تکرار «نه» سوئیسیها در ایران
اکثریت ایرانیها با رأی خود نشان دادند پیشرفت گام به گام اقتصاد را به افزایش یارانه بیبرنامه و تضعیفکننده اقتصاد ترجیح میدهند
تقریباً یک سال پیش در اواسط خرداد ماه 1395 خبری در رسانههای داخلی منتشر شد که از جهات زیادی جالب توجه بود. در این خبر اعلام شده بود که سوئیسیها در یک رفراندوم به طرح دولت این کشور برای پرداخت یارانه 2200 یورویی در هر ماه نه گفتند. مردم سوئیس در رفراندومی شرکت کردند که از آنها میپرسید، آیا موافقند تمام افراد بالای ۱۸ سال درآمدی معادل ۲۲۶۰یورو و افراد زیر ۱۸ سال ۵۶۵ یورو در ماه از دولت بگیرند؟
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، اما روز 16 خرداد 1395 برابر با 5 ژوئن 2016 مردم سوئیس در یک همهپرسی با اکثریتی قاطع با طرح تعیین حقوق بیقید و شرط ۲۲۰۰یورو برای تمام شهروندان این کشور مخالفت کردند. در این همهپرسی ۷۸ درصد در مخالفت و ۲۲ درصد در موافقت به این طرح رأی دادند.
طرفداران این طرح استدلالشان این است که در سوئیس آینده نباید کسی برای تأمین درآمد زندگیاش مجبور به کار کردن باشد. در صورت اجرایی شدن این طرح، حقوق بیکاری، کمک هزینه اجتماعی و نیز بازنشستگی برداشته میشد. علاوه براین که این طرح در میان سوئیسیها با بحث و گفتوگوهای بسیاری همراه بود، در ایران نیز منشأ بحثهای جالبی شد. برخی از مخاطبان با نگاه طنز دست رد سوئیسیها با ماهانه 2260 یورو(نزدیک به 10 میلیون تومان) را عجیب میدانستند و آن را با شیوه پرداخت یارانهها و نگاه برخی از گروهها به آن مقایسه میکردند. برخی دیگر نیز با نگاهی آرمانخواهانه آرزو میکردند که روزی ایرانیان نیز به طرحهای اینچنینی نه بگویند.
اما تنها پس از حدود 5.5 سال از آغاز پرداخت یارانههای نقدی و پس از چهار سال روشنگری و انتخاب سیاستهای جایگزین صحیح، مردم ایران نیز در یک رفراندوم بزرگ همانند سوئیسیها به افزایش سه تا چهار برابری یارانه نقدی نه گفتند. ایرانیها روز 29 اردیبهشت ماه درحالی که دوگزینه حفظ وضع موجود و افزایش مبلغ یارانهها را پیش رو داشتند راه نخست را انتخاب کردند. درواقع نزدیک به 58 درصد مردم ایران دست رد به سیاست توزیع پول زدند و به توسعه پایدار آری گفتند.
نه بزرگ محرومان به یارانه سه برابری
ولی نه ایرانیها و سوئیسیها به یارانه از نگاهی دیگر متفاوت است و آن سهم استانهای کمتر برخوردار و محروم در این نه گفتن است. جدای از آرای بالای حسن روحانی در تهران و شهرهای بزرگ نتایج اولیه شمارش آرا در برخی از استانهای محروم و روستاها نشان میدهد که آنها با صدای رساتری به یارانه نه گفتهاند. این درحالی است که برخی در روزهای تبلیغات انتخابات برای خارج کردن رقیب خود (روحانی) از میدان رقابت اعلام کردند که وی قصد دارد یارانه روستاییان را قطع کند ولی حتی شایعه قطع یارانه هم کارساز نشد.
بر اساس نتایج اولیه شمارش آرا، یکی از این شهرها خاش در استان سیستانوبلوچستان است که با رأی بالای 91 درصدی مردم به حسن روحانی و مشارکت 93 درصدی مردم همراه بود. در این انتخابات مردم خاش به میزان 70003 نفر به روحانی و 5873 نفر به ابراهیم رئیسی رأی دادند. در استان «لرستان» نیز از مجموع 829299 رأی، حسن روحانی 455277 رأی و سیدابراهیم رئیسی 363300 رأی کسب کردهاند. بر این اساس، روحانی 55 و رئیسی 43درصد کل آرا را در لرستان کسب کردهاند.
در برخی روستاهای استان آذربایجانشرقی نیز نتایج اولیه نشان میدهد که تا ظهر روز گذشته تعداد آرای کسب شده در روستای بایقراکوه برای روحانی ۱۳۵و رئیسی ۴۳ رأی، روستای اکیز گنبدی روحانی۲۵۲ و رئیسی۵۳، روستای سنگل روحانی۳۰۰ و رئیسی۱۰۰، روستای آغبلاغ روحانی۱۳۰ و رئیسی۷۰، روستای قرمزی تخت روحانی۱۰۸رئیسی۵۰، روستای قره سقال روحانی ۹۵و رئیسی۴۹، روستای یانیق روحانی۲۲۰ ،رئیسی۴۰، روستای نصیر آباد روحانی۳۰۰ ،رئیسی۷۳، چرلو روحانی۲۱۱ ،رئیسی۴۱ و روستای سعادتلو روحانی۳۸۱ و رئیسی۱۱۰ بوده است.
البته آذربایجان شرقی تنها استانی نیست که ترکیب آرا این گونه است چرا که نتایج انتخابات در برخی از روستاهای چهارمحال و بختیاری نیز وضعیت مشابهی را نشان میدهد. طبق نتایج اولیه شمارش آرا در روستای سرخون اردل روحانی ٦٠٠ و رئیسی ٢٠٠، در روستای کردگل باغبهزاد لردگان روحانی100 و رئیسی11 و روستای باغبهزاد روحانی ۹۹۶ و رئیسی ۳۰۰ به دست آوردهاند.
در روستاهای حاشیه شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان هم نتایج خیرهکنندهای نسبت به دو رویکرد کاندیداها به چشم میخورد. به طوری که مردم روستای بیچند 192 رأی به روحانی و ٢ رأی به رئیسی دادهاند. در روستای جک سوخته هم درحالی که رئیسی هیچ رأیی به دست نیاورده است، روحانی ١٩٢ رأی کسب کرده است.
در روستای باندمان نیز روحانی ٢٥١و رئیسی ٣ و در روستای اسلام آباد سرکر 222 رأی روحانی در مقابل 2 رأی رئیسی قرار دارد.
مردم به نیکی دریافته اند
با نگاهی گذرا به رفتار شهروندان ایرانی اعم از شهرها و روستاها نسبت به یارانه نقدی شاهد یک تغییر اساسی هستیم. درحالی که در نخستین سال اجرای هدفمندی یارانهها تمام ایرانیها حتی بیش از جمعیت رسمی (خارج نشینان و متوفیان) برای دریافت یارانه صف کشیدند، ولی اکنون وعده یارانه 250 هزار تومانی برای هر نفر هم آنها را وسوسه نمیکند. چراکه آنها به نیکی دریافتهاند که اگر به جای خردکردن ماهانه 3500 میلیارد تومان در بستههای 45 هزار و 500 تومانی که حداقل برای اقشار متوسط به بالا گرهی باز نمیکند، آن را صرف بخش بهداشت و درمان و اشتغال کنند به مراتب نتیجه بهتری خواهند گرفت.
ایرانیان درطول این سالها به روشنی دیدند که وقتی قانون بدرستی اجرا نشود و اصول اقتصادی رعایت نشود، باید به ازای هر 45 هزار و 500 تومانی که دریافت میکنند حداقل 200 هزار تومان برای افزایش هزینه و قیمتها بپردازند. بدین ترتیب وعده یارانه در میان ایرانیها رنگ باخته است.
البته همانطور که رئیس دولت یازدهم گفت قرار نیست یارانه مردم بخصوص روستاییان قطع شود ولی با اضافه کردن یارانه اقشار آسیب پذیر که از ابتدای امسال به سه برابر قبل رسید بازگرداندن هدفمندی به ریل اصلی سرعت گرفت. پیش از این نیز از محل درآمدهای هدفمندی یارانهها بخشی برای اجرای طرح تحول نظام سلامت که هزینه درمانی ایرانیها را تا حد زیادی کاهش داده اختصاص یافت. حال با حذف تدریجی پردرآمدها از فهرست یارانهها و افزایش یارانه کم درآمدها انتظار میرود که هدفمندی یارانهها در جهت عادلانهکردن توزیع درآمد نقش اصلی خود را بازیابد.