بیشترشدن یارانه به هیچعنوان امکانپذیر نیست
وعدههای عجیب و دور از ذهن کاندیداهای ریاستجمهوری همچنان شنیده میشود و به طبع واکنش مسئولان و کارشناسان برای ایجاد شفافیت و ابهامزدایی از منطقی نبودن و عملی نشدن بسیاری از وعدهها همچنان ادامه دارد؛ وعدههایی که بیشتر طعم اقتصادی دارد.
یکی از ایجاد پنجمیلیون شغل سخن میگوید و دیگری از افزایش یارانهها. این وعدهها در حالی بر زبان این نامزدها جاری میشود که هنوز اعلام نکردهاند با چه روشهایی میخواهند این شعارهای اقتصادی را عملیاتی کنند. متاسفانه بسیاری از این وعدهها تنها در لفظ زیبا و فریبنده هستند و حتی در صورت عملیاتی شدن آنها، بحرانهای وحشتناکی گریبان کشور را خواهد گرفت. زمانی به مردم وعده داده شد که با پول یارانهها زندگی خوب و بدون مشکلی خواهند داشت، اما از زمان پرداخت یارانهها مردم شاهد تورمهای کمر شکن بودند. وضع بهگونهای شد که مبلغ یارانه حتی به میزان پرداخت قبضهای حاملهای انرژی نرسید. ظاهرا هشدار بسیاری از کارشناسان اقتصادی مبنی بر عملی نشدن افزایش یارانه و تبعات سنگین این کار و افزایش تورم و فقر و فلاکت در جامعه نیز نمیتواند برخی کاندیداها را از دادن وعدههای توخالی منصرف کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، علیاصغر یوسف نژاد، نماینده مجلس، با اشاره به قانونی نبودن و عملیاتی نبودن بسیاری از وعدهها میگوید: «کسی که میخواهد به عنوان کاندیدا صحبت کند، باید بداند حدود منابع در دست او برای هزینه کردن چه رقمی است و بر همان اساس به جامعه قول بدهد. »
برخی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، وعدههایی میدهند که به گفته بسیاری از کارشناسان و فعالان اقتصادی تحققپذیر نیست. نظر شما در مورد اینگونه شعار دادنها چیست؟ به نظر شما وعدههای انتخاباتی باید در چه حدودی باشد؟
حدود اختیارات و وظایف و تکالیف رئیسجمهور به عنوان شخص اول اجرایی کشور، هم در قانون اساسی، هم در قوانین بالادستی مثل قانون برنامه و هم در قوانین عادی کاملا مشخص است. رئیسجمهور باید بر اساس وظایف تکلیف شده قانونی خود عمل کند. بنابراین برخی افرادی که به عنوان کاندیدا هستند باید وعدهها و شعارهای تبلیغاتی خود را منطبق بر قانون و حوزه تکالیف و وظیفه رئیسجمهور مطرح کنند. از اینها مهمتر این است که در کشور ما منابعی که بودجه سالانه را تعیین میکند، منابع مشخص و محدودی است. وقتی ما این منابع را میشناسیم، مانور رئیسجمهور در ارائه وعدهها باید بر اساس همان منابع محدودی باشد که بعد از انتخاب شدن در اختیار خواهد داشت. مثلا ما برای درآمدهای دولت یک ردیف درآمدهای مالیاتی داریم که در سال 96 حدود 112هزارمیلیارد تومان پیشبینی شده است و عددی حدود 105هزارمیلیارد تومان هم درآمدهایی است که از محل دریافتیهای فروش نفت به دست دولت میرسد. بنابراین کسی که میخواهد به عنوان کاندیدا صحبت کند باید بداند حدود منابع در دست او برای هزینه کردن چه رقمی است و بر همان اساس به جامعه قول بدهد. ضمن اینکه درآمد دولت باید بین هزینههای متعددی که دارد به درستی پخش شود. همه ما میدانیم که رئیسجمهور برای پاسخگویی اجرای درست قوانین در مقابل مجلس مسئول است. من فکر میکنم وعده برخی از کاندیداها که شعارها و وعدههای عجیبی به مردم میدهند، خارج از حوزه وظایف و اختیارات قانونی آنهاست. شعار و وعده کاندیداها باید منطق و استدلال داشته باشد. فرمولهای مشخص اقتصادی و اجتماعی، باید پشتوانه نظرات و وعدههای کاندیداها باشد و تحقق این وعدهها را تایید کند. سوابق و عملکرد فعالیتهای انجام شده در بخش اقتصادی کاندیداها باید مطالعه و بررسی شود و بر این اساس شعار آنها راستیآزمایی شود.
برخی کاندیداها از چندبرابر کردن یارانه یا ارائه کارانه به مردم یا ایجاد اشتغال به میزان بسیار بالا صحبت میکنند. با توجه به آنچه در مورد حدود اختیارات و تواناییهای دولت گفتید، به نظر شما چنین وعدههایی عملی است؟
فرض میکنیم یک کاندیدا قول بدهد که یارانهها را چندبرابر میکند. سوال این است که منابع درآمدی یارانهها کجاست؟ منابع درآمدی یارانهها از مابهالتفاوت قیمت حاملهای انرژی در طول یک سال به دست میآید. اگر مابهالتفاوت این قیمت را بررسی کنیم، میبینیم که در سال گذشته بر اساس گزارش دیوان محاسبات، 36هزارمیلیارد تومان درآمد داشته است. بر این اساس به هیچوجه و عنوانی امکان حتی دوبرابر کردن یارانهها وجود ندارد، چراکه یارانه پرداختی توسط دولت حدود 50هزارمیلیارد تومان بوده است؛ یعنی در همین وضع موجود دولت با کسری مواجه میشود و برای پرداخت یارانه نقدی به مشکل میخورد. دوبرابر یا سه برابر کردن یارانه به هیچعنوان امکانپذیر نیست. فرض کنید کسی بگوید که مثلا یکمیلیون شغل ایجاد میکند. ایجاد شغل باید با میزان سرمایهگذاری که در کشور صورت میگیرد تناسب داشته باشد. یک شغل ایجاد شده بر اساس استانداردهای موجود در کشور به 150میلیون تومان سرمایهگذاری نیاز دارد. حال 150 را در یکمیلیون ضرب کنیم. خواهید دید که برای ایجاد یکمیلیون شغل باید رقمی حدود 150هزارمیلیارد تومان سرمایهگذاری انجام شود. این عدد در اقتصاد ما بسیار بزرگ است. کل اعتبارات مورد نیاز راهسازی و سدسازی و پروژههای عمرانی شهری و روستایی که تامین آن به عهده دولت است، در سال گذشته 13هزارمیلیارد تومان بوده است؛ یعنی 10 برابر بودجه عمرانی کشور در طول یک سال باید هزینه ایجاد یکمیلیون شغل شود. بنابراین من فکر میکنم که کاندیداها اول باید واقعبینانه و بر اساس وضع موجود و به اعتبار عملکرد چند سال گذشته اظهار نظر کنند و شعار بدهند، دوم اینکه سیاهنمایی نکنند. بسیاری از این پیشرفتها در حوزه فعالیت دولت یازدهم انجام شده است. البته هر کاندیدایی حق دارد که نقطه نظرات خود را بیان کند، اما متاسفانه کاندیداها بر اساس ارائه برنامه دقیق اجرایی، برخورد نمیکنند و بر محور موارد جزئی و فرعی و اثبات نشده و تنها بر اساس شنیدههای خود و اطرافیان خود میچرخند. گاهی هم تنها آرمان و آرزوها را بیان میکنند، در حالی که کاندیدای ریاستجمهوری باید در هر حوزهای برنامه مشخصی ارائه بدهد و نظر مردم را با برنامههای اجرایی خود جلب کند، نه با تخریب دولت قبل.
به نظر شما چه پیگیری و نظارتی بر وعدههای کاندیداها باید انجام شود؟ چه راهکارهایی برای مقابله با شعارهای فریبنده تاثیرگذار است؟
برای نظارت بر وعدهها قانونهایی موجود است که هم از جانبان مجریان قانون و هم از جانب ناظران باید عمل و پیگیری شود. متاسفانه جنبههای تخریبی و جزئی نگری در دیدگاه برخی کاندیداها بیشتر از برنامه محوری و اثبات مواضع خود است. این در شأن کاندیداها و در شأن جامعه ما نیست. صحبت نمایندگان مجلس به عنوان نمایندگان ملت میتواند در شفافسازی این جریانات تاثیر زیادی داشته باشد. نمایندگان باید به این موضوع به دید مسئولیت خود نگاه کنند و به مردم هشدار دهند. نمایندگان باید جلو انحرافات، بزرگنماییها و سیاهنماییها را بگیرند و با شعارهای عوامفریبانه که هرگز جنبه عملی و اجرایی پیدا نمیکند، مقابله کنند.