چگونه با ناامیدی مبارزه کنیم؟
زمانی که احساسات منفی و ناامیدی در زندگی ما ایجاد میشوند میتوانیم با آن مبارزه کنیم تا در زندگی ما را با مشکلات بعدی روبهرو نسازد. در صورتی که گاهی به ناامیدی رسیدید، خواندن این مقاله برای شما بسیار مفید خواهد بود.
به یاد داشته باشید که هرگز ناکامیهای خود را در قالب عجز و ناتوانی یا خشم به نزدیکان خود نشان ندهید. اخبار ناامیدکننده و اتفاقات بدی که میافتد تمام ذهن شما را درگیر میکند و این جاست که این اتفاقات بد از شما مطالبه میکند و شما باید مقرریاش را بپردازید. بنابراین، زمانهایی وجود دارد که شما به واسطه خبرهای بدی که ناگهان به شما میرسد احساس ناامیدی میکنید و تا حدودی این خبرها به شما القا شده است که باعث شده که شما به این ناامیدی برسید. اما واقعیت این است که ذهن انسانها کاملا به این مسائل واکنش نشان میدهد. بنابراین در شرایط دشوار و سختی که یک فرد در آن قرار میگیرد تاحدودی میتواند مسیر غلبه بر آن را پیدا کند و بدرخشد. درحقیقت شیوهای که مغز ما طراحی شده است امکان ندارد که این غم و اندوه طولانی مدت ادامه یابد. بعضی زمانها ما نیاز به تلنگر داریم. یک یادآوری ملایم که به ما کمک میکند که با ناامیدی کنار بیاییم.
مقابله با ناامیدی
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، مقابله با هر ناامیدی که ممکن است در محیط کار، روابط اجتماعی با دوستان باشد تا حدودی از یک روش خاصی تبعیت میکند البته گامهایی که برای مقابله برداشته میشود بر اساس شرایطی که فرد در آن قرار گرفته است ناامیدی را تغییر خواهد داد اما این موضوع بهشدت به شرایط بستگی دارد و گرنه نحوه برخورد یکی است. مراحلی که در زیر میآید نحوه غلبه بر یاس و ناامیدی را نشان میدهد.
گریه کردن
گریه کردن به اشتباه علامت ضعف گفته شده است بهویژه مردان بیشتر نگران این مساله هستند. گریه کردن مکانیزمی است که همه هیجان های درونی را تخلیه میکند، همچنین تمام استرسها و تنشها را از شما دور میکند و احساس راحتی و سبکی میکنید. بنابراین اگر اشکتان میخواهد سرازیر شود جلو آن را نگیرید و بگذارید سرازیر شود. تنها زمانی که شما به ذهنتان اجازه خلاصی از سموم را میدهید قادر خواهید بود که گامهای مورد نیاز برای خوب شدن و التیام را بردارید.
اتفاقات را بپذیرید
هر چیزی که برایتان اتفاق میافتد را بپذیرید، بسیاری از افراد میخواهند از زیر بار احساسات غمانگیز شانه خالی کنند چرا که برای آنها دردناک است اما تنها پذیرفتن واقعیت است که آنها را آرام خواهد کرد. اتفاق ناامیدکنندهای که در زندگیتان روی میدهد را بپذیرید. اما چرا پذیرفتن اتفاقات زندگی برای مقابله با احساسات ناخوشایند ضروری است؟زیرا در غیر این صورت شما افکارتان آرام نخواهد شد و شما با افکارتان کنار نخواهید آمد. افکار منفی و ناامیدکننده در آینده با کمترین تحریکی اوج گرفته و حتی بیشتر از آن چه که شرایط ایجاب میکند، منجر به آزار فرد میشود.
خودتان را متحول کنید
برخی از افراد وجود دارند که بهشدت به عمق فاجعه میروند و آن قدر در غم خود فرو میروند که حاضر نیستند از آن شرایط بیرون بیایند. انسانها در دلسوزی به خویشتن مستعد هستند. اما اگر اجازه داده شود که احساسات بد در زندگی روزمره شما مداخله کند، در نتیجه بر بهرهوری و آرامش ذهن شما تاثیر خود را میگذارد. این لحظه زمانی است که باید با خودتان بگویید که «دیگر بس است» و باید سعی کنید خودتان را تغییر دهید و به زندگی ادامه دهید.
خانه را به محل شادی تبدیل کنید
بدون شک، احساس ناامیدی از شکستهای مکرر و شادیهای اندکی که مردم به دنبالشان هستند به وجود میآیند. بسیاری از چیزهایی که افراد باید واقعا انجام دهند این است: فیلمهای خندهدار تماشا کنید که خنده شما را تضمین کند. زمانتان را با افرادی که شما را خوشحال میکنند، بگذرانید. چای بنوشید. کتاب بخوانید. کشف کنید که چه چیزی در زندگی شما را به پیش میبرد و... اگر هیچ کدام از اینها به شما کمک نکرد، خودتان را مجبور کنید که بخندید. این خنده اجباری علائمی را به مغزتان میفرستد و شما را خوشحال میکند و احساس شما به آهستگی اما مطمئنا بهتر میشود و چیزهای دیگری که در این زمینه موثر است. فهرستی از چیزهایی که شما را شاد میکند را در نظر بگیرید که کمک میکند تا بدانید که چگونه به آرامش برسید.
با احساسات منفی مقابله کنید
درباره رویداد غمانگیزی که رخ داده است بیندیشید و آن را با آن چه که اتفاق افتاده است، در چشمانداز زندگی خود قرار دهید. آیا این مسالهای که برای شما به وجود آمده اثر ماندگار و طولانی مدتی در زندگی شما خواهد داشت؟ آن چه اکنون اتفاق افتاده آیا در سالهای آینده برای شما مهم خواهد بود؟اگر پاسخها به یک«نه» میرسد پس شما میدانید که همه این چیزها به شکل جزر و مدی است که میگذرد.
برنامهریزی کنید
آن چه که به شما کمک میکند تا به ناامیدی که شما را در درجات مختلف تحت تاثیر قرار میدهید دور باشید، کشیدن یک نقشه است. لیستی از همهچیزهایی که از اتفاقات و رویدادها یاد گرفتهاید، بنویسید. درسهایی که یادگرفتهاید و مواردی که تجربه کردهاید و چیزهایی که به شما کمک کرد تا بیابید که کجا هستید و چرا این چیزها ضروری است. زیرا که آن کمک میکند که بدانید که چیزهای بیشتری درباره مردم و خودتان بدانید و اینکه چگونه شما باید یا نباید اگر اتفاقات مشابهی در آینده اتفاق افتاد واکنش دهید یا ندهید. این همان چیزی است که ما همیشه به دنبالش هستیم. درسهایی که ما یاد گرفتیم و چیزهایی که میتوانیم از یک اتفاق نتیجهگیری کنیم. بعد از این شما یک طرح و نقشه دارید و تشخیص میدهید که با انجام آن احساس راحتی کنید و آن کمک میکند که شما آن را به راحتی یک مکالمه ساده با دوستان انجام دهید. بعد از آن شما احساس راحتی بیشتری میکنید و این ناامیدیهایی که همواره شما را تهدید میکرد و احساس کاستی میکردید برطرف میشود و با این طرحی که شما برای مقابله با ناامیدی انتخاب کردید اکنون ایدهای دارید که نشان میدهد چه چیزی نیاز است انجام شود. بنابراین بعدا شما درباره بسیاری از چیزها کوتاه میآیید. اما به خاطر بسپارید که همواره چیزهایی وجود دارند که باعث ناامیدی میشود اما آن چه که ما درباره آن باید بدانیم این است که چه چیزی مهم است.