بهار اقتصاد ایران کی میآید؟
چنانچه توزیع رانت و امتیازات انحصاری در اقتصادی نهادینه شود و قواعد بازی بر اساس آن شکل بگیرد، امکان عبور به فاز توسعه غیرممکن خواهد بود.
علی میرزاخانی، اقتصاددان در یادداشتی با طرح این سؤال که بهار اقتصاد ایران کی میآید؟ معتقد است که آنچه بهار اقتصاد ایران را مرتباً به تعویق انداخته، مقاومت ذینفعان موجود اقتصاد ایران است که بازنده فرایند تخریب خلاق خواهند بود:
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر ، شکوفایی اقتصادی شباهت جالبی با دگرگونی طبیعت در بهار دارد. به تعبیر جوزف شومپتر، اقتصاددان نامدار، رونق پایدار اقتصادی در پی فرآیندی موسوم به «تخریب خلاق» چهره مینمایاند که از این حیث میتوان آن را همانند بهاری دانست که از دل زمستان متولد میشود.
آنچه بهار اقتصاد ایران را مرتباً به تعویق انداخته است مقاومت ذینفعان وضعیت موجود اقتصاد ایران است که بازنده فرایند «تخریب خلاق» خواهند بود. این ذینفعان (رجوع کنید به یادداشت قبلی در همین کانال) عبور از اقتصاد تیولداری را به معنی پایان امتیازات انحصاری اقتصادیشان میدانند و به همین دلیل همراه با حامیان و شرکای بوروکرات خود در سیستم سیاستگذاری دولتی، مخالف تغییر قواعد بازی هستند. ورود به فاز رشد اقتصادی پایدار به مفهوم آن است که کارآمدها جای ناکارآمدها و کهنهها را که با انواع رانتها به حیات گلخانهای خود ادامه میدهند بگیرند و این همان پیامد «تخریب خلاق» است که ذینفعان وضعیت موجود را از صحنه خارج میکند و به همین دلیل در برابر آن مقاومت میشود.
یکی از مصائب بزرگ اقتصاد ایران آن است که ذینفعان وضعیت موجود توانستهاند با شگردهای مختلف، نوعی «اینهمانی» بین منافع خود و منافع عمومی به اکثریت ایرانیان القا کنند و به همین دلیل در عرصه محافظت از رانتها و امتیازات انحصاری خود، چندان تنها نیستند. به اعتقاد عجماوغلو، اقتصاددان شهیر معاصر، چنانچه توزیع رانت و امتیازات انحصاری در اقتصادی نهادینه شود و قواعد بازی بر اساس آن شکل بگیرد امکان عبور به فاز توسعه غیرممکن خواهد بود.
وی در مطالعه مفصلی که دربارهٔ علل ناکامی اقتصادی کشورها انجام داده ضمن رد فرضیههای غالبی همچون اثرگذاری جغرافیا و فرهنگ، به این نتیجه رسیده است که فاز توسعه با تغییر این قواعد (نهادها) به نهادهای فراگیر (قواعد بازی همهشمول) آغاز میشود اگرچه این تغییر قواعد چندان آسان هم نیست؛ چرا که با منافع ذینفعانی که در معرض «تخریب خلاق» قرار میگیرند در تضاد است. اما غیرممکن هم نیست چرا که این ذینفعان در کشورهای بسیاری هم نتوانستهاند سد راه این تغییر قواعد و آمدن بهار اقتصادی شوند که منافع عمومی در گرو آن است.