ایجاد شغل بهجای پرداخت یارانه
توزیع سبدهای کالای حمایتی دولت در سالهای اخیر، یکی از راههای کمک به قشر نیازمند و مستضعف بوده است. اصل ارائه کمک به خانوادهها، در شرایطی که معیشت مردم به شدت در مضیقه است، امری شایسته و قابل تقدیر است، اما شناسایی دقیق و بدون خطای افرادی که مستحق برخورداری از این کمکها هستند، همیشه به آسانی میسر نیست ؛
چرا که نظام اقتصادی کشور به گونهای طراحی نشده که در کوتاه مدت، شفافسازی اقتصادی محقق شود. این امر، باعث ایجاد نارضایتی در دریافت سبدهای کالا خواهد شد. ارائه یارانه نقدی به افراد هم با همین اهداف صورت گرفت، اما در عمل متفاوت با آنچه مسئولان نیت آن را داشتند، پیش رفت. توزیع سبد کالای غذایی هم اگر چه در نفس خود مطلوب است، اما در عمل گرسنگی فقیران را پایان نمیدهد و حتی ممکن است بیعدالتی و نارضایتی را در پی داشته باشد، اما این بار اعلام شده است که سبد حمایت غذایی فقط شامل خانوادههای تحت پوشش دائم کمیته امداد امام خمینی(ره) و سازمان بهزیستی میشود. حدود ۱۱ میلیون نفر مشمول دریافت این سبد خواهند بود که اگر هزینه تهیه این سبد را که میانگین آن ۷۰ هزار تومان است با هم جمع کنیم شاید با ۷۷۰ میلیون راهی با بازدهی طولانیتر برای کمک به اقشار ضعیف مییافتیم.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، حمید دیهیم، اقتصاددان میگوید:«دولت اگر بخواهد سطح رفاه و معیشت مردم را بالا ببرد باید ایجاد شغل کند، زیرا با توزیع یارانه یا سیاستهای جدید دیگر مانند توزیع سبد غذایی شاید تنها بخش کوچکی از هزینههای خانوارها برطرف شود.»
توزیع سبد حمایت غذایی خانوارهای نیازمند از ابتدای هفته جاری شروع شده است. به نظر شما حمایتهای این چنینی چقدر میتواند به بهبود وضعیت معیشت افراد کم درآمد و نیازمند کمک کند؟
در بسیاری از کشورها چیزی به نام سبد غذایی به این صورت وجود ندارد، برای مثال در آمریکا فود استمپ یا همان کوپن غذایی توزیع میشود که به وسیله آن مردم فقط میتوانند غذا خریداری کنند و خرید کالای دیگری امکانپذیر نیست. به نظر من جای توزیع کالاهایی که شاید برخی از آنها هم به درد مردم نخورد و قابل استفاده نیست، بهتر آن است که مبلغی در نظر گرفته شود و مردم مطابق با سبک زندگی و غذایی خود مواد غذایی مورد استفاده خود را تهیه کنند، زیرا برخی از مردم ممکن است به دلیل بیماری یا توصیه پزشک نتوانند برخی از این مواد غذایی را که در سبد وجود دارد استفاده کنند. موضوع قابل بحث و مهم درباره این سیاست، تشخیص و شناسایی گروههای نیازمند است و متاسفانه در ایران تشخیص این قشر از جامعه به درستی صورت نمیگیرد. بنابراین مشکل اساسی که در اجرای این سیاست به وجود میآید توزیع نامناسب سبد حمایت غذایی خانوارهای نیازمند است، زیرا این سبد به افراد مستحق تعلق نمیگیرد و جای آن افرادی که نباید مشمول این سیاست باشند سبد غذایی دریافت میکنند. یکی دیگر از اشکالات وارده به این عملکرد قابلیت فاسد شدن سبد غذایی است. بنابراین همانطور که اشاره کردم چند اشکال اساسی در سیاست توزیع سبد حمایت غذایی خانوارهای نیازمند به چشم میخورد.
یارانهها هم با هدف حمایت از قشر کم درآمد و برای بالا بردن سطح رفاه معیشتی مردم بود، اما به دلیل تعلق گرفتن یارانه به همه اقشار جامعه چه نیازمندان و چه کسانی که ثرومند بودند، این سیاست به هدف خود نرسید و تنها اتلاف منابع را به همراه داشت. با این حال به نظر میرسد در دولت یازدهم وجه پوپولیستی این موضوع کمتر شده و کمکها هدفمندتر صورت میگیرد، نظر شما دراین باره چیست؟
بنده از ابتدا با بحث یارانهها مخالف بودم و هنوز هم انتقاداتی به این موضوع دارم. دولت اگر بخواهد سطح رفاه و معیشت مردم را بالا ببرد باید ایجاد شغل کند، زیرا با توزیع یارانه یا سیاستهای جدید دیگر مانند توزیع سبد غذایی تنها بخش کوچکی از هزینههای خانوارها برطرف میشود. مهمترین اقدامی که در حال حاضر باید صورت گیرد، ایجاد سرمایهگذاری و کمک به ایجاد تولید بیشتر در کشور است. به ویژه با وضعیت بازار ارز که روند صعودی به خود گرفته و در عمل ارزش پول ملی کاهش داشته است، بسیاری از صنایعی که روی ۴۰ درصد ظرفیت کار میکنند، میتوانند با سرمایه در گردش فعالیت خود را به جریان بیندازند. من موافق با هیچ نوع کمک نقدی و جنسی جز برای گروههای بسیار کم درآمد نیستم. تمامی پولهایی که برای این نوع کمک و حمایت در نظر گرفته میشود باید در ایجاد تولید و سرمایهگذاری بهکار گرفته شود. زمانی که این پولها را برای یارانه هزینه میکنند، علاوه بر افزایش قیمت مواد غذایی، سبب میشود برخی از مواد خوراکی از خارج از کشور وارد شود. به عبارت دیگر سرمایههای نفت تنها برای خوردن برخی از محصولات هزینه و تمام میشود. بهترین اقدامی که در این راستا میتوان انجام داد سرمایهگذاری و پر و بال دادن بیشتر به بخش خصوصی است، زیرا تجربه نشان داده است که دولتها هیچ وقت کارایی نداشتهاند و هر زمان در هر کشوری که دولت اقدام به سرمایهگذاری کرده، نتیجهای جز ضرر عاید اقتصاد آن کشور نشده است. با وجود این، دولت میتواند اقدام به سرمایهگذاریهای زیر بنایی کند و با توسعه راهها،جادهها و بخش ساختمان و مسکن سبب شود تا چندین برابر اشتغال در کشور به وجود آید.
دولت در چند وقت اخیر بارها به شکلهای گوناگون تلاش کرده تا از تعداد مشمولان یارانه کم کند، اما به نظر میرسد این امر تبعات سیاسی به همراه دارد. چرا در اجرا یا عدم اجرای بسیاری از برنامههای اقتصادی جنبههای سیاسی در نظر گرفته میشود؟
متاسفانه بسیاری از اقدامات دولت در تمام حوزهها از مسائل سیاسی نشات میگیرد. از این تاثیرات حتی در بخش سرمایهگذاری نیز نمیتوان چشمپوشی کرد و این موضوع یکی از اشکالات عمده در کشور است. ما باید تلاش کنیم تا برنامهها و سیاستگذاریهای اقتصادی مبتنی بر علم و دانش اقتصادی طرح شوند. امروزه جامعه ما دچار سیاستزدگی شده و مسئولان در کنار طرحهای کلان خود باید تلاش کنند تا این مشکل را برطرف سازند. این موضوع نه تنها در حوزه اقتصاد، بلکه در مسائل کلان اجتماعی هم مشاهده میشود. به نظر دولت مسائل سیاسی در اولویت بالاتری نسبت به تصمیمگیریهای درست اقتصادی قرار دارد. منظور از تصمیمگیریهای درست اقتصادی ایجاد رفاه و اشتغال برای مردم جامعه است. در حال حاضر دغدغه دولت باید کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال برای جوانان باشد.