شقاقی شهری : در حیطه قانونی وعده بدهید
این روزها بازار دادن وعدههای انتخاباتی داغ است؛ وعدههایی که گاه آنقدر عجیب و غریب و خندهدار هستند که کارشناسان و شهروندان را انگشت به دهان گذاشته است.
هر چند نشدنی بودن بسیاری از این وعدهها و اظهاراتی که برخی کاندیداها انجام میدهند، مشخص است، اما نباید به سادگی از کنار حرفهای نامزدهای انتخاباتی گذشت. برخی از این وعدهها و اظهارات، چه نامزد وعدهدهنده رئیسجمهور بشود، چه نشود، میتواند تبعات اقتصادی و اجتماعی غیر قابل جبرانی داشته باشد. تقسیم جامعه به یک گروه چهاردرصدی و یک گروه 96درصدی کاری است که محمدباقر قالیباف انجام داده است. او چهاردرصدیها را زالو صفتان، قاچاقچیان و به صورت کلی افرادی معرفی کرده که قانون را دور میزنند. جالب این است که او در روزهای اخیر اقدام غیر قانونی عجیبی انجام داده و سامانهای برای ثبتنام بیکاران راه انداخته است. با توجه به اینکه قالیباف هیچمجوز قانونی برای این کار ندارد، اقدام او دور زدن بارز قانون یا حتی قانونشکنی است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، حالا این اقدام را در کنار تعریف او از چهاردرصدیها بگذارید؛ اگر چهاردرصدیها همان قانون شکنها و دور زنندگان قانون باشند، اقدام اخیر شهردار تهران او را جزو آن دسته قرار میدهد. این روزنامه وعدهها و اقدامات عجیب و غریب رقبای روحانی را در گفتوگو با وحید شقاقی شهری، اقتصاددان بررسی میکند.
قالیباف، کاندیدای ریاستجمهوری عنوان میکند چهاردرصد جامعه که زالو صفت، قاچاقچی و دور زننده قانون هستند، در برابر 96درصد جامعه قرار دارند. او خود به تازگی با راهاندازی سامانه ثبتنام بیکاران قانونشکنی کرده است. بر این اساس 96درصدی کیست و چهاردرصدی کیست؟
این آمار چهاردرصد و 96درصد از بیانات اشتباهی بود که اتفاق افتاد. در آمریکا جنبشی راه افتاد به نام جنبش وال استریت که یکدرصد جامعه را در مقابل 99درصد آن به تصویر میکشید. در نظام سرمایه داری آمریکا نابرابری در اقتصاد باعث وجود فاصله طبقاتی عظیم شده است. اظهارات آقای قالیباف در مورد 96درصد در مقابل چهاردرصد، درواقع برگرفته از همین شعار 99درصد و یکدرصد است،در حالی که نابرابری در اقتصاد ایران به مراتب نسبت به اقتصاد آزاد آمریکا کمتر است. همانطور که میدانید، نابرابری در اقتصاد آمریکا بالای 42 صدم و در اقتصاد ایران حدود 37 یا 38صدم است. اقتصاد ایران یک اقتصاد حمایتی بوده و این نوع اظهارات عملا یک نوع تخریب ساختار نظام است و ما باید در بیان صحبتهای خود بسیار با ملاحظه و آگاهانه برخورد کنیم تا دشمن و افرادی که دنبال فرصت برای ضربه زدن به کشور هستند، از این اظهارات سوءاستفاده نکنند. اقتصاد ایران اقتصادی با 96درصد فقیر نیست و قشر متوسط جامعه ایران قشر بزرگی است که کارمندان، بازنشستگان و تمام افردای که از دولت حقوق دریافت میکنند در همین قشر متوسط جا میگیرند و حدود 30 یا40میلیون نفر از جمعیت را تشکیل میدهند که از دولت منتفع میشوند. ما باید در آمارهای خود واقعیتها را بگوییم و سیاه نمایی انجام ندهیم. معیارها نشان میدهد جامعه ما جامعهای است با بیشترین قشر متوسط و این عدد چهاردرصد و 96درصد یک نوع سیاه نمایی است و این موضوع میتواند به عنوان ابزاری در دست سوءاستفادهکنندگان قرار گیرد. برداشت من این است که طبقه متوسط جامعه ما طبقه بزرگی است و حدود 65 تا 75درصد جامعه متعلق به این قشر است. این هم یکی از افتخارات کشور ماست که طبقه متوسط بزرگی داریم. کشور آمریکا زمانی این افتخار را داشت که طبقه متوسط بزرگی دارد، ولی آن شعار یکدرصد در مقابل 99درصد یا جنبش وال استریت شکاف درآمدی در آمریکا را افشا کرد. بنابراین کاندیداها باید مراقب باشند در اظهارات خود سیاه نمایی نکنند، چون الفاظی که بیان میشود در سطح داخل و خارج از کشور میتواند باعث سوء استفاده شود. همین اعداد و آماری که اعلام شده و واقعیت را نشان نمیدهد، میتوانند ساختار نظامجمهوری اسلامی ایران را خدشهدار کند. با توجه به اینکه بالای 65درصد جامعه ما متعلق به قشر متوسط است، باید تلاش کنیم این قشر بزرگتر شود. در حال حاضر ضریب جینی و شاخصهای شکاف طبقاتی هم به مراتب در اقتصاد ایران نسبت به کشورهای لیبرال پایینتر است و همچنین باید تلاش کنیم این نابرابریها به مرور زمان کمتر شود.
آقای قالیباف ادعا کرده اند در صورت پیروزی در انتخابات به جوانان بیکار ماهانه 250هزار تومان پرداخت میکنند. این ادعا تا چه اندازه میتواند صحت داشته باشد؟
تا زمانی که نتایج انتخابات مشخص نشده است، هرگونه شعاری ممکن است داده شود که با مقررات همخوانی نداشته باشد. باید در ابتدا نتایج انتخابات مشخص شود. رئیسجمهور منتخب میتواند طرحها و برنامههای خود را اجرا کند و همچنین مجلس در این راستا نقش بسیار مهمی دارد. بسیاری از اقدامات را دولت بهتنهایی نمیتواند اجرا کند و باید با تایید مجلس به تصویب برساند. در حال حاضر برنامه ششم توسعه تصویب شده است و دولتها باید برنامههای توسعه را اجرا کنند. در واقع به این صورت نیست که دولتها با آزادی کامل اقدامات خود را انجام دهند؛ هر ایدهای هم که داشته باشند باید در قالب لایحه به مجلس داده شود و با تایید مجلس تصویب شود.
ادعای آقای قالیباف در مورد افزایش یارانهها تا چه اندازه باعث عوامفریبی میشود؟
در حوزه یارانهها هم شعارهایی بر مبنای دو سه برابر شدن آن داده شده است و اعداد و ارقامی در مورد پرداختهای آن و پرداخت پول به جوانان ذکر شده است، این در حالی است که ما در کشور دچار تنگنای منابع مالی هستیم و این شعارها باعث میشود انتظارات مردم جامعه افزایش پیدا کند. ما باید بدانیم همه این موارد نیازمند تصویب مجلس است و دولت نمیتواند برخلاف برنامه ششم توسعه عمل کند. در حال حاضر وضعیت مالی کشور ما مشخص است. این شعارها در حالی داده میشود که مجلس تلاش میکند بخش عمدهای از یارانه بگیران حذف شوند و اگر ما وعدههایی میدهیم که مجبور به انجام آنها در آینده هستیم، باید این وعدهها در راستای قوانین و مقررات مجلس باشد و اگر خلاف آن باشد، امکان پیشبرد آنها وجود ندارد. بنابراین سفارش من به تمام کاندیداها و همراهان آنها این است که به مسائل اقتصادی ایران و انتظارات مردم جامعه آگاه باشند و سطح انتظارات جامعه را افزایش ندهند و همچنین از تنگناهای مالی شدیدی که در کشور وجود دارد، آگاه باشند و با این وعدهها به سطح بدهیهای کشور نیفزایند. مهمتر از همه اینکه ما قانون برنامه ششم توسعه داریم و دولت آینده مسئول پیشبرد این برنامه است و تمام آمال این برنامه بر اساس اقتصاد مقاومتی تنظیم شده است. بنابرین ما نمیتوانیم این قوانین را به راحتی تغییر دهیم و دولت آینده هم مجری قانون است، مگر اینکه در حیطه اجرا نظر خاصی وجود داشته باشد که باید به تایید مجلس برسد. بنابراین با در نظر نگرفتن این مسائل تمام شعارهای برخی از نامزدهای انتخاباتی محکوم به شکست خواهد شد.