کاهش فقر با عبور از آستانه توسعه مالی
فقر یکی از مهمترین مشکلات دیرین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران است. اهمیت این موضوع بدان حد است که سیاستمداران در دورههای مختلف ریشهکن کردن فقر را به عنوان یکی از اهداف خود اعلام کردند.
عواملی که میتوانند در راستای این هدف حرکت کنند در مطالعات گوناگون مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. در این بین، یک پژوهش اقتصادی با عنوان اثرات توسعه مالی بر کاهش فقر در ایران که به قلم داریوش حسنوند انتشار یافته از زاویه دید مالی به بررسی روند فقر در ایران پرداخته است. در این مقاله، اثر توسعه مالی بر فقر مطلق در ایران، برای بازه زمانی 1364 تا 1392 مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و از دو شاخص توسعه مالی «عمق مالی» و «نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی» استفاده شده است. نتایج برآورد مدلهای تحقیق نشان میدهد که بر اساس هر دو شاخص توسعه مالی، توسعه مالی تاثیری غیرخطی و آستانهیی بر فقر مطلق داشته است. بدین معنا که تا قبل از حد آستانه مشخصی، توسعه مالی موجب بدتر شدن وضعیت فقر مطلق در جامعه میشود اما پس از عبور از این حد آستانه و گسترش توسعه مالی در کشور، گسترش توسعه مالی تاثیری مثبت و معنیدار بر کاهش فقر مطلق دارد. حد آستانهیی شاخص «عمق مالی» و «نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی» به ترتیب 0.62 و 0.27 برآورد شده است.
بازیگران اصلی ریشهکنی فقر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، فقر و عوامل موثر بر آن همواره یکی از موضوعات مهم و جالب توجه در بین محافل آکادمیک و همچنین یکی از مهمترین دغدغههای سیاستگذاران اقتصادی کشورها از جمله ایران بوده است. ریشهکنی فقر یکی از مهمترین اهداف اقتصادی دولتمردان به خصوص در کشورهای درحال توسعه است. میزان فقر، از سطح مطلق درآمد و رشد اقتصادی و همچنین از توزیع درآمد و نابرابری متاثر میشود، زیرا میزان سطح مطلق درآمدها میتواند چگونگی قدرت خرید اکثریت جامعه و سطح فقر را مشخص کند، بهطوری که افزایش درآمد مطلق میتواند سبب افزایش قدرت خرید اکثریت جامعه و کاهش فقر شود. همچنین در یک سطح مشخص از درآمد، وضعیت توزیع درآمد و چگونگی نابرابری میزان فقر را مشخص میکند. از سوی دیگر، تحول اقتصادی مهمی که به تازگی تعداد زیادی از کشورها آن را تجربه کردهاند و میتواند بر فقر موثر باشد، توسعه مالی است.
افزایش تولید سرانه و کاهش فقر
اگرچه فقر ابعاد گستردهیی دارد و تنها محدود به فقر اقتصادی نمیشود، بلکه فقر فرهنگی، فقر اجتماعی و فقر آموزشی نیز در نوع خود از اهمیت فراوانی در جوامع مختلف برخوردارند، اما برای استفاده از اقتصاد به عنوان ابزاری برای ریشهکن کردن فقر باید از دید توسعه مالی به پدیده فقر اقتصادی نگریسته شود و تاثیر توسعه مالی بر فقر مطلق اقتصادی مورد دقت و کنکاش قرار گیرد. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که تولید واقعی سرانه اثر منفی و معنیداری بر فقر دارد. به عبارت دیگر افزایش تولید واقعی سرانه منجر به کاهش فقر میشود. این نتیجه، نتیجهیی قابل انتظار و سازگار با مطالعات پیشین و مبانی نظری است.
کاهش فقر در بستر سیستمهای مالی جدید
توسعه مالی هنگامی وجود دارد که ابزارها، بازارها و واسطههای مالی آثار هزینهیی اطلاعات، اجرا و مبادله را کاهش دهند. توسعه مالی شامل مواردی همچون تولید اطلاعات در خصوص سرمایهگذاریهای ممکن، نظارت بر سرمایهگذاریها و اجرای حکمرانی شرکتها، مبادله، پراکندگی و مدیریت مخاطره و همچنین مبادله کالا و خدمات است.
ارتباط بین توسعه مالی و رشد اقتصادی در ادبیات اخیر اقتصادی بسیار وسیع شده است. این مطالعات غالبا تاکید میکنند که توسعه مالی و سیستمهای مالی جدید و تحول یافته، سبب رشد اقتصادی کشورها میشوند، اما ادبیات اقتصادی از نظر تطابق بین توسعه مالی و کاهش فقر به آن گستردگی نیست. از نظر پیشبینی تجربی، اثرات توسعه مالی بر فقر روشن نیست، زیرا اصلاحات مالی سبب تغییرات سطح درآمدی میشود و رشد اقتصادی و درآمد ممکن است به کاهش فقر نینجامد. بسیاری از محققان تاکید دارند در راهبردهای کاهش فقر کشورهای در حال توسعه، باید توجه بیشتری به اهمیت مدلهای رشد شود، چرا که پیشرفت اقتصادی حاصل از رشد، الزاما منجر به بهبود سطح زندگی فقرا نمیشود.
اثر توسعه مالی بر فقر
یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که شاخص توسعه مالی یا همان تعمیق مالی تاثیری غیرخطی و آستانهیی بر فقر مطلق در ایران داشته است. به عبارت دقیقتر هنگامی که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی کمتر از 0.62 باشد، افزایش شاخص توسعه مالی موجب بدتر شدن وضعیت فقر میشود اما پس از عبور از این حد آستانه، گسترش توسعه مالی وضعیت فقر را بهبود میبخشد. همچنین شاخص توسعه مالی بانک محور یا «نسبت تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش غیردولتی تقسیم بر تولید ناخالص داخلی» نیز اثر غیرخطی و آستانهیی بر فقر مطلق در ایران داشته است. همانند شاخص قبلی برای این شاخص نیز تا قبل از حد آستانه آن یعنی 0.27، اثر این شاخص بر فقر مثبت بوده، اما با گسترش توسعه مالی و عبور از حد آستانه 0.27 افزایش توسعه مالی منجر به کاهش فقر در کشور شده است. متغیر روند ضمنی که تاثیر عوامل غیرقابل مشاهده همچون عوامل نهادی، ساختاری و تکنولوژیک بر فقر را نشان میدهد تاثیری معنیدار بر شاخص فقر داشته است، بهطوری که نمودار روند ضمنی و شاخص فقر هم جهت با یکدیگر در طول زمان حرکت کردهاند.
توصیههایی برای سیاستگذاران اقتصادی
این پژوهش در ادامه پیشنهاد میکند مسوولان اقتصادی کشور در راستای ارتقا و پیشرفت توسعه مالی در کشور و گسترش آن به همه مناطق کشور، اقدامات ضروری را انجام دهند. نباید این نکته را فراموش کرد که کاهش فقر از مسیر عمده افزایش تولید ملی و رشد اقتصادی تاثیر میگذارد، زیرا تا تولید ملی رشد قابل توجهی نداشته باشد، نمیتوان انتظار کاهش فقر را داشت و یکی از راههای افزایش تولید ملی، توسعه مالی در اقتصاد کشور است. به عبارت دیگر اگر نهادهای مالی کشور توسعه یافته و کارا باشند، میتوانند منابع خرد را به خوبی تجمیع کرده و برای پشتیبانی تولید و سرمایهگذاری در اختیار بنگاههای تولیدی قرار دهند و از این طریق به رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش فقر کمک کنند. علاوه بر این، توسعه مالی از طریق مستقیم دسترسی افراد کم درآمد به اعتبارات، سبب گسترش کسب و کار این افراد میشود (هم از طریق کارآفرینی و استفاده از ایدههای مطلوب و هم ایجاد سرمایه انسانی) و قدرت خرید آنها را افزایش میدهد یا حداقل از طریق پسانداز مطلوب با فقر مبارزه میکند.
ابزارهای گسترش توسعه مالی
در زمینه گسترش توسعه مالی پیشنهاد شده است که ابزارهای مالی نوین در بازار پول و سرمایه توسعه پیدا کنند. همچنین گسترش بانکداری و خدمات نوین آن با توجه به نقش گسترده بانکها و اعتبارات بانکی در اقتصاد ایران و بازار سرمایه، از طریق افزایش رقابت بانکها و تخصیص کارای منابع، گسترش واسطههای مالی و اعتبارات مرتبط با اقشار کم درآمد میتواند شرایط دسترسی بیشتر افراد فقیر و کمدرآمد را به منابع مالی ایجاد کند که کاهش فقر در ایران را سبب میشود.