کاهش خزنده نابرابری فرصتها
یک گروه پژوهشی تلاش کردهاند که از طریق سنجش برخی از متغیرهای مربوط به مخارج خانوارهای شهری ایران، میزان نابرابری در فرصتها در سالهای بعد از جنگ تا سال 90 را بررسی کنند.
نابرابری فرصتها یکی از مباحث مربوط به فقر و نابرابری است که آن را با شاخص «تحرک درآمدی» میسنجند. پژوهشگران این مطالعه (حسین راغفر، میرحسین موسوی و بتول آذری نبی) به این نتیجه رسیدهاند که طی این سالها تحرک مطلق در کشور پایین بوده و نابرابری فرصتی طی زمان در حال کاهش است، اما نکته مهم این است که سرعت این کاهش نابرابری پایین است. پایین بودن تحرک مطلق بیانگر آن است که نابرابری طی زمان استمرار خواهد یافت و تلاش فردی نمیتواند بر نابرابری غلبه کند.
اثر هدفمندی یارانهها بر نابرابری
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، کارشناسان یکی از عوامل مهم در کاهش نابرابری درآمدی را اجرای سیاست هدفمندی یارانهها میدانند، موضوعی که در تحقیق حاضر به آن پرداخته نشده است. درواقع این تحقیق تا سال 90 را مورد بررسی قرار داده که سالی است که ضریب جینی بهطور فزایندهیی به دلیل هدفمندی یارانهها کاهش یافت. بر اساس آمارها، ضریب جینی به عنوان یکی از شاخصهای نابرابری درآمدها در میان دهکهای جمعیتی ایران در سال 88 بهشدت افزایش یافته و به 41 درصد رسیده است، اما این میزان از نابرابری در سال 90 با بهبودی 4 واحد درصدی به 37 درصد رسید. برخی کارشناسان علت این بهبود نسبی را اجرای هدفمندی یارانهها عنوان میکنند؛ سیاستی که به سرعت اثر خود را از دست داد و باعث شد شاخص ضریب جینی در سالهای 93 و 94 دوباره به ترتیب به 38 و 39 درصد برسد. به همین اعتبار پژوهشگران دیگری با استفاده از شاخص تحرک درآمدی و به وسیله همین روش، به آزمون نابرابری فرصتها در قبل و بعد از هدفمندی یارانهها پرداختهاند. نتایج پژوهش این افراد نشان میدهد که طی سالهای 1389-1363 (قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانههای نقدی) تحرک مطلق و شرطی در ایران پایین و نابرابری فرصتی طی زمان در حال کاهش بوده، اما سرعت کاهش نابرابری در این مقطع پایین بوده است. بنابراین تفاوت بین افراد فقیر و ثروتمند طی زمان تا حدودی کاهش یافته، اما این همگرایی بسیار ضعیف بوده است. درواقع نتایج این پژوهش نشان میدهد تا حدودی وضعیت افراد فقیر نسبت به گذشته بهتر شده، ولی نابرابری بین آنها هنوز هم تا حدودی زیاد است؛ نتیجهیی که در پژوهش حاضر هم تایید شده است. اما در پژوهش دوم اثر اجرای قانون هدفمندی یارانههای نقدی نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته که نتایج آن حاکی از این است که پس از اجرای قانون هدفمندی یارانههای نقدی، نابرابری بین افراد فقیر و غنی بالاست، اما نسبت به سالهای پیش از اجرای قانون، اندکی افزایش را نشان میدهد.
تحرک درآمدی؛ مطالعه پانلی فقر
اکثر مطالعات انجام شده در زمینه فقر به صورت ایستا هستند، اما در بیشتر موارد، بررسی تغییرات رفاه در یک جامعه از طریق بررسی پویا از توزیع درآمدی امکانپذیر است. درواقع بررسی ایستا از فقر، به خوبی نابرابری را در یک جامعه منعکس نمیکند. مطالعهیی که از سوی برخی اساتید و دانشجویان دانشگاه الزهرا صورت گرفته است، میکوشد با نگاهی پویا فقر و نابرابری در ایران را مطالعه کند. این مطالعه سعی کرده است یکی از مباحث مرتبط با نابرابری را با نگاهی پویا مورد بررسی قرار دهد، به همین اعتبار از شاخصی با عنوان «تحرک درآمدی» استفاده کرده است. تحرک درآمدی مربوط به تغییرات وضعیت اقتصادی خانوارها از یک دوره زمانی یا یک نسل به نسل دیگر است. مزیت اصلی تحرک درآمدی، اندازهگیری نابرابری فرصتی و سلامت اقتصادی یک کشور است. این شاخص از طریق تغییرات توزیع درآمدی خانوارها طی زمان، میزان نابرابری فرصتی را اندازه میگیرد. این معیار به موقعیت اجتماعی و اقتصادی افراد وابسته است. تفاوت در شرایط اجتماعی و اقتصادی افراد میتواند باعث به وجود آمدن نابرابری فرصتها شود. نابرابری اجتماعی و اقتصادی میتواند مربوط به شرایط کنونی یا آتی افراد و خانوارها باشد؛ مانند نابرابری در فرصتهای شغلی، تحصیلی، درآمدی یا مصرفی، موقعیت خانوادگی و موارد دیگر. این حالت نشان میدهد افرادی که فاقد جایگاه اجتماعی و اقتصادی بهتری هستند، روزبهروز فقیرتر خواهند شد. نتیجه چنین وضعیتی رشد نابرابری بین افراد آن جامعه است. بروز چنین نابرابریهایی منجر به شکلگیری فقر میشود که اگر به نحو مناسبی با آن برخورد نشود، میتواند بازتولید شده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. بهطور مثال اگر 2 جامعه در نظر گرفته شوند که تحرک درآمدی بین آنها متفاوت است، انتظار میرود سطح رفاه و میزان نابرابری در این 2 جامعه نیز با یکدیگر متفاوت باشد. خانوارهایی که در جامعهیی با تحرک درآمدی بالاتر زندگی میکنند، انگیزه بالاتری برای تلاش بیشتر جهت بالا بردن توزیع درآمدی خود دارند؛ زیرا در این جامعه، نابرابری فرصتی (نابرابری در فرصتهای شغلی، تحصیلی، درآمدی و از این قبیل) در بین افراد کمتر است. افراد این جامعه به دلیل پایین بودن نابرابری فرصتی، رفاه بیشتری را تجربه میکنند. عکس این قضیه در مورد افرادی صدق میکند که در یک جامعه با تحرک درآمدی پایینتر زندگی میکنند. در این جامعه، نابرابری فرصتی بالاست. این حالت نشان میدهد افرادی که جایگاه اجتماعی و اقتصادی بهتری دارند، همواره در آن جایگاه باقی خواهند ماند، اما افرادی که فاقد چنین جایگاهی هستند، روزبهروز فقیرتر خواهند شد.
برخی از صاحبنظران معتقدند که در ایران کنونی به دلیل افزایش کمیت افراد تحصیلکرده و در کنار آن افت شدید کیفیت آن در سالهای اخیر به همراه گسترش مراکز آموزش عالی خصوصی، شاهد از بین رفتن آموزش و تحصیلات بهعنوان شاخصهایی که میتوانند تحرک درآمدی در خانوادهها به وجود آورند، بودهایم. یوسف اباذری در یکی از سخنرانیهای اخیر از آموزش در ایران بهعنوان تنهاترین راه خانوادههای طبقات پایین جامعه، برای تغییر طبقه یا درآمد آنها یاد کرده بود. به همین منظور این جامعهشناس شدیدا از خصوصی شدن آموزش عالی انتقاد کرده و گفته بود که با این سیاست، فقر طبقات پایین ابدی خواهد شد. یکی از مواردی که در این زمینه میتوان ذکر کرد، تفاوت شدید فرصتها در میان زنها و مردها در کشور است. فقر و نابرابری در نسل سنی زنان بهعنوان یکی از مسائل اصلی فرآیند توسعه در جامعه مطرح است که در سالهای اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ شود. در این زمینه نیز یکی از مباحث مرتبط با فقر و نابرابری، تحرک درآمدی است.
بهطور کلی موضوع پژوهش راغفر هم همین نکات مورد اشاره اباذری است، اما نتیجهگیری راغفر این است که تحرک و پویایی درآمدی بهطور خزنده و آرامی در حال بهبود است. انتقادی که میتوان به این پژوهش داشت این است که تا سال 90 را مورد بررسی قرار داده، یعنی سالی که ضریب جینی بهطور فزایندهیی کاهش یافت و هنوز شاهد رشد فزاینده تحصیلکردههای بیکار و خصوصی شدن آموزش عالی نشده بودیم. همانطور که گفته شد، ضریب جینی در سالهای بعد از 90 دوباره شروع به افزایش کرد.
همگرایی بسیار ضعیف اغنیا و ضعفا
مقادیر به دست آمده در این روش نشان میدهد که با گذشت زمان میزان نابرابری کاهش مییابد اما سرعت کاهش نابرابری بسیار پایین است. با این توضیح که به عنوان مثال مقدار تحرک مطلق در دوره سالانه 0.97 تخمین زده شده است، درحالیکه در دورههای 3، 4 و 5 سال، مقدار تحرک مطلق به ترتیب 0.80، 0.73 و0.68 به دست آمده است. این مقادیر حاکی از آن است که با گذشت زمان، مقدار تحرک مطلق افزایش مییابد. لذا یک اختلاف درآمدی 10 درصدی بین خانوارها بعد از یک سال به 9.7 درصد میرسد. در این حالت، تنها 0.3 درصد از اختلاف بین افراد فقیر و غنی برطرف شده است. اگر نابرابری در دوره 3سال بررسی شود، این اختلاف بعد از 3سال به 0.8 درصد رسیده است؛ یعنی حدود 2درصد اختلاف درآمدی بین افراد فقیر و غنی رفع شده است و هنوز حدود 8 درصد اختلاف درآمدی باقی مانده و در دورههای 4 و 5 سال، این میزان به 7.3 و 6.7 درصد رسیده است.
به عبارتی بعد از 4 و 5 سال، حدود 2.7 و 3.2 اختلاف درآمدی رفع میشود. محاسبات این پژوهش نشان میدهد که با گذر زمان، اختلاف درآمدی بین افراد فقیر و غنی کمتر شده و این اختلاف از 9.7 به 6.8 رسیده است. بنابراین این امکان وجود دارد که تا حدودی تفاوت بین افراد فقیر و ثروتمند در طی زمان کاهش یابد، اما این همگرایی بسیار ضعیف خواهد بود. درواقع تا حدودی وضعیت افراد فقیر نسبت به گذشته بهتر میشود، ولی نابرابری بین آنها هنوز هم تا حدودی زیاد است.