x
۰۲ / بهمن / ۱۳۹۵ ۰۵:۱۹

چهار فن بدل ایران به ترامپ

چهار فن بدل ایران به ترامپ

8 سال از ریاست‌جمهوری دموکرات‌ها به رهبری باراک اوباما سپری شد و نامزد جنجالی حزب جمهوری‌خواه که با شعار «آمریکا را بار دیگر قدرتمند کنیم» پا به عرصه انتخابات گذاشت، دیروز در مراسم سوگند به عنوان چهل و پنجمین رئیس‌جمهوری آمریکا راهی کاخ سفید شد.

کد خبر: ۱۷۱۸۲۶
آرین موتور

پیروزی دونالد ترامپ تاجر و میلیاردر معروف از همان آغازین روزهای شروع فعالیت‌های انتخاباتی، گمانه‌‌زنی‌های فراوانی را درباره اقدامات وی در بدو ورود به کاخ سفید به‌وجود آورد. یکی از این اقدامات به نحوه مواجهه او با ایران و به‌خصوص توافق هسته‌ای ایران و 1+5 برمی‌گردد. با توجه به این موضوع که او بارها و به انحای مختلف به برجام اشاره کرده و گفته است که قصد بازبینی در آن را دارد، گمانه‌ها حکایت از مسیر ناهموار پیش روی ایران در روزها و ماه‌های آینده دارد.

1- تقویت چندجانبه‌گرایی

یکی از موثرترین راه‌ها برای مقابله با اقدامات رئیس‌جمهوری جدید آمریکا تقویت بیش از پیش چندجانبه‌گرایی در سیاست خارجی ایران است. تقویت چندجانبه‌گرایی در سیاست خارجی در ابعاد مختلف سیاسی، امنیتی و اقتصادی، زمینه‌های ائتلاف‌سازی و فشار سیاسی آمریکا علیه ایران را تضعیف می‌کند. ایران در مسائل منطقه‌ای و مبارزه با تروریسم داعش نشان داده که بازیگری موثر، مصمم و با ظرفیت بالا است. پتانسیل اقتصادی و انسانی بالا، منابع انرژی قوی و یک دولت جاافتاده و با ثبات دارد. یک توافق هسته‌ای هم با قدرت‌های بزرگ و در قالب شورای امنیت سازمان ملل انجام داده است. این موضوعات اهمیت ایران را نزد سایر قدرت‌ها مثل کشورهای اروپایی، روسیه، چین، ژاپن، ترکیه و هند افزایش می‌دهند و آنها را متمایل به گسترش روابط با ایران می‌کنند. به گزارش دنیای اقتصاد، همچنین اروپا در موضوع هسته‌ای خود را از سیاست‌های ترامپ جدا کرده و با ظرفیت جدید، خواهان اجرای کامل برجام و گسترش همکاری منطقه‌ای با ایران است. گسترش روابط با اتحادیه اروپا به‌خصوص سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه بسیار موثر است. باید لیستی از موارد منافع مشترک، فراتر از روابط دوجانبه برای آغاز این همکاری‌ها تهیه و عملیاتی شود. همزمان گفت‌وگو درباره موارد اختلافی هم می‌تواند آغاز شود. این سیاست‌ها در کوتاه‌مدت نیز پاسخگو است و در بلندمدت می‌تواند بسیاری از مسائل را حل‌وفصل کند. چون اروپایی‌ها از برخی سیاست‌های آمریکا ناخشنود هستند و این‌گونه نیست که از آمریکا راضی باشند. ایران می‌تواند از این فرصت استفاده و با اروپا روابط فعال‌تری را برقرار کند و به آمریکایی‌ها بقبولاند که هم اکنون دو قطب دیگر قدرت نیز وجود دارد که یکی روسیه و دیگری چین است و اگر آمریکا بخواهد در چنین شرایطی ایران را در انزوا قرار دهد، امکان‌پذیر نیست و سیاست‌هایش شکست می‌خورد. از سوی دیگر، جنگ با داعش، ایران و روسیه را از لحاظ امنیتی به‌هم نزدیک کرده و این وزن منطقه‌ای ایران را افزایش داده است. سایر کشورها مثل چین، و هند و ترکیه هم روابط اقتصادی و مبادلات انرژی خود با ایران را به سرعت گسترش می‌دهند

2- تنش‌‏زدایی با قدرت‌های منطقه‌ای

یکی دیگر از اقدامات بسیار مهم و راهبردی بر‌ای ایران تنش‌زدایی با قدرت‌های منطقه‌ای به‌خصوص عربستان سعودی است که در راهبرد خاورمیانه‌ای آمریکا نقش اصلی را ایفا می‌کند. در واقع رفع تنش با عربستان سعودی به نفع تهران است، چون سعودی‌ها یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار در اتخاذ سیاست‌های ضدایرانی در آمریکا محسوب می‌شوند. این موضوع بستگی به رفتار ایران هم دارد. مساله این است که در این شرایط دشمنان منطقه‌ای ایران از جمله عربستان سعودی خیلی فعال هستند و یارگیری‌های سیاسی و نظامی خود را با هزینه کردن میلیاردها دلار انجام داده و در حال تلطیف روابط با اسرائیل هستند. اگر ایران بتواند راه‌هایی برای تنش‌زدایی با سعودی‌ها پیدا کند، در این صورت، برای ترامپ دیگر توجیهی در ساختار قدرت و بوروکراسی آمریکا جهت افزایش فشار سیاسی یا تهدید نظامی با هدف دفاع از سعودی‌ها و کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس در برابر به اصطلاح تهدید ایران فراهم نمی‌شود.

3- موازنه‌سازی منطقه‌ای

مهار ترامپ براساس استراتژی موازنه منطقه‌ای حاصل خواهد شد. تاکنون ایالات‌متحده از سازوکارهای لازم برای موازنه ایران و عربستان بهره می‌گرفت. رفتار ترامپ به‌میزان قابل‌توجهی با جورج بوش پسر مشابهت دارد. به همین دلیل در دوران ترامپ لازم است از سازوکارهایی برای تعادل در الگوی راهبردی او استفاده شود. اگر آمریکا درگیر رقابت‌های منطقه‌ای در مقابله با عربستان و تروریسم تکفیری شود، نتایج بهتری حاصل خواهد شد. واقعیت‌های موجود بیانگر آن است که بهترین گزینه برای مقابله با استراتژی ترامپ، بهره‌گیری از سازوکارهایی همانند موازنه‌سازی منطقه‌ای به‌گونه‌ای است که شلیک اول ترامپ متوجه بازیگرانی شود که در اندیشه سیاست راهبردی همکاران محافظه‌کار رئیس‌جمهور آمریکا به‌عنوان سرطان بدخیم شناخته شده است. داعش، جبهه‌النصره و احرارالشام را می‌توان به‌عنوان خط مقدم عربستان عامل اصلی گسترش بنیادگرایی و تروریسم منطقه‌ای دانست.

از آنجا که بنیادگرایی در اندیشه گروه‌های محافظه‌کار سیاست خارجی آمریکا به‌عنوان محور اصلی بحران در خاورمیانه محسوب می‌شود، زمینه‌ها برای تغییر در نقش عربستان به‌عنوان حامی مالی و معنوی این گروه‌ها فراهم خواهد شد. در واقع، عربستان در سال‌های بعد از افول مرحله‌ای عراق و مصر، به تدریج نقشی محوری در سیاست منطقه‌ای آمریکا به‌دست آورده است. نگرش ترامپ در مقابله با تهدیدات، مبتنی بر ائتلاف‌سازی با بازیگرانی همانند عربستان نخواهد بود. ترامپ برای تغییر چنین الگوهایی نیازمند بهره‌گیری از سازوکارهای دیپلماتیک با ایران خواهد بود.

4- قدرت ائتلاف‌سازی

تقویت روابط سیاسی، امنیتی و اقتصادی در چند جبهه، مطمئنا در نگاه آمریکا به ایران بی‌تاثیر نخواهد بود و قدرت ائتلاف‌سازی برای وضع تحریم‌های جدید و توجیه تهدیدات احتمالی نظامی ترامپ علیه ایران را در سطح بین‌المللی با مشکل مواجه می‌کند. به هرحال ایران با گسترش دیپلماسی در عرصه منطقه‌ای و جهانی و همزمان، تقویت قدرت بازدارندگی و اقتصاد ملی با هدف کاهش آسیب‌پذیری کشور، می‌تواند آمریکای دوران ترامپ را مدیریت و مهار کند. از آنجا که شاهد یک نوع عملگرایی در سیاست خارجی ترامپ نیز هستیم، این موضوع می‌تواند تصمیم‌گیرندگان آمریکا را بر اساس یک محاسبه هزینه-فایده به این نتیجه برساند که اجرای برجام به نفع آنهاست یا هزینه‌های اتخاذ یک سیاست تقابلی -خصمانه علیه ایران بیشتر از منافع حاصل از آن است. در این میان ایران باید به‌گونه‌ای رفتار کند که در اولویت اول سیاست خارجی دونالد ترامپ قرار نگیرد، چون دیدگاه‌های ترامپ و تیم سیاسی و امنیتی او نشان می‌دهد که به صلاح نیست به دستور کار اول سیاست خارجی آمریکا بدل شود. به‌خصوص که سعودی و اسرائیل به‌شدت در واشنگتن در حال سرمایه‌گذاری و لابی‌گری هستند که ایران را به اولویت آمریکا در دوران ترامپ تبدیل کنند. بنابراین در این فضا نیازمند یک دیپلماسی عاقلانه و هوشمندانه در رهگذر یک سیاست خارجی متوازن هستیم.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x