x
۱۱ / ارديبهشت / ۱۳۹۶ ۰۵:۳۱

داستان انتخابات و دهک‌بندی‌های کاریکاتوری

داستان انتخابات و دهک‌بندی‌های کاریکاتوری

در کتاب‌های اقتصاد ریاضی یک مثال معروف وجود دارد که «تابع رای» نام دارد. این تابع می‌خواهد نشان دهد می‌توان وعده‌های اقتصادی در کارزارهای سیاسی را مدل‌سازی کرد و قد و قواره‌یی ریاضی‌وار به آن داد.

کد خبر: ۱۹۰۸۵۴
آرین موتور

 این تابع دو متغیر مهم ازجمله نرخ تورم و نرخ بیکاری دارد و براساس وعده‌های نامزدهای مختلف در هر کشور و مقدار رای‌یی که به دست آورده‌اند، نشان می‌دهد یک جامعه چه میزان به کاهش نرخ تورم حساسیت دارد و چه میزان هم به نرخ بیکاری توجه می‌کند. هر چند تحلیل مسائل پیچیده سیاسی و وعده و وعیدهای انتخاباتی با یک تابع ریاضی، ساده‌انگارانه به نظر می‌رسد اما ثابت می‌کند که هدف‌گذاری‌های اقتصادی برای رسیدن به قدرت، اهمیتی ویژه دارد. در ایران مانند بسیاری از مسائل دیگر که خلاف جهت روندهای جهانی پیش می‌رویم، وعده‌های اقتصادی نیز بدون آنکه هیچ منطقی پشت آن باشد از سوی سوداگران قدرت به مردم تحمیل می‌شود.

مثلا برخی ادعا کرده‌اند، شغل‌های میلیونی ایجاد می‌کنند ولی به رشد اقتصاد که زیرساخت رونق بازار کار است، اشاره‌یی نمی‌شود.

یعنی ممکن است شما در یک بخش خاص مانند پتروشیمی یک میلیون که نه حتی 5 میلیون شغل در کشور ایجاد کنید ولی آیا اقتصاد فقط صنعت پتروشیمی است؟ کسی توضیح نمی‌دهد با چه تخصیص منابعی به صنعت پتروشیمی باید این اتفاق بیفتد و آیا این منابع اکنون در دسترس است؟ اگر این منابع به صنعت فولاد یا سیمان برود شغل بیشتری می‌توان ایجاد کرد یا کمتر؟ درست است که تولید داخلی کار شایسته‌یی است ولی آیا خریداری هم برای آن در داخل یا خارج وجود دارد؟ البته تولید پتروشیمی نه تنها این میزان بلکه شغل چند صد هزار نفری هم ایجاد نمی‌کند بلکه مصرف محصولات پتروشیمی در صنایع پایین‌دستی است که این ظرفیت را دارد.

همه این سوالات و خطاها به این خاطر است که اقتصاد را نه در قاب یک مکانیسم در هم تنیده بلکه به صورت بخشی می‌نگریم و به خاطر همین نگاه ناقص سیاستمداران، اقتصاد ایران سال‌ها و دهه‌هاست که از عدم تعادل‌های متعدد خرد و کلان رنج می‌برد.  یا نامزدی دیگر ادعا کرده که اقتصاد را 2.5برابر می‌کند ولی از آن طرف می‌گوید در همان دوره زمانی 5 میلیون شغل به وجود می‌آورد. نیاز به هوش یا قدرت تحلیل سرشاری نیست که حساب و کتاب کنیم و بفهمیم اقتصاد ایران که الان 20میلیون شاغل دارد اگر 2.5برابر شود خود به خود با همین سطح کیفی 30میلیون شغل ایجاد می‌شود نه 5 میلیون به عبارت دیگر در یک شعار 25میلیون شاغل از صفحه اقتصاد محو شده است. در واقع اگر اقتصاد با همین جمعیت 2.5برابر شود و نرخ مشارکت اقتصادی هم مانند کشورهای توسعه‌یافته از 38درصد فعلی به 60 درصد برسد ما کلا در ایران 80 میلیونی فقط 48میلیون نیروی کار خواهیم داشت و 2میلیون کمبود نیروی کار به وجود می‌آید. این مواضع اقتصادی نسنجیده باعث شده که این روزهای سرنوشت‌ساز به جای آنکه جدی و با مبارزه سخت گفتمان‌ها دنبال شود بیشتر به شوخی و طنز می‌گذرد.  کسی که قامت خود را مناسب ردای ریاست‌جمهوری می‌داند بهتر است با احتیاط بیشتری اظهارنظر کند تا جامعه هم انتخابی مدبرانه برای کشورش انجام دهد. کمی آزاردهنده شده که اگر هم کسی مساله‌یی را جدی گرفته به دنبال این است ببیند کدام نامزد یارانه بیشتری می‌دهد. اداره اعانه‌یی جامعه و مدیریت توزیعی اقتصاد در این روزها بارها سوژه تحلیلگران شده و هشدارهای متعددی در پی داشته است ولی از کانون تمرکز نامزدها بیرون نمی‌رود.

هر کس چند دهک را انتخاب می‌کند و می‌خواهد کمی بیشتر از آن یکی پول به جیب مردم بریزد اما همان‌ها نمی‌گویند یارانه فعلی که مصیبت عظماست را چگونه می‌خواهند پرداخت کنند چه برسد به اینکه بیشتر هم بدهند. جالب اینجاست حتی یک نفر از دلسوزان به گفته آنها مستضعفان تاکنون نگفته با ثروتمندان چه خواهد کرد، کاری که پوپولیسم احمدی‌نژادی به صراحت با آن مرزبندی داشت. همه کسانی که اکنون دل به آرای اقشار فرودست بسته‌اند در مورد فرادستان ساکت هستند و این درحالی است که مراد این تفکر یعنی محمود احمدی‌نژاد با تمام توان به فرادستان می‌تاخت.  تقلیدهای ناقصی از این دست که می‌خواهد رای همه جامعه را هر کدام به قول و قرارهای نشدنی از آن خود کند نه تنها سرانجامی ندارد بلکه هزینه‌های سنگینی هم در پی خواهد داشت. دهک‌بندی‌های کاریکاتوری جامعه و به هر کدام وعده‌یی دادن نهایتا به تناقض‌های ریشه‌یی تبدیل خواهد شد که از بین بردن آن کار آسانی نیست. جالب است این روزها به گونه‌یی از 3دهک و 2دهک پایین جامعه صحبت می‌شود که انگار این دهک‌ها قابل حذف شدن هستند.

جامعه حتی اگر درآمد سرانه چند ده هزار دلاری هم داشته باشد همیشه 10دهک دارد و دستکاری کردن تصنعی این دهک‌ها هارمونی اجتماعی را از بین خواهد برد. مثلا اگر دهک سوم اعانه بگیرد ممکن است جای آن با دهک چهارم عوض شود و این خود به صورت نامحسوس بستر ناملایمات اجتماعی سخت خواهد بود. اظهاراتی از این دست بسیار شبیه به مبنای فکری ارکان دولت محمود احمدی‌نژاد است که یک بار گفته بودند، اطلاعات ثبت‌نامی برای یارانه‌ها را تحلیل می‌کنیم تا بفهمیم جامعه ایران چند دهک دارد؛ و این طنز تلخ نشان می‌دهد چگونه می‌توان در مقام قدرت یا در رویای آن تمام مبانی اقتصاد را به سخره گرفت.

*کارشناس اقتصادی

 
نوبیتکس
ارسال نظرات
x