مصائب دوران تحریم و گشایش های پسابرجام
درست در زمانی که یک سال از امضا شدن برجام میگذرد و نشانههای آن در اقتصاد ایران رخ نشان داده، بیشترین هجمهها علیه دولت ایجاد شده است.
این در حالی است که هم آمار و هم نظرات کارشناسان، روایت متفاوتی از حال این روزهای اقتصاد ارائه میدهند. مهدی پازوکی اعتقاد دارد سود تندروها، در دوران تحریمها نهفته و مایل به بازگشت کشور به وضعیت سابق هستند. بهاءالدین هاشمی، از دستاوردهای لغو تحریمها حرف میزند و مشکلات بانکی را مانعی بر سر راه توسعه میداند. حیدر مستخدمین حسینی نیز از فن مذاکرهای سخن به میان میآورد که فعالان اقتصادی، طی یک سال گذشته به آن دست یافتهاند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران ، مشروح صحبتها و آسیب شناسی این سه اقتصاددان را در ادامه میخوانید:
مخالفان تندروی برجام، بزرگترین مشکل اقتصاد ایران اند
مهدی پازوکی، اقتصاددان: اگر برجام نبود چه اتفاقی در اقتصاد ایران میافتاد؟ قبل از برجام صادرات نفت ما به زیر یک میلیون بشکه در روز رسیده بود. امروز در 6 ماهه اول امسال بیش از دو میلیون و 400 هزار بشکه در روز صادرات داشتیم، این از اثرات برجام است اما مخالفان برجام چون آدمهایی هستند که نه در دانشگاههای درجه یک درس خواندهاند، نه با جهان تعامل دارند و نه میخواهند فسادهای دولت سابق را بفهمند، تأثیرات برجام را درک نمیکنند. برای نمونه به هواپیمای شرکت ایران ایر سوخت نمیدادند، باید در یکی از شهرهای یوگسلاوی سابق سوختگیری میکرد و بعد به تهران میآمد. الان مستقیماً از لندن به تهران میآید. ارتباط بانکی ما تقریباً با دنیا قطع شده بود. به کشتیهای ما اجازه پهلوگیری در هیچ کشوری داده نمیشد و هیچ شرکتی نفتکشهای ما را بیمه نمیکرد. نمیدانم چرا عدهای نمیخواهند این تحولات را بفهمند. کدام یک از آقایان مخالف حاضرند هواپیمای اوکراینی 141 سوار شوند؟ سالانه 4 میلیارد دلار، خانوادههای شهروندان ایرانی به شرکت ترکیش ایر، قطر ایرلاین و امارات ایرلاین، پول بلیت میدادند. اگر به شرط اینکه دلواپسان بگذارند، هواپیما بگیریم و از محل کارکرد هواپیما قسط آن را به شرط تملیک بپردازیم، آن وقت میتوانیم آن پول را در اقتصاد ایران هزینه کنیم و به نفع اقتصاد ملی حرکت کنیم. الان در شبکههای اجتماعی عکس فقرا را میگذارند و میگویند اینها واجبتر از هواپیما نبودند؟ دولت سالانه دهها هزار میلیون تومان به کمیته امداد میدهد تا به ضعفا برسد. اینها را نمیبینند؟ طی سه روز گذشته جو روانی در رسانهها و شبکههای اجتماعی علیه دولت ایجاد کردهاند، در صورتی که اقدام دولت برای خرید هواپیما بسیار ضروری بوده است.
بزرگترین مشکلی که اقتصاد ایران دارد، نادانی است. مشکل گروههای تندروست. تندروها نمیخواهند بگذارند در کشور سرمایهگذاری شود. باید ببینیم اگر برجام را نمی داشتیم، الان وضعمان چه بود؟ تقریباً حضور هیأتهای خارجی در ایران قطع شده بود. 40 میلیارد دلار نفت فروختیم، ماحصلش چه شد؟ سیستم بانکی، مالی و اداریمان به شکلی فشل به دولت به ارث رسید. الان طبقه جدیدی از تندروها که بخشی از پول نفت از سابق به آنها رسیده است، شکل گرفتهاند. ثروت آنها نشأت گرفته از رانت نفت، کلاهبرداری، پارتی بازی و... است و بسیار مایلند کشور به دوران تحریم برگردد.
بنابراین برجام برای کشور یک خدمت بوده است، جامعه جهانی با ما ارتباط برقرار کرده و حتی امروز دولت جدید امریکا که تندروست، نمیتواند برجام را بر هم بزند اما متأسفانه حتی صدا و سیما هم در خدمت مخالفان قرار دارد و در برنامههایش از اقتصاددانان مستقل استفاده نمیشود. تفکر تندروها که مظهرش احمدینژاد بود، ربع قرن ایران را به عقب بردهاند. اصلاً پایهگذار حقوقهای نجومی چه کسی بود؟ در نهاد ریاست جمهوری چقدر آدم بیکار وجود دارد؟ این دولت هم کاری نمیتواند بکند، چرا که آنها همه از دولت پیش استخدام شدهاند. با همه این مسائل، من آینده ایران را خیلی خوب میبینم. من ارتباطی با شخص آقای روحانی ندارم اما بهعنوان یک شهروند ناظر و آگاه میگویم که آقای روحانی عزیز باید بداند بعد از خداوند متعال، بزرگترین پشتیبان ایشان ملت ایران هستند و با همین پشتیبانی، نباید با تندروهایی مماشات کند که ایران را ربع قرن به عقب برگرداندند.
بانکها هنوز مانع ثمربخشی برجام اند
بهاءالدین حسینی هاشمی، اقتصاددان و مدیرعامل سابق بانک سرمایه: مهمترین تحول بعد از برجام، توقف سیر صعودی تحریمها و حذف تدریجی برخی تحریمها در بخش نفت، حمل و نقل دریایی و هوایی بود. در بخش بانکی هم تحریمها لغو شده اما به این دلیل که بانکهای بزرگ از دولت آینده امریکا میترسند، به قدر انتظار تحول اتفاق نیفتاده است. البته همین حوزه هم در مذاکره خیلی خوب پیش رفتهایم و در عمل بانکهای بزرگ منتظر وقایع آیندهاند.
در بحث جذب سرمایهگذاری خارجی، سرمایه گذارها مذاکره کرده و حتی برای حضور در ایران از هم سبقت گرفتهاند، اما عملاً هنوز در انتظار سیاستهای دولت آینده امریکا و انتخابات پیش روی خودمان هستند. انتظارات خیلی زیادی از برجام ترسیم شده بود که در آن حد اتفاقات مثبتی نیفتاد ولی دیگر کشور در تعارض اقتصادی با دنیا نیست و در بخش نفت و انرژی دستاورد بسیار خوبی داشتیم. در حمل و نقل دریایی و هوایی نیز همین طور بودهایم. در تجارتهای کوچک مشکلی وجود ندارد و مطالباتمان را از هند، چین و کره از طریق سیستم بانکی گرفتهایم. سطح صادرات نفت ما حتی به اندازه پیش از تحریمها رسیده است.
در این بخش سیستم بانکی ما از نظر ساختار سرمایه، سیستم مدیریتی، ساختار قابلیت سوددهی و مکانیزمی که برای وام دهی در نظر میگیرند، در حالت ایده آل قرار ندارد و مانعی برای جهش اقتصادی است. اگر برجام هم نبود، هر کشوری که میخواهد با بانکی کار کند، قدرت استحکام آن بانک را بررسی میکند. این قابلیت در همه بانکها به قدر کفایت وجود ندارد. زیرساخت هایمان را در حد کفایت فراهم نکرده ایم، تحریمها که برداشته شود، هر بانک و مؤسسهای بخواهد سرمایهگذاری کند، مخاطرات را بررسی میکند. این مخاطرات هنوز به خاطر سیاستهای ناپایدار وجود دارد.
بازگشت فعالان اقتصادی ایران به نظام جهانی
حیدر مستخدمین حسینی، اقتصاددان، معاون پارلمانی وزیر اقتصاد در دولت هشتم: دو رویکرد در موضوع اقتصادی پس از برجام مطرح است؛ یکی انتظارات بعد از برجام است که توسط دولت و مسئولان به مردم انتقال پیدا کرد. یک رویکرد هم واقعیتهای اقتصادی کشور است. هر کدام از آنها باید جداگانه تحلیل شود تا نتایج منطقی آن مورد کاربرد قرار گیرد. انتظارات از امضای برجام حداکثری بود که در همان مقطع ما بهعنوان کارشناسان زنگ خطرش را به صدا درآوردیم.
اما واقعیتهایی هم هست. پس از برجام، بعد از سالها انزوا، فعالان اقتصادی، شرکتها و بانکها، وارد مذاکره با طرفهای اروپایی و غربی شدهاند. بیش از 200هیأت مختلف به کشور وارد شده و صرف حضور آنها، مزایایی برای ما داشته است. این هیأتها با زمینههای ایران و پیشرفتهایی که در دوران تحریم صورت گرفته بود، آشنا شدند. این قدم جدی است که برای بازاریابی بسیار مورد نیاز است. دومین نکته هم فراگیری مجدد بحثهای مذاکرهای بود که طی دوران تحریمها به فراموشی سپرده شده بود. فعالان اقتصادی و بانکهای ما سالیان سال ارتباطی با جهان بیرون نداشتند و به خاطر همین انزوا، با قواعد مذاکرات تجاری آشنا نبودند. همه این مسائل طی یک سال گذشته از برجام، دوره خود را گذرانده و حل شده است.
اما در اینجا انتقاداتی هم وجود دارد. دولت اولویتش را به مذاکره گذاشته، در صورتی که اقتصاد ما آسیب جدی دیده و از حالت تعادلی خارج بوده است.اگر دولت همزمان با برجام از حوزههای اجتماعی و فرهنگی غفلت نمیکرد، امروز میتوانست کارنامه مثبت تری داشته باشد. این مسأله نیز که امروز همه تأکید ما به حضور سرمایهگذار خارجی گذاشته شود، صحیح نیست. باید توجه به دیگر بخشهای مولد اقتصادی نیز وجود داشته باشد. در نهایت میتوان گفت دولت در سایه برجام، توانسته بحرانهایی مانند دوری از جهان، تورم بالا و... را مدیریت کند، اما هنوز مسائل داخلی اقتصاد ما، جای کار بسیاری دارد.