی تنها به رنگهای تیره و با درجهبندیهای محدود عرضه میشد. فرانس هارتموث، مدادهای جدیدی را به رنگ زرد و با نزدیک به ٢٠ درجه سختی روانه بازار کرد. تا پیش از آن، سختی مداد فقط با عدد مشخص میشد، وی مداد نرم را با نشان B در درجات ١-٨، مداد سخت را با نشان H در درجات ١-١٠ و مداد متوسط را با نشان HB نمادگذاری کرد، شیوهای که تا امروز نیز با کمی تغییر به صورت یک استاندارد جهانی به کار گرفته میشود. مداد کوه نور که با یکسوم قیمت مدادهای بازار عرضه میشد، موفقیت بیسابقهای یافت و این محصول جدید توانست جوایز متعددی را در نمایشگاههای بینالمللی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از آن خود کند. بهاینترتیب مداد گرافیتی زردرنگ کوه نور تحت نام ١٥٠٠ به مشهورترین مداد گرافیتی جهان بدل شد. کامیابی چشمگیر این مداد تا حدی پیش رفت که بهعنوان شاخص استاندارد کیفی سایر شرکتهای جهان درآمد و حتی نام شرکت هم تحتتأثیر همین محصول به شرکت کوه نور هارتموث تغییر یافت.
درحالحاضر نیز این شرکت چکی بهعنوان یکی از برندهای مهم صنعت لوازمالتحریر با بیش از ٢٢٠ سال سابقه فعالیت، غالب بر چهارهزارو ٥٠٠ نوع کالا اعم از مداد، انواع ماژیک، رنگ، جوهر و سایر ابزار نقاشی و لوازمالتحریر را به حدود ٨٠ کشور دنیا عرضه میکند و صاحب چندین شرکت تابعه در کشورهای اروپایی و غیراروپایی است. در سرتاسر پایتخت چک و سایر شهرهای این کشور سرسبز، فروشگاههای متعددی با تابلوی بزرگ کوه نور، این یادگار ایرانزمین را هرروزه به چشم هر رهگذر و خریداری میرساند. هرچند شاید خود چکیها، هنگام خرید از فروشگاههای مرکزی کوه نور یا بخش لوازمالتحریر فروشگاههای بزرگ زنجیرهای مانند تسکو، کافلند، آلبرت و... کمتر اطلاعی از نشان و ریشه لغوی پارسی این برند داشته باشند. ولی آنچه مسلم است، محصولات کوه نور یا به قول چکیها «کُهی نور» تولیدی ملی و مایه افتخار هر چکی محسوب میشود، شرکتی که در جریانهای تاریخی و سیاسی پرفرازونشیب این کشور - از اشغال به وسیله نازیها گرفته تا اسارت در چنگال کمونیسم- پابرجا ماند و همچنان محصولات خود را با کیفیت خوب به مشتریان وفادار چکی عرضه میکند. محصولی که هم از نظر کیفیت و هم از لحاظ نشان تاریخی و پیوند زبانی توان آن را دارد که در آیندهای نزدیک به چشم و حتی به سبد خانوارهای ایرانی بیاید.
البته جذابیت این نام برای چکیها محدود به شرکت کوه نور هارتموث نماند و شرکت دیگری نیز از همین نام برای معرفی محصولات خود استفاده کرد. والدس و همکارانش در سال ١٩٠٢ کارگاهی برای تولید قطعات کوچک فلزی صنعتی در پراگ تأسیس کردند. این شرکت بهتدریج توانست روند رو به رشدی داشته باشد و با مدرنیزهکردن شرکت در آن زمان و ساخت یکی از پیشرفتهترین کارخانجات از نظر ماشینآلات و فضای کاری و رفاهی مناسب برای کارکنان، موفقیت درخورتوجهی به دست آورد. پس از آن والدس در اقدامی استراتژیک، نام الماس مشهور «کوه نور» را برای شرکت برگزید و وارد بازارهای اروپا و آمریکا شد. در همین زمان بود که لگوی مشهور شرکت «دوشیزه کین» (Miss KIN) – دختری با دکمه فلزی کوه نور بر یکی از چشمانش- ایجاد شد. ماجرا از این قرار بود که در یکی از سفرهای تبلیغاتی محصولات به آمریکا، روی عرشه کشتی دخترخانمی به شوخی یکی از دکمههای قابلمهای بزرگ تبلیغی شرکت را به جای عینک تکعدسی بر چشم خود میگذارد، والدس از این حرکت خوشش میآید و از دختر عکس میگیرد و این عکس به لگوی شرکت بدل میشود.
البته با آغاز جنگ جهانی دوم در ١٩٣٩ آهنگ رشد شرکت نیز متوقف و مدیریت شرکت از دست صاحبان آن غصب شد. سرانجام در سال ١٩٤٥ شرکت کوه نور ملی شد و توانست با شرایط بهتری به روند تولیدی خود ادامه دهد. بعد از ١٩٨٠ شرکت به دلیل کمبود منابع، با مشکلاتی جدی در تولید دستوپنجه نرم میکرد، هرچند بهزودی توانست با طرحریزی برنامههای جدید تولیدی بر مشکلات پیشآمده فائق آید.
امروزه شرکت کوه نور والدِس، تولیدکننده اقلام زینتی، لوازم خیاطی و اجناس خرازی از زیپ، سنجاققفلی، سوزن تهگرد، سگک، قزن، دکمه، دکمه قابلمهای و گیره فلزی و پلاستیکی گرفته تا گیرههایی با آلیاژ روی برای صنایع خودروسازی، پرچ مورد استفاده در صنایع کاغذی، محور چرخ (اکسل)، کش حلقهای و دیگر تولیدات از این قبیل است. قریب به نیمی از محصولات این شرکت به بیش از ٥٠ کشور جهان صادر میشود. این شرکت از اعضای انجمن صنایع نساجی، پوشاک و چرم (ATOK) است و به دلیل کیفیت محصولاتش صاحب چندین جایزه بینالمللی شده است. محل این شرکت در منطقه ١٠ (ورشوویتسه) پراگ قرار دارد و ایستگاه ترام هم به واسطه همین شرکت به نام «koh-i-noor» نامگذاری شده است.