سفارتخانههای بدون سفیر
سفیر هر کشور، گویی نماد و نماینده آن کشور است و انتخاب هر فرد به سفارت در ساختار حاکمیتی فعلی نیازمند معرفی از سوی وزارت خارجه، تأیید از سوی ریاستجمهوری و نهایتا دریافت تأیید از کشور میزبان است.
در سالهای دولت یازدهم که محمدجواد ظریف سکان وزارت خارجه را در دست گرفت، انتصاب برخی سفرا جزء نقاط مثبت کارنامه کاری او محسوب شد و در عینحال در انتصاب برخی سفرای دیگر حاشیههایی ایجاد شد و حتی سخن از تأثیر سفارتخانههای برخی دستگاههای دیگر در این انتخابها و انتصابها گفته شد. همه اینها در حالی پیش رفت که سفارتخانههای برخی کشورهای مهم منطقه در سالهای اخیر همچنان بدون سفیر اداره میشوند و در بهترین حالت همان سفرای دولت محمود احمدینژاد آنها را اداره میکنند. درحالیکه دیپلماسی دولت حسن روحانی با دولت پیشین یعنی دولت محمود احمدینژاد تفاوت فاحشی دارد، سؤال اینجاست این سفرا چه راهبردی را با چه رویکردی در کشور مقصد به پیش میبرند.
مسئولیت بر عهده کیست
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، محمدجواد ظریف روزهای پایانی سال در گفتوگویی در پاسخ به سؤالی درباره دخالت دستگاههای متعدد تصمیمگیر در تأیید و اعزام سفیر بهویژه درباره سوریه توضیح داد که «این موضوع ربطی به دستگاههای مختلف ندارد. در خیلی از کشورهای اروپایی نیز ممکن است روند انتخاب سفیر کشورمان، طولانی شود. عموما وزارت خارجه بعد از بررسیهایی که انجام میدهد، فرد مورد نظر خود را برای برعهدهگرفتن پست سفیری، به ریاستجمهوری معرفی میکند، ریاستجمهوری نیز از دستگاههای مختلف نظارتی استعلام میکند و بعد از آن اگر رئیسجمهور با پیشنهاد وزارت خارجه موافقت کند، مراحل گرفتن اگرمان فرد معرفیشده آغاز میشود. درباره سوریه نیز وزارت خارجه پیشنهاد خود را به ریاستجمهوری اعلام کرده است و آقای رئیسجمهور نیز هر موقع مصلحت بدانند، نظرشان را اعلام میکنند و بعد از آن در صورت تأیید فرد معرفیشده، اقدامات لازم برای گرفتن اگرمان او آغاز میشود». اکنون جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عمان، یمن و سوریه سفیر ندارد و سفارتخانه با کاردار یا کارمندان دیگر اداره میشود. این در حالی است که یمن و سوریه درگیر بحران و جنگ هستند و در سه سال اخیر نیز سفیر بهجامانده از دولت احمدینژاد آن را اداره میکرد. حکایت عمان البته اندکی پیچیدهتر است و منابع خبری ما از نارضایتی ضمنی کشور مقصد درباره مقیمنبودن سفیر خبر میدهند. درحالیکه رئیسجمهوری به عمان سفر داشت و اکنون این کشور نقش مهمی در ترمیم مناسبات ایران در بین کشورهای عربی ایفا میکند، اما سفیر بهعنوان کسی که میتواند این نقش را تسریع کند هنوز در مسقط مستقر نشده است. شنیدهها حاکی است که سفیر جدید برای کشور عمان انتخاب شده و منتظر دریافت «پذیرش» از کشور مقصد است. سفیر جدید البته جزء نیروهای نزدیک به آیتالله هاشمیرفسنجانی محسوب میشود.
سفارتخانه طلسمشده
آخرین سفیر ایران در عمان، «علیاکبر سیبویه» بود که در دوره محمود احمدینژاد به این سمت منصوب شد. او از پاییز ٩١ سفیر تهران در مسقط بود و به جای حسین نوشآبادی نشست. سیبویه از خرداد ٩٥ به تهران بازگشته و اکنون سفارت جمهوری اسلامی ایران در کشور دوست و برادر یعنی عمان، دهمین ماه بدون سفیرش را طی میکند. ماجرای انتصاب سفیر جدید ایران در عمان اما کمی پیچیده شد. همان زمان که زمزمه بازگشت اقای سیبویه به تهران مطرح شد، خبرها از انتصاب جانشینش منتشر شد. جانشین او حسین امیرعبداللهیان بود که آنزمان معاون عربی و آفریقایی وزیر امور خارجه بود و او هم معاونی باقیمانده از دولت قبل در دستگاه دیپلماسی بود. به نظر میرسید امیرعبداللهیان که پیشتر در بحرین هم سابقه سفارت داشت، این پیشنهاد را بپذیرد اما او اندکی بعد گفت به دلیل ملاحظات خانوادگی، تمایل ندارد به مسقط برود. ازهمینرو، جابهجاییهایی چند در وزارت خارجه رخ داد. حسین جابریانصاری که چندماهی بود سخنگوی دستگاه دیپلماسی شده بود و البته قبلا مدیرکل حوزه عربی بود، جانشین امیرعبداللهیان شد و امیرعبداللهیان به مجلس رفت و مشاور بینالملل علی لاریجانی شد. مشاور بینالملل قبلی او یعنی حسین شیخالاسلام به وزارت خارجه بازگشت. اما این جابهجایی بهویژه به دلیل سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی آنچنان پرسروصدا انجام شد که نمایندگان آن را در سؤال از وزیر گنجاندند. سؤال نمایندگان از وزیر امور خارجه درباره چرایی عزل امیرعبداللهیان از معاونت عربی و آفریقایی با این جواب ظریف مواجه شد که: «آقای حسین امیرعبداللهیان قرار بود سفیر کشور مهم عمان شود چراکه به تجربههای ایشان در این کشور نیاز داشتیم اما ایشان به دلیل مشکلات شخصی نتوانستند به این کشور بروند». بعد از همه این جابهجاییها، همچنان سر سفارت ایران در عمان بیکلاه ماند و سفارت همچنان با تلاش آقای توتونچی، از کارمندان دوران سفارت آقای سیبویه بهعنوان سرپرست موقت روزگار میگذراند.
سفیر جدید منتظر تأیید مقصد
جدیدترین شنیدهها حاکی از این است که سفیر جمهوری اسلامی ایران در عمان معرفی شده و ریاستجمهوری هم آن را تأیید کرده است و استقرار او در مسقط نیازمند و در انتظار اگرمان از سوی دولت متبوع است. سفیر پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران در عمان، روحانی باسابقهای به نام محمدرضا نوریشاهرودی است. حجتالاسلام نوریشاهرودی که سابقه سه دهه کار در کشورهای عربی را دارد، همزمان در سال ١٣٦١ بهعنوان نماینده امام خمینی اولین مسئولیت اجرائی خود را در کویت آغاز کرد، پس از آن نخست بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در جماهیر عربی لیبی و سپس در کشور عربستانسعودی مشغول به کار شد. نوریشاهرودی در سالهای اخیر مشاور امور بینالملل ریاست قوه قضائیه، ریاست قوه مقننه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و نیز ریاست دفتر آیتالله هاشمیرفسنجانی در مجلس خبرگان رهبری را برعهده داشته است. درحالیکه آیتالله هاشمی در مورد دیپلماسی با کشورهای عربی نگاه ویژهای را دنبال میکرد، انتصاب حجتالاسلام نوریشاهرودی با سابقهای که در بالا رفت، میتواند نشانه خوبی باشد. اگرچه عربستانسعودی و ریاض با گستره و نفوذی که در کشورهای عربی دارد، از اهمیت وافری در رابطه با کشورهای عربی برخوردار است، اما درحالحاضر جمهوری اسلامی ایران در این کشور سفیر ندارد.
سفیر در استراحت است
سفیر ایران در یمن هم یکی از موضوعات پیچیده فعلی در کشورهای منطقه است. سیدحسین نیکنام، آخرین سفیر ایران در یمن، تاکنون دوبار تجربه بازگشت از این کشور درگیر بحران و جنگ را داشته و هردفعه ورود و خروج او با موجی از اخبار ضدونقیض و پرابهام اما در سکوت طی شده است. درحالیکه حدود یک سال عبدربه منصور هادی، رئیس دولت وقت یمن، سفیری از سوی جمهوری اسلامی ایران را نمیپذیرفت، پاییز ٩٣ به دنبال موفقیت حوثیها در صحنه نبرد، با حضور سفیر ایران موافقت شد. او همان زمان بیش از یک سال بود که یمن را ترک کرده بود، اما چند روز بعد در آذرماه ٩٣ بود که خودرو بمبگذاریشده مقابل منزل سفیر ایران در صنعا منفجر شده و منجر به یک کشته و ١٧ زخمی شد. همان زمان گفته شد که سفیر ایران تنها ١٠ دقیقه قبل از انفجار، منزل خود را ترک کرده بود. القاعده مسئولیت این حمله را برعهده گرفت. سیدحسین نیکنام از آذر ٩٣ بهعنوان سفیر ایران در صنعا منصوب شد، اما از شهریور ٩٤ به کشور بازگشته و یکسالونیم است که در این کشور سفیر نداریم. نیکنام اگرچه با عنوان بیماری و استفاده از استراحت سالانه به کشور بازگشت، اما درباره بازنگشتن او هیچ توضیحی داده نشد. اگرچه شاید وضعیت جنگزده این کشور بازنگشتن سفیر را توجیه کند، اما از لحاظ دیپلماتیک نمیتواند توجیه خوبی باشد. نیکنام، کاردار اسبق سفارت ایران در بغداد، رئیس ستاد ویژه عراق و رئیس اداره اول خلیج فارس بود.
٦ ماه بدون سفیر
محمدرضا رئوفشیبانی، آخرین سفیر ایران در سوریه، پاییز ٩٥ شبانه به تهران بازگشت، درحالیکه پنج سال در دمشق کار کرد و بسیاری در جبهه مقاومت او را سفیری موفق میدانستند. از دیماه «جواد ترکآبادی» بهعنوان سفیر جدید ایران در سوریه معرفی و گفته شد که این انتخاب از سوی رئیسجمهوری نیز مورد تأیید قرار گرفته است. ترکآبادی از اردیبهشت ۸۹ تا فروردین ۹۳ سفیر ایران در سودان بود، سفیر ایران در بحرین و نیجریه و کاردار جمهوری اسلامی ایران در کویت از دیگر سمتهای او در دوران فعالیتش است. ریاست اداره اول شمال و غرب آفریقا از دیگر مسئولیتهای ترکآبادی در دستگاه دیپلماسی بوده است. بااینحال سفارت ایران در سوریه شش ماه است که سفیر ندارد. بسیاری از کسانیکه اخبار حوزه مقاومت را دنبال میکنند منتقد عدم حضور سفیر ایران در دمشق هستند و آن را با اهدافی که در سوریه دنبال میشود در تضاد میدانند. ٢٣ آذرماه محمدجواد ظریف در کمیسیون امنیت ملی درباره انتخاب سفیر در سوریه توضیح داد که «آقای شیبانی از دوستان ما و از سفرای فعال جمهوری اسلامی ایران است و در سه سال وزارت بنده، ایشان سفیر بودند. با توجه به اینکه مدت سفارت ایشان که پنج سال است، به پایان رسیده بود و برای ادامه احتیاج به مجوزهای خاص بود، باید مجوز ویژه گرفته میشد که بنده برای مجوز خاص اقدام نکردم، چون چنین سیاستی ندارم که مجوز ویژه بگیرم و تاکنون یکبار هم چنین درخواستی نداشتهام. درباره جایگزین ایشان بهلحاظ حساسیت و مأموریت مهم بررسیهای لازم صورت گرفته و سفیر انتخاب شده و بهزودی معرفی خواهد شد». بااینحال هنوز سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه معرفی نشده است.
ریاض همچنان بدون سفیر
اگرچه حسن روحانی تلاش کرد رابطه با عربستان را از همان ساعات اولیه انتخاب خود به ریاستجمهوری تلطیف کند، اما این پیام در ریاض دریافت نشد یا دیگرگونه دریافت شد. انتخاب حسین صادقی بهعنوان سفیری که سالهای دولت اصلاحات نیز تجربه کار در مقام سفارت در همان کشور را داشت هم نتوانست فضا را آنچنان بهبود ببخشد. درحالیکه بهبود رابطه نیازمند گذشت زمان و تلاش بیشتر بود، ماجرای اعدام شیخ نمر، اعتراض به اعدام او در تهران و حمله عدهای خودسر به سفارت عربستان در تهران و کنسولگری این کشور در مشهد موجب قطع رابطه ریاض با تهران شد. آنها اعضای سفارت خود را فراخواندند و به سفیر و کارکنان سفارت ایران در عربستان فرصت کوتاهی دادند تا خاک این کشور را ترک کنند. البته پیش از آنهم مدتها بود که عربستان در ایران سفیر نداشت و سفارت در سطح کاردار اداره میشد.