کمک مدیرانارشد بانکی به ارتقای حاکمیت شرکتی
در مباحث حاکمیت شرکتی معمولا به نقش مدیر عامل و سایر مدیرانارشد به میزان کافی توجه نمیشود. این در حالی است که مدیرانارشد میتوانند نقش مهمی در اجرای حاکمیت شرکتی شایسته در بانک بر عهده داشته باشند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایبِنا، بدون شک یکی از اجزای مهم استقرار حاکمیت شرکتی در بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی، مدیرانارشد هستند. در حالی که عنوان «هیئت مدیره» به افرادی اشاره دارد که علاوه بر سهامداری در راهبری بانک نیز نقش ایفا میکنند، عنوان «مدیریتارشد» به مدیر عامل و دیگر مدیرانارشد بانک اشاره دارد که وظایف مدیریتی را به انجام رسانده، اما الزاما سهامدار بانک نیستند.
واضح است که شرکتهای امروزی (شامل بانکها) دیگر در حالت کلی توسط مالکانشان (سهامدارانشان) اداره نشده و مدیران حرفهای به منظور راهاندازی فعالیت اقتصادی استخدام میگردند؛ این مدیران در واقع به عنوان وکیل از طرف سهامداران به فعالیت میپردازند. البته این وکالت مشکل اصیل-عامل را ایجاد کرده و به تعارض منافع میانجامد. بنابراین، ضروری است که محدودیتها و موانعی به منظور جلوگیری از چالشهای خاص مدیریتی مانند: پیگیری منافع شخصی، کلاهبرداری، دریافت حقوق و مزایای ناعادلانه به روشهای پنهانی و دیگر اعمال ناصحیح وضع شود.
مدیریت، مسئولیت عملکرد روزانه بانک را بر عهده داشته و در مقابل هیئت مدیره پاسخگو است؛ هیئتی که قدرت قانونی نصب و عزل مدیران را بر عهده دارد. همان طور که لازم است وظایف هیئت مدیره و اعضایش به طور دقیق تعیین شود، ضروری است که رفتار مدیران نیز قانونمند شود؛ آن هم با این هدف که به شیوه مناسب از حقوق سهامداران و سپردهگذاران حمایت شود.
یکی از مهمترین وظایف مدیریت آن است که برای سمتهای مختلفی که در بانک وجود دارد، بهترین مدیران میانی و کارشناسان را نصب کند. این انتخاب نیز باید صرفا بر اساس ملاکهای کارشناسی و صلاحیتهای اخلاقی باشد و نه موارد ناصحیحی مانند پارتیبازی و یا خویشاندگرایی. از دیگر وظایف بسیار مهم مدیریت آن است که نظام ارزیابی داخلی دائمی را همراه با پروسههای مدیریت ریسک و کنترل، راهاندازی کرده و آن را به صورت کارا اجرا کند.
از آنجا که مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره دو وظیفه مستقل را در بانک اجرا میکنند، مناسب است که دو فرد مجزا این دو مسئولیت را بر عهده داشته باشند؛ به نحوی که تقسیم مسئولیت شفافی در راس بانک به وجود آمده و استقلال و توازن قدرت و اختیارات تضمین شود.
یکی از مهمترین قیودی که لازم است در زمینه مدیریت به آن توجه شود آن است که تصمیمات اصلی بانک نباید صرفا توسط یک نفر گرفته شود (اصل مدیریت چهار چشمی؛ four eyes principle). علاوه بر این، نباید در شرایطی که اعضای هیئت مدیره و یا حتی مدیر عامل شایستگی و صلاحیت خود برای اداره بانک را از دست دادهاند، این اجازه به این افراد داده شود که در پست خود باقی بمانند. همان طور که این عبارت مشهور معمولا در ادبیات حاکمیت شرکتی ذکر میشود که: «مدیران ضعیفی که زیر بار نمیروند تا جایشان را به مدیران با صلاحیتتر بدهند، پرهزینه ترین نمود و مظهر مساله نمایندگی در بانک محسوب میشوند».
در پایان لازم به ذکر است که در مباحث حاکمیت شرکتی معمولا به نقش مدیر عامل و سایر مدیرانارشد به میزان کافی توجه نمیشود. این در حالی است که همان طور که ملاحظه شد، مدیرانارشد میتوانند نقش مهمی در اجرای حاکمیت شرکتی شایسته در بانک بر عهده داشته باشند.